سرویس فرهنگ و هنر مشرق - اندرو ساریس درباره وایلر گفته بود: اگر چه معمولا برای کارنامه وایلر از سال 1929 تا 1970 اعتبار قائلند اما دوره اوج امتیازاتش از زمان ساخت «داد زورث» (1936) تا زمان «بهترین سالهای زندگی ما» (1946) است. اورسن ولز، نه به خاطر عدم قابلیت یا تحقیر، همیشه وایلر را بزرگترین تهیه کننده میان کارگردانان صدا میزد که در حقیقت معنایش این بود که او استادانه نماها و قابها را انتخاب میکند. او همیشه نقسگیرترین زاویههای دوربین را به دام میانداخت.
وایلر متولد جولای 1902 در آلزاس که ان زمان جزو خاک آلمان بود متولد شد. مادرش دختر خاله کارل لائمل، بنیانگذار کمپانی یونیور سال بود. در کودکی رفتار تندی داشت و چند بار مجبور شد مدرسهاش را تغییر بدهد و بارها به خاطر بدرفتاری از مدرسه اخراج شد. مادرش آنها را به اپرا، تئاتر و بعدها سینما برد که آن زمان تازه رواج پیدا کرده بود. وایلر قرار بود شغل پدرش را که لباس فروشی مردانه داشت ادامه بدهد. بعد از جنگ جهانی اول به پاریس رفت. در کار آنقدر شکست خورده بود که حتی پول غذای روزانهاش را هم به زور به دست میآورد. در نتیجه مادرش با پسر خالهاش تماس گرفت و از لائمل خواست فرصتی برای پسرش در استودیوی یونیورسال جور کند. لائمل هر سال سفری به اروپا میکرد تا مردهای جوان امیدوار کنندهای را که میتوانستند در آمریکا وارد صنعت سینما شوند، با خودش به یونیورسال بیاورد. سال 1921 وایلر به آمریکا رفت و استخدام کمپانی یونیورسال سد.
وایلر بعدها درباره این سفر گفت: آمریکا برای من به اندازه کره ماه دور از دسترس به نظر میرسید. پای وایلر که به آمریکا رسید تصمیمش را گرفته بود به هالیوود برود و کارگردان شود. طبعا اول که وارد یونیورسال شد کارهایی مثل تمیز کردن صحنه و جابهجایی وسایل روی سن را انجام میداد. بعدتر به عنوان دستیار دوم تدوین انتخاب شد. کنار دست ایروینگ تالبرگ(تهیه کننده بزرگ) ایستاد و بعد تمرکزش را روی کارگردانی یونیورسال بود که وسترن میساخت. وسترنهایی که استودیوی یونیورسال همیشه ساختشان را رد میکرد.
اولین فیلم غیروسترناش را سال 1928 ساخت: فیلمی صامت به نام «کسی اینجا کلی را دیده؟» او بعدها برای پافشاریاش روی گرفتن برداشتهای متعدد شهرت پیدا کرد که نتیجهاش معمولا گرفتن جایزه بود و تحسین منتقدان به خصوص در مورد بازی هایی که از بازیگرانش میگرفت. بعد از ترک یونیورسال، همکاری طولانی مدتش با ساموئل گلدوین همزمان شد با ساخت بهترین آثار کارنامهاش از جمله «بهترین سالهای زندگی ما» روایتی متفاوت از سربازانی که از جنگ به خانههایشان برمیگشتند و «بلندیهای بادگیر» که اقتباسی از زمان مشهور امیلی برونته بود. لارنس الیویه رفته بود به رغم همه درگیریهایی که با وایلر در موقعیتهای مختلف داشت همیشه از او به عنوان کارگردانی یاد میکرد که بازیگری روی پرده سینما را از او آموخته است.
بازیگرانی که با وایلر کار میکردند نامزدی اسکار و حتی بردن آن برایشان خیلی دور از دسترس نبود. لارنس الیویه تنها نامزدی اسکارش را برای بازی در «بلندیهای بادگیر» به دست آورد. بتی دیویس دومین اسکارش را برای بازی در «جزبل» وایلر به دست آورد. چارلتون هستون برای بازی در «بن هور» برای اولین و آخرین بار نامزد اسکار شد و توانست جایزه را به خانه ببرد. وایلر بود که آدری هبپورن را برای « تعطیلات رمی» به سینما معرفی کرد و او در همان اولین حضورش جایزه اسکار را به دست آورد. علاوه بر هپبورن این فیلم یک طراح لباس درجه یک به سینما هدیه داد: ادیت هد که بعدها برای خودش اسم و رسمی به هم زد در واقع کشف وایلر بود. نام بردن از همه بازیگران بزرگی که با ویلیام وایلر به شهرت رسیدند کار سختی است. او میتوانست بهتری بازی را جلوی دوربین بگیرد. بهترین زاویه دوربین را برای بازیگرش انتخاب کند جلوی دوربین وایلر همه میدرخشیدند.
وایلر ایدهالگرا بود. به او لقب «وایلر 90 برداشتی» داده بودند و همیشه هم بهترین برداشت را انتخاب میکرد.به گزارش هفت صبح، او هنری فاندا را مجبور کرد برای یک سکانس در 40 برداشت جلوی دوربین برد. در کارش جدی بود و زیر بار حرف هیچ ستاره بزرگی نمیرفت. بازیگران جلوی دوربین او ستاره میشدند اما سر صحنه فیلمبرداری حرف، حرف خود وایلر بود. فیلمهای وایلر بیش از هر کارگردان دیگری در هالیوود برای تمام عوامل فیلم جایزه و نامزدی اسکار به همراه میآورد. «بن هور» برنده 11 جایزه اسکار شد. دید وسیع و سلیقه وایلر در سبکهای گوناگون شگفتانگیز است. او عاشقانهای مثل «تعطیلات رمی» را همان قدر کامل میساخت که درام عجیب و غریبی مثل «کلکسیونر» را. وایلر با 12 نامزدی اسکار برای کارگردانی در این زمینه رکورددار است.
ویلیام وایلر سال 1981 در سن 79 سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت.