به گزارش مشرق، حجتالاسلام رحیمیان از اعضای سابق دفتر امام و رهبری، در گفتوگو با پنجره، با اشاره به سطح زندگی بسیار ساده امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، گفت: چند وقت پیش، در یکی از سخنرانیها، برای مردم از لزوم ساده زیستی مسئولان صحبت میکردم که در انتهای مراسم یکی از حاضرین از من پرسید که رهبر انقلاب چقدر حقوق میگیرد؟ عرض کردم ایشان از حداقل نذورات استفاده می کنند.
روز بعد در مواجهه با مقام معظم رهبری، ضمن شرح ماجرا از ایشان پرسیدم چقدر حقوق بابت کار رهبری میگیرند؟ پاسخ آقا برای بنده بسیار قابل تامل بود. ایشان با نهایت تواضع فرمودند: «مگر من کاری میکنم که بابت آن حقوق بگیرم؟»
این اظهارات در شرایطی است که حجم مسئولیتها و فعالیتهای ایشان بر کسی پوشیده نیست.
همچنین حجتالاسلام احمد مروی، معاون ارتباطات حوزهای دفتر مقام معظم رهبری، درباره تامین مالی زندگی رهبر انقلاب، میگوید:
اداره زندگی ایشان عمدتا،ً یعنی آنقدر که من اطلاع دارم که تا حدی دقیق است، بیشتر، از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام میدهند؛ نذورات میآید؛ برای امام هم خیلی نذورات میرفت. برای حضرت آقا هم نذورات زیاد میآید که نذر شخصی آقا میکنند؛ که آقا، زندگیشان عمدتا از همین نذورات اداره میشود و از بیتالمال و از دفتر، استفاده نمیکنند. از وجوهات که اصلا هیچ استفاده نمیکنند. عمدتا همین نذورات است.
روایت حدادعادل از سطح زندگی رهبر انقلاب:
دکتر غلامعلی حداد عادل که اخیرا بعد از ماجرای افشای فیشهای نجومی، میزان حقوق خود را منتشر کرده است، در تشریح ماجرای ازدواج دخترش با فرزند مقام معظم رهبری میگوید: آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه بهعنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند.
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند: «آقای دکتر، داریم خویش و قوم میشویم». گفتم: «چطور؟» گفتند: «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتوگو هم به نتیجه کامل رسیدهاند، نظر شما چیست؟» گفتم: «آقا! اختیار ما دست شماست». آقا فرمودند: «نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همینطور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من اینطور نیست. اگر بخواهم تمام زندگیام را بار کنم، غیر از کتاب هایم، یک وانتبار میشود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولان در آنجا با من دیدار میکنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانهای اجاره کردهایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی میکنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر میشود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما اینطور زندگی میکنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی، معمم هم نیست. میخواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند».
رهبر انقلاب فرمودند: من مخالفم.
آقای هاشمی گفته بودند یک عدهای میآیند جوسازی میکنند و به شما میگویند. شما قبول نکنید. اینطورها نیست. وضع مردم خوب است.
رهبر انقلاب می گویند: این چیزی که میگویم از اینجاست که خانواده خودم برای خرید میروند و یافتههای خودمان است؛ اینطور نیست که کسی برای ما خبر آورده باشد. فرزند من و خانواده من خودشان میروند و خودشان خرید میکنند. نان میخرند. ماست میخرند و میفهمند که قیمت امروز نسبت به دیروز عوضشده است.
برخی از آقایان مسئول هستند که سال تا سال قیمت و نرخها دستشان نیستند برای اینکه هیچوقت، تو هیچ مغازهای پیدایشان نشده است و در زندگی عموم مردم نیستند و معلوم است که با این وضع خبردار نیستند. بعضی وقتها برخی خبرنگارهای زرنگ رسانهای هم هستند که گاهی اوقات سؤال میکنند که فلان چیز الآن چه قیمتی دارد و طرف مسئول هیچچیز نمیداند.