به گزارش مشرق، کارآفرینی و امور اشتغال یکی از وظایف مهم وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که در این باره دولت باید متناسب با فضای کسب و کار، شرایط و زمینههای لازم برای کارآفرینی را فراهم کند.
بر اساس این گزارش، وعده ایجاد سازمان کارآفرینی دقیقا 16 آبان ماه سال 92 توسط علی ربیعی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی داده شد که با گذشت نزدیک به سه سال ایجاد آن رنگ واقعیت به خود نگرفته است.
وزیر کار در این باره گفته بود: تجلیل از کارآفرینان تنها دادن لوح و تشویق لحظهای نیست، بلکه باید به کارآفرینی نگاه عمیقتر و بیناتری داشته باشیم تا کارآفرینی به عنوان یک فرهنگ رایج در جامعه ما شناخته شود.
صحبتهای وزیر کار درباره توجه به مسئله کارآفرینی بسیار جذاب و تحسین برانگیز ارائه شد اما در عمل با وجود شعار، هنوز وعدهای که برای ایجاد سازمان کارآفرینی داده شده بود، محقق نشد تا به عنوان یکی دیگر از شعارهای دولت روی زمین بماند.
البته موضوع ایجاد سازمان کارآفرینی تنها وعدهای نبود که رنگ واقعیت به خود نگرفته است بلکه وعده ایجاد یک سازمان در حوزه مهارتی و بنیادی برای تشویق جوانان به حوزه مهارت نیز همچنان در انتظار اقدام و عمل مسئولان وزارت کار است.
با وجود به صداردرآمدن زنگ پایان دولت یازدهم، درباره موضوع کارآفرینی و ایجاد اشتغال همچنان واژهها و جملات بسیار زیبایی از سوی دولتمردان ارائه میشود اما با نگاهی در حوزه اشتغال و کارآفرینی، عمق عملکرد ضعیف دولت در این حوزه نمایان است.
در این باره بسیاری از واحدهای خرد و متوسط که توسط کارآفرینان راهاندازی شده بودند به تعطیلی کشانده شده و بازگشت آنان در گرو تدبیر مسئولان و توقف سیاستهای ضد کارآفرینی است.
وزیر کار در حالی وعده ایجاد سازمان کارآفرینی را ارائه کرد که از طرفی در آغاز به کار دولت سیاستهای پولی و بانکی برخلاف منافع تولید کشور، منابع و نقدینگی را به بازارهای دیگر از جمله سپرده گذاری در بانکها سوق داد چرا که سرمایه گذاری در موسسات مالی با سودهای بالا پذیرش هرگونه ریسکی را برای کارآفرینان و تولید کنندگان غیر قابل پذیرش میکرد.
بنابراین نه تنها در حوزه کارآفرینی اقدام عملیاتی و جدی از سوی مسئولان وزارت کار مشاهده نشد بلکه طرفداری از نظام بانکی وضعیت را هر روز وخیم تر کرد.
از طرف دیگر باید بر اساس چشم انداز 1404 ایران باید کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین المللی باشد که در این باره یکی از راهکارهای رسیدن به جایگاه اول اقتصادی، توسعه و ترویج کارآفرینی دانش بنیان و نوآور محور است.
علاوه این دولت وعده کرده تا پایان دوره اول خود، نرخ بیکاری را تک رقمی کرده و سیاستهای جدی برای ایجاد اشتغال و مبارزه با بحران بیکاری به کار گیرد که این موضوع مهم نیز همانند سایر وعدهها با توجه به افزایش سطح عمومی بیکاری و تأیید تلویحی بیکاری 7 میلیون نفر و احتمال افزایش آن به 11 میلیون نفر تا 5 سال آینده، رنگ باخت.
در این شرایط کارشناسان بازار کار معتقدند که دولت با آمارها مرکز آمار بازی میکند به طوریکه برای اعلام جمعیت واقعی فعال کشور، روی به پنهان کاری و کتمان حقایق آورده است تا مبادا با اعلام میزان دقیق آن، نرخ بیکاری سر به فلک کشیده مشهود شود.
این در حالی است که رقم تقریبی نرخ بیکاری با یک محاسبه سرانگشتی و عاقلانه با محاسبه میزان افزایش جمعیت قابل استخراج است، چراکه با وجود افزایش 10 میلیون نفری جمعیت ایران و رسیدن آن به 80 میلیون نفر، جمعیت فعال تنها 800 هزار نفر افزایش مییابد، که باور آن را سخت و حتی غیرقابل پذیرش میکند.
بر اساس این گزارش، وعده ایجاد سازمان کارآفرینی دقیقا 16 آبان ماه سال 92 توسط علی ربیعی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی داده شد که با گذشت نزدیک به سه سال ایجاد آن رنگ واقعیت به خود نگرفته است.
وزیر کار در این باره گفته بود: تجلیل از کارآفرینان تنها دادن لوح و تشویق لحظهای نیست، بلکه باید به کارآفرینی نگاه عمیقتر و بیناتری داشته باشیم تا کارآفرینی به عنوان یک فرهنگ رایج در جامعه ما شناخته شود.
صحبتهای وزیر کار درباره توجه به مسئله کارآفرینی بسیار جذاب و تحسین برانگیز ارائه شد اما در عمل با وجود شعار، هنوز وعدهای که برای ایجاد سازمان کارآفرینی داده شده بود، محقق نشد تا به عنوان یکی دیگر از شعارهای دولت روی زمین بماند.
البته موضوع ایجاد سازمان کارآفرینی تنها وعدهای نبود که رنگ واقعیت به خود نگرفته است بلکه وعده ایجاد یک سازمان در حوزه مهارتی و بنیادی برای تشویق جوانان به حوزه مهارت نیز همچنان در انتظار اقدام و عمل مسئولان وزارت کار است.
با وجود به صداردرآمدن زنگ پایان دولت یازدهم، درباره موضوع کارآفرینی و ایجاد اشتغال همچنان واژهها و جملات بسیار زیبایی از سوی دولتمردان ارائه میشود اما با نگاهی در حوزه اشتغال و کارآفرینی، عمق عملکرد ضعیف دولت در این حوزه نمایان است.
در این باره بسیاری از واحدهای خرد و متوسط که توسط کارآفرینان راهاندازی شده بودند به تعطیلی کشانده شده و بازگشت آنان در گرو تدبیر مسئولان و توقف سیاستهای ضد کارآفرینی است.
وزیر کار در حالی وعده ایجاد سازمان کارآفرینی را ارائه کرد که از طرفی در آغاز به کار دولت سیاستهای پولی و بانکی برخلاف منافع تولید کشور، منابع و نقدینگی را به بازارهای دیگر از جمله سپرده گذاری در بانکها سوق داد چرا که سرمایه گذاری در موسسات مالی با سودهای بالا پذیرش هرگونه ریسکی را برای کارآفرینان و تولید کنندگان غیر قابل پذیرش میکرد.
بنابراین نه تنها در حوزه کارآفرینی اقدام عملیاتی و جدی از سوی مسئولان وزارت کار مشاهده نشد بلکه طرفداری از نظام بانکی وضعیت را هر روز وخیم تر کرد.
از طرف دیگر باید بر اساس چشم انداز 1404 ایران باید کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین المللی باشد که در این باره یکی از راهکارهای رسیدن به جایگاه اول اقتصادی، توسعه و ترویج کارآفرینی دانش بنیان و نوآور محور است.
علاوه این دولت وعده کرده تا پایان دوره اول خود، نرخ بیکاری را تک رقمی کرده و سیاستهای جدی برای ایجاد اشتغال و مبارزه با بحران بیکاری به کار گیرد که این موضوع مهم نیز همانند سایر وعدهها با توجه به افزایش سطح عمومی بیکاری و تأیید تلویحی بیکاری 7 میلیون نفر و احتمال افزایش آن به 11 میلیون نفر تا 5 سال آینده، رنگ باخت.
در این شرایط کارشناسان بازار کار معتقدند که دولت با آمارها مرکز آمار بازی میکند به طوریکه برای اعلام جمعیت واقعی فعال کشور، روی به پنهان کاری و کتمان حقایق آورده است تا مبادا با اعلام میزان دقیق آن، نرخ بیکاری سر به فلک کشیده مشهود شود.
این در حالی است که رقم تقریبی نرخ بیکاری با یک محاسبه سرانگشتی و عاقلانه با محاسبه میزان افزایش جمعیت قابل استخراج است، چراکه با وجود افزایش 10 میلیون نفری جمعیت ایران و رسیدن آن به 80 میلیون نفر، جمعیت فعال تنها 800 هزار نفر افزایش مییابد، که باور آن را سخت و حتی غیرقابل پذیرش میکند.