همزمان با فعالیت هایی که نادر طالب زاده در این مدت داشته است به سراغ او در پشت صحنه برنامه «عصر» که هر هفته روی آنتن می رود، رفتیم و درباره این فعالیت ها با گفتگو کردیم و او که این روزها درگیر بیماری و نارسایی قلبی نیز است و کمتر می تواند گفتگویی داشته باشد به این سوالات پاسخ داد.
وی در بخش اول این گفتگو از تفکری که در برنامه «عصر» دنبال می کند، یاد کرد و گفت در این برنامه باید پکیجی از گفتگوها به گونه ای ارایه شود که شبکه هایی مثل بی بی سی و سایر شبکه های خبری ماهواره ای چنین پکیجی را نداشته باشند. وی همچنین عنوان کرد که دوست دارد برنامه ای داشته باشد که مجریان و کارشناسان بی بی سی در مقابل مهمانانی که او در «عصر» با آنها گفتگو می کند و بعضا از فرماندهان اروپایی و آمریکایی بوده اند قرار بگیرند تا بسیاری از مسایل به این ترتیب مشخص شده و سیاست های آنها آشکار شود.
در بخش دوم این گفتگو نیز طالب زاده از شبکه افق گفت و اینکه این شبکه می تواند تا یک سال آینده به شبکه تراز اول در ایران تبدیل شود. وی همچنین درباره مهمانان برنامه «عصر» از جمله دوگین و فراخان اشاره کرد که بعد از خروج از ایران با مشکلاتی مواجه شده اند و انتقاد به مهمانان خارجی در برنامه و یا جشنواره را از سر بی اطلاعی خواند.
*جناب طالب زاده شما به عنوان حامی معنوی شبکه افق و از سیاست گذاران این شبکه هستید. این شبکه اکنون مخاطبان مختلفی دارد که به اقتضای نیاز خود از برنامه های سیاسی، مستند، مسابقه و... بهره می برند. زمانی شما در یک از سخنرانی های خود بیان کردید که همیشه آرزو داشته اید با شهید آوینی شبکه انقلاب اسلامی را تاسیس کنید. فکر می کنید شبکه افق تا چه حد به هدف اولیه شما نزدیک است و در آینده به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
- به نظرم شبکه افق اکنون در سال سوم بتواند خود را اصلاح کند و تا 70 درصد به اهداف مورد نظر نزدیک شود. گردانندگان اصلی این شبکه از عقبه کار رسانه ای برخوردار بودند که این قوت این شبکه است و این افراد گفتمان انقلاب اسلامی را به خوبی می فهمند. به هر حال فشار آنتن سنگین است و به نظرم این شبکه تا حدود 30 درصد نیاز به اصلاحات دارد. فکر می کنم این شبکه تا یک سال دیگر به یک شبکه تراز اول در ایران تبدیل می شود و همین الان هم شبکه ای است که هر بار آن را انتخاب کنید با دیگر شبکه ها متفاوت است. خود ما زمانی که اینجا بدون پرده درباره مسائل این شبکه صحبت می کنیم به این نتیجه می رسیم که اگر این اصلاحات انجام شود تا یک سال آینده به هدف مورد نظر خواهد رسید.
*شما در حوزه های مختلف رسانه از جمله تلویزیون، برگزاری سمینارهای فکری و فرهنگی و حتی جشنواره های سینمایی و سیاسی فعالیت داشته اید. ظرفیت و پتانسیل جشنواره «عمار» را که اخیرا هم بخش بین الملل آن برگزار شد چگونه ارزیابی می کنید؟
- «عمار» یکی از توفیقاتی است که خداوند به من داده است. زحمت های این جشنواره را دیگران متحمل می شوند و من بیشتر حضوری سمبلیک دارم چون می دانم جوانانی که در این جشنواره فعالیت می کنند چه کسانی هستند و من توفیق آموزش آنها را داشته ام. این جشنواره هر سال رشد کرده است و امیدوارم به همین ترتیب هم ادامه پیدا کند. «عمار» اکنون به شکل جدی جا افتاده است. نقش من هم این است که در سیاستگذاری ها و زحماتی که دوستان می کشند همراهشان هستم. «عمار» در راستای همان هدفی است که ما به آن اعتقاد داریم یعنی گروهی از مستندسازان با استعداد از سراسر ایران در جشنواره متمرکز شده اند و هر سال می بینید که فیلم های خوبی ساخته می شود. بسیاری از من می خواهند که فیلم هایشان را قبل از اکران ببینم و زمانیکه جویا می شوم که بفهمم کدام یک از گروه های آموزشی من هستند، می فهمم از گروه های من نبوده اند اما از فیلم های مورد آموزش الگو گرفته و استانداردهای خود را بالا برده اند.
«عمار» امروز یک حرکت جدی فرهنگی است و سخنانی را بیان می کند که در تلویزیون نمی توان پخش کرد ولی دغدغه آنقدر خوب مطرح شده است که سخنان خط قرمزی هم در زمان برگزاری جشنواره در تلویزیون پخش می شود و یا اگر هم پخش نکنند با کارگردان اثر گفتگو می کنند. به این ترتیب هر سال تعداد زیادی از کارگردانان جوان جشنواره عمار به تلویزیون می آیند و صحبت می کنند. تلویزیون حتی به شهید آوینی که یک استاد بود در زمان خودش 5 دقیقه تریبون نداد ولی این جوانان نیم ساعت یا یک ساعت درباره یک اثر 5 دقیقه ای سخن میگویند و شما می توانید تغییر زمان و دوران را احساس کنید. این رسانه در زمان شهید آوینی به روز نبوده است، زمانی اثری مثل «روایت فتح» را پخش می کند اما قدر سازنده آن را نمی داند در حالی که سازنده از فیلم یا اثر خود اهمیت بیشتری دارد و حتی او را به گوشه ای تبعید می کنند تا شهید می شود. اکنون هم مشکلاتی در تلویزیون دیده می شود، اما قابل مقایسه با گذشته نیست.
*اخیرا لیتین فیلمساز شیلیایی به دعوت «عمار» به ایران آمد و این جشنواره توانسته حضور فیلمسازانی با موضوع و رویکرد خود را در کشور فراهم کند.
- بله. میگل لیتین برای جشنواره به ایران آمد. او آنقدر فرد مهمی است که گابریل گارسیا مارکز درباره او یک رمان نوشته است. او نمایشنامهنویس، فیلمساز سینمایی و تا حدی شاعر مسلک است و الان حدود 74 سال دارد. قرار است هر چند سال یکبار مهمانی در تراز او به جشنواره عمار بیاید. دو هفته در ایران بماند و فیلم هایش را نمایش دهیم، حضور این کارگردانان برجسته بین المللی در ایران و در این جشنواره یک اتفاق جدید است.
*این همکاری در حوزه بین الملل چقدر به شکل یک جریان سازی انجام خواهد شد؟
- بگذارید ما در عمل ببینیم چه پیش خواهد آمد، بگذارید در این باره ابتدا عمل کنیم و بعد درباره آن صحبت خواهیم کرد.
*چقدر لیتین درباره ایران شناخت داشت؟
- او همیشه می خواسته است که به ایران بیاید چون پدربزرگش فلسطینی و مادرش یونانی بوده و احترام فوق العاده ای برای ایران قائل بوده؛ چراکه ایران در مقابل فلسطین بیشترین دغدغه را داشته است. زمانی که او دعوت شد با کمال میل پذیرفت علی رغم اینکه با حدود 74 سال سن، 20 ساعت زمان برای این سفر برای او سخت بود. او در این چند روز در تهران کارگاه های آموزشی و نشست هایی را داشت و در واقع یک فیلمساز حوزه مقاومت است. من با توجه به شخصیتی که از او از نزدیک دیدم درک کردم که چرا مارکز درباره او یک رمان نوشته است. با اینکه او اسپانیایی صحبت می کرد و ما زبان مشترکی هم نداشتیم با این حال هنرمندی و پویایی را در او دیدم و اینکه او دائم به دنبال طرح ها و افکار جدید است، الگویی برای جوانان خواهد بود.
*جناب طالب زاده امسال کنفرانس «افق نو» را هم دارید. مهمانانی که برای این کنفرانس دعوت می شوند مشخص شده اند؟
- ما به دنبال این هستیم که کنفرانس «افق نو» را به مدت 5 روز در مشهد برگزار کنیم. ما صحبت هایی با آستان قدس رضوی داشتیم و دلیل اینکه مشهد را انتخاب کردیم این است که شهری مقدس با حریمی مقدس است. ما درباره آخرالزمان و مسایل این چنینی صحبت می کنیم و معنویت مشهد روی مهمانان ما تاثیرگذار خواهد بود. ما اجازه گرفتیم که مهمانان ما حتی اگر مسیحی باشند بتوانند در نقطه ای از حرم مطهر تردد داشته باشند. این مهمانان بعد از چند روز اسکان در مشهد به تهران می آیند و چند روز هم برای سخنرانی به شهرهای دیگر می روند و مردم ایران باید این افراد را ببینند. برای دعوت از مهمانان مذاکراتی در حال انجام است اما هنوز نمی توان به صورت مشخص بیان کرد.
*گاهی انتقادی مطرح می شود که دستاورد حضور مهمانان خارجی با وجود هزینه هایی که برای اسکان و رفت و آمد آنها می شود چه خواهد بود که البته شاید خشم کسانی که این مهمانان را در بازگشت به کشورشان اذیت می کنند خودش دلیلی بر اهمیت این مساله باشد.
- بله دشمنیهایی که برابر حضور مهمانان خارجی در ایران صورت می گیرد بسیار جالب است. در یکی از کنفرانس ها یک گروه صهیونیستی اسم 10 نفر از مهمانان را بردند و «ADL» (اتحادیه ضد افترا) بلافاصله بیانیه داد. اگر پیگیری کنید، می فهمید که این گروه علیه چه کسانی تاکنون بیانیه صادر کرده است. یکی از مهمانان ما یک کشیش انگلیسی به نام استفن سایزر بود که معروف ترین کتاب ها را در ارتباط با مسیحیت صهیونیزم نوشته است و او را به دلیل حضور در کنفرانس ما ممنوع المنبر کردند به گونه ای که تا 18 ماه حق ندارد در هیچ کلیسایی سخنرانی کند و یا هیچ اقدام فرهنگی نباید داشته باشد. مقالات بسیاری هم در گاردین و روزنامه های انگلیس علیه وی نوشته شد چون به کنفرانس ما آمد. درواقع بسیاری از این افراد با هزینه های سنگین معنوی به کشور ما می آیند. من اکنون نمی توانم با استفن سایزر مصاحبه کنم چون ممنوع المصاحبه است و سعی می کند خود را بازنشسته کند تا بتواند حرف بزند.
*یعنی عمده این افراد مشاغل دولتی دارند؟
- بسیاری از مهمانان ما مشاغل دولتی داشته اند. به طور مثال یکی از مهمانان ما یکی از مهندسان عالی رتبه بوئینگ بوده است که به دلیل نظریاتش برای واقعه 11 سپتامبر از کارش برکنار شده است.
*فکر می کنم مهمترین شخصیتی که دعوت کردید دوگین مشاور رییس جمهور روسیه بود که ظاهرا وی هم تذکر گرفت.
- بله آقای دوگین وقتی از ایران رفت و می خواست وارد یونان شود ممنوع الورود شد. یونان یکی از مکان هایی است که بعضی از زیارت گاه های ارتدکس ها آنجا قرار دارد. او هم یکی از ارتدکس های مسیحی معروف است و همیشه به آنجا رفت و آمد دارد اما این باره به این دلیل که به ایران آمده بود و از ایران و انقلاب اسلامی حمایت کرده بود و حضور روسیه در ایران را به لحاظ ایدئولوژیک در رسانه ها تبیین کرده بود برای اولین بار در ورود به یونان ممنوع الورود شد و او را نگه داشتند تا اینکه مقامات روسی مساله را حل کردند.
مهمان دیگری هم داشتیم که چون قدرتی پشتش نیست نمی توانم اسم ببرم. زمانیکه او بازگشت تقریبا می توان گفت او را به دلیل حضور در برنامه ما از کشور اخراج کردند. او به یکی از روستاهای یک کشور دیگر فرار کرد و اینها هزینه های سنگینی است. تمام کسانی را که ما برای صحبت دعوت می کنیم در کشور خودشان حق صحبت ندارند، غیر از آقای فراخان که روز رژه یک میلیون نفری در واشنگتن حرف می زند ولی سخنانش در سی بی اس و سی ان ان پخش نمی شود. فقط این تظاهرات را از دور نمایش می دهند ولی جزییات آن را نشان نمی دهند چون سخنان لیدرشان سانسوری است.
*جناب طالب زاده چند وقت اخیر صحبت های زیادی درباره حمله بیولوژیکی به شما مطرح بوده است. با وجود اینکه تمایل چندانی ندارید درباره وضعیت جسمانی خود صحبت کنید، اما می خواهم درباره حال و روز فعلی خود بفرمایید.
- خدا را شکر خیلی بهتر هستم. من یک نارسایی قلبی داشتم که بعد از این اتفاق بسیار جدی شد. ابتدا خودم چندان متوجه آن نبودم، اما پیشرفت کرد با این حال اکنون حال بهتری دارم. باید از خود مراقبت کنم و با مراقبه بتوانم کارم را هم ادامه دهم.
* نظر پزشکان چیست؟
- پزشکان نمی توانند کاری انجام دهند. درمان بیماری من باید به شکل کلاسیک انجام شود. پزشکان باید فشار من را پایین نگه دارند و یا تنگی نفس را کنترل کنند ولی همانطور که گفتم علی رغم مسائلی که پیش آمد، اکنون حال من به لطف خدا و با درمان های مکمل بهتر است و امیدوارم زمان بگذرد و بهتر شوم.
طب اسلامی در این زمینه اهمیت بسیاری دارد و من از آن استفاده می کنم. همچنین طب داروهای گیاهی بین المللی که من خیلی هزینه و تحقیق کردم که بعضی از آنها حتی در ایران وجود ندارد در حالی که ریشه بسیاری از این داروها از ایران است و حتی پزشکان خود ما نسبت به آنها آگاهی ندارند. متاسفانه ما در این زمینه چندان کاری نکردیم در حالی که کشوری مثل ژاپن 30 سال پیش روی این داروها تحقیق می کند. ما در حوزه طب سنتی باید R&D انجام دهیم در حالی که ما گاهی وقت ها دانشگاه هایی را هم که در این زمینه فعالیت دارند، تعطیل می کنیم.