از جمله کسانی که درگذشته شاهد بودیم تنش‌های زیادی ایجاد کردند، حلقه خواص آقای احمدی‌نژاد بودند، این حلقه هر روز یک بحران برای جامعه درست می‌کردند.

چرا نباید به حلقه خواص احمدی‌نژاد اجازه تولید بحران بدهیم؟سرویس سیاست مشرق - عباس سلیمی‌نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر و تحلیل‌گر مسایل سیاسی درباره مضرات دوقطبی شدن جامعه در یادداشتی برای مشرق نوشت: فضای دوقطبی نه فقط در جامعه ما بلکه در هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند مصالح و منافع جامعه را تأمین کند. هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند از فضای دوقطبی در راستای تحقق سعادت بهره بگیرد.

فضای دوقطبی اجباراً یک تنفر و یک حب کور ایجاد می‌کند؛ یک علاقه کور و یک تنفر کور. در فضای دوقطبی شما بدون اینکه بدانید، به چه دلیل، نسبت به پدیده‌ای احساس نزدیکی و تعلق می‌کنید و بدون اینکه از علت آن شناخت و آگاهی داشته باشید از پدیده‌ای متنفر بوده و به شدت از آن دوری می‌جویید.

حالا وجود یا ایجاد فضای دوقطبی در انتخابات، جامعه را به شدت به‌سوی تنش و بحران پیش می‌برد. درحالی‌که فضای انتخابات باید فضای تعقل و تدبر و اندیشیدن باشد، چراکه مقدمه و پیش‌نیاز هر انتخابی برای فرد اندیشیدن است که خود اندیشیدن نیازمند آرامش است.

وقتی شما بخواهید از میان گزینه‌هایی که پیش روی شماست، بهترینشان را انتخاب کنید، طبیعتاً باید در فضایی آرام و بدون تنش، با تعقل، تدبر و مشورت عمل کرده و به پیش بروید تا به نتیجه مطلوب برسید، اما فضای دوقطبی چنین شرایطی را برای شما فراهم نمی‌کند.

فضای دوقطبی چنان متشنج است که فرد را ناخواسته وارد قطب‌بندی می‌کند؛ یعنی افراد به یک‌جهت خاص هل داده می‌شوند و جبهه‌گیری پیدا می‌کنند، بدون اینکه مجال بیابند درباره مسیری که به آن هدایت شدند، فکر کنند.

در موضوع انتخابات، افراد اساساً باید بیشترین تلاش خودشان را بکنند تا قبل از انتخاب به یک تجربه و دستاورد برسند و بعد انتخابشان به‌گونه‌ای باشد که بعدها هم بتوانند بر تجربیات خودشان بی افزایند و حتی بعدتر بتوانند ضعف و قوت انتخاب خودشان دریابند. در فضای دوقطبی هیچ‌یک از این‌ها حاصل نمی‌شود. عده‌ای در یک لشکر قرار می‌گیرند و عده‌ای در لشکر دیگری بدون اینکه از قبل نسبت به آن تأمل، اندیشه و تدبری کرده باشند و یا از روی اندیشه در این وادی قرار بگیرند.

انتخابات واقعی

ازآنجایی‌که انتخابات در کشور ما یک انتخابات واقعی است که مردم در آن نقشی اساسی دارند و از طریق ارائه و نقد نظرات و دیدگاه‌های مختلف انجام می‌پذیرد، خود مسئله نقد دیدگاه‌های مختلف توسط رقبا سطحی از تنش را وارد جامعه می‌کند. چگونه این اتفاق می‌افتد؟ بدین شکل که جامعه در شرایط عادی یک میزانی از اطلاعات را دریافت می‌کند و افراد در شرایط عادی روزی چند خبر بیشتر دریافت نمی‌کنند؛ اما در شرایط انتخابات به‌یک‌باره حجم زیادی از اطلاعات به جامعه پمپاژ می‌شود که در شرایط عادی این اطلاعات به جامعه منتقل نمی‌شود.

در وضعیت عادی یا کانال‌هایی که باید اطلاعات را منتقل کنند کم‌کاری می‌کنند، یا اساساً افراد خیلی دنبال اطلاعات نبوده و درگیر مسائل روزمره خودشان هستند، اما در شرایط انتخابات به‌خصوص در انتخاباتی مثل ریاست جمهوری که رقابت‌ها جدی و واقعی است، حجم بالا و گسنرده‌ای از اطلاعات به جامعه پمپاژ می‌شود که خود این مسئله تنش‌آفرین است و می‌تواند در جامعه ایجاد تلاطم کند.

حالا شما این التهابات پمپاژ اطلاعاتی در انتخابات را در نظر داشته باشید، در کنارش قطب‌بندی را هم به آن بیافزایید که افراد بدون اینکه بدانند چرا، از فردی متنفرند. اگر از آن‌ها سؤال کنید که چرا از فلانی متنفرید نمی‌توانند دلیلی برای این احساس خود بیاورند، اما بر اساس همین احساس آمده در جبهه‌ای قرار گرفته که قرار است با فردی یا جریانی مخالفت کند.

این تنفرها و حب و بغض‌ها در کنار تلاطم‌هایی که خودبه‌خود یک انتخابات واقعی ایجاد می‌کند، جامعه را به مرز بحران می‌رساند و می‌تواند بعضاً نتایجی به بار بیاورد که بسیار بسیار برای جامعه مضر است و منافع عمومی را به خطر می‌اندازد.

بنابراین ما باید قطعاً از دوقطبی شدن جامعه اجتناب کنیم. چون هم تعقل را به حاشیه می‌راند و هم حب و بغض‌هایی را بر فضا حاکم می‌کند که دیگر افراد به‌هیچ‌وجه تمایل کسب اطلاعات ندارند و اساساً نیازی به آن احساس نمی‌کنند.

وقتی شما در فضای قطبی، با فردی مرزبندی پیدا کردید و مثلاً می‌گویید که فلان جریان، جریان بدی است، دیگر برای اثبات این ادعا و یا حداقل برای توجیه یا راضی کردن ذهن خودتان هم که شده، دنبال اطلاعات نمی‌روید. وقتی از فردی یا جریانی متنفرید، یک مجموعه بسته و نگاه بسته‌ای در ذهنتان شکل می‌گیرد که دیگر دنبال کسب اطلاعات نمی‌روید. اینکه کدام حرف این فرد یا جریان مورد تنفر و بغض شما، خوب است و کدام بد و کدام حرف او می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و کدام حرفش خیلی ارزش توجه ندارد، دیگر موضوعیتی ندارد و ذهن شما وارد این جزییات نمی‌شود.

انتخابات بدون شناخت انتخاب نیست

انتخاباتی که به جامعه شناخت ندهد، دیگر انتخاب نیست. درحالی‌که هر انتخابی باید شما را یک گام به لحاظ معرفت و شناخت به پیش ببرد.

این چیزی است که بعضاً ما در رخدادهای گذشته شاهد بودیم. الآن هم در بعضی فضاهای سیاسی شما این قطب‌بندی را می‌بینید. یک نفر وارد دانشگاه می‌شود و قرار است در آمفی‌تئاتر دانشگاه سخنرانی کند. در فضای دوقطبی یک برچسبی به او می‌زنند که او متعلق به فلان جناح است و بعد بر همان اساس با یک حب و بغضی با او برخورد می‌کنند. درحالی‌که حتی یک مقاله از او نخوانده‌اند و هیچ شناختی نسبت به او ندارند، اما چون فضا قطب‌بندی شده و می‌گویند ایشان جزو فلان قطب است، دیگر نسبت به او یا حب می‌ورزند یا بغض درحالی‌که اصلاً نسبت به خود فرد و سوابق و افکار و عقاید و عملکردش هیچ شناختی ندارند.

این نشان می‌دهد فضای دوقطبی می‌تواند باعث شود که حتی در دانشگاه‌ها و حتی جلسات مناظره هیچ تأثیری بر تفکر و انتخاب افراد نداشته باشد. افرادی که از قبل جبهه‌گیری خودشان را کرده‌اند، می‌روند در یک جلسه مناظره فقط برای سوت و کف زدن یا برای مخالفت و لذا به صحبت‌ها و ادله اصلاً گوش داده نمی‌شود. چون فرد با خودش چنین قراری ندارد که بیاید به سخنان افراد گوش کند، مواضع را بشنود و ادله را ارزیابی و جمع‌بندی کند.

این فضای دوقطبی وقتی بر فضای انتخابات حاکم می‌شود، انتخاب‌کنندگان دیگر برای تدبر و انتخاب بهتر در این عرصه شرکت نمی‌کنند، بلکه می‌آیند فردی را که از قبل بر اساس اقتضائات فضای قطبی موضعشان را نسبت به او تعیین و قطعی کرده‌اند، به هر طریق ممکن مورد پشتیبانی قرار داده یا با او مخالفت کنند. این برای منافع ملی بسیار زیان‌آور و برای پیشرفت تعقل گرایی و رشد سیاسی جامعه مضر و بنیان‌برانداز است.

منتها بعضی جریانات سیاسی از اساس منافعشان در این است که فضا را قطب‌بندی کنند. چون استدلالی برای برنامه‌ها و مواضعشان ندارند و حرف زیادی برای گفتن ندارند. این‌ها در یک فضای سالم اصلاً حرفی برای اهل تعقل جامعه نخواهند داشت.

شاید عده‌ای بگویند که این جامعه ماست که مستعد قطبی شدن است. بنده می‌گویم همه جوامع ظرفیت قطبی شدن را دارند. چون تعقل سخت است. این‌گونه نیست که تعقل در جامعه‌ای راحت باشد و در جامعه‌ای سخت.

تعقل ورزیدن، وقت گذاشتن برای اندیشیدن و تفکر کردن از اساس کار دشواری است. بعضی گروه‌های سیاسی می‌آیند برای تأمین منافع خود، این کار دشوار را برای جامعه سهل می‌کنند؛ یعنی به جای فرد می‌اندیشند، به جای او تصمیم می‌گیرند و او را در این وادی قرار می‌دهند که نیازی به این نیست که تو بیاندیشی و فکر کنی؛ ما روی هر مقوله‌ای برچسبی می‌زنیم و تو وقتی این برچسب را دیدی این موضع‌گیری را داشته باشید.

قطب‌بندی با برچسب‌زنی

برای هر مسئله‌ای یک برچسب می‌سازند و می‌گویند فلان فرد سیاستمداری بنیادگراست. قبلش آمدند بنیادگرایی را آن‌گونه که می‌خواسته‌اند، تعریف کرده‌اند و حالا دیگر جامعه هدف آن‌ها نیاز ندارد به این موضوع فکر کند. با یک برچسب او را در جایگاهی قرار می‌دهند و قطب‌بندی می‌کنند. این در خیلی از جوامع شیوه رایجی است؛ یعنی فرصت تعقل به آحاد جامعه نمی‌دهند. با برچسب زدن کار تفکر را ساده می‌کنند. نمی‌گذارند تفکر صورت بگیرد و به جای او قبلاً طراحی و فکر کرده‌اند که این باید این‌گونه معرفی شود. وقتی این‌گونه معرفی شد دیگر فردی که برچسب خورده مجالی برای معرفی خود ندارد چراکه مخاطبین او نیازی ندارد که او خود را معرفی کند.

فرض کنید به شما برچسب اصولگرایی بزنند و اصولگرایی را هم قبلاً آن‌گونه که خواسته‌اند، تعریف کرده‌اند. حالا شما می‌روید در محیط، بلافاصله می‌گویند که آقا این اصولگراست. این یعنی چه و چه آثاری بر آن مترتب است؟ یک مجموعه‌ای از تعاریف مشخص را قبلاً در مورد اصولگرایی تعریف کرده‌اند و به صرف این برچسب بلافاصله این مفاهیم و تعاریف به ذهن افراد می‌آید و دیگر مخاطب نیازی نمی‌بیند که بیاید درباره شما فکر کند که حالا فرض کنید اصولگراست، اما خودش چگونه می‌اندیشد و چه خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد.

این شیوه رایجی است در جهان امروز که رسانه‌ها به جای مردم می‌اندیشند و به جای مردم عمل می‌کنند، آن هم صرفاً با برچسب‌زنی. برچسب‌زنی هم یک بخشی از بحث قطب‌بندی است؛ یعنی ذهن جامعه را می‌بندد و روی یک‌قطبی زوم می‌کنند که آقا مثلاً این دسته این طرفند و آن دسته آن طرف. اینجا دیگر تعقل به حاشیه می‌رود و افراد آن مسیر دشوار و ناهموار فکر کردن را که البته برای فرد و جامعه بسیار هم سودآور است و می‌تواند رشد دهنده باشد، کنار می‌زنند و در این مسیر ناهموار گام برنمی‌دارند و برچسب‌زنی را می‌پذیرند. این اتفاق در فضای دوقطبی خیلی راحت‌تر و شدیدتر رخ می‌دهد. در واقع قطبی شدن جامعه کاتالیزوری است برای واکنش دادن عمل برچسب‌زنی.

ارتزاق از طریق ایجاد شکاف فکری

در جامعه ما هم عده‌ای دارند همین شیوه را ترویج می‌کنند و از طریق همین شیوه هم ارتزاق می‌کنند. چون اگر قطب‌بندی نباشد جریانات سیاسی باید خودشان را معرفی کنند، تولید فکر و اندیشه داشته باشند و از این طریق دیگران را به خودشان جذب کنند؛ اما در فضای قطبی دیگر اصلاً نیازی به تولید اندیشه نیست. کار برای جریانات سیاسی فاقد پشتوانه فکری در این شرایط بسیار بسیار سهل می‌شود و به راحتی می‌توانند افراد را در جرگه حامیان و پیاده نظام خودشان قرار دهند و دیگر چه دلیلی دارد که هم مخاطبشان راه سختی را در پیش بگیرد برای اندیشیدن و هم خودشان راه سختی داشته باشند برای عرضه متاع و کالای فکری و برنامه‌هایشان.

این شیوه‌ای است که مرسوم است و نه انسان‌ها را رشد می‌دهد و نه جریانات سیاسی را در وادی کار سخت عرضه متاع فکری که در نهایت موجب ارتقای شناخت، فهم و آگاهی مخاطب‌ها می‌شود، قرار می‌دهد.

اگر جامعه در مسیر ارتقای فهم و آگاهی و شناخت قرار بگیرد، طبیعتاً روزبه‌روز مطالباتش از گروه‌های سیاسی بیشتر خواهد شد. پرسشگری و کنکاش او بیشتر می‌شود و به جایی می‌رسد که گروه‌های سیاسی را در تنگنا قرار می‌دهد و آن‌ها را وادار به پاسخگویی می‌کند. درحالی‌که در فضای دوقطبی سطح فهم و درک جامعه رشد نمی‌کند که بخواهد همواره با سؤالات و کنکاش آن‌ها را در تنگنا قرار دهد.

اصلی‌ترین راهکار دوری از جنجال

اصلی‌ترین راهکار پرهیز از ایجاد فضای دوقطبی این است که ما به گروه‌های جنجالی فرصت عرض‌اندام ندهیم. بعضی گروه‌های سیاسی اساساً ماهیتشان با جنجال عجین شده است؛ یعنی ماهیتشان با تفکر و اندیشه عجین نیست. آن‌ها بیشتر تمایل به قطبی‌سازی جامعه دارند؛ یعنی گروه‌هایی که در فضای جنجال ارتزاق می‌کنند. تا جنجال نباشد نمی‌توانند امورشان را پیش ببرند، تقلب کنند و به آنچه می‌خواهند به سهولت برسند.

یکی از راهکارهایی که در این زمینه وجود دارد فرصت ندادن به گروه‌های جنجالی است که هر روز یک جنجال درست می‌کنند و هر روز یک بحران و مسئله‌ای را تبدیل به یک تنش در جامعه می‌کنند.

از جمله کسانی که درگذشته شاهد بودیم تنش‌های زیادی ایجاد کردند، تیم خواص آقای احمدی‌نژاد بودند. تیم خواص آقای احمدی‌نژاد هر روز یک بحران برای جامعه درست می‌کردند. طبیعتاً نباید به این‌ها فرصت داد تا امیال و اهداف خودشان را در پناه تنش‌زایی دنبال کنند. اگر توانستیم نیروهای تنش‌زا را به حاشیه برانیم، آن وقت نظارت جامعه هم ممکن خواهد بود.

شما ببینید این روزها که کمتر تنش در جامعه هست، مردم می‌آیند روی مدیران متمرکز می‌شوند و فیش‌های حقوقی آن‌ها را درمی‌آورند می‌دهند به رسانه‌ها. بینید چقدر در فضای آرام جامعه می‌تواند از درون خودش را سالم‌سازی کند. در فضای آرام نظارت مردم بر امور ممکن می‌شود، اما در فضای متلاطم همه اذهان متوجه یک بحران و یک دغدغه هستند و طبیعتاً به روند عادی جامعه بی‌توجه خواهند بود، یا اساساً ذهنشان درگیر آن نمی‌شود.

همین که کمی فضا آرام می‌شود، جامعه می‌رود دنبال اینکه آفات و انحرافات را پیدا و با آن‌ها مقابله کند؛ یعنی شفافیت ایجاد می‌شود. نقطه مقابل شفافیت بحران‌زایی است. بحران‌زایی ضد شفافیت است.

همین چند روز پیش ساعت‌ها یک ساعت عقب برده شد. همین موضوع در دولت آقای احمدی‌نژاد منشأ یک بحران بود. دعوای بین مجلس و قوه مجریه. این یک امر بسیار معمولی است که در کشورهای زیادی انجام می‌شود ولی در دولت آقای احمدی‌نژاد آمدند گفتند که نه نباید این‌گونه شود.

چون این موضوع مصوبه مجلس بود، مجلسی‌ها از آن دفاع کردند و دولتی‌ها مخالفت. یک دعوای بیجا و بی‌مورد ایجاد شد که ذهن جامعه را به خودش درگیر کرد. از این موارد در دولت آقای احمدی‌نژاد فراوان بود. طبیعی است که چنین دولتی با این شیوه‌ها برای آدم‌های متخلف فرصت ایجاد می‌کند؛ برای آقازاده‌هایی که در فضای تنش ارتزاق می‌کنند.

بنابراین اگر بخواهیم با این آفت مقابله کنیم یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که به شدت مراقب باشیم نیروها و جریانات سیاسی که تنش‌زا هستند سرکار نیایند.

مثلاً نیروهای تندروی اصلاح‌طلب که اصلاً حیاتشان در تنش است. وقتی الآن در جامعه تنش نیست، کسی خریدار آن‌ها نیست. نه کسی دنبال آن‌ها می‌رود و نه مطرح می‌شوند، اما اگر یک مقدار تنش در جامعه وارد شود، این‌ها فضای ارتزاق و رشد پیدا می‌کنند.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 41
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 66
  • ۰۰:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    مشرق دیگه حالمو به هم زدی متاسفم برات
  • ۰۰:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    جناب مدعی تحلیل که احمدی نژاد را دایم می کوبید و گویا از روحانی هم حمایت کرده اید. دست بردارید، ایشان ولایت مداری اش را ثابت کرد. حال نوبت شما مدعیان ولایت مداری است که به سخنان رهبر انقلاب گوش دهید و انصاف داشته باشید
  • ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    آقای سلیمی با تمام احترامی که براتون قاعلم وقبول دارم اقای احمدی نژاد سه چهار تا دور وبری ناجور داره اما اگر واقعا ما بخوایم انصاف رارعایت کنیم اولا ایشون ودولتشون حسنهای زیادی رو داشتن وثانیا دو قطبی ها مثل درگیریهای 88 دو طرف داره که ی طرفش تازه اگه بخوایم بی انصافی کنیم احمدی نژاده وخوب درسال 88 دیدیم که چه کسانی فتنه کردن کشور رو به اشوب کشیدن از خسارتهای مالی گرفته تا جانی ضمنا اگه رهبری که درسال 92 درپایان دولت احمدی نژاد از ایشون ودولتشان تمجید کردند دیدین که فرمودن من صلاح نمیدانم که شما به انتخابات بیایید ای برادر مومن وباعث دوقطبی میشود چون یک سر هم دولت جناب اقای روحانی است و در انتخابات با بگم بگم های دو طرف کشور دچار تنش میشود ومخصوصا اینکه دولت یازدهم مشکلات رو برخی بحق وبرخی نابحق تقصیر دولت قبل انداخت وعملا کشوری که باید سمت درمان اقتصاد وفرهنگ برود در دعواهای سیاسی دچار افت همجانبه میشود امید که همه مثل رهبر عزیزمون به دور از جناهها وسیاست زدگی جانب انصاف را رعایت کرده وفقط به فکر کشور باشیم
  • ۰۱:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    احمدی نژاد ریاست دانشگاه آزاد را به بعضیها نداد. حالا تا دنیا دنیا است دیگر ولش نخواهند کرد. اما نکته جالب اینجا است که آیا فتنه را حامیان احمدی نژاد درست کردند؟ مشایی مردم را به خیابانها کشید؟ این همه بی تقوایی برای چیست؟
  • ۰۱:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    حدیثی هست از امام سجاد علیه السلام که پاسخ کافی برای همه خوانندگان مشرق دارد. امام سجاد علیه ‏السلام با زرارة بن اوفی درباره طبقات مردم سخن گفته و فرمود: «ای زراره! مردم زمان ما شش دسته ‏اند: شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند. اما دسته شیر، پادشاهان دنیا هستند که هر کدام می‏خواهد بر دیگران غالب گردد و خود مغلوب دیگران نشود. و اما دسته گرگ، بازرگانان شما هستند که وقتی چیزی را می‏خرند مذمت می‏کنند و چون می‏فروشند تعریف می‏کنند! و اما گروه روباه صفتان کسانی هستند که به نام دین نان می‏خورند ولی از آنچه به زبان وصف می‏کنند چیزی در دلشان نیست. و اما دسته سگ گروهی است که با زبانش به مردم حمله می‏برد و مردم از ترس زبانش به او احترام می‏کنند. و اما گروه خوک صفتان، آن نامردان (زن صفتان) و نظایر ایشانند که به هیچ عمل ناشایستی دعوت نمی‏شوند مگر آن که قبول می‏کنند. و اما گروه گوسفند آن مؤمنانی هستند که موهایشان را می‏کنند و گوشتشان را می‏خورند و استخوانشان را در هم می‏شکنند، پس چه کند گوسفند در بین گروههای شیر، گرگ، روباه، سگ و خوک؟؟...» خصال صدوق: ص 308.
  • ۰۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    اینها با هم یکی هستند. حلقه بسته قدرت.
  • رضا ۰۲:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    واقعا تحلیل آب دوغ خیاری بود. البته احمدی نژاد خطا داشت ولی بقیه مقصر نبودند؟ لاریجانی، هاشمی، مطهری توکلی و ... که سر هر موضوع الکی به احمدی نژاد گیر میدادند؟ از انصاف نگذریم دولت احمدی نژاد کار هم زیاد انجام داد. در مورد فیشهای حقوقی هم تحلیل ایشون خیلی آبکیه. چونکه اینقدر موضوع افتضاح بود که گندش در اومد.
  • ۰۲:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    دروغ کنتور نداره
  • ۰۴:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    برادر من ، احمدی نژاد چندین بار پا رو از حد خودش بیرون گذاشت و بی ادبی هم کرد ، با این حال حضرت آقا بزرگواری کرد و چیزی بهش نگفت و بهمین خاطر هم خیلی از طرفداراش ازش رو برگرداندند ، از جمله خود من . احمدی نژاد یا هر کس دیگری باید کوچیک رهبر باشند و اگر یکبار پاشون رو از گلیمشون درازتر کنند باید انداختشون برای همیشه دور.
  • shadman ۰۵:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    رد صلاحیت قبل از هر چیزی توسط بالاترین مرجع این می تواند هجمه ها را از شورای نگهبان دور کند ای کاش احمدی نژاد در گرداب جریان انحرافی نیفتاده بود که به تحقیق اصولگرایان جاودانه می شدند.
  • ۰۵:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    مشرق چه کینه و عداوتی به احمدی‌نژاد داری؟
  • حجت جوادی شیرازی ۰۶:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    برای احمدی نژاد همین افتخار بس است که استکبارجهانی ،منافقین ،و صاحبان زر و زور و تزویر در خارج و داخل تشنه ی خون اویند.
  • ۰۶:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    جرم احمدی‌نزاد فقط این بود که در برابر مدعیان دروغین ولایت مداری ایستاد و بدون توجه به فشارهای چپ و راست به مردم شبانه روز خدمت کرد. یه تار موش اگه در وجود برخی مسئولین بود الان وضع مملکتمون بهتر از این بود.
  • بهار جان ها ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    به خدا پناه می برم از شر شیطان رجیم
  • شریف ۰۷:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    چون حلقه خواص روحانی برای هفت پشت این ملت کافی است!!(پاسخ تیترشما).
  • ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    تنها رقیب غرب گرایان داخل ایران همین طیف سنتی اسلام گرا و نیز ملی گراهای مخالف اشغال کشور مانند آلمان و ژاپن متمایل به احمدی نژاد بودن سرکوب بیش از حد اینها ممکنه باعث بشه حتی انتخابات 1400 هم عملا دست اصلاح طلبان بیفته حتی تندروهاشون!!
  • ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    هاشمی رفسنجانی در انتخابات تهران با اختلاف فاحش اول شد فقط کافیه درباره برخی موضوعات مهم رفراندوم برگزار بشه تا متوجه بشیم که......!!
  • ناشناس آذری ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    دیروز ذیل مقاله ی «نقدی بر رفتار جریان ارزشی؛آقایان حزب‌اللهی و متدین انقلابی؛ «این عمار»؟ » نوشتم خسارتی که احمدی نژاد و طرفدارانش به ثبات مملکت زدند در طول تاریخ معاصر ایران بی نظیر بود.دوست عزیز ناشناسی فرموده بودند که:میتونی یکی از اون ضربه ها رو باشرح کامل ذکرکنی؟ یا اینکه دچار دهن بینی شدی؟ به این ناشناس گرامی میگم: بفرما؛ مفاد این مقاله به ویژه بخش اخیر آن یک مثال.
  • ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    چقدر سریع رنگ عوض کردی مشرق!!همتون پوپولیسم هستین
  • ۰۸:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    خیلی دوست دارم نظر آقای سلیمی نمین را در مورد روحانی بدونم به نظر شما روحانی ولایتمداره ؟انقلابیه؟ ضد استکباره؟
  • علی ۰۸:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    کفر نعمت، نعمت از کف بیرون کند احمدی نژاد نعمتی است که قدرش را نداریم سلام خدا بر او باد
  • ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    ریشه این خسارت از جایی شروع شد که عده ای دیدند دستشان در حال کوتاه شدن از منابع ثروت و قدرت است اینقدر وارونه گویی نکنید چاااپ کن
  • عباس شیرازی ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    محورسخنان حضرت آقا حفظ وحدت بود واقعا مشرق حافظ وحدت است یابازی خورده اختلاف افکنان جناح انقلاب؟مثل قبل که رهبر مرتب در باره خطر اصحاب فتنه هشدار میدادند وشماها میگفتید خطرانحراف خطرفتنه ،یک موردنشان دهید که ایشان خطر انحراف راگوشزد کرده باشند تامعلوم شودشما درعمل ونه در حرف پیرو مقام معظم رهبری هستیدیا بازی خورده شیخ اکبر.چون جواب نداری این راهم مانند دههامطلبی که مودبانه نوشتم نشر نخواهی داد
  • سید ۰۹:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    چگونه در مورد مردی گه آقا گفتند برادر مومن من اینگونه حرف می زنی
  • مجید ۱۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    باسلام به همه ی دوستان ،نکته ی اول اینکه هر چه که در این چند روز گذشته انجام گرفته برای این بوده که من و شما ،ما شویم و مطالبه گری خود را به سوی دولت و عملکردش برگردانیم ،هنوز چند ماه تا انتخابات مانده است پس تا ان زمان ضمن فرصت به دولت و مطالبه گری از او اتحادمان را حفظ و افزایش دهیم ،که به نظر این حقیر این مسئله درست در نقطه ی مقابل حرکت دشمن قرار دارد.و اما نکته ی دوم این که همه ی دوستان به مطالب بالا به دید علمی نگاه کنند و بیندیشند و به نام نویسنده و مواضع او در ورای این نوشتار نظر کنند.دوستان حداقل معنای نوشته ی مذکور در بالا را در مورد خود این نوشته مورد لحاظ قرار دهند،و با حب و بغض نسبت به مطالب بالا نگاه نکنند...
  • سید حسین ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    سلیمی نمین حامی روحانی هست ؟! شما احمدی نژادی ها هر کسی که منتقد احمدی نژاد باشه رو حامی روحانی و اصلاح طلبان میدانید ! واقعا متاسفم!
  • سید حسین ۱۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    دوست عزیز خود دکتر سلیمی نمین، یکی از منتقدان جنبش سبز هست و تا به حال کلی ازشون فحش خورده!
  • سید حسین ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    دوستان گرامی احمدی نژادی! خواهشا هرکسی که مثل شما فکر نمی کند را طرفدار روحانی ندانید! مخصوصا آقای سلیمی نمین را
  • ۱۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    وقتی رهبری به آقای احمدی نژاد میفرمایند شرکت شما موجب ایجاد دوقطبی میشود و من صلاح نمیدانم دو تا نتیجه ازش میشه گرفت. نتیجه اول اینه که احمدی نژاد به شدت محبوب است چون میتونه دوقطبی ایجاد کنه نتیجه دوم اینه که رهبری احمدی نژاد را فردی ولایتمدار میداند سوال اینه که چرا رهبری همین حرف رو به آن قطب دیگر نفرمودند. که دلیلش کاملا مشخصه چون اونا که حرف گوش نمیکنن اونا که ولایت مدار نیستند. تو یه خانواده اگه بین فرزندان اختلاف پیش بیاد یه پدر عاقل برای اینکه کل خانواده دچار مشکلات خیلی بزرگ نشه به فرزند حرف گوش کن و عاقلش میگه فعلا تو کنار وایستا بذار خانواده آروم باشه بچه های شلوغ و نادون که حرف گوش نمیکنن.
  • ناشناس ۱۳:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    فتنه 88 فتنه اکبر بود .
  • ۱۳:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    مگر دروغ و تهمت و فحاشی هم بحث علمی است؟ دارد رسما فتنه را کردن احمدی نژاد و یارانش می اندازد! یعنی دقیقا همان نظر مطهری. می گوید احترام به تار سبیل قلچماق محل واجب است و نباید هزینه تراشید!
  • ناشناس ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    بحران های کشور همه زیر سر اصلاحاتی های هوچی گر است و لاغیر.
  • دکتر گاوچرون از کومور ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    ای نادان، خوک صفتی رو مساوی زن صفتی میدونی؟ پیامبر اسلام (ص) فرمودند ما اکرم النساء الا کریم و ما اهانهن الا لئیم و چندین روایت دیگر به همین مضمون و با اختلاف در تعابیر داریم. زن صفتی برای زن عین حسنه و مرد صفتی برای مرد. آنچه مذمومه زن صفتی برای مرد و بالعکسه. که البته ظهور کلام رو که میدونی چیه و ظهور کلام تو اصلا چنین چیزی نبود و کلا زن صفتی رو مطرح کردی. حضرت زهرا (س) هم هرگز از ماهیت زنانه خارج نبود. همین لحن کلامت میتونه خودت رو از از دسته سوم قرار بده چون اگر پیرو سنت بودی همون حدیث اول باید تا اعماق جانت رسوخ میکرد و در ظهور کلامت هویدا میشد. و اما احمدی نژادیون نه همشون که برخی از اونها مصداق بارز همان گروهی هستند که مومنین و مومنات باید از زبانشون فراری باشند. و دسته اول هم که دقیقا شخصیت حاج محموده. حرف من نیست. حتی تحلیلگر اصولگرای خبرگزای تسنیم هم احمدی رو یک پراگماتیسمِ حامی اصالت قدرت میدونه. و البته به نظر من یک ماکیاولیسم مفرط هم بر رفتارش در این 8 سال حاکم بود از جمله یک شنبه سیاه جلس که رهبری خلاف شرعش خواندند. چاپ کن مشرق. وقتی توهین های این شخص قابل چاپ باشه به طریق اولی کامنت های بدون توهین من هم باید قابل چاپ باشه.
  • احمد ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    نباشیم جزء گروه مده پرستان بیاییم انصاف را پیشه کنیم واندیشمندان وولایتمداران وکسانیکه دلسوز نظام هستند با ادب صحبت کنیم شما یک نظر به آقای هاشمی کنید چگونه در مهره چینی های شطرنج خود رعایت ادب را می کند وجقدر هم دلسوز نظام ومطیع اوامر رهبری است
  • ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    به گاوچرون اولا زن صفت بودن برای مردان بد است نه برای خود زنان! ثاثیا : به من اعتراض نکن. این عین حدیث به عربی. معنای مخنث را که می دانی؟ یا نکند امام را بی تربیت می دانی؟ العیاذ بالله «یا زرارة، الناس فی زماننا علی ست طبقات: أسد، و ذئب و ثعلب، و کلب، وخنزیر، وشاة، فأما الأسد فملوک الدنیا یحب کل واحد منهم أن یغلب، و لا یغلب، و أما الذئب فتجارکم یذمون اذا اشتروا و یمدحون اذا باعوا، و أما الثعلب فهؤلاء الذین یأکلون بأدیانهم و لا یکون فی قلوبهم ما یصفون بالسنتهم،و أما الکلب فهو الذی یهر علی الناس بلسانه، و یکرمه الناس من شر لسانه، و أما الخنزیر فهؤلاء المخنثون و اشباههم لا یدعون الی فاحشة الا أجابوا، و أما الشاة فالمؤمنون الذین تجز شعورهم، و یؤکل لحومهم، و یکسر عظمهم، فکیف تصنع الشاة بین أسد، و ذئب، و ثعلب، و کلب، و خنزیر؟...» [1] . ثالثا فحش را زمین انداختم و صاحبش برداشت! خوشحالم که ضمیر مرجعش را یافت.
  • دکتر گاوچرون از کومور ۱۸:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    کاملا مطمئن بودم همین جواب رو میدی. اما مطلبت حرف تازه ای نداشت. اتفاقا اثبات حرف من شد. چون لفظ مخنث درباره مردانه و من هم گفتم زن صفتی برای مرد عیبه و مرد صفتی برای زن. اما تو مطلقا گفتی زن صفتان نه مردان زن صفت. همان بحث ظهور کلام. تو به فحاشیت ادامه بده. من سال هاست با جماعت شما سر و کله میزنم و عملا رویین تن شدم. اگر خیالم از بابت انتشار کامنت هام راحت باشه، بدون ذره ای توهین به فضل علمی که من فضل ربیست، محکومت میکنم قربه الی الله نه از باب مراء.
  • ناشناس ۲۳:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    هاشمی اگر دلسوز نظام بود هرگز از مذاکره بدون موشک و تضعیف قوای نظامی کشور سخن نمی گفت !
  • ۲۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
    0 0
    احمدی نژاد نامه داد که نمی یاد - اما چرا شما ولش نمی کنید چرا ؟ چون باید نان نوشتنتون بخورید با روحانی و هاشمی که نمی توانید بنویسید چون سریعا باید دادگاه برید دیوار کوتا تر از احمدی نژاد هم ندارید آقایان به فکر مشکلات کشور باشید اگر توان نوشتن دارید بنویسید ماحصب برجام چه بود بنویسید چرخش سانتریفیوژ و اقتصاد چه شد؟ بنویسید توان دفاعی دیپلماسی خنده را محوفظ نگه داشته یا لبخند های تیم مذاکره کننده آقایان منتقد احمدی نژاد سه سال است احمدی نژاد رفته اما شما در سال 92 مانده اید
  • ۰۷:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    0 0
    خودچرون جان همین خصیصه رذیله ات كه میخواهی آخرین نفر در پاسخ دادن باشی یعنی تو فقط به فکر جدلی نه مباحثه چون میخواهی حرف خودت به کرسی بنشیند نه حرف حق وگرنه چرا باید مثلا همین بحث بیخود و با غرض مخنث را آغاز کنی چون اول ترجمه اصل و عین حدیث نقل شد و تو بحث بیخودی آغاز کردی تا به اعتراف خودت بدانی طرفت چه جوابی میدهد تا مثلا مچش را بگیری تو مصداق عینی هدر رفت وقت و زبانی حالا در تاریکی عمیقی که گرفتاری مدام مدعی باش که رضای خدا برایت اصل است در حالی که هیچ کسی نیستی غیر از یک خودخواه خودمحور خودپرست
  • عادل ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    0 0
    آقاي سليمي نمين! دو قطبي را آقاي احمدي نژاد ايجاد نکرد ايشان آمدند دولت را مبتني بر حق و عدالت اداره کنند که متاسفانه به مزاج خيلي ها به ظاهر عادل و مطيع خوش نيامد! و دو قطبي ايجاد شد لذا به دنبال آن جنجال آفريني و فتنه و آشوب و تخريب بوجود آمد ، عيناً جرياني که در حکومت امام علي عليه السلام رخ داد!!!! بخدا توکل کنيد رستگار مي شويد.
  • ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
    0 0
    شما دارید همون راهی رو میرید که رجا نیوز 3 سال پیش رفت

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس