به گزارش مشرق، روز شنبه است که این سطور نوشته می شود و هنوز نتیجه کودتای ترکیه به صورت کامل مشخص نیست. اما فرض این نوشته کوتاه این است که کودتا شکست خواهد خورد. و بررسی می کنیم که آیا شکست کودتا به نفع ایران یا به ضرر ایران است.
1- اگر کودتا شکست بخورد، برنده اصلی شخص اردوغان است. هم محبوبیت خود را نشان داده است و هم دلیل کافی برای تضعیف ارتش، تقویت پلیس و تغییر قانون اساسی پیدا خواهد کرد. این شوک باعث خواهد شد تا مردم ترکیه براحتی تغییرات مدنظر اردوغان برای اصلاح قانون اساسی را بپذیرند. امری که چند ماه پیش بسیار بعید بود. اینها همه باعث تقویت جایگاه اردوغان در دهه آینده در ترکیه خواهد شد و رهبری کاریزماتیک او را در آینده تضمین خواهد کرد. این کودتا هیزمی بر آتش کاریزمای اردوغان خواهد بود و قدرت او را در دهه آتی در ترکیه تثبیت خواهد کرد.
2- اردوغان، ایلدریم و داوود اغلو و وزیر دادگستری و تقریبا همه هیات حاکمه اظهار کرده اند که کودتا توسط گولن، اسلامگرای ضد شیعه که در آمریکا زندگی می کند، ساخته و پرداخته شده است. اردوغان حتی پا را فراتر گذاشته و آمریکا را هم متهم کرده است (البته دولت آمریکا این را رد کرده و اوباما هم پس از چند ساعت از دولت اردوغان حمایت کرد). هرچند ممکن است این ادعا مقارن حقیقت نباشد اما شواهدی در جهت آن وجود دارد: اول اینکه، امرای رده بالای ارتش هنوز از طیف لاییک ارتش هستند و با وجود نفوذ بالای گولن در ارتش، طرفداران او هنوز نتوانسته اند سطوح بالای فرماندهی را قبضه کنند. به همین جهت وقتی می شنویم که برای اولین بار در تاریخ ترکیه رئیس کل ستاد ارتش و برخی از امرای بزرگ ارتش با کودتا همراه نبوده اند، احتمال دست داشتن گولن پررنگ تر می شود.
دوم این که گولن هم اکنون مهمترین مخالف اردوغان است و بقیه مخالفان از جمله لاییک ها قدرت چندانی برای اجرای پروژه کودتا ندارند. بنابراین اگر لاییک ها هم در کودتا دست داشته باشند احتمالا با راهبری و پول و امکانات گولن به این بازی وارد شده اند. و دلیل سوم هم اذعان چندباره تمامی مقامات سطح بالای دولت ترکیه به رهبری کودتا توسط گولن است که بعید است امری به این مهمی را براحتی به گروهی منتسب کنند که نقشی در آن نداشته اند، چرا که در این صورت امکان برخورد جدی با گروه اصلی پشت پرده را از دست می دهند.
این امر و برخوردهای اردوغان با حامیان گولن در ترکیه باعث خواهد شد چه گولن در کودتا دست داشته باشد و چه نداشته باشد، رابطه میان آمریکا و اردوغان شکرآب شود. این احتمالا به معنای نزدیک تر شدن ترکیه به روسیه، دورتر شدن از محور غرب و محور سعودی خواهد بود. از سوی دیگر اگر گولن پشت کودتا بود و به قدرت می رسید، رابطه ایران و ترکیه بسیار ناگوارتر از رابطه امروزشان رقم می خورد.
3- این کودتا هرچند قدرت اردوغان را زیاد خواهد کرد، اما دوره ای بی ثباتی را برای ترکیه به ارمغان خواهد آورد. این دوره بی ثباتی می تواند از چند ماه تا چند سال طول بکشد. این بی ثباتی ها قطعا به اقتصاد ترکیه ضربه خواهد زد. ضعیف شدن اقتصاد ترکیه در این شرایط برای ایران بد نخواهد بود به شرطی که از بی ثباتی به جنگ داخلی منجر نشود. تاریخ ترکیه نشان می دهد که تمدن ترکیه و سابقه کشور بودنش قابل مقایسه با سوریه و عراق نیست. در نتیجه هویت ملی بسیار قوی است و از این نظر شبیه به ایران است. فاکتوری که در سوریه و عراق وجود نداشت.
همین سبب خواهد شد تا سوریه شدن ترکیه بسیار بعید باشد و صرفا بی ثباتی های موقتی ایجاد شود. ضعیف شد نترکیه در شرایط فعلی به نفع ایران خواهد بود البته تا آنجایی که این ضعف به فروپاشی منجر نشود که طبق آنچه آمد نخواهد شد. این امر باعث دخالت کمتر ترکیه در سوریه، تمایل به تنش کمتر با ایران و روسیه و پرداختن به مسایل داخلی به جای مسایل خارجی خواهد شد. استراتژی که اردوغان در 8 سال اول دوران قدرتش در ترکیه پیاده کرد. این سناریو همچنین به جذاب تر شدن اقتصاد ایران برای سرمایه گذاران خارجی در برابر ترکیه منجر خواهد شد. البته این افزایش جذابیت شرط کافی برای سرمایه گذاری بیشتر در ایران نخواهد بود و باید شرایط داخلی را هم مهیا کنیم.
4- موضع گیری اصولی وزیر خارجه کشورمان در حمایت از اقدامات دولت قانونی ترکیه که زودتر از دولت عربستان این حمایت را اعلام کرد، به گرم تر شدن روابط کمک خواهد کرد که این هم به نفع ایران خواهد بود.
5- بودن یک کشور دموکراتیک در کنار ایران بسیار بهتر از قرار گرفتن یک دولت کودتایی است. از سوی دیگر تاریخ نشان داده که کودتاهای ارتش ترکیه همواره باعث نزدیک شدن این کشور به آمریکا و فاصله گرفتن از ایران شده است.
در کل به نظر می رسد ایران از شکست کودتا نفع خواهد برد. در حالی که پیروزی کودتا می توانست به ضرر ایران در منطقه تمام شود.
1- اگر کودتا شکست بخورد، برنده اصلی شخص اردوغان است. هم محبوبیت خود را نشان داده است و هم دلیل کافی برای تضعیف ارتش، تقویت پلیس و تغییر قانون اساسی پیدا خواهد کرد. این شوک باعث خواهد شد تا مردم ترکیه براحتی تغییرات مدنظر اردوغان برای اصلاح قانون اساسی را بپذیرند. امری که چند ماه پیش بسیار بعید بود. اینها همه باعث تقویت جایگاه اردوغان در دهه آینده در ترکیه خواهد شد و رهبری کاریزماتیک او را در آینده تضمین خواهد کرد. این کودتا هیزمی بر آتش کاریزمای اردوغان خواهد بود و قدرت او را در دهه آتی در ترکیه تثبیت خواهد کرد.
2- اردوغان، ایلدریم و داوود اغلو و وزیر دادگستری و تقریبا همه هیات حاکمه اظهار کرده اند که کودتا توسط گولن، اسلامگرای ضد شیعه که در آمریکا زندگی می کند، ساخته و پرداخته شده است. اردوغان حتی پا را فراتر گذاشته و آمریکا را هم متهم کرده است (البته دولت آمریکا این را رد کرده و اوباما هم پس از چند ساعت از دولت اردوغان حمایت کرد). هرچند ممکن است این ادعا مقارن حقیقت نباشد اما شواهدی در جهت آن وجود دارد: اول اینکه، امرای رده بالای ارتش هنوز از طیف لاییک ارتش هستند و با وجود نفوذ بالای گولن در ارتش، طرفداران او هنوز نتوانسته اند سطوح بالای فرماندهی را قبضه کنند. به همین جهت وقتی می شنویم که برای اولین بار در تاریخ ترکیه رئیس کل ستاد ارتش و برخی از امرای بزرگ ارتش با کودتا همراه نبوده اند، احتمال دست داشتن گولن پررنگ تر می شود.
دوم این که گولن هم اکنون مهمترین مخالف اردوغان است و بقیه مخالفان از جمله لاییک ها قدرت چندانی برای اجرای پروژه کودتا ندارند. بنابراین اگر لاییک ها هم در کودتا دست داشته باشند احتمالا با راهبری و پول و امکانات گولن به این بازی وارد شده اند. و دلیل سوم هم اذعان چندباره تمامی مقامات سطح بالای دولت ترکیه به رهبری کودتا توسط گولن است که بعید است امری به این مهمی را براحتی به گروهی منتسب کنند که نقشی در آن نداشته اند، چرا که در این صورت امکان برخورد جدی با گروه اصلی پشت پرده را از دست می دهند.
این امر و برخوردهای اردوغان با حامیان گولن در ترکیه باعث خواهد شد چه گولن در کودتا دست داشته باشد و چه نداشته باشد، رابطه میان آمریکا و اردوغان شکرآب شود. این احتمالا به معنای نزدیک تر شدن ترکیه به روسیه، دورتر شدن از محور غرب و محور سعودی خواهد بود. از سوی دیگر اگر گولن پشت کودتا بود و به قدرت می رسید، رابطه ایران و ترکیه بسیار ناگوارتر از رابطه امروزشان رقم می خورد.
3- این کودتا هرچند قدرت اردوغان را زیاد خواهد کرد، اما دوره ای بی ثباتی را برای ترکیه به ارمغان خواهد آورد. این دوره بی ثباتی می تواند از چند ماه تا چند سال طول بکشد. این بی ثباتی ها قطعا به اقتصاد ترکیه ضربه خواهد زد. ضعیف شدن اقتصاد ترکیه در این شرایط برای ایران بد نخواهد بود به شرطی که از بی ثباتی به جنگ داخلی منجر نشود. تاریخ ترکیه نشان می دهد که تمدن ترکیه و سابقه کشور بودنش قابل مقایسه با سوریه و عراق نیست. در نتیجه هویت ملی بسیار قوی است و از این نظر شبیه به ایران است. فاکتوری که در سوریه و عراق وجود نداشت.
همین سبب خواهد شد تا سوریه شدن ترکیه بسیار بعید باشد و صرفا بی ثباتی های موقتی ایجاد شود. ضعیف شد نترکیه در شرایط فعلی به نفع ایران خواهد بود البته تا آنجایی که این ضعف به فروپاشی منجر نشود که طبق آنچه آمد نخواهد شد. این امر باعث دخالت کمتر ترکیه در سوریه، تمایل به تنش کمتر با ایران و روسیه و پرداختن به مسایل داخلی به جای مسایل خارجی خواهد شد. استراتژی که اردوغان در 8 سال اول دوران قدرتش در ترکیه پیاده کرد. این سناریو همچنین به جذاب تر شدن اقتصاد ایران برای سرمایه گذاران خارجی در برابر ترکیه منجر خواهد شد. البته این افزایش جذابیت شرط کافی برای سرمایه گذاری بیشتر در ایران نخواهد بود و باید شرایط داخلی را هم مهیا کنیم.
4- موضع گیری اصولی وزیر خارجه کشورمان در حمایت از اقدامات دولت قانونی ترکیه که زودتر از دولت عربستان این حمایت را اعلام کرد، به گرم تر شدن روابط کمک خواهد کرد که این هم به نفع ایران خواهد بود.
5- بودن یک کشور دموکراتیک در کنار ایران بسیار بهتر از قرار گرفتن یک دولت کودتایی است. از سوی دیگر تاریخ نشان داده که کودتاهای ارتش ترکیه همواره باعث نزدیک شدن این کشور به آمریکا و فاصله گرفتن از ایران شده است.
در کل به نظر می رسد ایران از شکست کودتا نفع خواهد برد. در حالی که پیروزی کودتا می توانست به ضرر ایران در منطقه تمام شود.