به گزارش مشرق، «زیگمار گابریل» معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد آلمان که به ایران آمده است
قبل از سفر به کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه آلمانی اشپیگل گفته بود
«آلمان تنها در صورتی با ایران روابط عادی و دوستانه برقرار خواهد کرد که
ایران موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد» و تاکید کرده بود «سفر من در
جهت منافع آلمان و اروپا صورت میگیرد و با ایران درباره مسائل اخلاقی،
حقوقبشر، تسلیحات نظامی گفتوگو کرده و از نقش ایران در همپیمانی با دولت
بشار اسد انتقاد خواهم کرد»!
این اظهارات ضمن آن که تحقیر نظام و ملت
ایران است، در فرهنگ روابط بینالملل و عرف سیاسی به معنای دخالت در امور
داخلی و نقض حاکمیت کشورمان نیز تلقی میشود. کمترین انتظار از دولت محترم
آن بود که در اعتراض به گستاخی وزیر اقتصاد آلمان، سفر وی به ایران را لغو
کند و مادام که رسما از دولت و ملت ایران عذرخواهی نکرده است به او اجازه
سفر به کشورمان داده نشود. یعنی اقدامی که کشورهای فکسنی و دستچندم نیز
برای حفظ حرمت مردم خویش انجام میدهند.
اما، واکنش وزارت خارجه کشورمان از
مرز یک انتقاد خشک و خالی و بیپایه و اثر فراتر نرفت و سخنگوی وزارت
خارجه اعلام کرد «مناسبات جمهوری اسلامی ایران و آلمان بر پایه منافع و
احترام متقابل بنا شده و در این رابطه هیچگونه پیششرطی پذیرفتنی نیست»! و
آقای ظریف نیز اظهارات مشابهی داشت. ولی وزیر اقتصاد آلمان بیآن که به
اظهارات وزیر و سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران کمترین توجهی کند -
بخوانید کمترین محلی بگذارد- با دریافت «احترامات فائقه»! از سوی مقامات
دولت جمهوری اسلامی ایران وارد کشورمان شد! و این پرسش بیپاسخ ماند که
اگر مسئولان وزارت خارجه در اظهارات خود صادق هستند که به هیچ کشوری اجازه
دخالت در امور داخلی کشورمان را نمیدهند! و هیچ پیش شرطی را نمیپذیرند!
چرا به وزیر اقتصاد آلمان که هم در امور داخلی کشورمان دخالت کرده است و هم
حاکمیت ملی ما را نقض کرده است و هم آشکارا دولت و ملت ایران را تحقیر
کرده است، اجازه ورود به کشورمان را دادهاند؟! و در این حالت اظهارات
وزیر خارجه و سخنگوی ایشان که هیچ پیششرطی را نمیپذیریم! غیر از آن که
مصرف داخلی داشته و برای ساکت کردن مردم در برابر این تحقیر ذلتبار باشد،
چه جایگاه دیگری داشته است؟!
آقای «زیگمار گابریل» که ظاهرا از وادادگی و ذلتپذیری برخی از مقامات کشورمان به وجد آمده بود در نشست مشترک تجاری ایران و آلمان که در اتاق بازرگانی ایران تشکیل شده بود، جمهوری اسلامی ایران را به وحشیگری! نیز متهم کرده و میگوید «تمامی نیروهای درگیر در جنگ سوریه باید نقطه پایانی بر اعمال وحشیانه بگذارند که این امر در مورد ایران و روسیه نیز صادق است که از رژیم بشار اسد، رئیسجمهور سوریه حمایت میکنند»!
این همه تحقیر از سوی وزیر اقتصاد آلمان در حال و هوایی صورت میپذیرد که مطابق اخبار کاملا موثق، نزدیک به یکسال است رئیسجمهور کشورمان قصد سفر به آلمان را دارد ولی دولت آلمان به بهانههای مختلف که برخی از این بهانهها خالی از تحقیر نیست تاکنون با سفر ایشان موافقت نکرده است!...
این همه پذیرش تحقیر و انفعال در مقابل وزیر اقتصاد آلمان در حالی است که مسئولان محترم دولت، کمترین انتقاد دلسوزان داخلی را با تندترین، عصبانیترین و بعضا ناسزاگویی پاسخ میگویند و در این که آنها را، به جهنم حواله دهند و یا «بیسواد» و «کاسب» و ... بنامند کمترین تردیدی به خود راه نمیدهند و تازه، ادعای مردمدوستی و حفظ حرمت ایران و ایرانی در مقابل بیگانگان و راستگویی و... نیز دارند، که بماند!
به یقین آقای زیگمار گابریل فراموش نکرده است که ایشان معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد کشوری است که بعد از جنگ جهانی دوم و تا چند سال قبل، تحت قیمومیت 4 کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه اداره میشد و هرگاه برخی از مطبوعات آلمانی خواستار استقلال آلمان از این قیمومیت چهارگانه میشدند، پاسخ آمریکاییها و فرانسویها و انگلیسیها و روسها این بود که «آلمان لیاقت استقلال ندارد».
و امروزه نیز کشور آلمان بدون اجازه سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه حق هیچگونه اقدام مستقلی را ندارد. دولت آلمان در جریان جنگ تحمیلی تامینکننده بمبهای شیمیایی برای صدام بود که پرونده این جنایت هنوز مفتوح است اما، نکته جالب توجه این که، یکی از مقامات آلمانی در پاسخ به اعتراض ایران گفته بود؛ «میدانید که ما در فروش تسلیحات شیمیایی به عراق از خود اختیاری نداشتهایم»! اگر آقای «گابریل» این واقعیت را انکار میکند- که نمیتواند انکار کند- پیشنهاد میکنیم به آرشیو هفتهنامه اشپیگل و برخی مطبوعات دیگر آلمان، مخصوصا «دیولت» مراجعه کنند و گزارش «زود دویچه سایتونگ» درباره اعتراض «حزبسبزها» به تحقیرشدگی پیوسته آلمانها از سوی سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه را مطالعه بفرمایند! ضمن آن که بد نیست به این پرسش پاسخ بدهد که چرا در حالی که تعداد یهودیان آلمان فقط 150 هزار نفر است، بیشاز 100 کرسی نمایندگی مجلس کشورش در اختیار یهودیان غیرآلمانی تبار است؟!... حالا کار بردهها به آنجا رسیده که برایمان خط و نشان میکشند!
گفتنی است؛ دولتمردان آلمانی باید این واقعیت را که آمریکا و متحدانش- از جمله آلمان- بارها آزمودهاند، آویزه گوش کنند و مطمئن باشند طرف مقابل آنها در ایران اسلامی، دولت و وزارت خارجه نیست تا با بهرهگیری از انفعال و وادادگی آنان، دست تعدی به کشورمان دراز کنند، آلمانها و همپالگیهای آنان در ایران اسلامی با تودههای عظیم مردم پاکباخته و غیرتمندی طرف هستند که طی سیو چند سال گذشته اجازه دستدرازی به منافع ملی کشورشان را ندادهاند و بسیار احمقانه است اگر مقامات اروپایی و آمریکایی در افق پیش روی خود این خیل عظیم را نبینند و به وادادگی وزارت خارجه دل خوش کرده و روی دیوار انفعال برخی از دولتمردان یادگاری بنویسند!