به گزارش مشرق، شیعیان گوناگونی در عربستان زندگی میکنند. شیعیانی که پیشینه تاریخی و تمدنی بیشتر آنها به سالهای پیدایش دین مبین اسلام در شبهجزیره بازمیگردد.
زیدیها از جمله شیعیانی هستند که در مناطق نجران، جیزان و عسیر در جنوب عربستان سکنی گزیدهاند. این مناطق در طول تاریخ متعلق به یمن بوده که در سال 1312شمسی (1934 میلادی) و براساس قرارداد موقت طائف به اشغال آلسعود درآمد.
مضاف بر مناطق مذکور، در مناطق ریاض، قصیم و حائل در مرکز شبهجزیره و دیگر مناطق صنعتی، تجاری و مذهبی عربستان نیز حدود 5/2 میلیون یمنی برای اشتغال و تجارت حضور دارند که بخش قابل توجهی از این جمعیت، زیدی هستند. نکته حائز اهمیت در مورد زیدیهای مهاجر و غیرتابع، حضور و پراکندگی آنها در مناطق اصلی و حساس سیاسی و مذهبی عربستان است.
زمانی بر اهمیت این موضوع افزوده میشود که بدانیم، هم زیدیهای غیرتابع و هم زیدیهای تابعِ عربستان، پیوندها و علقههای اعتقادی و گفتمانی خود با مرکز اصلی زیدیه، یعنی صعده را حفظ کردهاند. ظلمستیزی، جهادِ علیه دشمن و واجب شرعی بودن اطاعت از امامِ قیام کرده برای دفع ظلم، بخشی از گفتمان و منظومههای معنایی و اعتقادی حفظ شده بین زیدیهای یمن و زیدیهای عربستان است. این ارتباط تاریخی تنها به حوزه اعتقادی و گفتمانی منحصر نشده، بلکه در حوزه اجتماعی، سیاسی نیز جایگاه خود را حفظ کرده است.
ایجاد و تداوم پیوندهای سببی و حتی نسبی بین قبائل زیدی در دو طرف مرزها و همچنین گسیل کردن سالیانه خمس و زکات از طرف زیدیهای عربستان به سمت صعده، بخشی از مصادیقِ حفظ ارتباط در ساحت عملی است.(1)
پیوند عملی و نظری گفته شده این ظرفیت را دارد که با هدفگذاری و هدایت، برای سرکرده محور ارتجاع منطقه، در محیط امنیتی، چالش ایجاد کند. هدف این یادداشت بررسی قابلیتهای درونی و متغیرهای بیرونی مؤثر بر قرار گرفتن زیدیه عربستان در جرگه نیروهای انقلابی و جبههی اسلام ناب محمدی(ص) است.
1- زیدیه و جهاد و قیام نهادینه شده در این مذهب
شیعیان تا قبل از شهادت امام حسین(ع) گروه واحد و متحدی بودند که به امامت و ولایت بلافصل امیرالمؤمنین و حسنین(علیهما السلام) اعتقاد راسخ داشتند. شهادت امام حسین(ع) شیعیان را در نوع نگاه به این قیام و همچنین نحوی مواجهه با تحولات درونی جهان اسلام به چند گروه تقسیم کرده و شرایط را برای شکلگیری جریانهای فکری و سیاسی جدید مهیا ساخت. در نتیجه این تحولات اجتماعی و تطورات فکری، شیعیان به سه گروه تقسیم شدند:
1-تندروان؛ که معتقد به امامت جناب محمدبن حنفیه بودند، و به کیسانیه شهرت یافتند. کیسانیه معتقد بودند که امام باید از فرزندان جناب محمد بن حنفیه باشد. کیسانیه در طول تاریخ از بین رفته و باقی ماندهگان این مذهب نیز به امامیه پیوستند.
2- معتدلین: کسانی که معتقد بودند امام حسین(ع) فرزند خود، على بن حسین(علیهما السلام) را به جانشینى تعیین کرده اند. این گروه به امامیه مشهور شدند.
2- متوقفین: کسانی که معتقد شدند، نصّی بر امامت علی بن الحسین(علیهما السلام) وجود ندارد. و از آنجا که امام سجاد(ع) به تقیه عمل نمودند در پذیرش امامت ایشان متوقف شدند. (2) گروه اخیرالذکر اطاعت از امام را به قیام فرزندی از فرزندان امام حسین و امام حسن(علیهما السلام) مشروط کردند. در این اثناء جناب زید پسر امام سجاد(علیه السلام) در کوفه قیام کرده و گروه یاد شده بلافاصله با ایشان به عنوان امام بیعت کرده و به زیدیه مشهور شدند.
لازم به ذکر است که جناب زید خود مدعی امامت نبودند، بلکه پیروانشان برای ایشان امامت قائل بودند. حتی قول صحیح و مشهور این است که جناب زید برای دفاع از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) قیام کرده و این قیام کاملا با آگاهی و همراهی امامان معصوم صورت پذیرفته است. امامان معصوم حتی برای قدرت بخشیدن به قیام جناب زید و منتج کردن قیام ایشان به پیروزی، پیروان خود را به بیعت با جناب زید و تبعیت از ایشان توصیه و ملزم کردند. در تایید قیام جناب زید امام رضا(ع)فرمودهاند«زید بن علی از دانشمندان آل محمد صلی الله علیه وآله بود، وی برای خشنودی خدا خشمگین شد و با دشمنان خدا جهاد کرد و در راه خدا به شهادت رسید»(3)
پس از جناب زید نیز رویکرد قیام علیه ظالم در زیدیه ادامه یافته و به یکی از اعتقادات اصلی آنها تبدیل شد. قیام صاحب فخ از دیگر قیامهای زیدیان است. این قیام در زمان هادی خلیفه عباسی رخ داد که در جدال بین عباسیان و علویان چند صد علوی زیدی به شهادت رسیدند. امام جواد(ع) در مورد قیام فخ که یکی از خونبارترین قیامهای علویان است، فرمودهاند«هیچ روزی بر علویان بعد از روز کربلا سختتر و مصیبتبارتر از یوم فخ نبوده است». لذا قیام رکن اصلی مذهب زیدیه محسوب میشود.
به گونهای که یکی از راههای شناخت امام در مذهب زیدیه، قیام به سیف است. امام باید دست به شمشیر برده و علیه ظالمان در عمل و گمراهان در عقیده قیام کند. خروج امام بر ظالم واجب و متقابلاً حمایت و فداکاری تابعین زیدیه از خروج امام نیز واجب است، به عبارتی امام در زیدیه عالیترین مقام است که پس از بیعت مردم با او تأمین مصالح عموم بر عهده امام میباشد.
رابطه متقابل میان امام و پیروان در زیدیه بسیار عمیق و ناگسستنی است. امام باید برای جهاد با ظالم و انصاف با مظلوم و دفاع از سرزمین و حرمت مردم قیام کرده و در مقابل، پیرو نیز باید حمایت و فداکاری عملی خود از دعوت امام را به منصهی ظهور بگذارد. تشکیل زیدیه نیز براساس همین رابطه متقابل شکل گرفت، به گونهای که جناب زید برای خونخواهی شهدای کربلا قیام کرده و مردم نیز همراه ایشان بر علیه هشام بن عبدالملک شوریدند.
زیدیان به گروههای گوناگونی تقسیم شدند که بطریه، سلیمانیه و جارودیه سه گروه از این تقسیمبندیها میباشند. تفاوت دو گروه اول با گروه سوم در برخی مسائل مشهود است که از جمله آنها اعتقاد جارودیه به ولایت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) میباشد.
ایشان خلافت و امامت سه خلیفه پیش از امیرالمؤمنین(ع) را به هیچ وجه قبول نداشته و تنها جانشین پیامبر اکرم(ص) را امام علی(ع) میدانند. تفاوت دیگر در اعتقاد به رهبری است، جارودیه معتقد به رهبری واحد برای امت است.
اما دو گروه اول به رهبری شؤرایی اعتقاد دارند. جارودیه ارادت و محبت خاصی به امامان معصومِ پس از امام سجاد(ع) داشته و ایشان را لازمالاتباع میداند. زیدیان یمن از گروه سوم یعنی جارودیه هستند.
2- انقلابیگری زیدیه یمن و امکان الگوگیری زیدیهای عربستان
انقلابی بودن امام و مبارزه براساس کتاب خدا و سنت در زیدیه یمن نیز وجود داشته است. رویکرد خصمانه زیدیه یمن نسبت به ظالمان در مقاطع تاریخی، و براساس دگرگونیهای داخلی و تأثیرات خارجی با شدت و ضعف همراه بوده است.
محیط استبداد و سختگیری علیه زیدیان و ظهور امامِ ظلمستیز به عنوان متغیرهای درونی و محیط خارجی انقلابی، به عنوان متغیر بیرونی، از جمله عواملی بودهاند که زیدیه را به سمت انقلابیگری سوق دادهاند.
زیدیه یمن از دهه 1360شمسی رویکردی به شدت انقلابی اتخاذ کرده است. در محیط خارجی یمن، پیروزی انقلاب اسلامی با آرمان عدالتخواهی، ظلمستیزی و ایجاد چالش برای قدرتها و ساختارهای ناعادلانه بینالمللی مهمترین عاملی بوده که زیدیه را به انقلابیگری متمایل ساخته است.
حمله به ساختمان مرکز تجارت جهانی در 20 شهریور1380(11سپتامبر 2001)و پیامدهای بینالمللی آن که به حضور آمریکا در منطقه منجر شد، متغیر خارجی دیگری بوده که زیدیه را در موضع انقلابیِ ضد آمریکایی قرار داده است.
پس از 11سپتامبر، آمریکا به بهانه مبارزه با القاعده نیروهای نظامی و جاسوسی خود را در یمن افزایش داد که این موضوع اعتراضهای فراوانی را موجب شد. جنگ اول زیدیه با دولت یمن به دلیل حضور آمریکاییها و صهیونیستها در یمن اتفاق افتاد.
شهید سید حسین طباطبایی حوثی، بنیانگذار جنبش الشباب المؤمنِ یمن در سال 1381 در ضمن یک سخنرانی تحریم کالاهای آمریکایی و صهیونیستی را خواستار شده و شعار«الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروز باد اسلام» را سر داد. در پی این دعوت، گروهی از جوانان به اجرائی کردن مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی مبادرت ورزیدند که این موضوع بعد از 2سال، جنگ اول بین دولت و زیدیها را موجب شد، آمریکا و عربستان در این جنگ در کنار علی عبدالله صالح قرار گرفته و قیام را سرکوب کردند.(4) جنگهای دیگر نیز به دلیل مخالفت با این حضور صورت گرفته و خود این جنگها نقش برجستهای در تشدید انقلابیگری زیدیه داشتهاند.
متغیر خارجی دیگری که گرایش زیدیه به انقلابیگری را افزایش داد، حضور عربستان در یمن و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی این کشور بود. عربستان به کمک دولت یمن کوشیدند که با احداث مراکز وهابی در مناطق زیدینشین و انتقال سَلفیهای استان حضرموت به مناطق شمالی یمن، ترکیب و بافت جمعیتی مناطق یاد شده را تغییر دهند. این سیاست با مخالفت و مقاومت زیدیها مواجه شده و روحیه آگاهی و مبارزه را در آنها زنده و تشدید کرد.
در عرصه داخلی نیز تبعیض و ظلم علی عبدالله صالح رئیسجمهور اسبق یمن در قبال زیدیها و حضور رهبران شجاع و انقلابی از خانواده مرحوم علامه بدرالدین طباطبایی الحوثی مهمترین عواملی بودند که زیدیه را در موضع انقلابیگری و جهاد با دشمن قرار دادند. حمله عربستان به یمن در فروردین 1394 عامل مهم دیگری بوده که به انقلابی شدن زیدیه در این مقطع کمک مضاعف کرده است.
باتوجه به مسائلی که مورد بحث قرار گرفت میتوان این نتیجه را حاصل کرد که زیدیه یمن اکنون در انقلابیترین وضعیت خود به سر میبرد. وضعیتی که میتواند با توجه به پیوندهای تاریخی و اعتقادی اشاره شده در مقدمه، در درون زیدیهای عربستان نیز ایجاد شود.
پیوندهای یاد شده میان زیدیهای دو کشور انسجام اجتماعی و امکان بسیج نیروها در محوری مشترک را تسهیل میکنند. آنچه در این میان نیاز است سازماندهی و تجمیع زیدیان عربستان و تقریب بیش از حد آنها به انصارالله میباشد.
ایجاد چالش امنیتی برای دولت خصم، از طریق اقلیتها، نیازمند دو بستر است، بستر داخلی و بستر خارجی، در بستر داخلی، محیط، شرایط و نیروهای چالشساز و در بستر خارجی، دخالت و سرمایهگذاری بیرونی مد نظر است. موفقیت متغیر مداخلهگر، به وجود بستر داخلی در مرحله اول و همراهی بستر یاد شده با متغیر خارجی در مرحله دوم، بستگی دارد.
با توجه به این راهبرد، میتوان با استفاده از زیدیهای عربستان(بستر داخلی) برای آلسعود چالش امنیتی ایجاد کرد. راهبردی که در نوع مواجهه با دولت متخاصم«راهبرد دونِ متعارف» نام گرفته است. راهبرد دون متعارف، بر به کارگیری نیروهای اقلیت، برای ایجاد بحران در درون کشور خصم استوار میباشد.
3- بسترهای بیرونی محرک زیدیه عربستان برای حرکت به سمت انقلابیگری
برای قرار گرفتن زیدیان عربستان در مسیر مقاومت، مضاف بر ظرفیتهای داخلی که مورد اشاره قرار گرفت، محرک خارجی نیز ضروری مینماید. یکی از محرکهای خارجی در شرایط کنونی پیشروی انصارالله در جنوب عربستان است. پیشروی انصارالله در جنوب عربستان موجب شده «مشارف» قلب نجران، «الخل»، «القمر» از توابع جیزان و «بیتالرمادی» از توابع عسیر به کنترل نیروی مقاومت اسلامی درآیند.(5)
خلأ منیتی ایجاد شده در این مناطق از یک سو و دست برتر نظامی انصارالله در مناطق مذکور از سوی دیگر، امکان ارتباطگیری انصارالله با زیدیهای عربستان را افزایش میدهد. در چنین شرایطی تلاش برای آموزش زیدیهای عربستان در شمال یمن میتواند در دستور کار انصارالله قرار گیرد. تشکیل حلقههای مقاومت از زیدیهای عربستان به منظور ضربه زدن به آلسعود راهکار دیگری است که لزوم پرداختن و توجه به آن احساس میشود.
اهمیتِ سرمایهگذاری بر روی زیدیهای عربستان زمانی دو چندان میشود که بدانیم بیشتر این شیعیان زیدی در مناطق حساس سیاسی و مذهبی زندگی میکنند. بخشی از جمعیت غیرتابع در ریاض، پایتخت سیاسی و بخشی در مکه پایتخت مذهبی و بخشی در منطقه الشرقیه پایتخت صنعتی عربستان سکنی گزیدهاند.
این پراکندگی در شهرها و مناطق حساس چالش شکل گرفته علیه آلسعود را مضاعف کرده و طرحهای انصارالله و محور مقاومت برای ضربه زدن به محور ارتجاع منطقه را قرین به موفقیت میکند. از سویی زیدیها عربستان میتوانند نیرویی مؤثر برای یاری رساندن به قیامهای احتمالی در آینده شبهجزیره باشند.
وضعیتِ مطلوب در شرایط کنونی، ایجاد و تقویت ارتباط و هماهنگی بین سه جریان تشیع موجود در عربستان است. اسماعیلیان و زیدیان در عربستان، اکنون از انصارالله دستور دریافت میکنند. اگر چنانچه محور مقاومت بتواند شیعیان امامیه منطقه الشرقیه را نیز با انصارالله بر مدار مقاومت و جهاد هماهنگ و همسو کند، نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد.
عمده شیعیان عربستان در کمربند شرق و جنوب این کشور حضور دارند. این حضور به گونهای است که 3مذهب اسماعیلی، زیدی و امامیه در این کمربند جای گرفته و اکثریت جمعیتی را به خود اختصاص دادهاند. به طور مثال با اینکه منطقه الشرقیه محل اصلی حضور شیعیان امامیه است، اما با این وجود، در منطقه نجران نیز شیعیان امامیه در قبیله«الوعله» متمرکز شدهاند.
نقطه مقابل این موضوع نیز صادق است، به طور مثال 80 درصد ساکنان منطقه نجران، اسماعیلی مذهب هستند، اما اسماعیلیان در «دمام»، از شهرهای منطقه الشرقیه نیز حضور دارند.(6) این حضور و همزیستی مسالمتآمیز و پیوندهای عقیدتی، ضمن حفظ خط ارتباط در مناطق مختلف، امکان تجمع حول محور و آرمان واحد را تسریع و تسهیل میبخشد.
شکلگیری محور مقاومت در شرق و جنوب عربستان قابلیت این را دارد که به شمال یمن ملحق شود. موفقیت این موضوع بر جغرافیای محور مقاومت در شبهجزیره تأثیر به سزایی خواهد گذاشت. کمربند مقاومت از شمال یمن تا جنوب و شرق عربستان مسئلهای است که پایگاه خبری «سی ان ان» نیز نسبت به امکان تشکیل آن، به آلسعود هشدار داده است.(7)
بنابراین پیشروی کنونی انصارالله و ناامن شدن بیش از حد مرزها مغتنمترین فرصت برای تشکیل این کمربند در شبهجزیره است. برداشت مطلوب و حداکثری از این وضعیت تشکیل کمربندِ مذکور، و برداشت حداقلی، تلاش برای یارگیری از زیدیهای عربستان و ارائه آموزش در حوزههای نظامی، تشکیلاتی و گفتمانی است. این کمربند میتواند در میانمدت و بلندمدت نقشی تعیین کننده و تاریخساز برای محور مقاومت داشته باشد.
با توجه به هجمهها و توطئههایی که سرکرده ارتجاعِ منطقه در حوزههای مختلفِ امنیتی و سیاسی علیه محور مقاومت انجام میدهد، لزوم تشکیل چنین کمربندی باید مورد توجه نیروهای مقاومت اسلامی قرار گیرد. اگر انصارالله با 100 هزار نیروی معتقد به آرمان و متعهد به رزم در مرزهای عربستان و حزب الله لبنان با 45 هزار سرباز آماده به جنگ و چندین هزار موشک در مرزهای رژیم صهیونیستی، برای محور مقاومت اسلامی بازدارندگی و امنیت مهیا میکنند، گام بعدی برای تقویت بازدارندگی و ضربه زدن به آلسعود، کشاندن قدرت بازدارنده از کشور همجوار عربستان، به داخل خاک و محیط امنیتی عربستان است.
به خاک مالیدن بینی آلسعود در عربستان و ایجاد چالش از درون، مقدمه تسلیم سرکرده ارتجاع در معادلات و منازعات منطقه و تغییر موازنه به نفع محور مقاومت اسلامی است. اگر ما توانستهایم هسته و منشأ اصلی ارتجاع را به محاصره شیعیان انقلابی عراق، بحرین و یمن در آوریم، گام بعدی این راهبرد، تنگ کردن حلقه محاصره است. این مهم از رهگذر فعال کردن شیعیان عربستان و تجمیع آنها حول محور و آرمان مقاومت امکانپذیر خواهد شد.
نتیجهگیری
با توجه به تلاشهایی که آلسعود برای ضربه زدن به محور مقاومت و سلسهجنبان آن، یعنی جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد. عاقلانهترین راهبرد برای پاسخ متقابل، تمرکز و سرمایهگذاری روی نقاط ضعف دولت متخاصم است. حضور اکثریت شیعه در شرق و جنوب عربستان، ظرفیت و قابلیت این را دارد که امنیت آلسعود را با چالش مواجه ساخته و طرحهای این رژیم در منطقه را به شکست منتهی کند.
پیشروی انصارالله در خاک عربستان و خلأ امنیتی ایجاد شده در مناطق جنوب، بهترین و مغتنمترین فرصتِ پیش روی محور مقاومت برای ارتباطگیری با شیعیان جنوب عربستان است. تشکیل کمربند شیعی از شیعیان زیدیه، اسماعیلیه و امامیه، ضمن خارج کردن رقیب از صحنه اثرگذاری بر تحولات منطقه، جغرافیای محور مقاومت را نیز گسترش خواهد داد.
با توجه به مسائل بیان شده، تشکیل کمربند مذکور باید در دستور کار و نقشهراه میانمدت و بلندمدت نیروهای مقاومت اسلامی قرار گیرد.
منابع:
1- محمد شفق خواتی، امامت از دیدگاه زیدیه و امامیه، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره 24، زمستان 1386
2- «میزگرد انصارالله جنبشی هوشمند و پیشرو»، منتشر شده در اندیشکده راهبردی تبیین، خرداد 94، بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5/متن-کامل-نشست-«انصارالله؛-جنبشی-هوشمند-و-پیشرو»
3- «نگاهی به شکلگیری فرقه زیدیه و سیر تاریخی آن»، منتشر در تاریخ 27دی 93، بازیابی در پیوند زیر:
http://hawzahnews.com/TextVersionDetail/342877
4- داوود کریملو، کتاب سبز یمن، تهران، نشر وزارت امور خارجه، 1393، ص 116
5- برای مطالعه بیشتر ر.ک: محمد گلی، «اهداف آلسعود از کوچاندن ساکنان جنوب عربستان چیست»، اندیشکده راهبردی تبیین، شهریور 95، بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5/1395060306
6- برای مطالعه بیشتر ر.ک: محمد گلی، «امکانسنجی پیوستن اسماعیلیان شبهجزیره به نیروهای مقاومت اسلامی»، اندیشکده راهبردی تبیین، شهریور 95، بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5/1395061101
7- «صعدة- نجران- جیزان: هل یظهر "حزام شیعی" بالسعودیة؟»، وبسایت «سی ان ان العربیه »، بازیابی در پیوند زیر:
http://archive.arabic.cnn.com/2009/middle_east/11/15/Shitte.Saada/