در این گفتوگو به بهانه هفته دفاع مقدس پای صحبتهای این ناشر نشستیم که کتابهایی چون «حاج قاسم»، «کتاب آهنگران» و ... برخی از آثاری است که از این ناشر منتشر شده، او سخنانی زد که بسیاری از آنها خلافآمد عادت بود. وقتی از او در مورد سختیهای کار پرسیدیم گفت هیچ دردسری ندارد به شرطی که درست کار کنیم. نیز در مورد قیمت گذاری کتاب هایش حرفهای قابل تاملی زد.
او به تجربه کتابفروشی خود نیز اشاره کرد و گفت همین سبب شد که سلیقه و ذائقه مخاطب را بشناسم. اکبری مزدآبادی فرد صریحی است و بیتعارف حرفهایش را زد و اهل صغری-کبری چیدن نبود و از این رو مصاحبهای که در ادامه آمده، مصاحبهای سرراست است که بسیاری از سوالها با پاسخهای کوتاه جواب داده شده است.
*ناشران دفاع مقدس حاضر نبودند این مدل کتابها را منتشر کنند
چطور شد سراغ نشر دفاع مقدس رفتید؟
این حوزه یعنی دفاع مقدس علاقه اصلی من بود.
فارس: خب چرا کتابهایی که خودتان مینوشتید را به ناشر دیگری نمیسپردید؟ بالاخره ناشران دیگری بودند که در این زمینه مشغول بودند.
من کلا متکی به خود هستم یعنی کار را دوست دارم خودم انجام دهم، ضمنا کارهایی که من دوست داشتم انجام دهم را چه کسی حاضر بود انجام دهد، اگر به کارهای ما نگاه کنید بخش زیادی از آنها عکس است و ناشران دفاع مقدس حاضر نبودند این مدل کتابها را منتشر کنند. من فعالیتم را از خیلی کارهای ابتدایی شروع کردم.
*نشر دفاع مقدس هیچ دردسری ندارد
دردسرهای نشر خصوصی در حوزه دفاع مقدس چیست؟
هیچ دردسری ندارد، اگر درست کار کنیم و قواعد حرفهای را رعایت کنیم و مخاطبشناس باشیم ذائقه مخاطب را بشناسیم و با آنها محشور باشیم هیچ موقع هیچ مشکلی ندارد. من 15 سال در بهشت زهرا(س) کتابفروشی و فروشگاه محصولات فرهنگی داشتم و همزمان با نشر این کار را نیز انجام میدادم. از ابتدای آذر 76 تا اول اسفند 91 در وسط گلزار شهدا مغازه داشتم و میدیدم که مردم چه میخواهند و این به من خیلی کمک کرد.عرصه دفاع مقدس نیز مانند سایر حوزهها آثار بی کیفیتی را به خود میبیند چطور عمل کردید که گرفتار آثار بیکیفیت نشوید؟
از همان ابتدا هم که حرفهای وارد کار نشدیم بلکه خیلی آماتور ورود کردیم و کمکم رشد کردیم. با توجه به تمرکزی که در بازار داشتیم و برایمان مهم بود که کارمان رشد کند همزمان با توجه به ذائقه مخاطب کیفیت کار را بالا بردهایم و اگر کارهای اولیه را در قیاس با کارهای الان نگاه کنید متوجه رشد متن و فرم ارتقا پیدا کرده است.
*فکر نمیکردم «کتاب آهنگران» سر و صدا کند
به شروع پر سر و صدا اعتقاد داشتید؟
در فضای دفاع مقدس به این چیزها اعتقاد ندارم اما دقیق متوجه سوالتان نشدم.
مثلا «کتاب آهنگران» یکی از آن کتابها است که نام نشر «یا زهرا(س)» را بر سر زبانها انداخت.
اتفاقا وقتی داشتم این کتاب را انجام می دادم به بچهها گفتم که بدانید این کتاب فروش نمیرود و فقط به خاطر علاقهام به این موضوع آن را منتشر میکنیم. تمام کارهای این کتاب از صفر تا صد را خودم انجام دادم و اصلا به این فکر نمیکردیم که این کتاب قرار است سر و صدا کند. همیشه همینطور است یعنی یک کاری در ذهن دارم و اصلا فکر نمیکنم که قرار است سر و صدا کند از این رو فقط کارمان را انجام میدهیم.
کتاب «حاج قاسم» چطور؟
میدانستیم این کتاب پرفروش میشود یعنی از ابتدای انتشار تا کنون در طول یکسال 15 چاپ 5هزار نسخهای منتشر کردهایم یعنی 75 هزار نسخه از آن را منتشر کردهایم ولی این هم همینطور بود و برای اینکه پرفروش شود آن را منتشر نکردیم.
*برای فروش سراغ هیچ سازمانی نرفتم
با توجه به اینکه عرصه دفاع مقدس، عرصهای است که ارگانها و دستگاهها با آن در ارتباط هستند، به این فکر میکردید که نشری راه بیاندازیم که ارگانها در مناسبتها از ما خرید کنند؟
اصلا. تا این لحظه سراغ هیچ ارگانی نرفتم و گرای هیچ کدام از آنها را نگرفتهام و اقدامی برای فروش سازمانی نکردهام. مدل کار در آوردن ما این است که پیوسته به کار فکر میکنم و ایدهپردازی میکنم حالا تا کی فرصت شود آن را به انجام برسانم. در مرحله ابتدای کار هیچگاه به فروش و این موضوعات فکر نمیکنم بلکه مثلا نگاه میکنم در فلان مجموعهای که منتشر کردهایم یک شهید جایش خالی است و میرویم سراغ او تا کارهای کتابش را انجام دهیم، البته حتما در مدل انتشار آن و باز هم تاکید میکنم سلیقه مخاطب فکر میکنیم.
چرا سراغ موضوعاتی که کتاب در آن موضوعات کم است نرفتید؟ مثلا چرا در مورد عملیات کربلا5 یا والفجر 8 کتاب خوب منتشر نکردید؟
ما داریم وارد یک سرفصل جدیدی از فعالیتهای نشر در انتشارات خودمان میشویم. از الان به بعد کتابهایی که در نشر یا زهرا(س) منتشر شود، یک اتفاق جدید است. در کتابهای دفاع مقدس مولف گاهی موضوع و سوژه را سانسور میکند. یعنی به تشخیص خودش یک روایت و خاطره را حذف میکند ولی در جدیدترین کتابهای نشرمان حتما روند تاثیرگذاری را پیش خواهیم گرفت و اگر سراغ یک موضوع برویم تفاوت آن را با کتابهای قبلی ما حس خواهید کرد.
اگر بخواهیم سراغ سوژههایی مانند کربلا5 یا والفجر 8 هم برویم مطمئنا مخاطب با کتابهای ویژهای روبرو خواهد شد.
*ناشران بدحساب، مولفان را به سمت ما میآورد
چطور با خبر میشوید که یک نویسنده در حال تولید اثر است و سراغ او میروید؟
ما سراغ نویسندهها نمیرویم بلکه پیش آمده مولفان برای انتشار آثارشان به ما رجوع میکنند. مثلا مولفی آمده کارش را به ما داده و گفته فلان ناشر بد حساب است و میخواهم با شما کار کنم.
به فکر عوض کردن قالب در انتشار آثارتان هم بودهاید؟
بله به این موضوع هم توجه داشتهایم و کارهایی داریم که در آینده منتشر خواهد شد.
با توجه به این که آثار نشر شما پرفروش است، برنامهای برای پرفروش شدن آثارتان دارید؟
من با بازار کتابفروشها در ارتباطم و این ارتباط را قطع نمیکنم.
*بچههای دفاع مقدس خروجی ندیدهاند و انگیزه ندارند
سختترین بخش انتشار یک کتاب دفاع مقدس کدام بخش آن است؟
تالیف؛ مصاحبه گرفتن، پیاده کردن آن، هماهنگی برای مصاحبه و ... ذیل این بخش است که به نظرم سختترین بخش یک کتاب دفاع مقدس است. چون بچههای دفاع مقدس خسته شدند زیرا حرف زدهاند و خروجی ندیدهاند و دیگر انگیزه ندارند. اگر خدا نخواهد و اراده نداشته باشی این اتفاق رقم نمیخورد.
در طی سالهای فعالیت اتفاق افتاده که خانواده شهید یا رزمنده یک کتابی که منتشر کردهاید را تکذیب کند یا جنجال درست کند؟
بعضا اتفاق افتاده ولی نه به این شکل که کتاب را جمع کنند؛ بلکه ممکن است اعتراض کنند که این طور نبوده ولی تاکنون به آن شکل که جلوی توزیع یک کتاب گرفته شود برایم پیش نیامده است. اشتباه تاریخی اشتباه اسمی یا مکانی بوده است که نیاز به اصلاح داشته است.
*وقتی آهنگران تلفنم را جواب میداد بهترین لحظاتم بود
بهترین خاطرهای که از فعالیت چند ساله خود دارید چیست؟
بهترین خاطراتی که در طول این سالها داشتم آن لحظهای بود که کتاب آهنگران را دست گرفتم. بهترین لحظات برای زمانی بود که حاج صادق آهنگران جواب تلفنم را میداد و اگر در آن لحظات کسی چیزی میخواست به او میدادم.
کتابی بوده که ببینید و بگویید ایکاش این را ما چاپ میکردیم؟
بوده ولی موردی در ذهن ندارم.
*نوشتن تقریظ از سوی رهبری آرزوی هر ناشری است
به این فکر کردهاید که کتابتان مورد توجه رهبر انقلاب قرار بگیرد و توسط ایشان بر آن تقریظی نوشته شود؟
این که آرزوی هر ناشری است که یک روزی یک کتابش تقریظ رهبر انقلاب بر آن نوشته شود و برای ما افتخار است. در حد توان سعی کردهایم کتابمان را به دست ایشان برسانیم ولی جدی نبوده البته راه آن را هم بلد نیستیم.
در مورد قیمتگذاری کارها توضیح دهید.
بعد از 15 سال فعالیت تلاش کردهایم که قیمتها را به کف قیمت برسانیم و سعی میکنیم گل به خودی نزنیم و با تلاشهایی که میکنیم درصدد این هستیم که قیمت پشت جلد را کاهش دهیم.
*تاثیر ناشر وابسته به سازمان عریض و طویل بر ناشران در قیمتگذاری
اگر ناشر دفاع مقدس هم نبودید باز این کار را میکردید؟
عقل حکم میکند که این کار را بکنیم، من اگر قیمت بالا روی کتابهای خودم بزنم خب فروشی نداریم؛ در کشوری که بازار کتاب راکد است و کتاب در سبد خرید مردم نیست بالا بردن قیمت کار عقلانی نیست. برخی از ناشران روی حساب ناشری که وابسته به یکی از سازمانهای عریض و طویل است روی کتابهای خود قیمت گذاری میکنند.
چقدر با مخاطب در ارتباط هستید؟ یعنی راه ارتباطی وجود دارد که مخاطب بتواند در مورد کتابهایتان نظر بدهد و با شما مرتبط شود؟
خیلی کم. چون ما بیشتر روی تولید متمرکز هستیم و آنقدر توان نداریم که بتوانیم به این موضوع بپردازیم. البته گاهی تماس میگیرند ولی بیشترین ارتباط ما با مخاطبان در نمایشگاهها بیشتر صورت میگیرد.
*کاری با کسی نداریم
از دست ناشران دولتی عصبانی هم میشوید؟
ما کاری با کسی نداریم و اصلا توجهی به دیگران نداریم. این که میگویم ما با کسی کاری نداریم به این معنا است که ما مشغول کار خودمان هستیم و آنها نیز مشغول به فعالیت خود.
چقدر رسانهها کمککننده به فروش و دیده شدن کتابها هستند؟
بله کمک میکنند و بعضی کتابها که در رسانهها میآید پرفروش میشوند و بهتر دیده میشوند.
*از سال 74 دنبال جمع کردن عکس هستم
برای عکسهای کتابهایی که نشر «یا زهرا(س)» منتشر میکند چه میکنید و آنها را از کجا پیدا میکنید؟
از سال 1374 دنبال عکس جمع کردن هستم و آرشیو درست میکنم. جایی میشنیدم که عکس هست میرفتم و برای این موضوع به نقاط مختلف ایران سفر کردهام.
*استفاده از کتاب «کاک احمد» در صحنهپردازی «ایستاده در غبار» بدون نام بردن
کتابهای عکس دفاع مقدس را برای چه مخاطبی تولید میکنید؟ و چه میکنید کتابهایتان ارزان میشود و این مسئله این شائبه را ایجاد میکند از جایی حمایت مالی میشوید؟
کتاب عکس به طور کلی فروشش پایین است و اگر بخواهید قیمتی بزنید که مخاطب نتواند آن را تهیه کند دیگرچاپ آن معنا ندارد. کتاب «کاک احمد» را 10 روز در خانه نشستهام لکهگیری کردم حالا شاید برخی بگویند این عکسها بیکیفیت است ولی همین عکسها دیگر نیست و نگاتیو آنها در دسترس نیست. ما دوست داشتیم که در مورد مثلا احمد متوسلیان کتاب عکس منتشر کنیم و معتقدم کتاب «کاک احمد» منحصر به فردترین کتاب عکس در ارتباط با این فرمانده دفاع مقدس است.
طراح صحنه فیلم سینمایی «ایستاده غبار» برای صحنه پردازیهای این فیلم از این کتاب هم کمک گرفته است، بدون اینکه اشارهای به این کتاب کرده باشند. در محافل خصوصی به این کتاب اشاره کردهاند اما در تیتراژ فیلم یا مصاحبهها اشارهای به این کتاب نکرده است.
*فروش نرفتن کتاب انگیزه کارهای بعدی را میگیرد
من این کتاب را میتوانستم 30هزار تومان قیمت بزنم، ولی 19 هزار تومان قیمت زدهام، خب کسی برای کتاب 30 هزار تومانی پول نمیدهد و انجمنها کتابهای عکسشان در چاپ اول باقی میماند. ما در این کتاب به سود کم اکتفا کردهایم. در مورد کتابهای عکس مطرح است که کتاب عکس باید گران باشد تا کلاس داشته باشند. چاپ یک کتاب ضرری ندارد ولی همین که فروش نمیرود انگیزه برای کارهای بعد پایین میرود نهایتا این است که یک کتاب پس از اتمام یک چاپ دیگر چاپ نمیشود.