به گزارش مشرق، سایمون ویزنتال در دوران ریاستجمهوری کلینتون، مدال آزادی ایالاتمتحده را بر سینه زد و در زمره افتخاراتش علاوهبر مدالهای مقاومت و آزادی اتریش، هلند و لوکزامبورگ و نشان افتخار لژیون فرانسه، بهدریافت نشان شوالیه از سوی ملکه الیزابت بهدلیل فعالیتهای فرهنگی و بشردوستانه مفتخر شد.
سایمون ویزنتال، نامی آشنا در تاریخ معاصر یهود است. او که در دوران جنگجهانی دوم، توسط ارتش آلمان دستگیر شده و به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شده بود، پس از آزاد شدن توسط ارتش آمریکا، سالهای عمر خود را وقف تلاش برای مستندسازی از وضعیت یهودیان در اردوگاههای نازیها و تعقیب و دستگیری آنها کرد. ویزنتال همواره برای توجیه کار خود میگفت که «میخواهم مردم بدانند که نازیها نمیتوانند میلیونها انسان را بکشند و سپس بهراحتی فرار کنند». بههمین جهت در سال 1947 وی و سی نفر دیگر بهصورت داوطلبانه مرکز اسناد یهود را در لینز اتریش افتتاح کردند؛ تا در دادگاههایی که در آینده تشکیل میشد، آلمانها را مورد محاکمه قرار دهند .با این حال، بهخاطر فشارهای جنگسرد و بالاگرفتن درگیری میان دو ابر قدرت آن دوران - یعنی شوروی و آمریکا-، مسئله محاکمه آلمانیها در گذر زمان رو به فراموشی نهاد و بههمین سبب این مرکز در سال 1954 تعطیل شد. بنابر نقل مرکز ویزنتال، تمامی مدارک مرکز اسناد یهودی بهجز یک پرونده که مربوط به آیشمن بود - و در مراحل نهایی قرار داشت - به موزه «ید واشم» انتقال یافت.
بر اساس آنچه که مرکز سایمون ویزنتال در مورد زندگی وی نوشته است، دستگیری آیشمن بر اساس اطلاعات ویزنتال سبب شد تا او دوباره امید خود را برای بازگشایی مرکز اسناد یهودی بهدست آورد و اینبا،ر شهر وین بود که مرکز جمعآوری اسناد یهود علیه نازیها را میزبانی میکرد. این مرکز بر خلاف مرکز بعدی ویزنتال که تأسیس شد، تنها از چهار اتاق تشکیل میشد و به بررسی اسنادی که برای ویزنتال فرستاده میشد، میپرداخت. بر اساس این اسناد، بیش از نود هزار نیروی نازی در کشتار یهودیان دست داشتند؛ که باید محاکمه میشدند. تلاش ویزنتال با همکاری دولتهای اسرائیل، اتریش، آلمانغربی و ایالاتمتحده آمریکا همراه بود و او موفق شد تا 1100 نفر از افراد متهم در قضیه هولوکاست را دستگیر و مورد محاکمه قرار دهد.
مرکز اسناد یهود در وین، روزبهروز گسترش مییافت و به این ترتیب ویزنتال به این نتیجه رسید تا محل کار خود را تغییر دهد. بر این اساس، ویزنتال به ایالاتمتحده سفر کرد و در سال 1977 مرکز «سایمون ویزنتال» را در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفرنیا تأسیس کرد. پیش از ورود به مبحث شناختشناسی مرکز سایمون ویزنتال، ضروریست که قرائتهای وی از زندگی و نبرد با نازیها را از زبان منتقدانش مورد بازخوانی قرار دهیم؛ چه اینکه بهنظر میرسد منتقدان سایمون ویزنتال، همه آنچه را که وی در مورد زندگی و افتخاراتش عنوان میکند را دروغی بیش نمیدانند و بر این اساس، بهصورت کامل معتقدند که مرکز سایمون ویزنتال بر اساس اکاذیب بنا نهاده شده است.
روایتهای متعارض سایمون ویزنتال، از زندگی در دوران جنگجهانی
بهجز مبهم بودن تحصیل در رشته مهندسی در دانشگاه - که کمتر کسی آن را بهعلت عدم ارتباط ماهوی با فعالیتهای ویزنتال مورد نقد و بررسی قرار داده است – بهنظر میرسد فعالیتهای سایمون در زمان جنگجهانی، عمیقاً نامشخص و مبهم بوده؛ چه اینکه، شخص ویزنتال، در هر سهمورد روایتی که از زمان حضور خود در جنگها بیان کرده، بهشدت متناقض صحبت کرده است. اولین روایت مربوط است به شهادت سایمون ویزنتال در مقابل دادگاه نورنبرگ که برای بررسی جنایتهای جنگی در ماه می 1948 میلادی تشکیل شده بود. دومین روایت، عبارت است از آنچه که خود وی در سال 1949 تحویل کمیساریای پناهندگان سازمانمللمتحد داده و سومین روایت نیز مربوط به سال 1967 است؛ یعنی زمانی که او خاطراتش را تحتعنوان کتاب «قاتلان در بین ما هستند» منتشر کرد.
در روایت اول، سایمون ویزنتال خود را در بازه زمانی 1939 تا 1941 بهعنوان یک کارمند کارخانه در اودسای تحت حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی معرفی میکند؛ اما در اظهارات ویزنتال در روایت دوم، او در آن سالها به کار معماری در بندر اودسا مشغول بوده است. ویزنتال ادعا میکند که در سالهای 1943 و 1944 به گروههای جنگی پارتیزانی منتسب به کمونیستهای طرفدار اتحاد جماهیر پیوسته و علیه آلمانیها وارد فعالیت شده است. بر حسب تقریرات ویزنتال، وی در فوریه 1944 بالأخره توسط نازیها دستگیر شد و به زندان افتاد. اکثر منابع این دوران بر این اعتقادند که آلمانیها در این زمان بههیچ عنوان یهودیها را اسیر نمیکردند؛ بلکه آنها را میکشتند. با این حال، قرائت این بخش از زندگی ویزنتال نیز متناقض است. او در سال 1967 به این نکته که عضو گروهی پارتیزانی بوده است، هیچ اشارهای نکرده و بلکه اعلام کرده است که هنگامی که در خانه یکی از دوستانش پنهان شده بود، بازداشت شده و به اردوگاه کار اجباری فرستاده شده است.
بر اساس زندگینامه ویزنتال، در سالهای 1948 و 1967، سایمون پس از دستگیری توسط آلمانیها و رسیدن به اردوگاه کار اجباری با زدن شاهرگ دست خود، قصد خودکشی داشته است؛ اما پزشکان آلمانی جان وی را نجات میدهند و او تا سال 1945 که توسط ارتش آمریکا آزاد میشود، در اردوگاه کار اجباری در اتریش مشغول بهفعالیت بوده است. پس از جنگجهانی، وی در دفتر سازمان راهبرد CIA و سپس در بخش ضدجاسوسی ارتش آمریکا موسوم به CIC مشغول بهفعالیت شده و همچنین در دورهای از زندگی خود، نائبرئیس کمیته مرکزی یهودیان در منطقه تحت کنترل آمریکا در اتریش بوده است. حال، جای این سؤال باقیست که آیا ویزنتال فقط بهدنبال قهرمان نشان دادن خود است، یا قصد آن را داشته که گذشته خود را بهعنوان یک چریک کمونیست پنهان سازد؟!
برونو کرایسکی، صدر اعظم اتریش (1970-1983) - که خود دارای اصالتی یهودی و سالها رهبر حزب سوسیالیت اتریش بود - هر دوی این گزارهها را رد کرده و ویزنتال را متهم میکند که بهصورت داوطلبانه برای دشمنان خود کار میکرده است. بر این اساس، کرایسکی در سال 1975 در مصاحبهای با خبرنگاران خارجی بر این اعتقاد بود که ویزنتال با روشی مافیایی، خود را شکارچی نازیها جای زده؛ درحالیکه او عامل آلمان نازی بوده است. کرایسکی در این مصاحبه گفته است که «من بر اساس گزارشهای محرمانه نکاتی را در مورد آقای ویزنتال میدانم، که بسیار بد و زننده است. متأسفانه باید گفت که ویزنتال با گشتاپو رابطه داشته است. من توسط گشتاپو زندانی شده و مورد بازجویی قرار گرفتهام؛ اما رابطه او با گشتاپو این چنین نبوده است. من معتقدم نیستم که او بهصورت رسمی توسط گشتاپو استخدام شده است. اما مدارک واضحی وجود دارد که نشان میدهد سرویسهای دیگر نازی با ویزنتال ارتباطات محکمی برقرار ساختهاند. او عامل آلمانیها در بین ما بوده و بهراحتی در آن زمان مشغول گذران زندگیاش بوده است.»
روایتهای دروغین ویزنتال از یهودستیزی در دوران جنگجهانی
خوانشهای ویزنتال از وقایع جنگجهانی و اصرار منتقدان به دروغگو بودن وی، تنها بهفعالیتهای وی در دوران جنگ محدود نمیشود؛ بلکه تاریخنگاران و سیاستمداران بسیاری معتقدند که یکی از جالبترین نکاتی که پیرامون شخصیت سایمون ویزنتال مشهود بود، آن است که چندین مورد از عجیبترین داستانهای نسلکشی یهودیان جهان توسط رژیم هیتلر، ساخته و پرداخته ذهن او هستند. این دسته از افراد، ویزنتال را مخترع یکی از عجیبترین و کثیفترین دروغهای تاریخ جنگجهانی میدانند. بر این اساس، صابون انسانی یا چیزی که باعنوان ساخت صابون از چربی بدن یهودیان در جهان معروف شده است، اولینبار توسط ویزنتال مطرح شده است.
بر این اساس، ویزنتال در سال 1946 در نشریه «راه جدید» اتریش مدعی شد که از سال 1942 و تحت حکومت لهستان، بدن بیش از نهصدهزار یهودی برای تولید چربی جهت ساخت صابون مورد استفاده آلمان نازی قرار گرفت. او نوشت «پس از 1942، مردم کشور میدانستند که کلمه RIF حک شده بر صابونها چه معنی دارد؛ اما جهانیان باور نمیکردند که هر قطعه از این صابونها، آنها را از داشتن یک فروید یا انیشتین دیگر محروم کرده است.» ویزنتال همچنین در سال 1946 داستان عجیب دیگری از خود اختراع کرد که هیچگاه به اثبات نرسید. بر اساس گفتههای وی، در منطقه بلزک لهستان یعنی جایی که اولین اردوگاه کار اجباری نازیها تأسیس شد - و حالا موزه پیشرفته هولوکاست در آن قامت علم کرده است - کارخانه صابونسازی از بدن یهودیان مشغول فعالیت بوده و همزمان نازیها با اعدامهای دستهجمعی در جایی که آن را «حمام» مینامیدند، با وصل کردن پنجهزار ولت برق و جاری کردن آب از دوشها، در هر نوبت پانصد یهودی را میسوزاندند.
روایتهای دروغین ویزنتال از دوران شکار نازیها
بزرگترین دستآورد سایمون ویزنتال - در دورانی که خود را ملقب به شکارچی نازیها کرده بود - دستگیری آدولف آیشمن میدانند. آیشمن بهرهبری اس.اسهای نازیست برای دستگیری یهودیان معروف بوده است. وی در ماه می 1960 توسط عوامل اسرائیل در آرژانتین ربوده و پس از محاکمه در تلآویو بهدار آویخته شد. با این حال، در این مورد نیز جالب است که «ایسر هارل» (رئیس سابق موساد و شینبت) سرتیم عملیاتی دستگیری آیشمن اعلام کرده است که ویزنتال مطلقاً ارتباطی با دستگیری آیشمن نداشته است. هارل بعدها در مصاحبهای، سخنان و مکتوباتی که ویزنتال در آن نقش برجسته خود را در دستگیری آیشمن ذکر میکرد را به کلی ساختگی عنوان کرد و گفت:«ویزنتال تنها دوبار توانسته بود آیشمن را در ژاپن و عربستانسعودی ببیند و البته اطلاعات او در زمینه دستگیری آیشمن در بسیاری از موارد گمراهکننده و دارای ارزش در پرت کردن حواس مأمورین اسراییلی بود.»
مورد دیگری که بهشدت دستآوردهای ویزنتال را زیر سؤال میبرد، به قضیه «فرانک والوس» مشهور است. والوس لهستانیالأصل، در دهه 1940 به آمریکا مهاجرت کرد و تا سال 1972 یعنی سن بازنشستگیاش در شیکاگو زندگی کرد. با این حال، ویزنتال با اقامه دعوی علیه وی، او را عضو ارتش آلمان و قاتل بسیاری از لهستانیها در زمان جنگ معرفی کرد. وزارت دادگستری ایالاتمتحده بهدرخواست پلیس اسرائیل، والوس را دستگیر کرد و مورد محاکمه قرار داد؛ اما شواهد نشان میداد که والوس در زمان جنگ در ایالاتمتحده بوده و نه لهستان. شاهدان ماجرا نیز ویژگیهایی از والوس نقل میکردند که عملاً با او متباین بود. والوس، در نهایت تبرئه شد و از ایالاتمتحده 34 هزار دلار غرامت دریافت کرد. اما نکته مهم آن بود که حالا یک دادگاه رسماً ادعاهای ویزنتال را رد میکرد و ایالاتمتحده نیز عنوان میکرد که دیگر حاضر نیست رسماً به شکایت شکارچی نازیها گوش فرا دهد.
ویزنتال در ادامه تلاشهای ناکامش، حتی پای «ژوزف منگله»، افسر نازی - معروف به فرشته مرگ - و دکتر اردوگاه آشویتس را بهمیان کشید و بارها مدعی شد که رد او را در پرو، شیلی، اسپانیا و یونان زده است. اما هر بار منگله غیب شده. ویزنتال در ادامه داستانسراییهایش در سال 1985 حتی مدعی شد که منگله را در پاراگوئه پیدا کرده است؛ اما نکته جالب این بود که تنها چند ماه بعد مشخص شد که منگله در سال 1979 بهصورت ناشناس در برزیل درگذشته است. «بنیامین وارون» سفیر اسرائیل در پاراگوئه در سال 1983 در نشستی با خانوادههای یهودی اعلام کرده بود که حرفهای ویزنتال را جدی نگیرند؛ چرا که منگله برای او تنها یک راه عالی برای دریافت کمکهای مالی جهت پیشبرد و توسعه مؤسسهاش تلقی میشود. «الی روزنبام» افسر ایالاتمتحده در دفتر پیگیری امور نازیها و محقق کنگره جهانی یهود نیز در کتاب خود باعنوان «خیانت» که در سال 1993 چاپ شد، ویزنتال را یک دروغگو نامید و گفت:«بهدقت به پرونده منگله نگاه کنید. ویزنتال نام همه کشورهای آمریکای لاتین را برده است؛ به جز یک کشور و آن هم برزیل.»
مرکز سایمون ویزنتال
مرکز سایمون ویزنتال در لسآنجلس - که این روزها گسترش فراوانی یافته است -، هدف خود را از ادامه فعالیتها - آن هم درست در زمانی که دیگر هیچ نازیای باقی نمانده تا شکار شود - را اینگونه بیان کرده است:«مرکز سایمون ویزنتال، یک سازمان یهودی مدافع حقوقبشر است که در راستای مبارزه با احساسات یهودستیزانه، نفرت و تروریسم، ترویج حقوق و کرامتانسانی فعالیت کرده و با حمایت از اسرائیل، از امنیت یهودیان جهان دفاع میکند. این مرکز در تلاش است تا آموزههای وقایع تاریخی مانند هولوکاست را به نسلهای بعد انتقال دهد. دفتر مرکزی این سازمان صهیونیستی در لسآنجلس قرار داشته و سایر دفاتر متعدد آن در نیویورک، تورنتو، میامی، شیکاگو، پاریس، بوینوسآیرس و بیتالمقدس دائر شده است.»
حسب این ادعا، بنیاد ویزنتال فعالیتهای خود را در چهار زمینه کلی گرامیداشت یاد و خاطره کشتهشدگان هولوکاست، رشد و پرورش روحیه تساهل و تسامح و ایجاد تعامل متقابل بین گروهها و اقلیتها، ارائه آموزش لازم پیرامون مسائل اجتماعی و مقابله با نژادپرستی، بیگانهگریزی و نسلکشی، پیگیری میکند و صهیونیستهای بسیاری در آمریکا، عضو رسمی سایمون ویزنتال هستند. این سازمان در اینباره مینویسد «در حدود چهارصدهزار خانواده تحت پوشش ما قرار دارد. از اینرو، ما یک سازمان غیردولتی مهم هستیم و توانستهایم اعتبار خود را در مقابل نهادهایی مانند سازمانمللمتحد، یونسکو، سازمانامنیت و همکاری اروپا، سازمان کشورهای آمریکایی، پارلمان آمریکای لاتین و شورای اروپا به اثبات برسانیم.»
برای پیگیری این برنامهها، سایمون ویزنتال فعالیتهای گستردهای نظیر تعقیب جنایتکاران نازی، تأسیس موزه، ارائه کمکهای خیریه، احداث کتابخانه و تهیه فیلم را به مرحله اجرا درمیآورد. رایزنیهای این سازمان با شخصیتها و نهادهای تأثیرگذار در آمریکا و همچنین لابیهای مختلف آن در سطح جهان، در زمره فعالیتهای پراکنده این سازمان محسوب میشوند. برای نمونه، از سال 2004 ویزنتال تلاش کرده تا ضمن رایزنی با شخصیتهای مختلف سیاسی در کشورهای مختلف جهان، این هدف را محقق سازد که «انجام هرگونه عملیات انتحاری در زمره جنایت علیه بشریت محسوب میشود». سایمون ویزنتال، ضمناً همراستا با سایر سازمانهای مهم یهودی آمریکا، مانند «بنای بریث»، کمیته توزیع مشترک یهودیان آمریکا و کنفرانس سران مهمترین سازمانهای یهودی آمریکا، در رایزنیهای مختلف برای تحقق سازش فلسطینیان با اسرائیل، همکاری میکند.
مراکز تحتنظر بنیاد سایمون ویزنتال
موزه لسآنجلس
بخش آموزشی مرکز سایمون ویزنتال که در سال 1993 در لسآنجلس تأسیس شد، امروزه نام موزه بردباری را بر خود نهاده است و بنابر گفتههای این مرکز در راستای مقابله با تعصب و نژادپرستی فعالیت میکند. این موزه، سالانه 350 هزار نفر بازدیدکننده دارد؛ که از این میان،150 هزار نفر آن را دانشآموزان تشکیل میدهند. کارویژه موزه لسآنجلس، آموزش گامبهگام سعهصدر و بردباری علیه نژادپرستی عنوان شده و بهبیان دیگر، این موزه در پی آموزش نقش تعصب و نژادپرستی در شکلگیری و ادامه روند هولوکاست در دو شکل تاریخی و معاصر است.
موزه بردباری؛ بیتالمقدس
مسائل مهم و روز جهان، از دیدگاه مردم یهود مثل یهودستیزی جهانی، افراطگرایی، تقویت اتحاد و احترام میان یهودیان و... وظیفه اصلی موزه بردباری شعبه بیتالمقدس است. بر این اساس، موزه بیتالمقدس بنیاد سایمون ویزنتال، در پی آن است تا به شهروندان سرزمینهای اشغالی بیاموزد که اصلیترین تهدید موجودیت رژیم صهیونیستی، یک قدرت خارجی نیست؛ بلکه شکاف داخلی است و بنابراین وحدت یهودی یک شعار صرف نیست، بلکه رمز بقا و پایداری ملت یهود در قرن 21 است. موزه بیتالمقدس، در ابعاد سه هکتاری خود دارای دو سالن موزه مجزا؛ یکی برای بزرگسالان و یکی برای کودکان، یک مرکز کنفرانس بینالمللی و یک تالار بزرگ است. نکته جالب اینجاست که بنای موزه بیتالمقدس بنیاد سایمون ویزنتال بر روی قبرستان مسلمانان قرار دارد.
موزه بردباری؛ نیویورک
موزه نیویورک که در قلب منطقه منهتن بنا شده، همچون سایر موزههای بنیاد سایمون ویزنتال با هدف جلب توجه مردم به واقعه هولوکاست و مظلومیت تاریخی یهود ساخته شده است. در این موزه نیز نمایشگاهها، فیلمها و کارگاههای آموزشی مبارزه با یهودستیزی جریان دارد و علاوهبر اینها، موزه نیویورک دارای یک مرکز چندرسانهای حرفهای نیز هست.
مرکز تبادل دانشگاهی
بنیاد سایمون ویزنتال، همچنین دارای یک مرکز تبادل علمی دانشجویی بدین معناست که با ارتباط گرفتن با دانشجویان، کارمندان و اساتید دانشگاهی به آنها در آگاهی بخشی در موضوعات یهودستیزی، تروریسم، نژادپرستی و حقوقبشر کمک میکند. این مرکز با وجود پشتوانه قوی دولت اسرائیل، در تمامی دانشگاههای ایالاتمتحده دارای پایگاه است و در حال تثبیت خود بهعنوان یک مرکز چند ملیتی فعالان حقوقبشری طرفداران قوم یهود است.
مرکز دیجیتالی ضدتروریسم
مرکز دیجیتالی ضدتروریسم بنیاد سایمون ویزنتال، چیزی شبیه بهیک دانشگاه مجازیست. این مرکز با تمرکز بر دهها هزار وبسایت در سراسر جهان، بهشناسایی مراکز آموزش اینترنتی فعالیتهای ضد یهود میپردازد و سعی در مسدودسازی آن با تماس و تعامل با عرضهکنندگان سرورهای مرکزی دارد. گزارشهای سالانه مرکز دیجیتالی ضدتروریسم، همواره از خواندنیترین گزارش عملکردهای بنیاد ویزنتال است.
مجله InMotion
بنیاد سایمون ویزنتال، دارای یک نشریه اختصاصی بهنام inmotion نیز هست که برای اعضای این مرکز و همچنین مقامات دولتی و اعضای رسانهها ارسال میشود. این نشریه جزئیات دستورکار عمل اجتماعی گسترده این مرکز و برنامههای آن در سراسر جهان را نمایه میکند.
مرکز ساخت فیلم موریا
بنیاد سایمون ویزنتال دارای مرکز ساخت فیلم و مستند موریا - با هدف به اشتراک گذاشتن تاریخ 3500 ساله یهود - است. این بخش علاوهبر تولید فیلمها و مستندات، در حوزه تئاتر و آموزش آن نیز ورود پیدا کرده است. مرکز فیلم موریا تاکنون یازده فیلم ساخته است که از این تعداد، دو فیلم «راه طولانی تا خانه» (1997) و نسلکشی (1981) جایزه اسکار بهترین مستندهای جهانی را دریافت کردهاند. بازیگران مشهور هالیوودی مثل الیزابت تیلور، اورسن ولز، بن کینگزلی، مایکل داگلاس، داستین هافمن، نیکول کیدمن، مورگان فریمن، کریستوف والتز، آن بنکرافت و ساندرا بولاک، معمولاً شخصیتهای اصلی این مستندات و فیلمها را به خود اختصاص دادهاند. علاوهبر مرکز فیلم موریا، قسمت اعظم آنچه که از سایمون ویزنتال در جهان امروز چهرهای کرامتمند و حساس به حقوقبشر ساخته است را میتوان به تلاشهای مستقیم هالیوود مرتبط دانست. بیجهت نیست که در طی سهدهه گذشته، بیش از ده فیلم با محوریت شخصیت ویزنتال ساخته شده است.
منابع
M. Weber, "'Nazi Hunter' Caught Lying," The Spotlight (Washington, DC), Oct. 26, 1981
M. Weber and K. Stimely, "The Sleight-of-Hand of Simon Wiesenthal," The Journal of Historical Review, Spring 1984
Mark Weber, "Jewish Soap," The Journal of Historical Review, Summer 1991
Charles Ashman and Robert J. Wagman, The Nazi Hunters (New York: Pharos Books, 1988), p. 286; A. Popkin, "Nazi-Hunter Simon Wiesenthal: 'Information is Our Best Defense'," Washington Jewish Week, Oct. 29, 1987
J. Schachter, "Wiesenthal had no role in Eichmann capture," The Jerusalem Post, May 18, 1991
http://www.thejc.com/comment/columnists/it-right-expose-wiesenthal
http://www.dailymail.co.uk/news/article-1310725/Why-I-believe-king-Nazi-hunters-Simon-Wiesenthal-fraud.html#ixzz4KJlImci8
http://www.wiesenthal.com/site/pp.asp?c=lsKWLbPJLnF&b=4441293
http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/biography/Wiesenthal.html
بر اساس آنچه که مرکز سایمون ویزنتال در مورد زندگی وی نوشته است، دستگیری آیشمن بر اساس اطلاعات ویزنتال سبب شد تا او دوباره امید خود را برای بازگشایی مرکز اسناد یهودی بهدست آورد و اینبا،ر شهر وین بود که مرکز جمعآوری اسناد یهود علیه نازیها را میزبانی میکرد. این مرکز بر خلاف مرکز بعدی ویزنتال که تأسیس شد، تنها از چهار اتاق تشکیل میشد و به بررسی اسنادی که برای ویزنتال فرستاده میشد، میپرداخت. بر اساس این اسناد، بیش از نود هزار نیروی نازی در کشتار یهودیان دست داشتند؛ که باید محاکمه میشدند. تلاش ویزنتال با همکاری دولتهای اسرائیل، اتریش، آلمانغربی و ایالاتمتحده آمریکا همراه بود و او موفق شد تا 1100 نفر از افراد متهم در قضیه هولوکاست را دستگیر و مورد محاکمه قرار دهد.
مرکز اسناد یهود در وین، روزبهروز گسترش مییافت و به این ترتیب ویزنتال به این نتیجه رسید تا محل کار خود را تغییر دهد. بر این اساس، ویزنتال به ایالاتمتحده سفر کرد و در سال 1977 مرکز «سایمون ویزنتال» را در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفرنیا تأسیس کرد. پیش از ورود به مبحث شناختشناسی مرکز سایمون ویزنتال، ضروریست که قرائتهای وی از زندگی و نبرد با نازیها را از زبان منتقدانش مورد بازخوانی قرار دهیم؛ چه اینکه بهنظر میرسد منتقدان سایمون ویزنتال، همه آنچه را که وی در مورد زندگی و افتخاراتش عنوان میکند را دروغی بیش نمیدانند و بر این اساس، بهصورت کامل معتقدند که مرکز سایمون ویزنتال بر اساس اکاذیب بنا نهاده شده است.
روایتهای متعارض سایمون ویزنتال، از زندگی در دوران جنگجهانی
بهجز مبهم بودن تحصیل در رشته مهندسی در دانشگاه - که کمتر کسی آن را بهعلت عدم ارتباط ماهوی با فعالیتهای ویزنتال مورد نقد و بررسی قرار داده است – بهنظر میرسد فعالیتهای سایمون در زمان جنگجهانی، عمیقاً نامشخص و مبهم بوده؛ چه اینکه، شخص ویزنتال، در هر سهمورد روایتی که از زمان حضور خود در جنگها بیان کرده، بهشدت متناقض صحبت کرده است. اولین روایت مربوط است به شهادت سایمون ویزنتال در مقابل دادگاه نورنبرگ که برای بررسی جنایتهای جنگی در ماه می 1948 میلادی تشکیل شده بود. دومین روایت، عبارت است از آنچه که خود وی در سال 1949 تحویل کمیساریای پناهندگان سازمانمللمتحد داده و سومین روایت نیز مربوط به سال 1967 است؛ یعنی زمانی که او خاطراتش را تحتعنوان کتاب «قاتلان در بین ما هستند» منتشر کرد.
بر اساس زندگینامه ویزنتال، در سالهای 1948 و 1967، سایمون پس از دستگیری توسط آلمانیها و رسیدن به اردوگاه کار اجباری با زدن شاهرگ دست خود، قصد خودکشی داشته است؛ اما پزشکان آلمانی جان وی را نجات میدهند و او تا سال 1945 که توسط ارتش آمریکا آزاد میشود، در اردوگاه کار اجباری در اتریش مشغول بهفعالیت بوده است. پس از جنگجهانی، وی در دفتر سازمان راهبرد CIA و سپس در بخش ضدجاسوسی ارتش آمریکا موسوم به CIC مشغول بهفعالیت شده و همچنین در دورهای از زندگی خود، نائبرئیس کمیته مرکزی یهودیان در منطقه تحت کنترل آمریکا در اتریش بوده است. حال، جای این سؤال باقیست که آیا ویزنتال فقط بهدنبال قهرمان نشان دادن خود است، یا قصد آن را داشته که گذشته خود را بهعنوان یک چریک کمونیست پنهان سازد؟!
برونو کرایسکی، صدر اعظم اتریش (1970-1983) - که خود دارای اصالتی یهودی و سالها رهبر حزب سوسیالیت اتریش بود - هر دوی این گزارهها را رد کرده و ویزنتال را متهم میکند که بهصورت داوطلبانه برای دشمنان خود کار میکرده است. بر این اساس، کرایسکی در سال 1975 در مصاحبهای با خبرنگاران خارجی بر این اعتقاد بود که ویزنتال با روشی مافیایی، خود را شکارچی نازیها جای زده؛ درحالیکه او عامل آلمان نازی بوده است. کرایسکی در این مصاحبه گفته است که «من بر اساس گزارشهای محرمانه نکاتی را در مورد آقای ویزنتال میدانم، که بسیار بد و زننده است. متأسفانه باید گفت که ویزنتال با گشتاپو رابطه داشته است. من توسط گشتاپو زندانی شده و مورد بازجویی قرار گرفتهام؛ اما رابطه او با گشتاپو این چنین نبوده است. من معتقدم نیستم که او بهصورت رسمی توسط گشتاپو استخدام شده است. اما مدارک واضحی وجود دارد که نشان میدهد سرویسهای دیگر نازی با ویزنتال ارتباطات محکمی برقرار ساختهاند. او عامل آلمانیها در بین ما بوده و بهراحتی در آن زمان مشغول گذران زندگیاش بوده است.»
روایتهای دروغین ویزنتال از یهودستیزی در دوران جنگجهانی
خوانشهای ویزنتال از وقایع جنگجهانی و اصرار منتقدان به دروغگو بودن وی، تنها بهفعالیتهای وی در دوران جنگ محدود نمیشود؛ بلکه تاریخنگاران و سیاستمداران بسیاری معتقدند که یکی از جالبترین نکاتی که پیرامون شخصیت سایمون ویزنتال مشهود بود، آن است که چندین مورد از عجیبترین داستانهای نسلکشی یهودیان جهان توسط رژیم هیتلر، ساخته و پرداخته ذهن او هستند. این دسته از افراد، ویزنتال را مخترع یکی از عجیبترین و کثیفترین دروغهای تاریخ جنگجهانی میدانند. بر این اساس، صابون انسانی یا چیزی که باعنوان ساخت صابون از چربی بدن یهودیان در جهان معروف شده است، اولینبار توسط ویزنتال مطرح شده است.
بر این اساس، ویزنتال در سال 1946 در نشریه «راه جدید» اتریش مدعی شد که از سال 1942 و تحت حکومت لهستان، بدن بیش از نهصدهزار یهودی برای تولید چربی جهت ساخت صابون مورد استفاده آلمان نازی قرار گرفت. او نوشت «پس از 1942، مردم کشور میدانستند که کلمه RIF حک شده بر صابونها چه معنی دارد؛ اما جهانیان باور نمیکردند که هر قطعه از این صابونها، آنها را از داشتن یک فروید یا انیشتین دیگر محروم کرده است.» ویزنتال همچنین در سال 1946 داستان عجیب دیگری از خود اختراع کرد که هیچگاه به اثبات نرسید. بر اساس گفتههای وی، در منطقه بلزک لهستان یعنی جایی که اولین اردوگاه کار اجباری نازیها تأسیس شد - و حالا موزه پیشرفته هولوکاست در آن قامت علم کرده است - کارخانه صابونسازی از بدن یهودیان مشغول فعالیت بوده و همزمان نازیها با اعدامهای دستهجمعی در جایی که آن را «حمام» مینامیدند، با وصل کردن پنجهزار ولت برق و جاری کردن آب از دوشها، در هر نوبت پانصد یهودی را میسوزاندند.
روایتهای دروغین ویزنتال از دوران شکار نازیها
بزرگترین دستآورد سایمون ویزنتال - در دورانی که خود را ملقب به شکارچی نازیها کرده بود - دستگیری آدولف آیشمن میدانند. آیشمن بهرهبری اس.اسهای نازیست برای دستگیری یهودیان معروف بوده است. وی در ماه می 1960 توسط عوامل اسرائیل در آرژانتین ربوده و پس از محاکمه در تلآویو بهدار آویخته شد. با این حال، در این مورد نیز جالب است که «ایسر هارل» (رئیس سابق موساد و شینبت) سرتیم عملیاتی دستگیری آیشمن اعلام کرده است که ویزنتال مطلقاً ارتباطی با دستگیری آیشمن نداشته است. هارل بعدها در مصاحبهای، سخنان و مکتوباتی که ویزنتال در آن نقش برجسته خود را در دستگیری آیشمن ذکر میکرد را به کلی ساختگی عنوان کرد و گفت:«ویزنتال تنها دوبار توانسته بود آیشمن را در ژاپن و عربستانسعودی ببیند و البته اطلاعات او در زمینه دستگیری آیشمن در بسیاری از موارد گمراهکننده و دارای ارزش در پرت کردن حواس مأمورین اسراییلی بود.»
مورد دیگری که بهشدت دستآوردهای ویزنتال را زیر سؤال میبرد، به قضیه «فرانک والوس» مشهور است. والوس لهستانیالأصل، در دهه 1940 به آمریکا مهاجرت کرد و تا سال 1972 یعنی سن بازنشستگیاش در شیکاگو زندگی کرد. با این حال، ویزنتال با اقامه دعوی علیه وی، او را عضو ارتش آلمان و قاتل بسیاری از لهستانیها در زمان جنگ معرفی کرد. وزارت دادگستری ایالاتمتحده بهدرخواست پلیس اسرائیل، والوس را دستگیر کرد و مورد محاکمه قرار داد؛ اما شواهد نشان میداد که والوس در زمان جنگ در ایالاتمتحده بوده و نه لهستان. شاهدان ماجرا نیز ویژگیهایی از والوس نقل میکردند که عملاً با او متباین بود. والوس، در نهایت تبرئه شد و از ایالاتمتحده 34 هزار دلار غرامت دریافت کرد. اما نکته مهم آن بود که حالا یک دادگاه رسماً ادعاهای ویزنتال را رد میکرد و ایالاتمتحده نیز عنوان میکرد که دیگر حاضر نیست رسماً به شکایت شکارچی نازیها گوش فرا دهد.
ویزنتال در ادامه تلاشهای ناکامش، حتی پای «ژوزف منگله»، افسر نازی - معروف به فرشته مرگ - و دکتر اردوگاه آشویتس را بهمیان کشید و بارها مدعی شد که رد او را در پرو، شیلی، اسپانیا و یونان زده است. اما هر بار منگله غیب شده. ویزنتال در ادامه داستانسراییهایش در سال 1985 حتی مدعی شد که منگله را در پاراگوئه پیدا کرده است؛ اما نکته جالب این بود که تنها چند ماه بعد مشخص شد که منگله در سال 1979 بهصورت ناشناس در برزیل درگذشته است. «بنیامین وارون» سفیر اسرائیل در پاراگوئه در سال 1983 در نشستی با خانوادههای یهودی اعلام کرده بود که حرفهای ویزنتال را جدی نگیرند؛ چرا که منگله برای او تنها یک راه عالی برای دریافت کمکهای مالی جهت پیشبرد و توسعه مؤسسهاش تلقی میشود. «الی روزنبام» افسر ایالاتمتحده در دفتر پیگیری امور نازیها و محقق کنگره جهانی یهود نیز در کتاب خود باعنوان «خیانت» که در سال 1993 چاپ شد، ویزنتال را یک دروغگو نامید و گفت:«بهدقت به پرونده منگله نگاه کنید. ویزنتال نام همه کشورهای آمریکای لاتین را برده است؛ به جز یک کشور و آن هم برزیل.»
مرکز سایمون ویزنتال
مرکز سایمون ویزنتال در لسآنجلس - که این روزها گسترش فراوانی یافته است -، هدف خود را از ادامه فعالیتها - آن هم درست در زمانی که دیگر هیچ نازیای باقی نمانده تا شکار شود - را اینگونه بیان کرده است:«مرکز سایمون ویزنتال، یک سازمان یهودی مدافع حقوقبشر است که در راستای مبارزه با احساسات یهودستیزانه، نفرت و تروریسم، ترویج حقوق و کرامتانسانی فعالیت کرده و با حمایت از اسرائیل، از امنیت یهودیان جهان دفاع میکند. این مرکز در تلاش است تا آموزههای وقایع تاریخی مانند هولوکاست را به نسلهای بعد انتقال دهد. دفتر مرکزی این سازمان صهیونیستی در لسآنجلس قرار داشته و سایر دفاتر متعدد آن در نیویورک، تورنتو، میامی، شیکاگو، پاریس، بوینوسآیرس و بیتالمقدس دائر شده است.»
حسب این ادعا، بنیاد ویزنتال فعالیتهای خود را در چهار زمینه کلی گرامیداشت یاد و خاطره کشتهشدگان هولوکاست، رشد و پرورش روحیه تساهل و تسامح و ایجاد تعامل متقابل بین گروهها و اقلیتها، ارائه آموزش لازم پیرامون مسائل اجتماعی و مقابله با نژادپرستی، بیگانهگریزی و نسلکشی، پیگیری میکند و صهیونیستهای بسیاری در آمریکا، عضو رسمی سایمون ویزنتال هستند. این سازمان در اینباره مینویسد «در حدود چهارصدهزار خانواده تحت پوشش ما قرار دارد. از اینرو، ما یک سازمان غیردولتی مهم هستیم و توانستهایم اعتبار خود را در مقابل نهادهایی مانند سازمانمللمتحد، یونسکو، سازمانامنیت و همکاری اروپا، سازمان کشورهای آمریکایی، پارلمان آمریکای لاتین و شورای اروپا به اثبات برسانیم.»
برای پیگیری این برنامهها، سایمون ویزنتال فعالیتهای گستردهای نظیر تعقیب جنایتکاران نازی، تأسیس موزه، ارائه کمکهای خیریه، احداث کتابخانه و تهیه فیلم را به مرحله اجرا درمیآورد. رایزنیهای این سازمان با شخصیتها و نهادهای تأثیرگذار در آمریکا و همچنین لابیهای مختلف آن در سطح جهان، در زمره فعالیتهای پراکنده این سازمان محسوب میشوند. برای نمونه، از سال 2004 ویزنتال تلاش کرده تا ضمن رایزنی با شخصیتهای مختلف سیاسی در کشورهای مختلف جهان، این هدف را محقق سازد که «انجام هرگونه عملیات انتحاری در زمره جنایت علیه بشریت محسوب میشود». سایمون ویزنتال، ضمناً همراستا با سایر سازمانهای مهم یهودی آمریکا، مانند «بنای بریث»، کمیته توزیع مشترک یهودیان آمریکا و کنفرانس سران مهمترین سازمانهای یهودی آمریکا، در رایزنیهای مختلف برای تحقق سازش فلسطینیان با اسرائیل، همکاری میکند.
مراکز تحتنظر بنیاد سایمون ویزنتال
موزه لسآنجلس
بخش آموزشی مرکز سایمون ویزنتال که در سال 1993 در لسآنجلس تأسیس شد، امروزه نام موزه بردباری را بر خود نهاده است و بنابر گفتههای این مرکز در راستای مقابله با تعصب و نژادپرستی فعالیت میکند. این موزه، سالانه 350 هزار نفر بازدیدکننده دارد؛ که از این میان،150 هزار نفر آن را دانشآموزان تشکیل میدهند. کارویژه موزه لسآنجلس، آموزش گامبهگام سعهصدر و بردباری علیه نژادپرستی عنوان شده و بهبیان دیگر، این موزه در پی آموزش نقش تعصب و نژادپرستی در شکلگیری و ادامه روند هولوکاست در دو شکل تاریخی و معاصر است.
موزه بردباری؛ بیتالمقدس
مسائل مهم و روز جهان، از دیدگاه مردم یهود مثل یهودستیزی جهانی، افراطگرایی، تقویت اتحاد و احترام میان یهودیان و... وظیفه اصلی موزه بردباری شعبه بیتالمقدس است. بر این اساس، موزه بیتالمقدس بنیاد سایمون ویزنتال، در پی آن است تا به شهروندان سرزمینهای اشغالی بیاموزد که اصلیترین تهدید موجودیت رژیم صهیونیستی، یک قدرت خارجی نیست؛ بلکه شکاف داخلی است و بنابراین وحدت یهودی یک شعار صرف نیست، بلکه رمز بقا و پایداری ملت یهود در قرن 21 است. موزه بیتالمقدس، در ابعاد سه هکتاری خود دارای دو سالن موزه مجزا؛ یکی برای بزرگسالان و یکی برای کودکان، یک مرکز کنفرانس بینالمللی و یک تالار بزرگ است. نکته جالب اینجاست که بنای موزه بیتالمقدس بنیاد سایمون ویزنتال بر روی قبرستان مسلمانان قرار دارد.
موزه بردباری؛ نیویورک
موزه نیویورک که در قلب منطقه منهتن بنا شده، همچون سایر موزههای بنیاد سایمون ویزنتال با هدف جلب توجه مردم به واقعه هولوکاست و مظلومیت تاریخی یهود ساخته شده است. در این موزه نیز نمایشگاهها، فیلمها و کارگاههای آموزشی مبارزه با یهودستیزی جریان دارد و علاوهبر اینها، موزه نیویورک دارای یک مرکز چندرسانهای حرفهای نیز هست.
مرکز تبادل دانشگاهی
بنیاد سایمون ویزنتال، همچنین دارای یک مرکز تبادل علمی دانشجویی بدین معناست که با ارتباط گرفتن با دانشجویان، کارمندان و اساتید دانشگاهی به آنها در آگاهی بخشی در موضوعات یهودستیزی، تروریسم، نژادپرستی و حقوقبشر کمک میکند. این مرکز با وجود پشتوانه قوی دولت اسرائیل، در تمامی دانشگاههای ایالاتمتحده دارای پایگاه است و در حال تثبیت خود بهعنوان یک مرکز چند ملیتی فعالان حقوقبشری طرفداران قوم یهود است.
مرکز دیجیتالی ضدتروریسم
مرکز دیجیتالی ضدتروریسم بنیاد سایمون ویزنتال، چیزی شبیه بهیک دانشگاه مجازیست. این مرکز با تمرکز بر دهها هزار وبسایت در سراسر جهان، بهشناسایی مراکز آموزش اینترنتی فعالیتهای ضد یهود میپردازد و سعی در مسدودسازی آن با تماس و تعامل با عرضهکنندگان سرورهای مرکزی دارد. گزارشهای سالانه مرکز دیجیتالی ضدتروریسم، همواره از خواندنیترین گزارش عملکردهای بنیاد ویزنتال است.
مجله InMotion
بنیاد سایمون ویزنتال، دارای یک نشریه اختصاصی بهنام inmotion نیز هست که برای اعضای این مرکز و همچنین مقامات دولتی و اعضای رسانهها ارسال میشود. این نشریه جزئیات دستورکار عمل اجتماعی گسترده این مرکز و برنامههای آن در سراسر جهان را نمایه میکند.
مرکز ساخت فیلم موریا
بنیاد سایمون ویزنتال دارای مرکز ساخت فیلم و مستند موریا - با هدف به اشتراک گذاشتن تاریخ 3500 ساله یهود - است. این بخش علاوهبر تولید فیلمها و مستندات، در حوزه تئاتر و آموزش آن نیز ورود پیدا کرده است. مرکز فیلم موریا تاکنون یازده فیلم ساخته است که از این تعداد، دو فیلم «راه طولانی تا خانه» (1997) و نسلکشی (1981) جایزه اسکار بهترین مستندهای جهانی را دریافت کردهاند. بازیگران مشهور هالیوودی مثل الیزابت تیلور، اورسن ولز، بن کینگزلی، مایکل داگلاس، داستین هافمن، نیکول کیدمن، مورگان فریمن، کریستوف والتز، آن بنکرافت و ساندرا بولاک، معمولاً شخصیتهای اصلی این مستندات و فیلمها را به خود اختصاص دادهاند. علاوهبر مرکز فیلم موریا، قسمت اعظم آنچه که از سایمون ویزنتال در جهان امروز چهرهای کرامتمند و حساس به حقوقبشر ساخته است را میتوان به تلاشهای مستقیم هالیوود مرتبط دانست. بیجهت نیست که در طی سهدهه گذشته، بیش از ده فیلم با محوریت شخصیت ویزنتال ساخته شده است.
منابع
M. Weber, "'Nazi Hunter' Caught Lying," The Spotlight (Washington, DC), Oct. 26, 1981
M. Weber and K. Stimely, "The Sleight-of-Hand of Simon Wiesenthal," The Journal of Historical Review, Spring 1984
Mark Weber, "Jewish Soap," The Journal of Historical Review, Summer 1991
Charles Ashman and Robert J. Wagman, The Nazi Hunters (New York: Pharos Books, 1988), p. 286; A. Popkin, "Nazi-Hunter Simon Wiesenthal: 'Information is Our Best Defense'," Washington Jewish Week, Oct. 29, 1987
J. Schachter, "Wiesenthal had no role in Eichmann capture," The Jerusalem Post, May 18, 1991
http://www.thejc.com/comment/columnists/it-right-expose-wiesenthal
http://www.dailymail.co.uk/news/article-1310725/Why-I-believe-king-Nazi-hunters-Simon-Wiesenthal-fraud.html#ixzz4KJlImci8
http://www.wiesenthal.com/site/pp.asp?c=lsKWLbPJLnF&b=4441293
http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/biography/Wiesenthal.html
سایت هادی