به گزارش مشرق، منابع فلسطینی اعلام کردند، رژیم صهیونیستی یکشنبه شب و بامداد روز دوشنبه بیش از 60 حمله هوایی و زمینی به نوار غزه انجام داده و جنگندههای این رژیم در شمال نوار غزه در ارتفاعات پایین به پرواز درآمده و بالنهای حرارتی شلیک کردهاند. رژیم صهیونیستی مدعی شده که این حملات در پاسخ به شلیک یک موشک از نوار غزه به سمت شهرک صهیونیستی سدیروت انجام گرفته که منجر به خسارتهای زیادی شده است.
سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین هم اعلام کرده که در این بمبارانها پنج فلسطینی از جمله یک نوجوان 17 ساله بر اثر اصابت ترکش زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدند.
بنابر اعلام رژیم صهیونیستی این حملات زمینی و هوایی، شدیدترین حملات پس از جنگ 51 روزه غزه در سال 2014 بوده که در نهایت یک تونل و یک پایگاه حماس را بمباران کرده است.
سامی ابوزهری سخنگوی حماس در واکنش به این حملات اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مسئول کامل پیامدهای این اقدام و متشنج کردن اوضاع غزه است.
رژیم صهیونیستی اما پس از این حملات وحشیانه در شهر «عسقلان» واقع در مرز نوار غزه حالت فوقالعاده اعلام کرد. منابع نظامی اسرائیلی اعلام کردهاند که ارتش این رژیم از ترس پاسخ موشکی مقاومت حالت فوقالعاده اعلام کرده است.
اما اهداف این حملات چیست و آیا این ابتدای یک روند جنگی است یا تنها حملاتی پراکنده در جهت تامین اهدافی مشخص است؟
آیا ماشین جنگی اسرائیل به راه افتاده است؟
از زمانی که نتانیاهو، لیبرمن را به عنوان وزیر جنگ انتخاب کرد کارشناسان از احتمال "تابستانی جنگی" برای فلسطین و به ویژه نوار غزه خبر دادند، چرا که لیبرمن به عنوان فردی جنگ طلب و افراطی شناخته می شود.
اقدام نتانیاهو در برکناری یعلون و انتصاب لیبرمن به پست وزرات جنگ باعث شد تا رسانه های صهیونیستی از افراطی ترین کابینه این رژیم نام ببرند. به دنبال قطعی شدن برکناری یعلون، نتانیاهو مذاکرات خود را با لیبرمن رهبر حزب راستگرای افراطی "اسرائیل خانه ما" آغاز کرد و در نهایت توانست لیبرمن را به اردوگاه خود بکشاند. به این ترتیب رادیکال ترین و صهیونیست ترین دولت در تاریخ اسرائیل روی کار آمد.
لیبرمن که سابقا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بود، به دلیل پیشنهادات
افراطیاش در سیاست داخلی و خارجی، از جمله صدور حکم اعدام برای
حملهکنندگان با سلاح سرد، بمباران سد آسوان مصر، الحاق بخش زیادی از کرانه
باختری به سرزمین های اشغالی و... معروف است و به آن اندازه صهیونیست
سرسختی است که خود در میان شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری زندگی
میکند. وی تهدید کرده که با کمک ماشین های نظامی ارتش، نوار غزه را به
استادیوم فوتبال تبدیل خواهد کرد.
در فضای سیاسی کنونی رژیم صهیونیستی، گروهی در حال سلطه کامل بر سیاست هستند که «ارزشهای یهودی» (آن هم با قرائت بسیار فاشیستی و ارتدوکس) را بالاتر از هر چیز دیگری در ساختار سیاسی قرار میدهند.
آنها «نو-صهیونیست»هایی هستند که به گفته خود قصد دارند عرصه را از دست «فسیلهای سیاسی» نگهدارنده به اصطلاح «دموکراسی سکولار» رژیم صهیونیستی بیرون آورند. آنها مفاهیمی چون سکولاریزم، حکومت قانون، ارزشهای جمهوریخواهانه و امثال اینها را منسوخشده میدانند. دههها بود که ارتش صهیونیستی، در درون این رژیم از سوی جناحهای مختلف سیاسی معتبرترین و انسجام بخش ترین نهاد محسوب میشد که ورای نزاعهای سیاسی و انتقادات قرار میگرفت. حال اوضاع عوض شده است، و جناحی در درون این رژیم سر بر آورده است که ارتش درّنده صهیونیسم را به «نرم خویی» متهم میکنند!
حضور لیبرمن در کابینه اسرائیل باعث تغییرات راهبردی در کشمکش این رژیم با فلسطینی ها شده است. موضع گیری های افراطی و خطرناک لیبرمن به توضیح نیاز ندارد، لیبرمن پیش از این خواستار انحلال تشکیلات خودگردان و یافتن جایگزینی برای محمود عباس شده بود.
تعیین لیبرمن در وزارت جنگ رژیم غاصب مستلزم آن است که فلسطینی ها در حال آماده باش باشند. در راستای همین سیاست شاهد حملات اخیر صهیونیست ها به نوار غزه هستیم و سران صهیونیستی آن را شدیدترین حملات پس از جنگ 51 معرفی کرده اند. از همان زمان مطرح شدن لیبرمن به عنوان وزیر جنگ، پیش بینی حملات جدید علیه مقاومت فلسطین می شد و اکنون این پیش بینی ها به تدریج به سمت تحقق می رود.
پنج هدف حملات اخیر صهیونیست ها
نباید حملات اخیر صهیونیست ها را نشانه و علامت جنگ گسترده این رژیم با فلسطینیان دانست. رژیم اسرائیل چندین بار مقاومت فلسطین را آزموده است و نتوانسته بر آن ها غلبه کند و از سوی دیگر شرایط انفجار گونه منطقه باعث شده است که کشورها و رژیم های منطقه به نوعی از دست زدن به اقدام خطرناک جدید دوری کنند.
رژیم صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین هر چند لیبرمن به عنوان جنگ طلب ترین فرد اسرائیلی پست وزارت جنگ را بر عهده گرفته است اما نباید انتظار جنگی وسیع در حد جنگ 51 روزه را داشت. با این حال اگر رژیم اسرائیل به دنبال راه اندازی جنگ جدیدی نیست چه اهدافی را از حمله اخیر پیگیری می کند:
1- یکی از مهمترین اهدف این رژیم می تواند بالابردن توان چانه زنی در
مذاکرات سازش باشد. روز دوشنبه منابع خبری فاش کردند یک هیئت اسرائیلی برای
بررسی طرح رئیسجمهور مصر درباره سازش بین تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم
صهیونیستی به قاهره سفر کرده است. عبدالفتاح السیسی اواسط ماه مه گذشته
(اردیبهشت) طرحی را برای از سرگیری مذاکرات سازش ارائه کرده بود که به شدت
از سوی صهیونیستها مورد استقبال قرار گرفت. مقامات این رژیم عنوان میکنند
که این طرح رویای از نیل تا فرات را تحقق خواهد بخشید و به مراتب از طرح
پاریس بهتر است!
پیش از این، فرانسه طرحی را برای سازش فلسطینیان و رژیم صهیونیستی پیشنهاد کرده بود که در آن راهکار دو دولت عنوان شده بود، اما با مخالفت رژیم صهیونیستی روبهرو شد، چرا که صهیونیستها ادعا کردند که این طرح مستلزم این است که قدرت های بزرگ در این مذاکرات حضور داشته باشند در حالی که رژیم اسرائیل خواستار مذاکرات مستقیم با محمود عباس بدون دخالت دیگران بود.
سفیر فلسطین نیز در روسیه اعلام کرد که وزرای خارجه 30 کشور، ماه آینده میلادی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به عنوان بخشی از طرح ابتکاری فرانسه درباره فرایند صلح بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی گفتوگو خواهند کرد. بنابراین با توجه به نزدیک بودن این مذاکرات، نتانیاهو به دنبال آن است که به اصطلاح با دست پر قدم در این مذاکرات گذارد و بتواند امتیازات بیشتری از محمود عباس دریافت کند.
2- دلیل دوم به نوعی به آزمایش و محک زدن گروه های مقاومت و در حالت ترس و واهمه نگه داشتن آن ها باز می گردد. نظر به ادامه انتفاضه قدس (از اکتبر 2015 آغاز شده) در کرانه باختری و توسعه جغرافیای درگیری از قدس به تمامی نقاط کرانه باختری و احتمال انتقال گروه های مقاومت و تجهیزات نبرد از نوار غزه به کرانه باختری جهت تشدید انتفاضه، رژیم صهیونیستی با آتش بازی جدید به دنبال پیشگیری است، تا به این ترتیب نیروهای مقاومت را در حالت ترس و تهدید جنگ نگه دارد.
این در حالی است که لیبرمن باید بداند با توجه به فعال بودن انتفاضه در کرانه باختری، تحمیل هرگونه درگیری حتی محدود در نوار غزه به یکپارچگی نیروها و انگیزه ها در درون فلسطین میان اهالی کرانه باختری، نوار غزه و قدس منجر شده و فضا برای انتقال تجهیزات از نوار غزه به کرانه باختری و چه بسا قدس و تسلیح انتفاضه مساعد خواهد شد.
از سال 2006 تاکنون تل آویو مراقب استمرار این تفکیک جغرافیایی بوده و از پیوند این دو ممانعت کرده است. وقوع هرگونه جنگی حتی محدود و کم دامنه علیه نوار غزه بی شک زمینه های مناسبی جهت یکپارچگی این دو منطقه از فلسطین ایجاد خواهد کرد که کمترین نتیجه آن تسلیح کرانه باختری محصور شده توسط تشکیلات خودگردان فلسطین و اسراییلی ها است. بنابراین هدف رژیم اسرائیل از حملات اخیر به نوعی محک زدن این احتمال (همگرایی نوار غزه و کرانه باختری) و ایجاد هراس با هدف پایان انتفاضه سوم است.
3- برخی کارشناسان معتقدند که وجهه نتانیاهو به دلیل انتفاضه سوم و پیامدهای آن در سرزمین های اشغالی تخریب شده است و وی به کمک لیبرمن به دنبال آن است تا با تمسک به این گونه حملات به نوعی خود را تا حدودی از زیر بار فشارهای افکار عمومی برهاند.
4- نباید از نظر دور داشت که لیبرمن از زمان تصدی پست وزارت جنگ، انتظار صهیونیست های افراطی را جهت برخورد نظامی با مقاومت فلسطین بالا برده بود و اکنون می خواهد خودی نشان دهد و افراطی ها را اقناع کند. از این رو با توجه به تمام مشکلات موجود، حملات اخیر انجام شد.
5- پیش از این هرگاه موشک یا خمپاره ای از نوار غزه به سمت سرزمین های اشغالی شلیک می شد، رژیم صهیونیستی متناسب با تعداد موشک های شلیک شده، حملاتی را صورت می داد، اما این بار در ازای شلیک یک موشک سبک زمین به زمین، حمله ای هوایی با شلیک 16 راکت صورت گرفته است. تحلیلگران فلسطینی بر این باورند صهیونیست ها به دنبال ایجاد معادله جدیدی بین حماس و گروه های مقاومت و این رژیم هستند و آن معادله از این قرار است که یک شلیک با ده ها شلیک پاسخ داده خواهد شد.
ایجاد این معادله جدید به نظر می رسد با این هدف است که صهیونیست ها بیشترین میزان بازدارندگی را نسبت به نوار غزه ایجاد کند. ایجاد بازدارندگی نسبت به دشمن اصل اولیه راهبرد رژیم صهیونیستی است.
تجربه جنگ 51 روزه با همه حملات وحشیانه و صهیونیست ها به فلسطینیان، هزینه های بالایی را نیز برای آنها به وجود آورد؛ هزینه هایی که با شروع انتفاضه قدس ادامه یافت و امروز در قالب افت شدید گردشگری و افول اقتصادی ناشی از تحریم کالاهای اسرائیلی خود را نشان داده است.
بنابراین صهیونیست ها در
دوره بعد از جنگ 51 روزه به دنبال ایجاد بالاترین میزان بازدارندگی با پاسخ
های تند و ایجاد رعب و وحشت برآمده اند، از همین رو گمان می کنند با ایجاد
معادله ده ها موشک در قبال یک موشک می توانند بالاترین میزان بازدارندگی
را ایجاد کنند. از این جهت نیز شروع جنگی جدید علیه نوار غزه بعید به نظر
می رسد.
فرجام سخن
در پایان می توان گفت با توجه به تمام دلایل گفته شده و همچنین مشکلات رژیم صهیونیستی و شرایط وخیم منطقه، در شرایط کنونی شروع جنگی دیگر از سوی صهیونیست ها علیه نوار غزه بسیار بعید است و احتمالا این رژیم به حملاتی از این دست پناه خواهد برد تا بتواند اهداف محدود خود را محقق کند.
یوسف شفیعی-پایگاه بصیرت