به گزارش مشرق، «دوقطبی برای کشور مضر است». این فراز از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب درحالیکه هفت ماه تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم زمان باقیست، میتواند همچون چراغ راهی، مسیر حرکت جریانات سیاسی را روشن کند.
نگاهی به مجموعه بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره انتخابات نشان میدهد که ایشان در دو دهه گذشته همواره بر ضرورت مشارکت وسیع مردم در انتخابات تاکید داشته و پیروزی نامزد منتخب با آرای بالای رأیدهندگان را خواستار شدهاند. اما نکته مهم اینجاست که با وجود آنکه معمولا جریانات سیاسی کوشش میکنند تا تنور انتخابات را با ایجاد دوقطبیهای کاذب انتخاباتی که گرتهبرداری سیاسی ناقصی از نظام حزبی ایالات متحده است، داغ کنند، ولی واقعیتهای سیاسی در کشورمان نشان میدهد که هیچگاه سپهر سیاست در ایران این دوقطبیگرایی را برنتابیده و هرگاه دوقطبی در کشور حاکم شده، تنش سیاسی جایگزین نشاط و تحرک در عرصههای انتخاباتی و فعالیتهای حزبی شده است.
بنیصدر و کوشش برای دوقطبی کردن کشور
برای درک مصائب ناشی از دوقطبیگرایی در فضای سیاسی ایران، میشود به رقابتهای سیاسی در سه دهه اخیر نگاه کرد. یعنی درست در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی که حضرت امام خمینی(ره) بهرغم کوشش برخی سیاسیون برای دوقطبی کردن فضای کشور، بر ضرورت «وحدت کلمه» تاکید کردند و بارها با خطاب قرار دادن گروهها و دستهجات سیاسی، آنها را از ایجاد تنش در فضای سیاسی کشور منع کردند.
واقعیت این است که با وجود آنکه جنگ تحمیلی باعث شده بود تا بسیاری از نخبگان سیاسی با درک شرایط خاط دفاع مقدس، از ایجاد دوقطبی بپرهیزند، اما گاه برخی چهرهها بر آتش اختلاف دمیدند که با برخورد قاطع امام راحل مواجه شدند. شاید اولین کسی که در مقام رئیسجمهور تلاش میکرد تا در برابر شهید بهشتی، این دوقطبی را تشدید کند، بنیصدر بود. رئیسجمهوری که با حکم رهبر کبیر انقلاب و نظر مجلس، از کار برکنار شد تا آرامش سیاسی در داخل کشور، پیروزی رزمندگان را در جبهههای جنگ علیه دشمن بعثی به ارمغان آورد.
حاشیهسازی جریان دوقطبیساز منسوب به قائم مقام رهبری
پس از آن، موضوع جدایی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت، بار دیگر فضای راست و چپ را در کشور احیا کرد. هرچند با جدا شدن صف چپگرایان مدعی دفاع از خلق از صف انقلاب در سالهای نخست انقلاب، عملا گفتمان چپگرایی زاویه خود با گفتمان انقلاب را به نمایش گذاشته بود، اما در دهه شصت، اختلافات سیاسی در دل نیروهای انقلاب، نوعی راست و چپ انقلابی ایجاد کرد که در برخی عرصهها بهویژه عملکرد نخستوزیر وقت خود را به نمایش گذاشت.
با وجود آنکه در همان زمان حضرت امام(ره) بر ضرورت حفظ وحدت تاکید داشتند، اما بودند افرادی که شاید به طمع قدرت، همچنان جریان شکاف سیاسی در دل نیروهای انقلابی را پیگیری میکردند. اوج این اختلافات با شکلگیری جریانی در درون بیت قائم مقام رهبری نمایان شد که در نهایت بار دیگر با برخورد امام راحل، نتوانست یک دوقطبی را در فضای کشور ایجاد کند. بنابراین باید علاوه بر بنیصدر، جریان منسوب به بیت آیتالله منتظری را یکی دیگر از جریانات دوقطبیساز در کشور برشمرد که با قاطعیت امام خمینی(ره) به حاشیه رانده شد.
مدعیان حاکمیت دوگانه، دوقطبیسازان جدید
پس از پایان جنگ و با رحلت رهبر کبیر انقلاب، انقلاب اسلامی مسیر سازندگی را در پیش گرفت. این بار نه جریانات منافق وابسته به بنیصدر فرصتی برای عرض اندام داشتند و نه بیت قائم مقام معزول رهبری توان اختلافآفرینی داشتند.
با این همه در همین دوره اختلافاتی که در دهه شصت میان جریانات سیاسی کشور شکل گرفته و به راست و چپ انقلابی منتهی شده بود، بار دیگر رخ نمود و اندک اندک به شکلگیری یک شکاف سیاسی منتهی شد. این شکاف خود را در خرداد76 به نمایش گذاشت. آن زمان که نامزد بهاصطلاح چپگرایان خود را در برابر نامزد منسوب به جناح راست قرار داد و به پیروزی رسید. عصر اصلاحات فرصتی شد تا بار دیگر جریان دوقطبیساز در کشور شکل گرفته و کار را تا آنجا پیش برد که حرف از «حاکمیت دوگانه» در کشور به میان آورد. در برابر همین فتنه دوقطبیگرایی بود که رهبر معظم انقلاب با نهیب به برخی جریانات رسانهای، مانع از تداوم خط شکاف و نفاق در کشور شدند و بار دیگر کشور از دوپاره شدن و ایجاد دوقطبی و هیجانی شدن فضای کشور که در سال 78 میرفت به بحرانی عظیم بینجامد، حفظ شد.
فتنه88، تجربه دوقطبی شدن کشور
با برگزاری انتخابات 84 و با وجود به حاشیه رانده شدن رادیکالهای جریان اصلاحات که بهدنبال ایجاد شکاف عمیق سیاسی در صف نیروهای انقلابی بودند، بار دیگر همان جریان از طریق خبرپراکنی در فضاهای نوین اطلاعرسانی و نیز نقد گفتمان انقلابیگری که از سوی دولت وقت پی گرفته میشد، تلاش کرد تا نوعی دوقطبی را ایجاد کرده و صف منتقدان دولت و دولتمردان را چنان از هم جدا کند که هر یک دیگری را متهم به کارشکنی در اداره کشور کند.
اوج این دوقطبیسازی در سال 88 بود. آنگاه که بهدلیل بیتوجهی به هشدارهای مکرر رهبر انقلاب، ناگهان موجی با تکیه بر شایعه تقلب در انتخابات شکل گرفت و به همه نشان داد دوقطبی کردن فضای سیاسی تا چه اندازه میتواند خطرآفرین باشد. در جریان فتنه 88 دشمن کوشش کرد تا با پناه گرفتن در سنگر دوقطبیسازی، امکان هرگونه تمکین در برابر قانون را از بین برده و کشور را در سراشیبی بحران قرار دهد. بحرانی که میتوانست از ایران کشوری دچار ناامنی داخلی بسازد. با این وجود اینبار نیز شجاعت رهبر معظم انقلاب و قاطعیت ایشان در دفاع از قانون اساسی، باعث شد تا دوقطبیسازان نتوانند کشور را به راهی ببرند که بنیصدر، بیش از دو دهه قبل از آن گام در آن نهاده بود.
پایانی بر آغاز یک دوقطبی انحرافی
پس از آن تجربه شوم، این بار در دل نیروهای انقلاب جریانی دیگر پدید آمد که کمی بعد به جریان انحراف مشهور شد. جریانی که میخواست با عبور از نظریه ولایت فقیه، شکل تازهای از دوقطبی شدن جامعه بسازد.
خط انحراف، این بار با توجه به تجربه سه دهه گذشته از پیروزی انقلاب، خیلی زودتر از آنکه بخواهد اقدامی عملی برای دوقطبیکردن فضا بسازد، با قاطعیت رهبر معظم انقلاب به حاشیه رانده شد و نماد این جریان امکان حضور در انتخابات 92 را پیدا نکرد. با این حال در همه سالهای بعد، خطر بازگشت این جریان به فضای سیاسی کشور وجود داشت و این موضوعی بود که دغدغه نیروهای انقلاب بهشمار میرفت.
دولت اعتدال و کوشش برای ایجاد خط اختلاف
بهدنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 92 که با شعار «اعتدال» و «میانهروی» به عرصه سیاسی آمده بود، این امید پدید آمد که جریانات سیاسی بهجای دوقطبیگرایی بهدنبال حرکت در میانه عرصه سیاست بوده و مراقب رادیکالیزه شدن فضای سیاسی در کشور باشند.
با این حال در همین فضا، برخی با سخن گفتن از «برجامیان و نابرجامیان» در عرصه انتخابات مجلس دهم، بار دیگر تلاش کردند تا شکل تازهای از دوقطبی سیاسی را در کشور شکل دهند. کمی بعد با توجه به عملکرد دولت در حوزههای اقتصادی و نیز سیاست خارجی، اندکاندک فرصتی برای ائتلاف منتقدان پدیدار شد و در چنین فضایی، صحبت از نامزدی فردی که بتواند جریان نقد دولت را هدایت کند، بر سر زبانها افتاد. در چنین شرایطی، درست در حالیکه میرفت تا نطفه یک دوقطبی دیگر شکل بگیرد و در آستانه انتخابات اردیبهشت 96، بار دیگر دوقطبی سیاسی فضای کشور را رادیکالیزه کند، رهبر معظم انقلاب در بیانات مهمی، بر مضر بودن دوقطبیسازی فضای سیاسی تاکید کردند. تاکیدی که ریشههایش به تجارب سالها قبل بازمیگشت. البته از آنجا که روی سخن رهبر انقلاب این بار با جریاناتی بود که خود را در خط ولایت تعریف میکنند، با کمترین هزینه، بیم دوقطبی شدن فضای سیاسی کشور از بین رفت و برخلاف سالهای قبل که این هشدارها جدی گرفته نشده بود و هزینههایی در بر داشت، با کمترین حاشیه به آرامش فضای سیاسی انجامید.
حفاظت از گوهر وحدت
به این ترتیب نگاهی گذرا به سه دهه گذشته از تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر بار کشور در مسیر دوقطبی شدن گام برداشته، نتیجهای جز تنش در بر نداشته است. از حوادث تیرماه 1360 گرفته تا خرداد 88 همه و همه حکایت از آن دارد که نتیجه دوقطبیسازی، تنها تعصب، اختلاف و بیثباتی است. این اختلافات بهویژه آنجا نگرانکنندهتر میشود که میان نیروهای انقلابی بروز میکند و این، آغازی بر انحرافات بعدی است که ناخودآگاه بهسان یک ویروس، بسیاری از نیروها را آلوده کرده و از حرکت در مسیر اصلی انقلاب که همان تمدنسازی نوین است، باز میدارد.
به این ترتیب هشدار دوباره رهبر فرزانه انقلاب برای مقابله با دوقطبیسازی فضای سیاسی را باید در تداوم رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) دانست که همواره بر وحدت کلمه تاکید میکردند. همان وحدتی که رمز پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف بوده و همچنان باید از آن بهعنوان گوهری نایاب محافظت کرد.
نگاهی به مجموعه بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره انتخابات نشان میدهد که ایشان در دو دهه گذشته همواره بر ضرورت مشارکت وسیع مردم در انتخابات تاکید داشته و پیروزی نامزد منتخب با آرای بالای رأیدهندگان را خواستار شدهاند. اما نکته مهم اینجاست که با وجود آنکه معمولا جریانات سیاسی کوشش میکنند تا تنور انتخابات را با ایجاد دوقطبیهای کاذب انتخاباتی که گرتهبرداری سیاسی ناقصی از نظام حزبی ایالات متحده است، داغ کنند، ولی واقعیتهای سیاسی در کشورمان نشان میدهد که هیچگاه سپهر سیاست در ایران این دوقطبیگرایی را برنتابیده و هرگاه دوقطبی در کشور حاکم شده، تنش سیاسی جایگزین نشاط و تحرک در عرصههای انتخاباتی و فعالیتهای حزبی شده است.
بنیصدر و کوشش برای دوقطبی کردن کشور
برای درک مصائب ناشی از دوقطبیگرایی در فضای سیاسی ایران، میشود به رقابتهای سیاسی در سه دهه اخیر نگاه کرد. یعنی درست در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی که حضرت امام خمینی(ره) بهرغم کوشش برخی سیاسیون برای دوقطبی کردن فضای کشور، بر ضرورت «وحدت کلمه» تاکید کردند و بارها با خطاب قرار دادن گروهها و دستهجات سیاسی، آنها را از ایجاد تنش در فضای سیاسی کشور منع کردند.
واقعیت این است که با وجود آنکه جنگ تحمیلی باعث شده بود تا بسیاری از نخبگان سیاسی با درک شرایط خاط دفاع مقدس، از ایجاد دوقطبی بپرهیزند، اما گاه برخی چهرهها بر آتش اختلاف دمیدند که با برخورد قاطع امام راحل مواجه شدند. شاید اولین کسی که در مقام رئیسجمهور تلاش میکرد تا در برابر شهید بهشتی، این دوقطبی را تشدید کند، بنیصدر بود. رئیسجمهوری که با حکم رهبر کبیر انقلاب و نظر مجلس، از کار برکنار شد تا آرامش سیاسی در داخل کشور، پیروزی رزمندگان را در جبهههای جنگ علیه دشمن بعثی به ارمغان آورد.
حاشیهسازی جریان دوقطبیساز منسوب به قائم مقام رهبری
پس از آن، موضوع جدایی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت، بار دیگر فضای راست و چپ را در کشور احیا کرد. هرچند با جدا شدن صف چپگرایان مدعی دفاع از خلق از صف انقلاب در سالهای نخست انقلاب، عملا گفتمان چپگرایی زاویه خود با گفتمان انقلاب را به نمایش گذاشته بود، اما در دهه شصت، اختلافات سیاسی در دل نیروهای انقلاب، نوعی راست و چپ انقلابی ایجاد کرد که در برخی عرصهها بهویژه عملکرد نخستوزیر وقت خود را به نمایش گذاشت.
با وجود آنکه در همان زمان حضرت امام(ره) بر ضرورت حفظ وحدت تاکید داشتند، اما بودند افرادی که شاید به طمع قدرت، همچنان جریان شکاف سیاسی در دل نیروهای انقلابی را پیگیری میکردند. اوج این اختلافات با شکلگیری جریانی در درون بیت قائم مقام رهبری نمایان شد که در نهایت بار دیگر با برخورد امام راحل، نتوانست یک دوقطبی را در فضای کشور ایجاد کند. بنابراین باید علاوه بر بنیصدر، جریان منسوب به بیت آیتالله منتظری را یکی دیگر از جریانات دوقطبیساز در کشور برشمرد که با قاطعیت امام خمینی(ره) به حاشیه رانده شد.
مدعیان حاکمیت دوگانه، دوقطبیسازان جدید
پس از پایان جنگ و با رحلت رهبر کبیر انقلاب، انقلاب اسلامی مسیر سازندگی را در پیش گرفت. این بار نه جریانات منافق وابسته به بنیصدر فرصتی برای عرض اندام داشتند و نه بیت قائم مقام معزول رهبری توان اختلافآفرینی داشتند.
با این همه در همین دوره اختلافاتی که در دهه شصت میان جریانات سیاسی کشور شکل گرفته و به راست و چپ انقلابی منتهی شده بود، بار دیگر رخ نمود و اندک اندک به شکلگیری یک شکاف سیاسی منتهی شد. این شکاف خود را در خرداد76 به نمایش گذاشت. آن زمان که نامزد بهاصطلاح چپگرایان خود را در برابر نامزد منسوب به جناح راست قرار داد و به پیروزی رسید. عصر اصلاحات فرصتی شد تا بار دیگر جریان دوقطبیساز در کشور شکل گرفته و کار را تا آنجا پیش برد که حرف از «حاکمیت دوگانه» در کشور به میان آورد. در برابر همین فتنه دوقطبیگرایی بود که رهبر معظم انقلاب با نهیب به برخی جریانات رسانهای، مانع از تداوم خط شکاف و نفاق در کشور شدند و بار دیگر کشور از دوپاره شدن و ایجاد دوقطبی و هیجانی شدن فضای کشور که در سال 78 میرفت به بحرانی عظیم بینجامد، حفظ شد.
فتنه88، تجربه دوقطبی شدن کشور
با برگزاری انتخابات 84 و با وجود به حاشیه رانده شدن رادیکالهای جریان اصلاحات که بهدنبال ایجاد شکاف عمیق سیاسی در صف نیروهای انقلابی بودند، بار دیگر همان جریان از طریق خبرپراکنی در فضاهای نوین اطلاعرسانی و نیز نقد گفتمان انقلابیگری که از سوی دولت وقت پی گرفته میشد، تلاش کرد تا نوعی دوقطبی را ایجاد کرده و صف منتقدان دولت و دولتمردان را چنان از هم جدا کند که هر یک دیگری را متهم به کارشکنی در اداره کشور کند.
اوج این دوقطبیسازی در سال 88 بود. آنگاه که بهدلیل بیتوجهی به هشدارهای مکرر رهبر انقلاب، ناگهان موجی با تکیه بر شایعه تقلب در انتخابات شکل گرفت و به همه نشان داد دوقطبی کردن فضای سیاسی تا چه اندازه میتواند خطرآفرین باشد. در جریان فتنه 88 دشمن کوشش کرد تا با پناه گرفتن در سنگر دوقطبیسازی، امکان هرگونه تمکین در برابر قانون را از بین برده و کشور را در سراشیبی بحران قرار دهد. بحرانی که میتوانست از ایران کشوری دچار ناامنی داخلی بسازد. با این وجود اینبار نیز شجاعت رهبر معظم انقلاب و قاطعیت ایشان در دفاع از قانون اساسی، باعث شد تا دوقطبیسازان نتوانند کشور را به راهی ببرند که بنیصدر، بیش از دو دهه قبل از آن گام در آن نهاده بود.
پایانی بر آغاز یک دوقطبی انحرافی
پس از آن تجربه شوم، این بار در دل نیروهای انقلاب جریانی دیگر پدید آمد که کمی بعد به جریان انحراف مشهور شد. جریانی که میخواست با عبور از نظریه ولایت فقیه، شکل تازهای از دوقطبی شدن جامعه بسازد.
خط انحراف، این بار با توجه به تجربه سه دهه گذشته از پیروزی انقلاب، خیلی زودتر از آنکه بخواهد اقدامی عملی برای دوقطبیکردن فضا بسازد، با قاطعیت رهبر معظم انقلاب به حاشیه رانده شد و نماد این جریان امکان حضور در انتخابات 92 را پیدا نکرد. با این حال در همه سالهای بعد، خطر بازگشت این جریان به فضای سیاسی کشور وجود داشت و این موضوعی بود که دغدغه نیروهای انقلاب بهشمار میرفت.
دولت اعتدال و کوشش برای ایجاد خط اختلاف
بهدنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 92 که با شعار «اعتدال» و «میانهروی» به عرصه سیاسی آمده بود، این امید پدید آمد که جریانات سیاسی بهجای دوقطبیگرایی بهدنبال حرکت در میانه عرصه سیاست بوده و مراقب رادیکالیزه شدن فضای سیاسی در کشور باشند.
با این حال در همین فضا، برخی با سخن گفتن از «برجامیان و نابرجامیان» در عرصه انتخابات مجلس دهم، بار دیگر تلاش کردند تا شکل تازهای از دوقطبی سیاسی را در کشور شکل دهند. کمی بعد با توجه به عملکرد دولت در حوزههای اقتصادی و نیز سیاست خارجی، اندکاندک فرصتی برای ائتلاف منتقدان پدیدار شد و در چنین فضایی، صحبت از نامزدی فردی که بتواند جریان نقد دولت را هدایت کند، بر سر زبانها افتاد. در چنین شرایطی، درست در حالیکه میرفت تا نطفه یک دوقطبی دیگر شکل بگیرد و در آستانه انتخابات اردیبهشت 96، بار دیگر دوقطبی سیاسی فضای کشور را رادیکالیزه کند، رهبر معظم انقلاب در بیانات مهمی، بر مضر بودن دوقطبیسازی فضای سیاسی تاکید کردند. تاکیدی که ریشههایش به تجارب سالها قبل بازمیگشت. البته از آنجا که روی سخن رهبر انقلاب این بار با جریاناتی بود که خود را در خط ولایت تعریف میکنند، با کمترین هزینه، بیم دوقطبی شدن فضای سیاسی کشور از بین رفت و برخلاف سالهای قبل که این هشدارها جدی گرفته نشده بود و هزینههایی در بر داشت، با کمترین حاشیه به آرامش فضای سیاسی انجامید.
حفاظت از گوهر وحدت
به این ترتیب نگاهی گذرا به سه دهه گذشته از تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر بار کشور در مسیر دوقطبی شدن گام برداشته، نتیجهای جز تنش در بر نداشته است. از حوادث تیرماه 1360 گرفته تا خرداد 88 همه و همه حکایت از آن دارد که نتیجه دوقطبیسازی، تنها تعصب، اختلاف و بیثباتی است. این اختلافات بهویژه آنجا نگرانکنندهتر میشود که میان نیروهای انقلابی بروز میکند و این، آغازی بر انحرافات بعدی است که ناخودآگاه بهسان یک ویروس، بسیاری از نیروها را آلوده کرده و از حرکت در مسیر اصلی انقلاب که همان تمدنسازی نوین است، باز میدارد.
به این ترتیب هشدار دوباره رهبر فرزانه انقلاب برای مقابله با دوقطبیسازی فضای سیاسی را باید در تداوم رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) دانست که همواره بر وحدت کلمه تاکید میکردند. همان وحدتی که رمز پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف بوده و همچنان باید از آن بهعنوان گوهری نایاب محافظت کرد.
منبع:دیدبان