به گزارش مشرق، هادی محمدی نوشت: آمریکاییها، ماههاست که به این نتیجه رسیدهاند که آلسعود شایستگی و توان مدیریت نیابتی در بحرانهای منطقهای را ندارند وبه همین دلیل به نقش فعالتر و مستقیم در پروندههای سوریه و یمن و لبنان ورود کردهاند. با اینکه آمریکاییها اهداف اصلی و روشنی در سوریه و یمن دارند ولی سیاست و تاکتیکهای دستیابی به اهداف خود را نهایی نکردهاند و به دنبال آزمون و خطای روشهای مختلف هستند.
رسوایی حمله به مراسم عزاداری در صنعا که بیش از 700 کشته و زخمی به جای گذاشت، کار را برای آمریکا دشوار کرد و با اینکه آلسعود به دنبال فریبکاری و معرفی داعش به عنوان عامل حمله بود، آنها را مجبور کرد که به جنایت اعتراف و طرفهای همکار خود را در یمن قربانی کنند. اگر چه این کار مسئولیت آلسعود و آمریکا را در این جنایت منتفی نمیکند و جنایتهای قبلی در نقاط دیگر یمن که روزانه در جریان است را بار دیگر زنده میکند ولی آمریکا برای عبور از فضای پر هزینه سیاسی و رسانهای و انسانی، سناریوی حمله به ناو آمریکایی و سپس حمله به رادارهای یمن در استان ساحلی الحدیده که بخشی از برنامه آتی آنها در یمن است را به اجرا گذاشت.
آمریکاییها پذیرفتهاند که ادامه شرایط جنگی فعلی، که اهداف نظامی در داخل یمن را ناکام و حتی محیط داخلی و استانهای جنوبی عربستان را در وضعیت آسیب قرار داده، مطلوب نیست و باید پازل یک برنامه جدید برای مسلط شدن بر اوضاع را به اجرا بگذارند.
با مطرح کردن طرح آتشبس و ارسال کمکهای انسانی، تلاش میشود تا فضای اتهام و مشارکت و جنایتهای یمن، پشت سر گذاشته شود و با متهم کردن طرف یمنی در آتشبس و آمادگیهای لازم با تجزیه تدریجی از استانها و با عنوان نظام فدراتیو، بر جغرافیای یمن با شکل و محتوای جدید مسلط شده و معادله میدانی را وارونه کنند.
رسوایی حمله به مراسم عزاداری در صنعا که بیش از 700 کشته و زخمی به جای گذاشت، کار را برای آمریکا دشوار کرد و با اینکه آلسعود به دنبال فریبکاری و معرفی داعش به عنوان عامل حمله بود، آنها را مجبور کرد که به جنایت اعتراف و طرفهای همکار خود را در یمن قربانی کنند. اگر چه این کار مسئولیت آلسعود و آمریکا را در این جنایت منتفی نمیکند و جنایتهای قبلی در نقاط دیگر یمن که روزانه در جریان است را بار دیگر زنده میکند ولی آمریکا برای عبور از فضای پر هزینه سیاسی و رسانهای و انسانی، سناریوی حمله به ناو آمریکایی و سپس حمله به رادارهای یمن در استان ساحلی الحدیده که بخشی از برنامه آتی آنها در یمن است را به اجرا گذاشت.
آمریکاییها پذیرفتهاند که ادامه شرایط جنگی فعلی، که اهداف نظامی در داخل یمن را ناکام و حتی محیط داخلی و استانهای جنوبی عربستان را در وضعیت آسیب قرار داده، مطلوب نیست و باید پازل یک برنامه جدید برای مسلط شدن بر اوضاع را به اجرا بگذارند.
با مطرح کردن طرح آتشبس و ارسال کمکهای انسانی، تلاش میشود تا فضای اتهام و مشارکت و جنایتهای یمن، پشت سر گذاشته شود و با متهم کردن طرف یمنی در آتشبس و آمادگیهای لازم با تجزیه تدریجی از استانها و با عنوان نظام فدراتیو، بر جغرافیای یمن با شکل و محتوای جدید مسلط شده و معادله میدانی را وارونه کنند.
لذا همزمان با اعلام آتشبس، علی محسن الاحمر را در حدیده و استانهای ساحلی برای یک اقدام نظامی بزرگ آماده کرده و با تمرکز حملات هوایی، امکان و شانس خود برای جدا کردن این استان را فراهم کنند. یک شورای استانی فدرال را نیز از یک ماه قبل آماده کردهاند تا اعلام موجودیت کند و راه حل مطلوب آمریکایی برای تجزیه تدریجی یمن را به اجرا بگذارد.
منصور هادی هم با منصوب کردن افرادی به عنوان والی و رئیس مناطق فدرال در حضر موت و بقیه استانها در حال اجرایی این سناریوست. بلافاصله پس از آغاز آتشبس، حملات هوایی آلسعود و اقدامات نظامی از مارب و مناطق شرقی صنعا برای فشار به ارتش و کمیتههای محلی یمنی و منفعل کردن آنها با شدت آغاز شده است. صالح الصماء نیز در اولین واکنش یمنی، این آتشبس را امری فریبکارانه برای سناریوهای جدید معرفی کرده است.
شاید بخشی از نیروی انسانی مورد نیاز در فشار نظامی بر علیه یمنیها از طریق انتقال داعشی های عراق تأمین شوند و شرایط نابسامان اقتصادی عربستان با کمکهای امارات جبران شود تا حکومت دستنشانده هادی منصور بتواند بر پای خود، نیمخیز شود. فدراتیو کردن مناطق اشغالی هم به همین دلیل است تا هر منطقه فدرال به خود اتکایی بپردازد و نقش نظامی آمریکا در این مرحله این است که با دندان نشان دادن به طرفهای یمنی و ارعاب آنها امکان تسلیمپذیری در مقاومت یمنی را فراهم کند.
ورود علنی انگلیسیها در پرونده یمن حکایت از محدودیتهای آمریکا در گزینهها و کارتهای بازی است تا با مشارکت در هزینهها، سهم موفقیت در پروژه تسلط بر یمن را برداشت نماید. البته انگلیسیها در پروندههای اوکراین، سوریه و عراق هم از فرصت ناتوانی آمریکا بهره جسته و ورود پیدا کردهاند، تا در موازنههای ناپایدار انگلیس در درون اتحادیه اروپا، از حمایت آمریکا برخوردار گردد.
آتشبس 72 ساعته یمن، یک فریب هوشمندانه برای ساماندهی و اجرای برنامه جدید آمریکا در یمن است و به جز تحکیم کارتهای بازی جدید در یمن، به چیزی فکر نمیکنند.
میلیونها یمنی که در محاصره ظالمانه و جنایت روزمره به سر میبرند شاخکهای انساندوستانه سازمان ملل را تحریک نمیکند ولی چند هزار تروریست حلب، فریادهای «وا حلبا» در سازمان ملل و اروپا را بلند کرده است.