رهبر انقلاب اسلامی در نماز عید فطر فرمودند: "دریافتهای نامشروع نتیجه اشرافیگری است، این دریافتها باید به بیت المال برگردانده شود، افرادی که مرتکب بیقانونی شدهاند مجازات و افرادی هم که از قانون سوء استفاده کردهاند برکنار شوند، زیرا آنان لیاقت حضور در مراکز و مسئولیتها را ندارند."
ایشان تاکید کردند: "افکار عمومی به این موضوع حساس است، اگر پی گیری نشود اعتماد مردم به نظام اسلامی کاسته میشود، کاهش اعتماد مردم فاجعه است." ایشان همچنین تاکید کردند: "مسئله عزل و برکناری و بازگرداندن اموال به بیت المال باید در دستور کار مسئولان باشد."
گزارش رئیس دیوان محاسبات همان طور که ریاست محترم مجلس جناب آقای لاریجانی جمع بندی کردند شامل گزارشی در مورد :
1- حقوقهای نامتعارف
2- پاداشهای نامتعارف
3- وامهای نامتعارف بود.
از 100 هزار مدیری که در دولت خدمت میکنند فقط 397 مدیر حقوق نامتعارف، بخوانید ـ غیرقانونی ـ دریافت میکردند. برای این 397 مدیر 400 پرونده تشکیل دادند و 51 میلیارد تومان هم به بیت المال مسترد کردهاند.
آیا گزارش دیوان را میتوان نشانه کارآمدی این نهاد نظارتی دانست؟ مطالبه مردم و رهبری و دلسوزان جامعه؛ محاکمه، مجازات و برکناری متخلفین است. پس از گذشت 5 ماه از افشای فیشهای نجومی آیا یک مدیر متخلف توسط محاکم دیوان عزل یا به تعبیر حقوقی انفصال دائم از مناصب دولتی شده است؟ گزارش رئیس دیوان پاسخی به این پرسش نمیدهد. برخی از وجوهی که رئیس دیوان محاسبات فرمودند؛ "به بیتالمال برگشت"، همان ابتدای افشای فیشهای نجومی داوطلبانه از سوی متخلفین به بیت المال برگشت، برخی هم استعفا دادند و رفتند. آیا معنای این کار ختم دعوا و منع تعقیب است؟
رئیس دیوان محاسبات در گزارش خود گفت: «از سال 1390 صدها پرونده در این باره در دادسرای دیوان تشکیل شده است.» آیا این ادعا درست است؟ آیا نباید حتی یک دادخواست و یا رأی از سوی هیئت مستشاری و تجدیدنظر علیه مدیران متخلف صادر شده باشد و در گزارش به آن اشاره شود؟ در این گزارش نام هیچ متخلفی ذکر نشده است در حالی که در رسانههای کشور نام و مشخصات آنها آمد و برخی ذخایر ملت معرفی شدند! متأسفانه دیوان در این گزارش به مثابه یک خبرگزاری ظاهر شد، شجاعت یک نهاد خبری را هم نداشت که بگوید متخلف یا متخلفان این پروندهها چه کسانی بودند. در حالی که مردم برخی از نجومیبگیرها را به نام و سمت می شناسند.
نمایندگان مجلس هیچ اعتراضی به این گزارش نکردند و گزارش با استقبال رئیس مجلس روبهرو شد. آیا فکر میکنند این گزارش پاسخگوی افکار عمومی ملتهب در این باره است؟! اگر دیوان یک خبرگزاری است و کارکرد گزارشگری دارد پس این همه احکام آمره قانونی در قانون دیوان محاسبات برای تعقیب متخلفین چیست؟ پس تبصره یک و دو ماده 23 قانون دیوان محاسبات که این نهاد نظارتی را موظف به احراز تخلف و مجازات رد وجوه و انفصال دائم از خدمات دولتی می کند، چه میشود؟
در این گزارش نه نام یک متخلف و نه اعلام یک رأی دادگاه وجود دارد. آیا این گزارش را میتوان از نظر ملت ایران مسموع دانست؟ سکوت نمایندگان در برابر این گزارش خبری چه معنایی دارد؟! آیا این گزارش در راستای انجام وظایف ذاتی دیوان و مأموریت پاسداری از بیتالمال است؟
آقای دکتر عادل آذر گفت: "بالاترین حقوق در دستگاههای اجرایی مربوط به رئیس و اعضای هیئت عامل صندوق توسعه ملی بود." این را همه ملت می دانند، از فیش حقوقی آنها در رسانهها رونمایی شد.
وی باید بگوید رأی دیوان محاسبات در مورد این تخلف آشکار چه بوده است؟ گزارش دیوان در این باره ساکت است. فیش نجومی رئیس صندوق توسعه ملی حتی صدای اصلاح طلبان را هم درآورد. مردم رأی خود را در این باره دادند. رأی دیوان با وظایف قانونی آن چه میشود؟