به گزارش مشرق، با توجه به راهبردهای جدید ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا، مبتنی بر تقویت متحدان خود از جمله رژیم سعودی و همچنین رژیم صهیونیستی برای ایفای نقش بیشتر آنان در مسیر منافع نظام سلطه، میزان تنشها توسط سعودی در برابر ایران بهشدت افزایش یافته است. رژیم سعودی، با آشکارسازی خصومت و عملکرد مستقیم سیاسی، اقتصادی و امنیتی علیه ج.ا.ایران، رویکرد مواجهه محور را رسماً و علناً در برنامه خود قرار داده است. بر همین اساس و ضمن توجه به ریشههای تاریخی و ژئوپلتیک تنشها میان رژیم سعودی و ایران، مسئله چگونگی ساخت تصمیم سیاست خارجی سعودی بسیار حائز اهمیت میشود.
چه اینکه اتخاذ سیاستهای محافظهکارانه و کمبود اطلاعات لازم از سازوکارهای سیاسی در سعودی باعث گردیده است تا شناختی اندک از محافل تصمیمساز و روندهای سیاست خارجی سعودی در دست باشد. در این گزارش تلاش میشود نهادهای تصمیمساز پژوهشی سعودی فعال در حوزه ایران مورد بررسی قرار گیرد.
ایران بهعنوان موضوع سیاست خارجی سعودی
عربستان سعودی بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در غرب آسیا محسوب میشود که دارای تأثیرگذاریهای قابلتوجهی در عرصه تحولات منطقهای است؛ از این منظر نمیتوان واقعیتهای مربوط به عناصر قدرت و پیامدهای رفتاری آن را نادیده گرفت. عربستان به دلیل وسعت سرزمینی، منابع عظیم نفتی، موقعیت ژئوپلیتیک و جایگاه مذهبی در جهان اسلام و ادعای آن کشور در خصوص رهبری جهان عرب و همچنین پیوندهای راهبردی با نظام سلطه، بهصورت طبیعی بهعنوان رقیب منطقهای عمده برای ایران محسوب میشود.
در واقع همواره تلاش سعودی برای توازن ژئوپلیتیک و رقابت ایدئولوژیک با ایران شیعی، عمدتاً به شکل نیابتی و غیرمستقیم صورت گرفته است که البته به نظر میرسد در سالهای اخیر این رقابت راهبردی با ایران به یک تخاصم راهبردی تبدیل شده است. جایگاه ژئوپلیتیکی ایران و ممانعت ج.ا.ا. از تحقق سیاستهای غربی/سعودی، در افغانستان، عراق، لبنان و فلسطین، اختلاف سنتی و رقابت شدید سعودی را در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی به تقابل و خصومت کامل تبدیل نموده است. بر همین اساس، اکنون ضربه زدن به منافع و امنیت ملی ج.ا.ایران به مهمترین معیار در تصمیمات راهبردی رژیم سعودی تبدیل شده است.
به قدرت رسیدن ملک سلمان، پس از تحولات منطقهای چون روند رو به گسترش ناامنی و افراطگری در منطقه و توافق هستهای ایران و 5+1، ازجمله دگرگونیهایی است که بر نوع عملکرد و محاسبات مقامات سعودی تأثیرگذار بوده است. نگرانی سعودی از برهم خوردن توازن منطقهای به سود جمهوری اسلامی ایران در صورت ایجاد توافق برجام باعث گردید تا ملک سلمان سیاستهای پیشدستانه و تهاجمیتر نسبت به ایران اتخاذ کند و لذا سه ماه پس از به قدرت رسیدن در مارس 2015 و یک ماه پیش از توافق هستهای تهاجم به یمن را آغاز کند.
در کنار تحولات منطقهای و بینالملل مؤثر، تغییرات در سطوح سیاسی و امنیتی و تصمیمگیرندگان این رژیم نیز از عوامل اصلی تغییر سیاستهای سعودی در مقطع اخیر است. شاه سعودی از شاخه قدرتمند سدیری در آل سعود است و با توجه به سابقه امارت شهر ریاض و توسعه و نوسازی آنکه مدیریت وی را نشان میدهد، شخصیتی است که در بخشهای سنتی و مذهبی سعودی دارای نفوذ است و همچنین در مناسبات خانوادگی توانایی اجماع بالایی دارد. بهواقع او تلفیقی از ارزشهای سنتی و دستیابی به نوسازی و مدرنیسم است.
سلمان درواقع از نسل میانی فرزندان ملک عبدالعزیز است که به پلی میان رهبران جوانتر و شاهزادگان فرتوت تبدیل شده است. تیم جدید سیاسی و امنیتی ریاض از جمله محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع و عادل الجبیر وزیر خارجه نقش مهمی اتخاذ سیاست خارجی فعال و تهاجمی این رژیم داشتهاند. بهگونهای که نخبگان سیاسی جدید در پادشاهی سعودی به دنبال خروج از حالت سکون سنتی خود، فعال کردن ظرفیتهای بازیگری عربستان و ابتکار عمل منطقهای را رقابت با ایران هستند.
نخبگان و ساختار تصمیمگیری سعودی
رژیم سیاسی عربستان مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیلهای و با تکیه بر اصول وهابیت است که شخص پادشاه از وفاداری قبایل گوناگون برخوردار بوده است. جایگاه و نقش پادشاه اصلیترین و تعیینکنندهترین کانون قدرت و عنصر مؤثر ساختار قدرت سیاسی کشور است. در حکومت سعودی منبع اصلی قدرت سلطنت و بهویژه شخص پادشاه است و قانون اساسی در این کشور وجود ندارد. بااینحال اما نظام پادشاهی سعودی در عمل یک پادشاهی مطلقه مبتنی بر خواست ملک نیست، بلکه عمدتاً تصمیمگیریهای مهم مبتنی بر اجماع است؛ زیرا ثبات را منوط به حفظ پادشاهی میدانند. قدرت پادشاه توسط قطبهای دیگر خاندان تعدیل میشود.
در عربستان شورایی وجود دارد که افرادش را اعضای خاندان سلطنتی و علما و قبایل تشکیل میدهند. بهواقع هرچند در این کشور قانون اساسی به معنای مدرن امروزی که اختیارات پادشاه مبتنی بر آن تعریف شود وجود ندارد، اما در واقع تفکیک قوا و محدودیتهایی بسیار بر قدرت پادشاه اعمال میشود. نتیجه آنکه سیستم حکومتی عربستان سعودی توانسته است بر خلاف آنچه بسیاری از منتقدان خارجی میپندارند، مشروعیت خود را بر پایههایی مستحکم در داخل بنا نماید. قدرت پادشاه توسط قطبهای قدرت دیگر خارج از خاندان سلطنتی چون دین و مذهب و علمای دینی، عرف و آدابورسوم، فنسالارها، فعالان تجاری و تا حدودی با حصول اجماع میان قبایل اصلی سرزمین عربستان، تنظیم میشود. بسیاری از شاهزادگان سعودی که دارای تحصیلات عالیه هستند، در بخشهای مختلف اجرایی کشور خود متصدی بوده و ائتلافهایی عمده با فنسالارها، بازرگانان برجسته و سایر گروههای قدرتمند کشور تشکیل دادهاند.
در سنت پادشاهی عربستان همیشه مشورت با اعضای ارشد خانواده سلطنتی قبل از هرگونه تصمیمگیری بسیار مهم است. در این ساختار تصمیمگیری مبتنی بر اجماع تمایز آشکاری میان دایره درونی خانواده سلطنتی شامل شاهزادگان ارشد و دایره بیرون شامل علمای دینی، شاهزادگان، برجستگان قبیلهای، بازرگانان و فنسالارها وجود دارد. بهعبارتدیگر اعضای نخبگان راهبردی پادشاهی همگی از خاندان آل سعود هستند چرا که واجب است وفاداری و تعهد اشخاص در راستای تقویت روابط خونی و فامیلی باشد. اما با این حال علمای دینی، فنسالارها و فعالان تجاری نیز در تصمیمگیریها نقش ایفا میکنند. این باعث افزایش نظارت و سیستم کنترل و توازن مراکز قدرت در درون خانواده سلطنتی میشود که نهایتاً به محدود کردن قدرت پادشاه میانجامد.
در واقع یکی از عوامل ثبات رژیم در سعودی همین بهرهگیری از شبکهای از حامیان رژیم سعودی است که در جریان بالا به پائین ساختار سعودی ایجاد گردیده است و شامل؛ قبایل متحد، فعالان اقتصادی برجسته، علمای مذهبی و بسیاری از خانوادههایی که از مزایای آل سعود بهرهمند گردیدهاند میباشد. ازاینرو به نظر میرسد حکومت در عربستان سعودی نوعی نظام سلطنتی مبتنی بر اجماع و وفاق عام میان خاندان حاکم، نهاد مذهب و بسیاری دیگر از اشخاص، خاندانها و گروهای مختلف است و نه حکومتی مطلقه بر مبنای اراده صرف فرد حاکم، زیرا ثبات را منوط به حفظ پادشاهی میدانند.
فرایندهای اخیر جابجایی نسلی در سعودی باعث گردیده است تا یکی از گروههای مهم و ذینفوذ در عربستان سعودی بهعنوان طبقه جدید متخصصان و افراد حرفهای که به دلیل تغییرات اجتماعی ناشی از طرحهای توسعهای رشد کردهاند، در تصمیمسازیها مشارکت داشته باشند. اینان شامل نخبگان شهرنشین و تحصیلکرده غرب هستند که برخاسته از دوطبقه بازرگان و خانوادههای بالای جامعه هستند. این طیف از نخبگان عمدتاً در پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی عربستان به کار گرفته میشوند و ورود آنها به عرصهی سیاست تنها در صورتی امکانپذیر است که التزام عملی به قوانین پادشاهی داشته باشند. این حضور سبب گردیده است تا فرآیندهای حرفهای در سیاستگذاریهای سعودی تقویت شده و اعضای خانواده سلطنتی در تدوین سیاستهای کلیدی تکیه بیشتری بر این مشاوران داشته باشند.
در کنار این طیف متخصص تحصیلکرده غرب، شاهزادگان نسل سوم و جوان نیز آموزشهای سازمانیافتهتری و عمدتاً در غرب دیدهاند. درحالیکه شاهزادگان نسل دوم هرگز در خارج از سعودی تحصیل نکرده و عمدتاً تحصیلات اسلامی داشتهاند، اما نخبگان جدید خاندان آل سعود عمدتاً تربیتیافتگان مدارس و دانشکدههای غربی هستند. در این زمینه فرزندان ملک فیصل و ملک سلمان که نمایندگی نخبگان جوان درون خاندان آل سعود را بر عهدهدارند دانشآموخته غرب هستند. بهعنوان مثال خالد بن فیصل دارای مدرک اقتصاد سیاسی از دانشگاه آکسفورد است و ترکی بن فیصل در دانشگاههای پرینستون و جورج تاون تحصیلکرده است.
جایگاه مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکر سعودی
با این توضیحات برای درک روندهای تصمیمگیری سیاست خارجی در رژیم سعودی و علت اتخاذ سیاستهای تهاجمی باید به دو عامل؛ تغییر در نخبگان راهبردی بهواسطه تغییر نسلی و شرایط اجتماعی و همچنین گرایشهای غربگرای آنان که باعث میشود سنتهای محافظهکاری گذشته را رها کنند.
چه اینکه اتخاذ سیاستهای محافظهکارانه و کمبود اطلاعات لازم از سازوکارهای سیاسی در سعودی باعث گردیده است تا شناختی اندک از محافل تصمیمساز و روندهای سیاست خارجی سعودی در دست باشد. در این گزارش تلاش میشود نهادهای تصمیمساز پژوهشی سعودی فعال در حوزه ایران مورد بررسی قرار گیرد.
ایران بهعنوان موضوع سیاست خارجی سعودی
عربستان سعودی بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در غرب آسیا محسوب میشود که دارای تأثیرگذاریهای قابلتوجهی در عرصه تحولات منطقهای است؛ از این منظر نمیتوان واقعیتهای مربوط به عناصر قدرت و پیامدهای رفتاری آن را نادیده گرفت. عربستان به دلیل وسعت سرزمینی، منابع عظیم نفتی، موقعیت ژئوپلیتیک و جایگاه مذهبی در جهان اسلام و ادعای آن کشور در خصوص رهبری جهان عرب و همچنین پیوندهای راهبردی با نظام سلطه، بهصورت طبیعی بهعنوان رقیب منطقهای عمده برای ایران محسوب میشود.
در واقع همواره تلاش سعودی برای توازن ژئوپلیتیک و رقابت ایدئولوژیک با ایران شیعی، عمدتاً به شکل نیابتی و غیرمستقیم صورت گرفته است که البته به نظر میرسد در سالهای اخیر این رقابت راهبردی با ایران به یک تخاصم راهبردی تبدیل شده است. جایگاه ژئوپلیتیکی ایران و ممانعت ج.ا.ا. از تحقق سیاستهای غربی/سعودی، در افغانستان، عراق، لبنان و فلسطین، اختلاف سنتی و رقابت شدید سعودی را در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی به تقابل و خصومت کامل تبدیل نموده است. بر همین اساس، اکنون ضربه زدن به منافع و امنیت ملی ج.ا.ایران به مهمترین معیار در تصمیمات راهبردی رژیم سعودی تبدیل شده است.
به قدرت رسیدن ملک سلمان، پس از تحولات منطقهای چون روند رو به گسترش ناامنی و افراطگری در منطقه و توافق هستهای ایران و 5+1، ازجمله دگرگونیهایی است که بر نوع عملکرد و محاسبات مقامات سعودی تأثیرگذار بوده است. نگرانی سعودی از برهم خوردن توازن منطقهای به سود جمهوری اسلامی ایران در صورت ایجاد توافق برجام باعث گردید تا ملک سلمان سیاستهای پیشدستانه و تهاجمیتر نسبت به ایران اتخاذ کند و لذا سه ماه پس از به قدرت رسیدن در مارس 2015 و یک ماه پیش از توافق هستهای تهاجم به یمن را آغاز کند.
در کنار تحولات منطقهای و بینالملل مؤثر، تغییرات در سطوح سیاسی و امنیتی و تصمیمگیرندگان این رژیم نیز از عوامل اصلی تغییر سیاستهای سعودی در مقطع اخیر است. شاه سعودی از شاخه قدرتمند سدیری در آل سعود است و با توجه به سابقه امارت شهر ریاض و توسعه و نوسازی آنکه مدیریت وی را نشان میدهد، شخصیتی است که در بخشهای سنتی و مذهبی سعودی دارای نفوذ است و همچنین در مناسبات خانوادگی توانایی اجماع بالایی دارد. بهواقع او تلفیقی از ارزشهای سنتی و دستیابی به نوسازی و مدرنیسم است.
سلمان درواقع از نسل میانی فرزندان ملک عبدالعزیز است که به پلی میان رهبران جوانتر و شاهزادگان فرتوت تبدیل شده است. تیم جدید سیاسی و امنیتی ریاض از جمله محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع و عادل الجبیر وزیر خارجه نقش مهمی اتخاذ سیاست خارجی فعال و تهاجمی این رژیم داشتهاند. بهگونهای که نخبگان سیاسی جدید در پادشاهی سعودی به دنبال خروج از حالت سکون سنتی خود، فعال کردن ظرفیتهای بازیگری عربستان و ابتکار عمل منطقهای را رقابت با ایران هستند.
نخبگان و ساختار تصمیمگیری سعودی
رژیم سیاسی عربستان مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیلهای و با تکیه بر اصول وهابیت است که شخص پادشاه از وفاداری قبایل گوناگون برخوردار بوده است. جایگاه و نقش پادشاه اصلیترین و تعیینکنندهترین کانون قدرت و عنصر مؤثر ساختار قدرت سیاسی کشور است. در حکومت سعودی منبع اصلی قدرت سلطنت و بهویژه شخص پادشاه است و قانون اساسی در این کشور وجود ندارد. بااینحال اما نظام پادشاهی سعودی در عمل یک پادشاهی مطلقه مبتنی بر خواست ملک نیست، بلکه عمدتاً تصمیمگیریهای مهم مبتنی بر اجماع است؛ زیرا ثبات را منوط به حفظ پادشاهی میدانند. قدرت پادشاه توسط قطبهای دیگر خاندان تعدیل میشود.
در عربستان شورایی وجود دارد که افرادش را اعضای خاندان سلطنتی و علما و قبایل تشکیل میدهند. بهواقع هرچند در این کشور قانون اساسی به معنای مدرن امروزی که اختیارات پادشاه مبتنی بر آن تعریف شود وجود ندارد، اما در واقع تفکیک قوا و محدودیتهایی بسیار بر قدرت پادشاه اعمال میشود. نتیجه آنکه سیستم حکومتی عربستان سعودی توانسته است بر خلاف آنچه بسیاری از منتقدان خارجی میپندارند، مشروعیت خود را بر پایههایی مستحکم در داخل بنا نماید. قدرت پادشاه توسط قطبهای قدرت دیگر خارج از خاندان سلطنتی چون دین و مذهب و علمای دینی، عرف و آدابورسوم، فنسالارها، فعالان تجاری و تا حدودی با حصول اجماع میان قبایل اصلی سرزمین عربستان، تنظیم میشود. بسیاری از شاهزادگان سعودی که دارای تحصیلات عالیه هستند، در بخشهای مختلف اجرایی کشور خود متصدی بوده و ائتلافهایی عمده با فنسالارها، بازرگانان برجسته و سایر گروههای قدرتمند کشور تشکیل دادهاند.
در سنت پادشاهی عربستان همیشه مشورت با اعضای ارشد خانواده سلطنتی قبل از هرگونه تصمیمگیری بسیار مهم است. در این ساختار تصمیمگیری مبتنی بر اجماع تمایز آشکاری میان دایره درونی خانواده سلطنتی شامل شاهزادگان ارشد و دایره بیرون شامل علمای دینی، شاهزادگان، برجستگان قبیلهای، بازرگانان و فنسالارها وجود دارد. بهعبارتدیگر اعضای نخبگان راهبردی پادشاهی همگی از خاندان آل سعود هستند چرا که واجب است وفاداری و تعهد اشخاص در راستای تقویت روابط خونی و فامیلی باشد. اما با این حال علمای دینی، فنسالارها و فعالان تجاری نیز در تصمیمگیریها نقش ایفا میکنند. این باعث افزایش نظارت و سیستم کنترل و توازن مراکز قدرت در درون خانواده سلطنتی میشود که نهایتاً به محدود کردن قدرت پادشاه میانجامد.
در واقع یکی از عوامل ثبات رژیم در سعودی همین بهرهگیری از شبکهای از حامیان رژیم سعودی است که در جریان بالا به پائین ساختار سعودی ایجاد گردیده است و شامل؛ قبایل متحد، فعالان اقتصادی برجسته، علمای مذهبی و بسیاری از خانوادههایی که از مزایای آل سعود بهرهمند گردیدهاند میباشد. ازاینرو به نظر میرسد حکومت در عربستان سعودی نوعی نظام سلطنتی مبتنی بر اجماع و وفاق عام میان خاندان حاکم، نهاد مذهب و بسیاری دیگر از اشخاص، خاندانها و گروهای مختلف است و نه حکومتی مطلقه بر مبنای اراده صرف فرد حاکم، زیرا ثبات را منوط به حفظ پادشاهی میدانند.
فرایندهای اخیر جابجایی نسلی در سعودی باعث گردیده است تا یکی از گروههای مهم و ذینفوذ در عربستان سعودی بهعنوان طبقه جدید متخصصان و افراد حرفهای که به دلیل تغییرات اجتماعی ناشی از طرحهای توسعهای رشد کردهاند، در تصمیمسازیها مشارکت داشته باشند. اینان شامل نخبگان شهرنشین و تحصیلکرده غرب هستند که برخاسته از دوطبقه بازرگان و خانوادههای بالای جامعه هستند. این طیف از نخبگان عمدتاً در پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی عربستان به کار گرفته میشوند و ورود آنها به عرصهی سیاست تنها در صورتی امکانپذیر است که التزام عملی به قوانین پادشاهی داشته باشند. این حضور سبب گردیده است تا فرآیندهای حرفهای در سیاستگذاریهای سعودی تقویت شده و اعضای خانواده سلطنتی در تدوین سیاستهای کلیدی تکیه بیشتری بر این مشاوران داشته باشند.
در کنار این طیف متخصص تحصیلکرده غرب، شاهزادگان نسل سوم و جوان نیز آموزشهای سازمانیافتهتری و عمدتاً در غرب دیدهاند. درحالیکه شاهزادگان نسل دوم هرگز در خارج از سعودی تحصیل نکرده و عمدتاً تحصیلات اسلامی داشتهاند، اما نخبگان جدید خاندان آل سعود عمدتاً تربیتیافتگان مدارس و دانشکدههای غربی هستند. در این زمینه فرزندان ملک فیصل و ملک سلمان که نمایندگی نخبگان جوان درون خاندان آل سعود را بر عهدهدارند دانشآموخته غرب هستند. بهعنوان مثال خالد بن فیصل دارای مدرک اقتصاد سیاسی از دانشگاه آکسفورد است و ترکی بن فیصل در دانشگاههای پرینستون و جورج تاون تحصیلکرده است.
جایگاه مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکر سعودی
با این توضیحات برای درک روندهای تصمیمگیری سیاست خارجی در رژیم سعودی و علت اتخاذ سیاستهای تهاجمی باید به دو عامل؛ تغییر در نخبگان راهبردی بهواسطه تغییر نسلی و شرایط اجتماعی و همچنین گرایشهای غربگرای آنان که باعث میشود سنتهای محافظهکاری گذشته را رها کنند.
این نخبگان که در نسل سوم شاهزادگان سعودی در چهرههایی چون بندر بن سلطان، ترکی بن فیصل و ... قابلمشاهده بود اینک با چهرههای جدیدتری چون محمد بن سلمان، عادل الجبیر و ... همراه شدهاند. وجه مشترک این اشخاص در بلندپروازیهای سیاست خارجی است. اساساً این افراد بنیاد نگرش خود را در مسائل خارجی قرار دادهاند درحالیکه که عمده شاهزادگان و جناحهای دیگر سعودی دلمشغولی بیشتری در حوزه ثبات و امنیت داخلی دارند. بهعنوان مثال محمد بن نایف ولیعهد سعودی با توجه به اشتغالات در حوزه وزارت کشور، عمدتاً چهرهای امنیتی به شمار میرود که تهدیدات سعودی را در حوزه تروریسم، اعتراضات داخلی و ... جستجو میکند.
ولیعهد محمد بن نایف بهعنوان اولین چهرهای از نسل نوادگان به در آستانه مقام پادشاهی قرار میگیرد پس از تغییرات سال 2015 در سعودی بهعنوان وزیر کشور و مسئول شورای تازه ایجاد شده برای امور امنیتی و سیاسی منصوب گردید و محمد بن سلمان ولی ولیعهد وزیر دفاع و رئیس شورای اقتصادی و توسعه گردید. اما بر عکس روند محافظهکارانه محمد بن نایف، محمد بن سلمان در همراهی با نسل جدید شاهزادگان آل سعود و نخبگان خارج از این خاندان به جهت غلظت گرایشهای آمریکایی، این تلقی را دارند که سعودی با محافظهکاری سنتی خود را در حال تحلیل رفتن در منطقه است و لذا لازم است با اتخاذ سیاستهای تهاجمی، حوزه منافع این رژیم را تثبیت و این کشور به قدرت برتر منطقهای تبدیل نمود.
ولیعهد محمد بن نایف بهعنوان اولین چهرهای از نسل نوادگان به در آستانه مقام پادشاهی قرار میگیرد پس از تغییرات سال 2015 در سعودی بهعنوان وزیر کشور و مسئول شورای تازه ایجاد شده برای امور امنیتی و سیاسی منصوب گردید و محمد بن سلمان ولی ولیعهد وزیر دفاع و رئیس شورای اقتصادی و توسعه گردید. اما بر عکس روند محافظهکارانه محمد بن نایف، محمد بن سلمان در همراهی با نسل جدید شاهزادگان آل سعود و نخبگان خارج از این خاندان به جهت غلظت گرایشهای آمریکایی، این تلقی را دارند که سعودی با محافظهکاری سنتی خود را در حال تحلیل رفتن در منطقه است و لذا لازم است با اتخاذ سیاستهای تهاجمی، حوزه منافع این رژیم را تثبیت و این کشور به قدرت برتر منطقهای تبدیل نمود.
بر همین اساس دشمنی با جمهوری اسلامی و تلاش مستمر برای ضربه زدن به منافع ایران و همچنین اخلال در محیط امنیت داخلی کشور از جمله اولویتهای این جریان است. تحرکات چند سال اخیر در شدتدهی به فعالیتهای ضدانقلاب تروریستی (قومی-مذهبی)، شبکههای فارسیزبان، سرمایهگذاری در مدارس اهل سنت و ... نشاندهنده رویه تهاجمی برای تغییر شدید توازن منطقهای، به نفع سعودی و زیان جمهوری اسلامی ایران است.
لازمه کنش گری فعال در این حوزه اشراف اطلاعاتی مؤثر بر فضای داخلی جمهوری اسلامی ایران است. بهواقع درک صحیح و اطلاعات مستند از مسائل داخلی کشور، فرایندهای سیاسی و مبانی فکری و ... از جمله الزاماتی است که برای سیاستگذاری مناسب برای ضربه به حریف باید در اختیار داشت.
لازمه کنش گری فعال در این حوزه اشراف اطلاعاتی مؤثر بر فضای داخلی جمهوری اسلامی ایران است. بهواقع درک صحیح و اطلاعات مستند از مسائل داخلی کشور، فرایندهای سیاسی و مبانی فکری و ... از جمله الزاماتی است که برای سیاستگذاری مناسب برای ضربه به حریف باید در اختیار داشت.
در این زمینه البته سعودی از سالها قبل خلأهای امنیتی سیاسی کشور بهویژه در حوزه مناطق حاشیهنشین را رصد میکرده است و یا شبکههای ماهوارهای (نظیر العربیه فارسی و شبکههای ترویج وهابیت) در این زمینه فعالیت میکردند، اما تشدید این فعالیتها و همچنین فهم دقیقتری از مناسبات درون جمهوری اسلامی ایران همواره از نیازهای اطلاعاتی سعودی بوده است. با حاکم شدن طیف تندرو در این کشور نیاز اطلاعاتی فوق خود را در قالب ایجاد مراکز مطالعاتی متمرکز در حوزه ایران جستجو میکند.
در واقع مرکز مطالعاتی یا اتاقهای فکر از جمله ملزومات سیاستگذاری در فضای جدید سیاسی هستند که به خوبی توسط طیفهای جدید حاکم بر سیاست خارجی سعودی درک شده است که شاید این امر ناشی از تربیت آکادمیک غربی این جریانها باشد. رشد این مراکز در جهان معاصر عمدتاً ناشی از گسترش فناوری اطلاعات، کاهش انحصارات دولتی در اطلاعات، افزایش و پیچیدگی و ماهیت مسائل سیاست، رشد دولت بازیگران غیردولتی و نیاز بهموقع به اطلاعات و تجزیهوتحلیل آنها دارد.
در واقع مرکز مطالعاتی یا اتاقهای فکر از جمله ملزومات سیاستگذاری در فضای جدید سیاسی هستند که به خوبی توسط طیفهای جدید حاکم بر سیاست خارجی سعودی درک شده است که شاید این امر ناشی از تربیت آکادمیک غربی این جریانها باشد. رشد این مراکز در جهان معاصر عمدتاً ناشی از گسترش فناوری اطلاعات، کاهش انحصارات دولتی در اطلاعات، افزایش و پیچیدگی و ماهیت مسائل سیاست، رشد دولت بازیگران غیردولتی و نیاز بهموقع به اطلاعات و تجزیهوتحلیل آنها دارد.
همچنین کمکهای دولتی در قالب پروژههای مطالعاتی و آزادی عمل این مراکز در ارتباطات آکادمیک از جمله فرصتهای این مراکز است که میتوانند تحلیلهای مناسب در اختیار روند سیاستگذاری کشورها قرار دهند این مؤسسات اغلب بهعنوان پلی علمی میان مراکز سیاستگذاری و جامعه علمی و حوزههای مدنی و در خدمت سیاستگذاری عمل میکنند. بر همین اساس ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهایی است که بیشترین میزان اتاقهای فکر در حوزههای گوناگون سیاست خارجی و روابط بینالملل را در اختیار دارد و برای پیشبرد منافع خود از آنها بهره میگیرد.
عربستان سعودی در سالهای اخیر تلاش جدیتری را صورت داده است تا با تأسیس مراکز علمی پژوهشی، ضمن بالا بردن ضریب کارشناسی سیاستگذاری خارجی خود، برای لابیهای سیاسی خود در غرب نیز پشتوانه و وجهه ای علمی نیز ایجاد نماید. بر همین اساس یکی از کارویژههای اتاقهای فکر ایجاد حمایت از سیاستهای سعودی و توجیه آنها در فضای عمومی و آکادمیک جهانی است. بهعنوان مثال سایت (Think Tank Watch) در گزارشی از اتحاد اتاقهای فکر سعودی برای دفاع از حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعی خبر داده بود که تلاش میکردند این اقدام را سیاستی ضد تروریستی برای مقابله با افراطگرایی تفسیر کنند.]
مرکز مطالعات خلیج (GRC)
در میان مراکز معتبر علمی و اتاقهای فکر که هرساله توسط مؤسسات گوناگون نظیر «برنامه اتاقهای فکر و جوامع مدنی روابط بینالملل دانشگاه پنسیلوانیا]» بهعنوان مراکز برتر شناخته میشود، تنها یک مرکز مطالعاتی از کشور عربستان سعودی وجود دارد.
عربستان سعودی در سالهای اخیر تلاش جدیتری را صورت داده است تا با تأسیس مراکز علمی پژوهشی، ضمن بالا بردن ضریب کارشناسی سیاستگذاری خارجی خود، برای لابیهای سیاسی خود در غرب نیز پشتوانه و وجهه ای علمی نیز ایجاد نماید. بر همین اساس یکی از کارویژههای اتاقهای فکر ایجاد حمایت از سیاستهای سعودی و توجیه آنها در فضای عمومی و آکادمیک جهانی است. بهعنوان مثال سایت (Think Tank Watch) در گزارشی از اتحاد اتاقهای فکر سعودی برای دفاع از حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعی خبر داده بود که تلاش میکردند این اقدام را سیاستی ضد تروریستی برای مقابله با افراطگرایی تفسیر کنند.]
مرکز مطالعات خلیج (GRC)
در میان مراکز معتبر علمی و اتاقهای فکر که هرساله توسط مؤسسات گوناگون نظیر «برنامه اتاقهای فکر و جوامع مدنی روابط بینالملل دانشگاه پنسیلوانیا]» بهعنوان مراکز برتر شناخته میشود، تنها یک مرکز مطالعاتی از کشور عربستان سعودی وجود دارد.
مرکز مطالعات خلیج Gulf Research Center (GRC) در میان مراکز مطالعاتی حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا رتبه 8 را کسب کرده و در سطح بینالملل رتبه 125 را در اختیار دارد. مرکز مطالعات خلیج (GRC) توسط «عبدالعزیز صقر» تاجر سعودی در ژوئیه سال 2000 تأسیس شد. هدف این مجموعه غیرانتفاعی تأسیس مرکزی برای پر کردن خدا مطالعاتی درباره مسائل شورای همکاری خلیجفارس منطقه و همچنین ایران، عراق و یمن است که تحقیقات خود را از طریق نشریات و کارگاههای آموزشی و سمینارها و کنفرانسها منتشر میکند. برنامههای کلیدی این مجموعه در حوزه موضوعی: اقتصاد انرژی، سیاست روابط بینالمللی، دفاع و امنیت، علم و فنآوری است.
فعالیتهای پژوهشی این مرکز در حوزه ایران عمدتاً بر روابط دوجانبه ایران با کشورهای منطقه است و در حوزه مسائل داخلی ایران فعالیتی ندارد. این مرکز در آخرین اثر پژوهشی خود در ارتباط با ایران به قلم انوشیروان احتشامی به «شاخههای داخلی اثرات برجام برای ایران» میپردازد که در آن فرصتهای برجام برای ایران بهعنوان بزرگترین بازار تجاری در حال ظهور با توجه به سیاستهای آمریکا، ژئوپلیتیک خلیجفارس، نگرانیهای کشورهای منطقه و ... را به بحث میگذارد.
مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی
«مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی»، از جدیدترین مراکز مطالعاتی سعودی است که کارویژه مشخص آن تمرکز بر ایران است. بهنوعی که در چشمانداز این موسسه «پیشگام جهانی در عرصه مطالعات همهجانبه ایرانی» آمده است تا طبق ادعای خود خدمات مشاورهای و پژوهشهای استراتژیک تخصصی و آیندهنگر در زمینه مسائل ایران را با کیفیتی عالی، ارائه داده و مسائل رسانهای مربوط به ایران را ارزیابی نماید.
فعالیتهای پژوهشی این مرکز در حوزه ایران عمدتاً بر روابط دوجانبه ایران با کشورهای منطقه است و در حوزه مسائل داخلی ایران فعالیتی ندارد. این مرکز در آخرین اثر پژوهشی خود در ارتباط با ایران به قلم انوشیروان احتشامی به «شاخههای داخلی اثرات برجام برای ایران» میپردازد که در آن فرصتهای برجام برای ایران بهعنوان بزرگترین بازار تجاری در حال ظهور با توجه به سیاستهای آمریکا، ژئوپلیتیک خلیجفارس، نگرانیهای کشورهای منطقه و ... را به بحث میگذارد.
مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی
«مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی»، از جدیدترین مراکز مطالعاتی سعودی است که کارویژه مشخص آن تمرکز بر ایران است. بهنوعی که در چشمانداز این موسسه «پیشگام جهانی در عرصه مطالعات همهجانبه ایرانی» آمده است تا طبق ادعای خود خدمات مشاورهای و پژوهشهای استراتژیک تخصصی و آیندهنگر در زمینه مسائل ایران را با کیفیتی عالی، ارائه داده و مسائل رسانهای مربوط به ایران را ارزیابی نماید.
این مرکز با ارائه مطالب خود به سه زبان انگلیسی، عربی و فارسی یکی از اصلیترین تلاشهای سعودی برای شناخت تحولات ایران و حتی تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخل کشور است. به همین جهت؛ «ارائه پژوهشها و گزارشهای استراتژیک پیرامون مسائل داخلی و خارجی ایران؛ اجرای پژوهشهای عمیق درباره روابط ایران با کشورهای جهان؛ برگزاری دورههای همهجانبه تخصصی در مسائل ایران؛ آموزش دادن و آماده ساختن پژوهشگران و روزنامهنگاران علاقهمند به مسائل ایران؛ برگزاری دورههای پایه و پیشرفته درزمینه آموزش زبان فارسی؛ انتشار موضوعات مرتبط با مسائل ایران از طریق رسانههای گوناگون چاپی، تصویری و شنیداری و ...» از جمله اهداف این مرکز به شمار میرود.
بخشی از حوزه فعالیت این مرکز پژوهشهای راهبردی درباره جمهوری اسلامی ایران و تواناییهای کشور در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، فنّاورانه و ... است. در این مرکز از ظرفیت پژوهشگران سایر مراکز پژوهشی و دانشگاهی فعال در حوزه ایران نیز بهره گرفته میشود.
بخشی از حوزه فعالیت این مرکز پژوهشهای راهبردی درباره جمهوری اسلامی ایران و تواناییهای کشور در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، فنّاورانه و ... است. در این مرکز از ظرفیت پژوهشگران سایر مراکز پژوهشی و دانشگاهی فعال در حوزه ایران نیز بهره گرفته میشود.
بهعنوان مثال «رشد روزافزون توانمندیهای ایران در حوزه جنگ سایبری» عنوان پژوهشی است که توسط ایهاب عبدالحمید خلیفه، (مرکز مطالعات و پژوهشهای پیشرفته مستقبل، امارات) صورت گرفته است. در یک پژوهش دیگر محمد السید الصیاد که بهعنوان پژوهشگر و متخصص در امور تشیع معرفی میشود «رابطه ایران و سازمانهای تروریستی پژوهشی درباره روانشناسی خشونت در ایران پس از انقلاب تا کنون» را بررسی میکند و در آنجا تأکید دارد که؛ ایران هیچگاه از حمایت سیاسی و مذهبی گروههای افراطی و تندرو در منطقه و جهان ممانعت نکرده و آنها را ابزاری برای فشار منطقهای و بینالمللی میداند. سیاستهای بیدادگرانهای که بهویژه در جریان جنگ در سوریه آشکار شد.
پژوهش درباره؛ مبانی تشیع، اندیشه جمهوری اسلامی و ریشههای هویتی آنکه بسیار در ساخت سیاست جمهوری اسلامی از جمله حوزههای دیگر فعالیت این مرکز است تا بتواند بهنوعی خلأ معرفتی موجود در عربستان را درباره مفاهیمی مانند ولایتفقیه و ... پوشش دهد. بهعنوان مثال محمد السید الصیاد که بهعنوان پژوهشگر و متخصص در امور تشیع معرفی میشود در مقالهای درباره اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) درباره ولایت مطلقه فقیه و اختیاراتی در سطح ائمه (ع) که حتی فراتر از رسول اکرم (ص) است مینویسد: «خمینی به خود اختیاراتی نهتنها فراتر از اختیارات رهبران یا سران و روسای جمهوری بلکه گستردهتر از اختیارات پیامبران اعطا کرد.
پژوهش درباره؛ مبانی تشیع، اندیشه جمهوری اسلامی و ریشههای هویتی آنکه بسیار در ساخت سیاست جمهوری اسلامی از جمله حوزههای دیگر فعالیت این مرکز است تا بتواند بهنوعی خلأ معرفتی موجود در عربستان را درباره مفاهیمی مانند ولایتفقیه و ... پوشش دهد. بهعنوان مثال محمد السید الصیاد که بهعنوان پژوهشگر و متخصص در امور تشیع معرفی میشود در مقالهای درباره اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) درباره ولایت مطلقه فقیه و اختیاراتی در سطح ائمه (ع) که حتی فراتر از رسول اکرم (ص) است مینویسد: «خمینی به خود اختیاراتی نهتنها فراتر از اختیارات رهبران یا سران و روسای جمهوری بلکه گستردهتر از اختیارات پیامبران اعطا کرد.
خمینی حق لغو نماز و روزه و زکات را در صورت لزوم به خود داده است...امامان ما از جایگاهی برخوردارند که نه فرشتگان مقرب به پروردگار و نه پیامبر اکرم به آن سطح نمیرسند». «قرائتهای متباین از نظریه ولایتفقیه» عنوان مقالهای دیگر در این مرکز است که به شرح نظریههای گوناگون علمای شیعی دراینباره میپردازد و اندیشههای جریان بهاصطلاح روشنفکری دینی و اشخاصی نظیر؛ عبدالکریم سروش، محسن کدیور و ... را در این زمینه بازگو میکند.
تحلیل کنشهای سیاسی و مبانی تصمیمگیری در جمهوری اسلامی حوزه دیگر فعالیت این مرکز هست. بهعنوان مثال مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی در پژوهشی با عنوان «نوروز… نشانهای برای آغاز آخرین نبرد خامنهای» به موضوع سخنرانی آغاز سال مقام معظم رهبری اختصاص دار که در آن سخنرانی سال اخیر ایشان را در قالب کنشی انباشتهشده در پاسخ به تحولات برجام و همچنین پیام نوروزی باراک اوباما تحلیل میکند. در بخشی از این مقاله آمده است: «با مطالعه سخنرانیهای پیاپی خامنهای در ماه گذشته متوجه همگرایی بین آرمانهای روحانی و به دنبال آن جریانهای میانهرو و اصلاحطلب از یکسو و جاهطلبیهای آمریکا از سوی دیگر میشویم. بهطوریکه گروه اول با دخالت در روند انتخاب رهبر آینده در پی اصلاحات جزئی در بدنه رژیم ایران هستند.
آمریکا اما خواستار کسب کلیه امتیازات توافق اتمی بدون پرداخت هزینهای در قبال آن است. به باور خامنهای سخنرانی اخیر اوباما زمینه را برای تطبیق نظریه روحانی فراهم میکند.» «ولایتفقیه و شورای رهبری... بعد از خامنهای (مطالعه آیندهپژوهی) رابطه ایران و کشورهای خلیج… بدون ولایتفقیه» عنوان پژوهشی دیگر از سوی این مرکز است توسط معتز سلامه مدیر برنامهی خلیج در مرکز الاهرام قاهره با فرض تغییر آرایش سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی ایران به شورای رهبری و حاکمیت میانهروها نگاشته شده است.
تحلیل کنشهای سیاسی و مبانی تصمیمگیری در جمهوری اسلامی حوزه دیگر فعالیت این مرکز هست. بهعنوان مثال مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی در پژوهشی با عنوان «نوروز… نشانهای برای آغاز آخرین نبرد خامنهای» به موضوع سخنرانی آغاز سال مقام معظم رهبری اختصاص دار که در آن سخنرانی سال اخیر ایشان را در قالب کنشی انباشتهشده در پاسخ به تحولات برجام و همچنین پیام نوروزی باراک اوباما تحلیل میکند. در بخشی از این مقاله آمده است: «با مطالعه سخنرانیهای پیاپی خامنهای در ماه گذشته متوجه همگرایی بین آرمانهای روحانی و به دنبال آن جریانهای میانهرو و اصلاحطلب از یکسو و جاهطلبیهای آمریکا از سوی دیگر میشویم. بهطوریکه گروه اول با دخالت در روند انتخاب رهبر آینده در پی اصلاحات جزئی در بدنه رژیم ایران هستند.
آمریکا اما خواستار کسب کلیه امتیازات توافق اتمی بدون پرداخت هزینهای در قبال آن است. به باور خامنهای سخنرانی اخیر اوباما زمینه را برای تطبیق نظریه روحانی فراهم میکند.» «ولایتفقیه و شورای رهبری... بعد از خامنهای (مطالعه آیندهپژوهی) رابطه ایران و کشورهای خلیج… بدون ولایتفقیه» عنوان پژوهشی دیگر از سوی این مرکز است توسط معتز سلامه مدیر برنامهی خلیج در مرکز الاهرام قاهره با فرض تغییر آرایش سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی ایران به شورای رهبری و حاکمیت میانهروها نگاشته شده است.
این مقاله ضمن تشریح میزان اختیارات رهبری، شرح نظرات آقای هاشمی رفسنجانی درباره شورای رهبری، سناریوهای آینده رهبری در جمهوری اسلامی را برمیشمارد. قداست زدایی از مقام رهبری، مشارکت گرایشهای مختلف نظیر اصلاحطلبان در نهاد رهبری، باز کردن طلسمهای نظام و حلقههای تنگ آن، بازگرداندن اعتبار به مقام ریاست جمهوری، جدا کردن ساختارهای اصولگرا، خط مشی عملگرا و میانهرو در منطقه و دست کشیدن از مفاهیم ولایت دینی بر شیعیان و ... از جمله تأثیرات احتمالی ایجاد شورای رهبری در ایران است.
«بررسی دوباره طرح ایران» با موضوع طرحی خونین ایران برای گسترش نفوذ خود از نیل تا فرات! «آیا در ایران هم کودتا خواهد شد؟» با موضوع احتمال کودتا در ایران از جمله پژوهشهای دیگر این مرکز است. در این پژوهش اخیر بر بیخطری ارتش غیرسیاسی ایران برای اجرا کودتا در کشور و درعینحال آمادگی سرداران سپاه برای اجرای کودتا تأکید شده است. این پژوهش با استاند به سخنان فرماندهانی چون سرلشکر باقری، حجتالاسلام طائب و ... بر نامحدود بودن نقش سپاه و مداخله سپاه در حوزههای سیاسی – امنیتی و حتی اقتصادی که به شکلی فزاینده در دوران رهبری آیتالله خامنهای برجسته و تشدید شده است، تأکید میکند.
محمد السلمی رئیس مرکز نیز در مقالهای با عنوان «ایرانیان: مردم خواستار سرنگونی رژیم هستند» با تأکید بر اینکه امام خمینی مبارزه با رژیم پهلوی را در پاریس مدیریت کردند، بر این شباهت تأکید میکنند که مجدداً تاریخ تکرار شده است و ایرانیان در نشست سالانه اپوزیسیون رژیم ایران (سازمان منافقین) که بهتازگی در پاریس پایتخت فرانسه برگزار شد با شعار «ایران آزاد» به دنبال سرنگونی نظام هستند. مقاله «رژیم ایران در ترازوی اپوزیسیون خارج از کشور. نگاه تحلیلی به گفتمان اپوزیسیون در نشست پاریس» نیز از جمله آخرین مطالب این مرکز است که با توجه به نشست اخیر سازمان منافقین به نگارش درآمده است.
در جمعبندی باید گفت واضح است که مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی در قالب یک حرکت رسانهای نیز قرار دارد که تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشور را نیز مدنظر دارد. بهعنوان مثال رئیس مرکز که ادعا میشود در زمینه مطالعات ایران دارای مدرک دکتری و از نویسندگان شبکه العربیه نیز به شمار میرود در مقالهای با عنوان چشمانداز 2036 میلادی (1414 هجرى شمسی) ایران تأکید میکند: «ما با ملت دوست ایران اظهار همدردی میکنیم، ملتی که شاهد پیشرفت همهجانبه کشورهای پیرامون خود در منطقه است، حتی برخی از آنها ثروت کمتری نسبت به ایران دارند.
«بررسی دوباره طرح ایران» با موضوع طرحی خونین ایران برای گسترش نفوذ خود از نیل تا فرات! «آیا در ایران هم کودتا خواهد شد؟» با موضوع احتمال کودتا در ایران از جمله پژوهشهای دیگر این مرکز است. در این پژوهش اخیر بر بیخطری ارتش غیرسیاسی ایران برای اجرا کودتا در کشور و درعینحال آمادگی سرداران سپاه برای اجرای کودتا تأکید شده است. این پژوهش با استاند به سخنان فرماندهانی چون سرلشکر باقری، حجتالاسلام طائب و ... بر نامحدود بودن نقش سپاه و مداخله سپاه در حوزههای سیاسی – امنیتی و حتی اقتصادی که به شکلی فزاینده در دوران رهبری آیتالله خامنهای برجسته و تشدید شده است، تأکید میکند.
محمد السلمی رئیس مرکز نیز در مقالهای با عنوان «ایرانیان: مردم خواستار سرنگونی رژیم هستند» با تأکید بر اینکه امام خمینی مبارزه با رژیم پهلوی را در پاریس مدیریت کردند، بر این شباهت تأکید میکنند که مجدداً تاریخ تکرار شده است و ایرانیان در نشست سالانه اپوزیسیون رژیم ایران (سازمان منافقین) که بهتازگی در پاریس پایتخت فرانسه برگزار شد با شعار «ایران آزاد» به دنبال سرنگونی نظام هستند. مقاله «رژیم ایران در ترازوی اپوزیسیون خارج از کشور. نگاه تحلیلی به گفتمان اپوزیسیون در نشست پاریس» نیز از جمله آخرین مطالب این مرکز است که با توجه به نشست اخیر سازمان منافقین به نگارش درآمده است.
در جمعبندی باید گفت واضح است که مرکز پژوهشهای ایرانی خلیج عربی در قالب یک حرکت رسانهای نیز قرار دارد که تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشور را نیز مدنظر دارد. بهعنوان مثال رئیس مرکز که ادعا میشود در زمینه مطالعات ایران دارای مدرک دکتری و از نویسندگان شبکه العربیه نیز به شمار میرود در مقالهای با عنوان چشمانداز 2036 میلادی (1414 هجرى شمسی) ایران تأکید میکند: «ما با ملت دوست ایران اظهار همدردی میکنیم، ملتی که شاهد پیشرفت همهجانبه کشورهای پیرامون خود در منطقه است، حتی برخی از آنها ثروت کمتری نسبت به ایران دارند.
ملتی که میبیند حدود نیمی از مردم ایران زیرخط فقر به سر میبرند و مواد مخدر لایههای گستردهای از جوانان زن و مرد را داغان میکند و بیسوادی رو به گسترش دارد. میانگین عمر افراد به سبب وخامت خدمات بهداشتی رو به کاهش دارد و نرخ تورم و بیکاری رو به افزایش است. رژیم حاکم بر ایران در برابر هیچیک از این امور اقدامی در پیش نمیگیرد و بدتر و تلختر اینکه با این استراتژی، به مردم دهنکجی میکند و این به معنای آن است که ملت تا این لحظه، هیچ نوری در پایان این تونل تاریک مشاهده نمیکند.»
مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل
«بنیاد ملک فیصل»، سازمان بینالمللی خیریهای است که در سال 1976 با مأموریت حفظ و تداوم میراث ملک فیصل توسط فرزندان او ایجاد شد. هدف راهبردی این بنیاد تربیت و توانمندسازی نسل نخبگان آتی آل سعود است. « مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل» بهعنوان یکی از قسمتهای بنیاد ملک فیصل در سال 1983 باهدف پشتیبانی از پژوهشها، تشویق فعالیتها و ارتباطات فرهنگی و علمی در پادشاهی سعودی و ایجاد فرصتی برای محققان و استادان سراسر جهان در ریاض بهعنوان یک موسسه غیرانتفاعی و مستقل عمل میکند.
مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل
«بنیاد ملک فیصل»، سازمان بینالمللی خیریهای است که در سال 1976 با مأموریت حفظ و تداوم میراث ملک فیصل توسط فرزندان او ایجاد شد. هدف راهبردی این بنیاد تربیت و توانمندسازی نسل نخبگان آتی آل سعود است. « مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل» بهعنوان یکی از قسمتهای بنیاد ملک فیصل در سال 1983 باهدف پشتیبانی از پژوهشها، تشویق فعالیتها و ارتباطات فرهنگی و علمی در پادشاهی سعودی و ایجاد فرصتی برای محققان و استادان سراسر جهان در ریاض بهعنوان یک موسسه غیرانتفاعی و مستقل عمل میکند.
این مرکز دارای یک واحد پژوهش با عنوان است که از سال 2013 باهدف تحقیق و پژوهش و جذب دانشمندان برجسته برای تحقیقات مربوط به جوامع اسلامی و عرب فعالیت خود را آغاز کرده است. «واحد مطالعات ایران و جوامع فارس زبان» از جمله یکی از شش واحد پژوهشی این مرکز است که بر مطالعه سیاسی، روابط بینالمللی، امنیت انرژی، تاریخ، روشنفکری، فرهنگ و ... این حوزه تمرکز دارد. واحد مذکور در این زمینه به فعالیتهای مطالعاتی، انتشار مقالات و فصلنامهها، جذب پژوهشگر و ... میپردازد.
ترکی بن الفیصل از شاهزادگان نسل دوم سعودی است که سالها (از 1977 تا 2001 م) رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی (الاستخبارات العامة) بوده و از سال 2002 تا 2005 بهعنوان سفیر عربستان در انگلستان و پس از آن از سال 2005 تا 2007 سفیر این کشور در ایالات متحده فعالیت کرده است.
ترکی بن الفیصل از شاهزادگان نسل دوم سعودی است که سالها (از 1977 تا 2001 م) رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی (الاستخبارات العامة) بوده و از سال 2002 تا 2005 بهعنوان سفیر عربستان در انگلستان و پس از آن از سال 2005 تا 2007 سفیر این کشور در ایالات متحده فعالیت کرده است.
او هماکنون عضو هیئترئیسه «بنیاد ملک الفیصل» و رئیس « مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل»، عضو هیئتامنای «گروه بینالمللی بحران» و مرکز «مطالعات اسلامی آکسفورد» و عضویت مجمع جهانی اقتصاد است. ترکی فیصل در مقام رئیس دستگاه اطلاعاتی به طراحی عملیات گسترده حمایت از مجاهدان عرب-افغان در سرتاسر جهان اسلام به پاکستان و افغانستان در دهه 1980 برای مقابله با اتحاد شوروی و همچنین حمایت از افراطگرایی سنی برای تقابل با انقلاب اسلامی ایران مشهور است.
وی همچنین از جمله مؤثرترین عناصر اطلاعاتی سعودی در گسترش شبکه نفوذ وهابیت در کشورهای اروپایی در قالب تأسیس مساجد، مدارس و کتابفروشیها بوده است. با این سابقه اطلاعاتی ترکی کمتر از دو هفته قبل از حملات 11 سپتامبر، از مقام خود برکنار شد و درحالیکه دعاوی موجود درباره ارتباط او با تروریستهای حادثه 11 سپتامبر توسط دادگاهی در آمریکا رد شد، در سال 2002 بهعنوان سفیر عربستان در آمریکا برگزیده شد. ترکی بن فیصل نقش ویژهای در همکاری ریاض با جورج بوش در مبارزه با آنچه «جنگ علیه تروریسم» خوانده میشد داشت.
یکی از کارویژههای این مرکز برگزاری نشستهای تخصصی با سخنرانی ترکی بن الفیصل است که عمدتاً موضوعات ضد ایرانی را در برمیگیرد. بهعنوان مثال در مطلبی مورخ 16 مارس 2016 عنوان «شاهزاده ترکی فیصل: آقای اوباما ما سواری دهندگان مجانی نیستیم» از قول وی مینویسد: «ما ائتلاف مبارزان سوری را تشکیل داده، آموزش و حمایت از مبارزان آزادی سوریه و مبارزه با تروریستهای حامی بشار اسد و ... را آغاز کردیم.
وی همچنین از جمله مؤثرترین عناصر اطلاعاتی سعودی در گسترش شبکه نفوذ وهابیت در کشورهای اروپایی در قالب تأسیس مساجد، مدارس و کتابفروشیها بوده است. با این سابقه اطلاعاتی ترکی کمتر از دو هفته قبل از حملات 11 سپتامبر، از مقام خود برکنار شد و درحالیکه دعاوی موجود درباره ارتباط او با تروریستهای حادثه 11 سپتامبر توسط دادگاهی در آمریکا رد شد، در سال 2002 بهعنوان سفیر عربستان در آمریکا برگزیده شد. ترکی بن فیصل نقش ویژهای در همکاری ریاض با جورج بوش در مبارزه با آنچه «جنگ علیه تروریسم» خوانده میشد داشت.
یکی از کارویژههای این مرکز برگزاری نشستهای تخصصی با سخنرانی ترکی بن الفیصل است که عمدتاً موضوعات ضد ایرانی را در برمیگیرد. بهعنوان مثال در مطلبی مورخ 16 مارس 2016 عنوان «شاهزاده ترکی فیصل: آقای اوباما ما سواری دهندگان مجانی نیستیم» از قول وی مینویسد: «ما ائتلاف مبارزان سوری را تشکیل داده، آموزش و حمایت از مبارزان آزادی سوریه و مبارزه با تروریستهای حامی بشار اسد و ... را آغاز کردیم.
ما حمایت نظامی و سیاسی و انسانی به مردم یمن را برای پس گرفتن کشورشان از جنایتکاران حوثی که سعی میکردند با حمایت ایران یمن را اشغال کنند را آغاز کردیم. بدون حمایت آمریکا ائتلافی از سی کشور جهان تشکیل دادیم. ما بزرگترین تلاشهای امدادی بشردوستانه را برای کمک به پناهندگان سوریه، یمن و عراق انجام دادیم. ما در حال مبارزه با ایدئولوژیهای افراطی هستیم و ... ما اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده را باهدف کمک به اقتصاد آن کشور خریداری کردیم.
ما میزبان بیش از 30000 شهروندان آمریکایی هستیم و ... شما تأیید کردید که برای مقابله با فعالیتهای بیثباتکننده ایران باید فعالیت کرد، اما حالا توپ را به زمین ما میاندازید. ما را به برانگیختن نزاع فرقهای در سوریه، یمن و عراق متهم میکنید. اضافه کردید که باید منطقه را با ایران تقسیم کنیم و ... تا آنجا که شما به 80 سال دوستی سعودی با امریکا به سخنان رهبری ایران توجه نمیکنید که همچنان آمریکا را بهعنوان بزرگترین دشمن خود توصیف میکند. ایرانی که همچنان پشتیبان نظامیان فرقهای جهان اسلام است، همچنان میزبان رهبران القاعده است، همچنان از انتخاب رئیسجمهور لبنان از طریق حزبالله جلوگیری میکند، همچنان به کشتن مردم عرب سوریه در اتحاد با بشار اسد شناخته میشود؟ نه، آقای اوباما ما سواریهندگان مجانی نیستیم.»
چشمانداز توافق هستهای ایران موضوع شماره 18 فصلنامه پژوهشی «المراسات» این مرکز است که در ژوئن ۲۰۱۵ منتشر شده است. در این فصلنامه به موضوعات ذیل پرداخته شده است: «جمهوری اسلامی و ساخت توافق، تصمیمگیری در جمهوری اسلامی خلاصه برنامه هستهای ایران از آغاز بحران در سال 2003 تاکنون، مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ایران و موضوع هستهای نظر محافل سیاسی ایران در پشتیبانی یا مخالفت با توافق هستهای».
ما میزبان بیش از 30000 شهروندان آمریکایی هستیم و ... شما تأیید کردید که برای مقابله با فعالیتهای بیثباتکننده ایران باید فعالیت کرد، اما حالا توپ را به زمین ما میاندازید. ما را به برانگیختن نزاع فرقهای در سوریه، یمن و عراق متهم میکنید. اضافه کردید که باید منطقه را با ایران تقسیم کنیم و ... تا آنجا که شما به 80 سال دوستی سعودی با امریکا به سخنان رهبری ایران توجه نمیکنید که همچنان آمریکا را بهعنوان بزرگترین دشمن خود توصیف میکند. ایرانی که همچنان پشتیبان نظامیان فرقهای جهان اسلام است، همچنان میزبان رهبران القاعده است، همچنان از انتخاب رئیسجمهور لبنان از طریق حزبالله جلوگیری میکند، همچنان به کشتن مردم عرب سوریه در اتحاد با بشار اسد شناخته میشود؟ نه، آقای اوباما ما سواریهندگان مجانی نیستیم.»
چشمانداز توافق هستهای ایران موضوع شماره 18 فصلنامه پژوهشی «المراسات» این مرکز است که در ژوئن ۲۰۱۵ منتشر شده است. در این فصلنامه به موضوعات ذیل پرداخته شده است: «جمهوری اسلامی و ساخت توافق، تصمیمگیری در جمهوری اسلامی خلاصه برنامه هستهای ایران از آغاز بحران در سال 2003 تاکنون، مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ایران و موضوع هستهای نظر محافل سیاسی ایران در پشتیبانی یا مخالفت با توافق هستهای».
«دیالکتیک شعر و قدرت در ایران» موضوع سومین شماره فصلنامه پژوهشی «دراسات» این مرکز است که در فوریه 2015 منتشر شده است. در این فصلنامه به موضوعات: « ظهور و مرگ شعر فارسی: از دوره مشروطه تا کنون، شعر انقلابی و آزادیخواهانه از 1905 تا 1979 م، ظهور شعر دولتی پس از انقلاب اسلامی ایران، اشعار دولتی در دوران آیتالله خمینی» پرداخته شده است.
«انتخابات ریاست جمهوری ایران سال 2013» یکی دیگر از پژوهشهای این مرکز است که در آن ضمن تشریح رقابتهای انتخاباتی سال 1388 و طرح مسئله تقلب و ... به بررسی ویژگیهای خاص این انتخابات و ابعاد گوناگون آن میپردازد. تمرکز بر بحرانهای داخلی و موضوع هستهای از جمله اصلیترین محورهای تحلیلی این پژوهش برای تبیین انتخابات سال 2013 (یازدهمین دوره ریاست جمهوری 1392) بوده است. « قدرت گرفتن سوریهای ایران و عربستان سعودی» عنوان مقالهای دیگر در این مرکز است که توسط دکتر نواف عبید محقق ارشد محقق در مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی نگارش یافته است.
«انتخابات ریاست جمهوری ایران سال 2013» یکی دیگر از پژوهشهای این مرکز است که در آن ضمن تشریح رقابتهای انتخاباتی سال 1388 و طرح مسئله تقلب و ... به بررسی ویژگیهای خاص این انتخابات و ابعاد گوناگون آن میپردازد. تمرکز بر بحرانهای داخلی و موضوع هستهای از جمله اصلیترین محورهای تحلیلی این پژوهش برای تبیین انتخابات سال 2013 (یازدهمین دوره ریاست جمهوری 1392) بوده است. « قدرت گرفتن سوریهای ایران و عربستان سعودی» عنوان مقالهای دیگر در این مرکز است که توسط دکتر نواف عبید محقق ارشد محقق در مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی نگارش یافته است.
در این مقاله تأکید میشود: عربستان سعودی به لحاظ تاریخی و مذهبی مسئولیتی بهعنوان «گهوارهی جهان اسلام» دارد که در دوره کنونی ایفای این مسئولیت مستلزم مهار نفوذ ایران در منطقه و بهویژه پایان دادن به رژیم بشار اسد را در سوریه است. او تأکید میکند عربستان سعودی تا زمانی که ایران فانتزی گری انقلابی خود در ایجاد نبردهای نیابتی با مبارزان شیعی خود را متوقف نکند، عربستان سعودی برای حفظ صلح و ثبات منطقه خاورمیانه باید به سیاستهای خود ادامه دهد.
چنانکه مشخص است این مرکز عمده فعالیتهای پژوهشی خود با موضوع ایران را در حوزههای راهبردی سیاست خارجی متمرکز کرده است. بهعنوان مثال پژوهشی در این مرکز با عنوان « نگرش ریاض به تهران: کسری اعتماد» به ریشههای بیاعتمادی سعودی به ایران میپردازد و دخالتهای ایران در کشورهای منطقه را بهعنوان عامل اصلی برمیشمارد. درحالیکه سعودی بهعنوان «مهد اسلام» و قدرتمندترین کشور منطقه و نیز صاحب بزرگترین ذخایر نفتی، مسئولیتهای اسلامی جهانی (اقتصادی و سیاسی) بسیاری دارد و همچنین مسئولیت انسانی برای پایان دادن به درد و رنج مردم سوریه بر دوش او سنگینی میکند.
کنفرانس سالانه سیاستگذاران عرب-آمریکا
«کنفرانس سالانه سیاستگذاران عرب-آمریکا» یکی از محافل فکری و سیاسی است که از سال 1991 به شکل سالانه با حضور متخصصان بینالمللی مشهور با توجه به نگرانی، منافع و اهداف کلیدی سیاست خارجی مشترک میان کشورهای عربی (عمدتاً کشورهای حاشیه خلیجفارس) برگزار میشود. این کنفرانس سالانه که توسط نهاد فرادولتی به نام «شورای ملی روابط آمریکا-اعراب» برگزار میشود وظیفه بهبود دانش و درک متقابل میان آمریکا و جهان عرب را برای خود تعریف کرده است تا درنهایت بتواند به تقویت و گسترش روابط راهبردی در حوزههای؛ اقتصادی، سیاسی، دفاعی و ... با تکیه بر احترام متقابل به میراث و ارزشهای یکدیگر دست یابد.
مأموریت این شورا آموزشی تعریف شده است که در قالب آن؛ برنامههای مبادلات علمی فرهنگی، نشستها، سخنرانیهای سالانه؛ انتشارات، بورسیههای تحصیلی و ... وجود دارد. بهویژه در همایشهای سالانه مذکور؛ اشتراکگذاری اطلاعات، ارائه تحلیلها و توصیههای حیاتی، تعریف مسائل مشترک، سفارش اولویت و ... جهت تطبیق سیاستهای آمریکا و دولتهای عرب صورت میگیرد. شورای ملی روابط آمریکا و اعراب با حمایت مؤسسات، نهادهای غیردولتی، خیریهها، اتاقهای فکر، شرکتهای متعددی به فعالیت خود ادامه میدهد که عمدتاً در پیوستگی آمریکا و کشورهای عربی دارای منافع مشترک هستند.
از جمله اصلیترین مشارکتکنندگان و حامیان این اجلاسهای سالیانه میتوان به؛ شرکت نفتی آرامکو، مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل، مرکز مطالعات خلیج، هواپیمایی قطر، شرکت بوئینگ، سازمان بازرگانی دولتی سعودی، هواپیمایی الاتحاد، شورای تجاری آمریکا-مصر، آمریکا-بحرین، آمریکا-قطر، شبکه الجزیره، مرکز المانیتور و دهها موسسه سیاسی و تجاری دیگر اشاره نمود. ریاست این شورا و اجلاس سالیانه را بر عهده جان د. آنتونی دارد.
جالب اینکه شاهزاده ترکی بن الفیصل از جمله مشارکتکنندگان اصلی و سخنرانان ثابت این اجلاسهای سالانه است. وی در آخرین اجلاس سالانه در اکتبر 2015 سخنرانی تحت عنوان «چشمانداز سیاست خارجی سعودی: وحدت، ثبات و مسئولیت» میگوید: «از آغاز موج ناآرامیهای عرب در سال 2010 و در میان آشفتگیهای سیاسی عربستان سعودی به تقویت سیاست خارجی روشن خود پرداخته که از این سه کلمه ساخت شده است: وحدت و پایداری و مسئولیت. حمایت به معنای حمایت عربستان سعودی از وحدت خلیج و توجه به کشورهای این منطقه است.
ثبات به معنای بازگرداندن دولت مشروع به قدرت در یمن، مقابله با دستاندازیهای ایران و گروههای شبهنظامی شیعه در عراق، سوریه، یمن و لبنان و ... است. مسئولیت به معنای حفظ جایگاه مشروعیت اسلامی، حمایت از مسلمانان و پاسداشت حرمین شریفین است که در سال اخیر بهواسطه اقدامات ایران در حج دچار مشکل شده است نظیر؛ قاچاق مواد منفجره و ... » شورای عرب آمریکا نیز در حوزه پژوهشی تلاش میکند برای فضای ایران هراسی به تولید محتوا و ادبیات موضوعی اقدام نماید. بهعنوان مثال جان آنتونی ریاست این شورا در مقالهای با عنوان: «جنگ با ایران: عکسالعمل و ملزومات» به تجزیهوتحلیل سناریوهای حمله نظامی با ایران میپردازد.
جمعبندی
عربستان سعودی بهویژه پس از تغییرات سیاسی در درون ساختار حاکمیتی آن و برآمدن نخبگان جوان با گرایشهای آمریکایی، سیاست تهاجمیتر و سختگیرانهتری را نسبت به جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشته است. با توجه به تخاصم راهبردی میان طرفین و این تلقی که سعودی بزرگترین تهدید خود را جمهوری اسلامی میداند، این رژیم تلاش نموده است تا مجموعه اطلاعات و تحلیلهای خود را از جمهوری اسلامی دقیقتر نماید. بر این اساس تشکیل اتاقهای فکر درون سعودی و بهرهگیری از مراکز مطالعاتی غربی مانند شورای آمریکا- عرب و اندیشکدههای مستقر در جهان عرب مانند شعب بروکینز و ... از جمله راهبردهای سعودی برای فهم دقیقتر کنشها و مناسبات داخلی ایران و همچنین تولید محتوای آکادمیک در تهدید سازی از جمهوری اسلامی در محافل جهانی است.
چنانکه مشخص است این مرکز عمده فعالیتهای پژوهشی خود با موضوع ایران را در حوزههای راهبردی سیاست خارجی متمرکز کرده است. بهعنوان مثال پژوهشی در این مرکز با عنوان « نگرش ریاض به تهران: کسری اعتماد» به ریشههای بیاعتمادی سعودی به ایران میپردازد و دخالتهای ایران در کشورهای منطقه را بهعنوان عامل اصلی برمیشمارد. درحالیکه سعودی بهعنوان «مهد اسلام» و قدرتمندترین کشور منطقه و نیز صاحب بزرگترین ذخایر نفتی، مسئولیتهای اسلامی جهانی (اقتصادی و سیاسی) بسیاری دارد و همچنین مسئولیت انسانی برای پایان دادن به درد و رنج مردم سوریه بر دوش او سنگینی میکند.
کنفرانس سالانه سیاستگذاران عرب-آمریکا
«کنفرانس سالانه سیاستگذاران عرب-آمریکا» یکی از محافل فکری و سیاسی است که از سال 1991 به شکل سالانه با حضور متخصصان بینالمللی مشهور با توجه به نگرانی، منافع و اهداف کلیدی سیاست خارجی مشترک میان کشورهای عربی (عمدتاً کشورهای حاشیه خلیجفارس) برگزار میشود. این کنفرانس سالانه که توسط نهاد فرادولتی به نام «شورای ملی روابط آمریکا-اعراب» برگزار میشود وظیفه بهبود دانش و درک متقابل میان آمریکا و جهان عرب را برای خود تعریف کرده است تا درنهایت بتواند به تقویت و گسترش روابط راهبردی در حوزههای؛ اقتصادی، سیاسی، دفاعی و ... با تکیه بر احترام متقابل به میراث و ارزشهای یکدیگر دست یابد.
مأموریت این شورا آموزشی تعریف شده است که در قالب آن؛ برنامههای مبادلات علمی فرهنگی، نشستها، سخنرانیهای سالانه؛ انتشارات، بورسیههای تحصیلی و ... وجود دارد. بهویژه در همایشهای سالانه مذکور؛ اشتراکگذاری اطلاعات، ارائه تحلیلها و توصیههای حیاتی، تعریف مسائل مشترک، سفارش اولویت و ... جهت تطبیق سیاستهای آمریکا و دولتهای عرب صورت میگیرد. شورای ملی روابط آمریکا و اعراب با حمایت مؤسسات، نهادهای غیردولتی، خیریهها، اتاقهای فکر، شرکتهای متعددی به فعالیت خود ادامه میدهد که عمدتاً در پیوستگی آمریکا و کشورهای عربی دارای منافع مشترک هستند.
از جمله اصلیترین مشارکتکنندگان و حامیان این اجلاسهای سالیانه میتوان به؛ شرکت نفتی آرامکو، مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل، مرکز مطالعات خلیج، هواپیمایی قطر، شرکت بوئینگ، سازمان بازرگانی دولتی سعودی، هواپیمایی الاتحاد، شورای تجاری آمریکا-مصر، آمریکا-بحرین، آمریکا-قطر، شبکه الجزیره، مرکز المانیتور و دهها موسسه سیاسی و تجاری دیگر اشاره نمود. ریاست این شورا و اجلاس سالیانه را بر عهده جان د. آنتونی دارد.
جالب اینکه شاهزاده ترکی بن الفیصل از جمله مشارکتکنندگان اصلی و سخنرانان ثابت این اجلاسهای سالانه است. وی در آخرین اجلاس سالانه در اکتبر 2015 سخنرانی تحت عنوان «چشمانداز سیاست خارجی سعودی: وحدت، ثبات و مسئولیت» میگوید: «از آغاز موج ناآرامیهای عرب در سال 2010 و در میان آشفتگیهای سیاسی عربستان سعودی به تقویت سیاست خارجی روشن خود پرداخته که از این سه کلمه ساخت شده است: وحدت و پایداری و مسئولیت. حمایت به معنای حمایت عربستان سعودی از وحدت خلیج و توجه به کشورهای این منطقه است.
ثبات به معنای بازگرداندن دولت مشروع به قدرت در یمن، مقابله با دستاندازیهای ایران و گروههای شبهنظامی شیعه در عراق، سوریه، یمن و لبنان و ... است. مسئولیت به معنای حفظ جایگاه مشروعیت اسلامی، حمایت از مسلمانان و پاسداشت حرمین شریفین است که در سال اخیر بهواسطه اقدامات ایران در حج دچار مشکل شده است نظیر؛ قاچاق مواد منفجره و ... » شورای عرب آمریکا نیز در حوزه پژوهشی تلاش میکند برای فضای ایران هراسی به تولید محتوا و ادبیات موضوعی اقدام نماید. بهعنوان مثال جان آنتونی ریاست این شورا در مقالهای با عنوان: «جنگ با ایران: عکسالعمل و ملزومات» به تجزیهوتحلیل سناریوهای حمله نظامی با ایران میپردازد.
جمعبندی
عربستان سعودی بهویژه پس از تغییرات سیاسی در درون ساختار حاکمیتی آن و برآمدن نخبگان جوان با گرایشهای آمریکایی، سیاست تهاجمیتر و سختگیرانهتری را نسبت به جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشته است. با توجه به تخاصم راهبردی میان طرفین و این تلقی که سعودی بزرگترین تهدید خود را جمهوری اسلامی میداند، این رژیم تلاش نموده است تا مجموعه اطلاعات و تحلیلهای خود را از جمهوری اسلامی دقیقتر نماید. بر این اساس تشکیل اتاقهای فکر درون سعودی و بهرهگیری از مراکز مطالعاتی غربی مانند شورای آمریکا- عرب و اندیشکدههای مستقر در جهان عرب مانند شعب بروکینز و ... از جمله راهبردهای سعودی برای فهم دقیقتر کنشها و مناسبات داخلی ایران و همچنین تولید محتوای آکادمیک در تهدید سازی از جمهوری اسلامی در محافل جهانی است.
منبع: سایت هادی