حسینیه مشرق - حنظله معلم و قاری قرآن بود و سخنوری توانا و جنگجویی شجاع. پسری به نام علی داشت که نامش در تاریخ آمده و برخی مورخان، از جمله طبری، در نقل حوادث تاریخی به او استناد کردهاند.
حنظله در واقعهی قیام امام حسین(ع)، وقتی کاروان حسینی وارد سرزمین کربلا شد، خدمت حسین بن علی(ع) رسید و به سپاه او پیوست. امام(ع) قبل از شروع جنگ به دلیل لیاقت و کاردانیاش او را برای احتجاج نزد عمر بن سعد فرستاد.
روز عاشورا در بحبوحهی جنگ، زمانی که بسیاری از یاران امام(ع) شهید شده بودند، برای دفاع از امام خود، مانند سپری پیشاپیش او ایستاد و صورت و سینهی خود را هدف تیرها و نیزهها و شمشیرها قرار داد و در همان حال، با صدای بلند آیاتی از قرآن مجید (ایات 30 تا 33 سورهی غافر) را که آیاتی است شامل اندرزهای مؤمن آل فرعون با فرعونیان – خطاب به لشگر عمر سعد تلاوت میکرد: «یا قوم انی اخاف علیکم مثل یوم الحزاب. مثل داب قوم نوح و عاد و ثمود...) ای قوم! من میترسم سرنوشت شما مثل سرنوشت اقوام گذشته شود. مثل سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آن آمدند و عذابی که بر آنها رسید و خداوند بر بندگانش، ستم روا نمیدارد. ای مردم! من برای شما از روز قیامت میترسم، روزی که مردم یکدیگر را صدا میزنند! روزی که از محشر به سوی جهنم، روی گردانند ولی هیچ پناهگاهی نیست که شما را از عذاب خدا بازدارد. خداوند هر که را گمراه سازد، هیچکس نمیتواند رهنمای آو باشد.»
سپس گفت: «ای مردم! حسین را نکشید که فیسحتکم بعذاب و قد خاب من افتری! (خداوند شما را به عذاب خود گرفتار میکند و هر که به خدا دروغ ببندد، مأیوس خواهد شد و شکست خواهد خورد. (طه. 61)»
در این هنگام امام حسین(ع) فرمود «ای پسر اسعد! خدا تو را رحمت کند. این گروه سزاوار عذاب خدایند. زیرا وقتی که تو آنها را دعوت به حق کردیم، گوش ندادند و به تو ناسزا گفتند؛ چه رسد به حالا! آنان چگونه بعد از کشتن یاران و برادران صالح تو، به این دعوت و هدایت تن خواهند داد؟»
حنظله رو به امام(ع) کرد و گفت: «آیا اجازه میدهی به میدان بروم و به برادرانم بپیوندم؟» امام فرمودند: «رح الی خیر من الدنیا و مافیها و الی ملک لا یبلی.» (برو به سوی چیزی که برایت از دنیا و هر چه در آن است بهتر است؛برو به سوی عالمی که زوال ندارد.)
حنظله عرض کرد: «السلام علیک یا اباعبدالله، صلیالله علیک و علی اهل بیتک و جمع الله بیننا و بینک فی جنة.» «سلام بر تو ای اباعبدالله! درود خداوند بر تو و بر خاندان تو. خداوند ما را به شما در بهشت جمع گرداند.) امام فرمود: «آمین! آمین»
آنگاه حنظله به میدان رفت و شجاعانه جنگجید تا لشگریان عمر سعد محاصرهاش کردند و او را به شهادت رساندند.
حنظله در واقعهی قیام امام حسین(ع)، وقتی کاروان حسینی وارد سرزمین کربلا شد، خدمت حسین بن علی(ع) رسید و به سپاه او پیوست. امام(ع) قبل از شروع جنگ به دلیل لیاقت و کاردانیاش او را برای احتجاج نزد عمر بن سعد فرستاد.
روز عاشورا در بحبوحهی جنگ، زمانی که بسیاری از یاران امام(ع) شهید شده بودند، برای دفاع از امام خود، مانند سپری پیشاپیش او ایستاد و صورت و سینهی خود را هدف تیرها و نیزهها و شمشیرها قرار داد و در همان حال، با صدای بلند آیاتی از قرآن مجید (ایات 30 تا 33 سورهی غافر) را که آیاتی است شامل اندرزهای مؤمن آل فرعون با فرعونیان – خطاب به لشگر عمر سعد تلاوت میکرد: «یا قوم انی اخاف علیکم مثل یوم الحزاب. مثل داب قوم نوح و عاد و ثمود...) ای قوم! من میترسم سرنوشت شما مثل سرنوشت اقوام گذشته شود. مثل سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آن آمدند و عذابی که بر آنها رسید و خداوند بر بندگانش، ستم روا نمیدارد. ای مردم! من برای شما از روز قیامت میترسم، روزی که مردم یکدیگر را صدا میزنند! روزی که از محشر به سوی جهنم، روی گردانند ولی هیچ پناهگاهی نیست که شما را از عذاب خدا بازدارد. خداوند هر که را گمراه سازد، هیچکس نمیتواند رهنمای آو باشد.»
سپس گفت: «ای مردم! حسین را نکشید که فیسحتکم بعذاب و قد خاب من افتری! (خداوند شما را به عذاب خود گرفتار میکند و هر که به خدا دروغ ببندد، مأیوس خواهد شد و شکست خواهد خورد. (طه. 61)»
در این هنگام امام حسین(ع) فرمود «ای پسر اسعد! خدا تو را رحمت کند. این گروه سزاوار عذاب خدایند. زیرا وقتی که تو آنها را دعوت به حق کردیم، گوش ندادند و به تو ناسزا گفتند؛ چه رسد به حالا! آنان چگونه بعد از کشتن یاران و برادران صالح تو، به این دعوت و هدایت تن خواهند داد؟»
حنظله رو به امام(ع) کرد و گفت: «آیا اجازه میدهی به میدان بروم و به برادرانم بپیوندم؟» امام فرمودند: «رح الی خیر من الدنیا و مافیها و الی ملک لا یبلی.» (برو به سوی چیزی که برایت از دنیا و هر چه در آن است بهتر است؛برو به سوی عالمی که زوال ندارد.)
حنظله عرض کرد: «السلام علیک یا اباعبدالله، صلیالله علیک و علی اهل بیتک و جمع الله بیننا و بینک فی جنة.» «سلام بر تو ای اباعبدالله! درود خداوند بر تو و بر خاندان تو. خداوند ما را به شما در بهشت جمع گرداند.) امام فرمود: «آمین! آمین»
آنگاه حنظله به میدان رفت و شجاعانه جنگجید تا لشگریان عمر سعد محاصرهاش کردند و او را به شهادت رساندند.