به گزارش مشرق، به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار، تجاوزهای رژیم صهیونیستی به نوار غزه از ماهیت ادعای این رژیم مبنی بر واکنش نشان دادن به پرتاب موشک به شهرک صهیونیستنشین سدیروت فراتر رفته و به دنبال ایجاد قواعد جدیدی است. تجاوزهای گسترده انجام شده گروههای مقاومت فلسطین را در برابر مجموعهای از گزینهها قرار داده است که هر کدام از آنها پیامدهای خاص خود را بر مقاومت و درگیریها و میزان کشیده شدن دشمن اسرائیلی به سمت تنشها در آینده خواهد داشت.
رژیم صهیونیستی ادعا کرده است که تجاوزهای اخیر خود به نوار غزه را در واکنش به حملات موشکی نیروهای مقاومت انجام میدهد، اما این حملات تناسبی با سقوط یک فروند موشک به شهرک سدیروت که هیچ تلفاتی انسانی و مالی به جای نگذاشت، ندارد. به نظر میرسد این سطح از حملات خارج از روند سیاسی امنیتی گذشته اسرائیل است و در چارچوب تجاوزی اولیه است که اهداف و روشهایی فراتر از پرتاب موشک به صورت انفرادی یا سازمانی به سمت نوار غزه دارد. حملات هوایی نیروهای اسرائیل به این مقدار از اهداف موجود در نوار غزه در راستای سیاستهای تجاوزطلبانه اسرائیل بر ضد ساکنان غزه و گروههای مقاومت است. این اقدامات نمود رویکرد مقامات سیاسی و امنیتی تلآویو است که معتقدند ملت فلسطین باید هزینه انتخاب گزینه مقاومت را بپردازد. این سیاست است که باعث میشود فلسطینیها را مجبور به مقایسه بین واقعیت زندگی آنها در نوار غزه و کرانه باختری بنماید، اما نقطه ضعف این سیاست که بیش از پیش در وجدان ملت فلسطین زنده است، نادیده گرفتن این حقیقت است که عملکرد تشکیلات خودگردان در ادامه همکاریهای امنیتی و سازش با رژیم صهیونیستی، آزادی سرزمینهای فلسطین را به دنبال نداشته و حتی دستاوردی شبیه به این نیز محقق نکرده و نتوانسته روند رو به رشد توسعه شهرکهای صهیونیستنشین در کرانه باختری را متوقف کند.
به صورت کلی میتوان گفت تجاوز رژیم اسرائیل خارج از روندی است که ارتش اسرائیل بعد از حمله به نوار غزه در سال 2014 در پیش گرفته بود، در مدت دو سال گذشته واکنشها به پرتاب موشکها از غزه به صورت مقطعی و در مناطق نزدیک به مرزها و احیانا در عمق خاک غزه بود، اما رویکرد آنها بیش از شرایط کنونی به سمت پیام های هشدار آمیز بود.
اما اتفاقاتی که دو روز پیش افتاد ، این بود که هم ارتش دشمن صهیونیستی آتش توپخانههای خود را به سمت نوار غزه گسیل کرده و هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل نیز مناطق وابسته به جنبش حماس را در منطقه بیت حانون هدف حمله قرار دادند.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در این رابطه مینویسد که این تجاوز اولیه با این هدف صورت گرفت که پیامی را برای عناصر حماس ارسال کند مبنی بر اینکه آنها مسئول حفظ آرامش هستند، آنها در چارچوب ارسال این پیام برخی هزینههای تاکتیکی را نیز به حماس وارد کردند که از جمله آنها آسیب دیدن برخی ابزارهای جمعآوری اطلاعات مورد استفاده شاخه نظامی جنبش حماس نظیر دوربینهای مراقبت بود.
در ساعات واپسین شب نیروی هوایی ارتش اسرائیل حملاتی را بسیار فراتر از روال عادی انجام داده و اهداف نیروهای مقاومت واقع در شمال نوار غزه را موشک باران کردند. این موضوع نشان دهنده انگیزههای اسرائیل برای عبور از واکنش موضعی به حملات موشکی از نوار غزه است.
همچنین فاصله زمانی بین دو تجاوز اسرائیل نشان میدهد که تماسها و مشورتهایی بین آویگدور لیبرمن وزیر جنگ و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و فرماندهان ارتش در دست انجام بوده است. لیبرمن خواستار بالاترین سطح حمله به نوار غزه به ادعای پاسخ به حملات موشکی نیروهای مقاومت بوده است. به این ترتیب میتوان گفت رژیم اسرائیل به دنبال ایجاد معادلهای جدید در قبال نوار غزه است، معادلهای که در چارچوب افزایش سطح تجاوزهای اسرائیل در برابر حملات موشکی گاه و بیگاه نیروهای شبه نظامی مستقر در داخل نوار غزه که غالبا جریانهای سلفی هستند، انجام می شود.
ارزیابیهای مشخص اولیه نشان میدهد که این سطح از تجاوزات نتیجه مستقیم روی کار آمدن آویگدور لیبرمن در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی است، این رویکرد میتواند در ابعاد شخصیتی دو گزینه را برای لیبرمن به دنبال داشته باشد ، یا اینکه این اتفاق سیاسی و شخصیتی وی را بالا میبرد و یا آن را کاملا از بین می برد. کمترین حد توصیفی که میتوان در رابطه با مواضع لیبرمن مطرح کرد، این است که وی مواضع خود را با شعارها و سقف بالای انتقادات سیاسی و امنیتی خود بالاتر برده و خواستار استفاده از خشونت زیاد بر ضد حاکمیت حماس در نوار غزه شده است. در نتیجه این موضعگیریها بر خود لازم میبیند که عملکردی متفاوت از قبل نشان دهد و راهکاری عملیاتی ارائه دهد تا شاید بتواند اوضاع امنیتی در شهرک های صهیونیست نشین اطراف نوار غزه را بهبود بخشد.
تجاوز نامتناسب و خارج از عرف رژیم صهیونیستی بعد از عملیات 2014، تنها چند روز بعد از طرح معادله چماق و هویج لیبرمن در قبال عملیاتهای فلسطینی در کرانه باختری صورت گرفت، اما به نظر میرسد آنچه که در رابطه با نوار غزه مدنظر لیبرمن است، این است که تلآویو ساکنان این منطقه را بین دو گزینه شکنجه در چارچوب ادامه محاصره و شکنجه بیشتر به معنی ادامه محاصره و افزایش تجاوزهای نظامی به نوار غزه قرار دهد.
فارغ از ماهیت مواضع نتانیاهو در قبال تنشهای اخیر به وجود آمده ، به نظر میرسد وی خواستار استمرار این روند نباشد، چرا که نمیتواند با سیاست نارسایی موشک ها به گونه ای عمل کند که گویا هیچ راهبردی برای حل آن ندارد. وی در عین حال به علت ملاحظات مربوط به رقابت در داخل اردوگاه راست گرایان اسرائیلی نمیتواند به سیاستهای لیبرمن اعتراض کند.
به این ترتیب ما در برابر مرحلهای تازه از تجاوزات اسرائیل قرارداریم، مرحلهای که بنا به اعلام شبکه ده تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از یک منبع عالیرتبه در مؤسسات امنیتی این رژیم مرحله ای است که در آن معادله پاسخگوییها در برابر نوار غزه تغییر کرده است و آنها (ساکنان غزه) باید به این روند عادت کنند. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در رابطه با مواضع شخصیتهای تصمیمساز اصلی در تلآویو نسبت به روندی که به تازگی در پیش گرفته شده است، مینویسد که رویکرد اسرائیل طی روزهای آینده مشخص خواهد شد، اما بسیاری از مسائل مرتبط با مجموعه موازنه ها و بازدارندهها بین نتانیاهو و لیبرمن و آیزنکوت است.
با این وجود نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تصمیم به افزایش تنش جز در سایه دیدگاهی که مقامات تلآویو آن را پذیرفته اند، صورت نمیگیرد. طرف فلسطینی نیز در شرایط کنونی برای دور ماندن از سناریو های ناخواسته نسبت به این حملات از خود واکنش نشان نخواهد داد.
از سوی دیگر افزایش تنشها بر ضد نوار غزه در شرایطی دنبال میشود که سیگنالهای تقویت مناسبات بین تلآویو و تعدادی از پایتختهای عربی و توسعه دایره عادیسازی روابط بعد از سیاست باز عربستان در قبال اسرائیل رو به افزایش گذاشته است. این تجاوز نشان دهنده میزان اطمینان اسرائیل نسبت به این نکته است که تجاوزهای اینچنینی تأثیر جدی در روند سیاسی و عادی سازی روابط عربی با اسرائیل نخواهد داشت.
کمترین خطر ناشی از تجاوزهای مذکور این است که این اقدامات با هدف تأسیس معادلات امنیتی جدید در قبال نوار غزه صورت میگیرد، معادلاتی که باعث میشود اسرائیل دست برتر معادلات متقابل را در اختیار داشته باشد. این موضوع بدان معنا است که پرتاب هر موشک فلسطینی در روزهای آینده، سقفی از حملات اینچنینی و یا شاید بدتر را در پی داشته باشد. یکی از نقاط تأثیرگذار این رویکرد این است که گروههای سلفی جهادی که به دنبال ضربه زدن به حماس هستند، نقش و تأثیر بیشتری را در اوضاع امنیتی نوار غزه خواهند داشت، چرا که باعث میشوند دشمن اسرائیلی حملات بیشتری را به نوار غزه انجام دهد.
بنابر آنچه که گفته شد تجاوز رژیم صهیونیستی ، گروههای مقاومت و به ویژه حماس را در برابر چالش واکنش به این حملات قرار داده است. این چالش چندین گزینه را پیش روی خود دارد. اول اینکه گروههای مقاومت باید با معادله جدید که هزینههای دردناکی بر نوار غزه و حاشیه تحرک نیروهای مقاومت و معادلات آن در درگیری با دشمن صهیونیستی دارد، سازگار شوند. گزینه دوم این است که آنها پاسخی بازدارنده به دشمن بدهند، پاسخ که البته همراه با خطرات ناشی از ورود به جنگی خواهد بود که هیچ یک از طرفها در حال حاضر آن را نمیخواهند. روش اخیر بار دیگر توپ را در زمین اسرائیل خواهد انداخت و پیامدها و تأثیراتی در عرصه داخلی این رژیم ایجاد خواهد کرد.
موضوع مهم دیگری که در این رابطه از سوی رسانه های عبری زبان مورد استقبال قرار گرفته، مواضع سامح شکری وزیر خارجه مصر است که با اسرائیل همدردی کرده و اقدامات و جنایتهای این رژیم بر ضد فلسطینیها را توجیه کرده است. این اظهارات با استقبال گسترده رسانههای رژیم صهیونیستی مواجه شده و آنها این مواضع را استثنایی توصیف کرده است. شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در این رابطه میگوید که این مواضع دلیل دیگری بر رویکردهای دولت مصر در قبال اسرائیل است. این شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی میافزاید که قاهره در تلاش برای بهبود مناسبات استراتژیک موجود بین دو طرف است. این شبکه صهیونیستی در عین حال تأکید میکند که افکار عمومی مصریها همچنان دشمن اسرائیل است و تمایلی به هیچ یک از سطوح عادی سازی روابط با این رژیم ندارد.
رژیم صهیونیستی ادعا کرده است که تجاوزهای اخیر خود به نوار غزه را در واکنش به حملات موشکی نیروهای مقاومت انجام میدهد، اما این حملات تناسبی با سقوط یک فروند موشک به شهرک سدیروت که هیچ تلفاتی انسانی و مالی به جای نگذاشت، ندارد. به نظر میرسد این سطح از حملات خارج از روند سیاسی امنیتی گذشته اسرائیل است و در چارچوب تجاوزی اولیه است که اهداف و روشهایی فراتر از پرتاب موشک به صورت انفرادی یا سازمانی به سمت نوار غزه دارد. حملات هوایی نیروهای اسرائیل به این مقدار از اهداف موجود در نوار غزه در راستای سیاستهای تجاوزطلبانه اسرائیل بر ضد ساکنان غزه و گروههای مقاومت است. این اقدامات نمود رویکرد مقامات سیاسی و امنیتی تلآویو است که معتقدند ملت فلسطین باید هزینه انتخاب گزینه مقاومت را بپردازد. این سیاست است که باعث میشود فلسطینیها را مجبور به مقایسه بین واقعیت زندگی آنها در نوار غزه و کرانه باختری بنماید، اما نقطه ضعف این سیاست که بیش از پیش در وجدان ملت فلسطین زنده است، نادیده گرفتن این حقیقت است که عملکرد تشکیلات خودگردان در ادامه همکاریهای امنیتی و سازش با رژیم صهیونیستی، آزادی سرزمینهای فلسطین را به دنبال نداشته و حتی دستاوردی شبیه به این نیز محقق نکرده و نتوانسته روند رو به رشد توسعه شهرکهای صهیونیستنشین در کرانه باختری را متوقف کند.
به صورت کلی میتوان گفت تجاوز رژیم اسرائیل خارج از روندی است که ارتش اسرائیل بعد از حمله به نوار غزه در سال 2014 در پیش گرفته بود، در مدت دو سال گذشته واکنشها به پرتاب موشکها از غزه به صورت مقطعی و در مناطق نزدیک به مرزها و احیانا در عمق خاک غزه بود، اما رویکرد آنها بیش از شرایط کنونی به سمت پیام های هشدار آمیز بود.
اما اتفاقاتی که دو روز پیش افتاد ، این بود که هم ارتش دشمن صهیونیستی آتش توپخانههای خود را به سمت نوار غزه گسیل کرده و هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل نیز مناطق وابسته به جنبش حماس را در منطقه بیت حانون هدف حمله قرار دادند.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در این رابطه مینویسد که این تجاوز اولیه با این هدف صورت گرفت که پیامی را برای عناصر حماس ارسال کند مبنی بر اینکه آنها مسئول حفظ آرامش هستند، آنها در چارچوب ارسال این پیام برخی هزینههای تاکتیکی را نیز به حماس وارد کردند که از جمله آنها آسیب دیدن برخی ابزارهای جمعآوری اطلاعات مورد استفاده شاخه نظامی جنبش حماس نظیر دوربینهای مراقبت بود.
در ساعات واپسین شب نیروی هوایی ارتش اسرائیل حملاتی را بسیار فراتر از روال عادی انجام داده و اهداف نیروهای مقاومت واقع در شمال نوار غزه را موشک باران کردند. این موضوع نشان دهنده انگیزههای اسرائیل برای عبور از واکنش موضعی به حملات موشکی از نوار غزه است.
همچنین فاصله زمانی بین دو تجاوز اسرائیل نشان میدهد که تماسها و مشورتهایی بین آویگدور لیبرمن وزیر جنگ و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و فرماندهان ارتش در دست انجام بوده است. لیبرمن خواستار بالاترین سطح حمله به نوار غزه به ادعای پاسخ به حملات موشکی نیروهای مقاومت بوده است. به این ترتیب میتوان گفت رژیم اسرائیل به دنبال ایجاد معادلهای جدید در قبال نوار غزه است، معادلهای که در چارچوب افزایش سطح تجاوزهای اسرائیل در برابر حملات موشکی گاه و بیگاه نیروهای شبه نظامی مستقر در داخل نوار غزه که غالبا جریانهای سلفی هستند، انجام می شود.
ارزیابیهای مشخص اولیه نشان میدهد که این سطح از تجاوزات نتیجه مستقیم روی کار آمدن آویگدور لیبرمن در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی است، این رویکرد میتواند در ابعاد شخصیتی دو گزینه را برای لیبرمن به دنبال داشته باشد ، یا اینکه این اتفاق سیاسی و شخصیتی وی را بالا میبرد و یا آن را کاملا از بین می برد. کمترین حد توصیفی که میتوان در رابطه با مواضع لیبرمن مطرح کرد، این است که وی مواضع خود را با شعارها و سقف بالای انتقادات سیاسی و امنیتی خود بالاتر برده و خواستار استفاده از خشونت زیاد بر ضد حاکمیت حماس در نوار غزه شده است. در نتیجه این موضعگیریها بر خود لازم میبیند که عملکردی متفاوت از قبل نشان دهد و راهکاری عملیاتی ارائه دهد تا شاید بتواند اوضاع امنیتی در شهرک های صهیونیست نشین اطراف نوار غزه را بهبود بخشد.
تجاوز نامتناسب و خارج از عرف رژیم صهیونیستی بعد از عملیات 2014، تنها چند روز بعد از طرح معادله چماق و هویج لیبرمن در قبال عملیاتهای فلسطینی در کرانه باختری صورت گرفت، اما به نظر میرسد آنچه که در رابطه با نوار غزه مدنظر لیبرمن است، این است که تلآویو ساکنان این منطقه را بین دو گزینه شکنجه در چارچوب ادامه محاصره و شکنجه بیشتر به معنی ادامه محاصره و افزایش تجاوزهای نظامی به نوار غزه قرار دهد.
فارغ از ماهیت مواضع نتانیاهو در قبال تنشهای اخیر به وجود آمده ، به نظر میرسد وی خواستار استمرار این روند نباشد، چرا که نمیتواند با سیاست نارسایی موشک ها به گونه ای عمل کند که گویا هیچ راهبردی برای حل آن ندارد. وی در عین حال به علت ملاحظات مربوط به رقابت در داخل اردوگاه راست گرایان اسرائیلی نمیتواند به سیاستهای لیبرمن اعتراض کند.
به این ترتیب ما در برابر مرحلهای تازه از تجاوزات اسرائیل قرارداریم، مرحلهای که بنا به اعلام شبکه ده تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از یک منبع عالیرتبه در مؤسسات امنیتی این رژیم مرحله ای است که در آن معادله پاسخگوییها در برابر نوار غزه تغییر کرده است و آنها (ساکنان غزه) باید به این روند عادت کنند. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در رابطه با مواضع شخصیتهای تصمیمساز اصلی در تلآویو نسبت به روندی که به تازگی در پیش گرفته شده است، مینویسد که رویکرد اسرائیل طی روزهای آینده مشخص خواهد شد، اما بسیاری از مسائل مرتبط با مجموعه موازنه ها و بازدارندهها بین نتانیاهو و لیبرمن و آیزنکوت است.
با این وجود نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تصمیم به افزایش تنش جز در سایه دیدگاهی که مقامات تلآویو آن را پذیرفته اند، صورت نمیگیرد. طرف فلسطینی نیز در شرایط کنونی برای دور ماندن از سناریو های ناخواسته نسبت به این حملات از خود واکنش نشان نخواهد داد.
از سوی دیگر افزایش تنشها بر ضد نوار غزه در شرایطی دنبال میشود که سیگنالهای تقویت مناسبات بین تلآویو و تعدادی از پایتختهای عربی و توسعه دایره عادیسازی روابط بعد از سیاست باز عربستان در قبال اسرائیل رو به افزایش گذاشته است. این تجاوز نشان دهنده میزان اطمینان اسرائیل نسبت به این نکته است که تجاوزهای اینچنینی تأثیر جدی در روند سیاسی و عادی سازی روابط عربی با اسرائیل نخواهد داشت.
کمترین خطر ناشی از تجاوزهای مذکور این است که این اقدامات با هدف تأسیس معادلات امنیتی جدید در قبال نوار غزه صورت میگیرد، معادلاتی که باعث میشود اسرائیل دست برتر معادلات متقابل را در اختیار داشته باشد. این موضوع بدان معنا است که پرتاب هر موشک فلسطینی در روزهای آینده، سقفی از حملات اینچنینی و یا شاید بدتر را در پی داشته باشد. یکی از نقاط تأثیرگذار این رویکرد این است که گروههای سلفی جهادی که به دنبال ضربه زدن به حماس هستند، نقش و تأثیر بیشتری را در اوضاع امنیتی نوار غزه خواهند داشت، چرا که باعث میشوند دشمن اسرائیلی حملات بیشتری را به نوار غزه انجام دهد.
بنابر آنچه که گفته شد تجاوز رژیم صهیونیستی ، گروههای مقاومت و به ویژه حماس را در برابر چالش واکنش به این حملات قرار داده است. این چالش چندین گزینه را پیش روی خود دارد. اول اینکه گروههای مقاومت باید با معادله جدید که هزینههای دردناکی بر نوار غزه و حاشیه تحرک نیروهای مقاومت و معادلات آن در درگیری با دشمن صهیونیستی دارد، سازگار شوند. گزینه دوم این است که آنها پاسخی بازدارنده به دشمن بدهند، پاسخ که البته همراه با خطرات ناشی از ورود به جنگی خواهد بود که هیچ یک از طرفها در حال حاضر آن را نمیخواهند. روش اخیر بار دیگر توپ را در زمین اسرائیل خواهد انداخت و پیامدها و تأثیراتی در عرصه داخلی این رژیم ایجاد خواهد کرد.
موضوع مهم دیگری که در این رابطه از سوی رسانه های عبری زبان مورد استقبال قرار گرفته، مواضع سامح شکری وزیر خارجه مصر است که با اسرائیل همدردی کرده و اقدامات و جنایتهای این رژیم بر ضد فلسطینیها را توجیه کرده است. این اظهارات با استقبال گسترده رسانههای رژیم صهیونیستی مواجه شده و آنها این مواضع را استثنایی توصیف کرده است. شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در این رابطه میگوید که این مواضع دلیل دیگری بر رویکردهای دولت مصر در قبال اسرائیل است. این شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی میافزاید که قاهره در تلاش برای بهبود مناسبات استراتژیک موجود بین دو طرف است. این شبکه صهیونیستی در عین حال تأکید میکند که افکار عمومی مصریها همچنان دشمن اسرائیل است و تمایلی به هیچ یک از سطوح عادی سازی روابط با این رژیم ندارد.