به گزارش مشرق، جناب آقای روحانی رئیسجمهور اعتدالگرا 29 مهرماه سخنران ویژه همایش روز ملی صادرات بودند. هدف از دعوت رئیس جمهور به چنین همایش مهمی، بلاتردید آگاهی فعالان صادارات از برنامهریزیهای انجام شده توسط دولت برای بهبود کم و کیف صادرات کشور است. رئیس جمهور نیز آنچه میگوید، قاعدتا فیالمجلس به ذهنش نرسیده و یا حتی حاصل تاملات شخصی او نبوده است، بلکه در عقبه تک تک جملات و کلمات او، گزارشها، تحلیلها و مهمتر از همه «برنامههای» تیم اقتصادی دولت قرار دارد که به سرنوشت مردم و اقتصاد کشور مستقیما مرتبط است.
از این حیث است که از کنار این سخنان آقای روحانی در همایش روز ملی صادرات نباید به راحتی گذشت: «در کنار صادرات باید حمل و نقل درست هم باشد. شما یک کالای خوب میخواهید صادر کنید اما هواپیما ندارید. چگونه میخواهید یک محصولی که دوام ندارد میخواهید صادر کنید. حالا که میرویم هواپیما بخریم عدهای میگویند هواپیما نه بروید اتوبوس بخرید. اینکه ما میگوییم هواپیما بخریم برای آن است که ما بتوانیم محصولات خود را به کشورهای هدف صادر کنیم».
قبل از ورود به بحث درباره موضوع مهم «صادرات هوایی»، تذکر چندین باره یک نکته را ضروری می دانیم و آنکه همه سخن منتقدان درباره خرید هواپیما در دولت یاردهم این بوده است که نباید دولت از پول ملت برای شرکت ورشکسته دولتی هما 50 میلیارد دلار هواپیما بخرد. ایرلاینهای خصوصی که انصافا موفق هم بودهاند، بروند از منابع مالی خودشان هواپیما خریداری کنند تا ناوگان هوایی کشور نوسازی شود.
اما اینکه آقای روحانی از صادرات با هواپیما سخن میگویند، نشان میدهد کشور باید در انتظار یک فاجعه اقتصادی دیگر باشد. بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده درباره خرید 50 میلیارد دلاری از بوئینگ و ایرباس نشان میدهد همه هواپیماهای خریداری شده مسافربری هستند. با این وجود، این پرسش مهم به میان میآید که وقتی اساسا هواپیمای باربری خریداری نشده چرا رئیس جمهور میگوید میخواهیم هواپیمای باربری بخریم اما نمیگذارند؟ پاسخ منطقا باید این باشد: یحتمل آقای روحانی تصمیم گرفته است علاوه بر این 50 میلیارد دلار هواپیمای مسافربری، دهها میلیارد دلار دیگر صرف خرید هواپیمای باری (Cargo) کند و چون مطمئن است این اقدام موجب انتقاد اقتصاددانان خواهد شد، پیشاپیش میخواهد جلو انتقادات آینده را بگیرد.
بررسی آمار گمرک در 12 ماه سال 94 نشان می دهد از مجموع 42 میلیارد و 414 میلیارد دلار صادرات کشور، صرفا 372 میلیون و 633 هزار دلار از طریق کمرگات فرودگاهی بوده است. یعنی صادرات ایران از کریدور هوایی در کل سال 1394، کمتر از یک درصد (87 صدم درصد) بوده است. ممکن است دولت یازدهم قصد داشته باشد میزان صادرات هوایی ایران را افزایش دهد، اما این هدف با خرید هواپیما قطعا حاصل نمی شود. خریداری هواپیما به بهانه توسعه صادرات هوایی، به چندین دلیل متقن، یک فاجعه اقتصادی دیگر است و دولت اگر برنامهای برای این کار دارد، حتما باید متوقف شود.
صادرات هوایی، به دلیل ظرفیت اندک هواپیماهای باربری و هزینه بسیار زیاد حمل و نقل هوایی، در تاریخ تجارت جهانی همواره کمترین جذابیت را برای صادرکنندگان داشته است. کالاهایی که یک کشور وارد میکند، یا ضروری است، یا غیرضروی. کالای غیرضروی، به طور طبیعی برای «مصرف فوری» نیست و هیچ عاقلی برای واردات کالایی که نیاز فوری به مصرف آن ندارد، هزینه عظمای حمل و نقل هوایی را به خود تحمیل نمیکند. کالاهای ضروری نیز به دو بخش اضطراری و غیراضطرای تقسیم میشوند. برای کالاهای ضروری غیراضطراری، واردکننده فرصت کافی برای برنامه ریزی دارد و لذا کشورهایی که نیاز دارند برخی اقلام ضروری خود را وارد کنند، معمولا این کالاها را بیش از نیاز جاری وارد و انبار میکنند تا کشور در شرایط اضطرای قرار نگیرد. برای این قلم کالاها نیز از کریدور هوایی استفاده نمی شود. آنچه در تجارت بین الملل از طریق هوایی حمل و نقل میشود، عمدتا کالاهای ضروری اضطرای(مانند واکسن)، کمعمر، حساس یا لوکس هستند. بر اساس گزارش اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی، سهم تجارت هوایی از تجارت بین الملل هرچند کمتر از 10 درصد است، اما ارزش قابل توجهی دارد و 35 درصد ارزش تجارت بینالملل را شامل میشود چون عمدتا دارای فناوری بالا(High-Tech) یا گران قیمت هستند. اما متاسفانه باید گفت کالاهای مشمول صادرات هوایی در سبد صادراتی ما سهم قابل توجهی ندارند. در چنین شرایطی، اینکه دولت آقای روحانی تصمیم گرفته است به جای سرمایهگذاری برای ارتقای توانمندی صادراتی در حوزه «های تک»، وسیله صادرات آنها را خریداری کند، یکی از طنزهای بزرگ روزگار است.
از دولتی که معاونت اقتصادی وزارت خارجه به عنوان یکی از کلیدیترین دستگاههای متولی توسعه صادرات را در ابتدای کار خود منحل کرده است، جز این انتظار نیست که راهکارش برای توسعه صادرات، خرید هواپیمای باری باشد.
اقتصاد ایران مانند کودک بیماری است که نیاز به دارو دارد و آن دارو جز حمایت توام با هدایت و نظارت نیستآـا. اما دولت آقای روحانی از یک سو وضع این کودک بیمار را با واگذاری گسترده بازار تولید و خدمات به خارجی، آشفتهتر میکند و از سوی دیگر، برایش اسباببازی میخرد تا خوشحالش کند!
از این حیث است که از کنار این سخنان آقای روحانی در همایش روز ملی صادرات نباید به راحتی گذشت: «در کنار صادرات باید حمل و نقل درست هم باشد. شما یک کالای خوب میخواهید صادر کنید اما هواپیما ندارید. چگونه میخواهید یک محصولی که دوام ندارد میخواهید صادر کنید. حالا که میرویم هواپیما بخریم عدهای میگویند هواپیما نه بروید اتوبوس بخرید. اینکه ما میگوییم هواپیما بخریم برای آن است که ما بتوانیم محصولات خود را به کشورهای هدف صادر کنیم».
قبل از ورود به بحث درباره موضوع مهم «صادرات هوایی»، تذکر چندین باره یک نکته را ضروری می دانیم و آنکه همه سخن منتقدان درباره خرید هواپیما در دولت یاردهم این بوده است که نباید دولت از پول ملت برای شرکت ورشکسته دولتی هما 50 میلیارد دلار هواپیما بخرد. ایرلاینهای خصوصی که انصافا موفق هم بودهاند، بروند از منابع مالی خودشان هواپیما خریداری کنند تا ناوگان هوایی کشور نوسازی شود.
اما اینکه آقای روحانی از صادرات با هواپیما سخن میگویند، نشان میدهد کشور باید در انتظار یک فاجعه اقتصادی دیگر باشد. بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده درباره خرید 50 میلیارد دلاری از بوئینگ و ایرباس نشان میدهد همه هواپیماهای خریداری شده مسافربری هستند. با این وجود، این پرسش مهم به میان میآید که وقتی اساسا هواپیمای باربری خریداری نشده چرا رئیس جمهور میگوید میخواهیم هواپیمای باربری بخریم اما نمیگذارند؟ پاسخ منطقا باید این باشد: یحتمل آقای روحانی تصمیم گرفته است علاوه بر این 50 میلیارد دلار هواپیمای مسافربری، دهها میلیارد دلار دیگر صرف خرید هواپیمای باری (Cargo) کند و چون مطمئن است این اقدام موجب انتقاد اقتصاددانان خواهد شد، پیشاپیش میخواهد جلو انتقادات آینده را بگیرد.
بررسی آمار گمرک در 12 ماه سال 94 نشان می دهد از مجموع 42 میلیارد و 414 میلیارد دلار صادرات کشور، صرفا 372 میلیون و 633 هزار دلار از طریق کمرگات فرودگاهی بوده است. یعنی صادرات ایران از کریدور هوایی در کل سال 1394، کمتر از یک درصد (87 صدم درصد) بوده است. ممکن است دولت یازدهم قصد داشته باشد میزان صادرات هوایی ایران را افزایش دهد، اما این هدف با خرید هواپیما قطعا حاصل نمی شود. خریداری هواپیما به بهانه توسعه صادرات هوایی، به چندین دلیل متقن، یک فاجعه اقتصادی دیگر است و دولت اگر برنامهای برای این کار دارد، حتما باید متوقف شود.
صادرات هوایی، به دلیل ظرفیت اندک هواپیماهای باربری و هزینه بسیار زیاد حمل و نقل هوایی، در تاریخ تجارت جهانی همواره کمترین جذابیت را برای صادرکنندگان داشته است. کالاهایی که یک کشور وارد میکند، یا ضروری است، یا غیرضروی. کالای غیرضروی، به طور طبیعی برای «مصرف فوری» نیست و هیچ عاقلی برای واردات کالایی که نیاز فوری به مصرف آن ندارد، هزینه عظمای حمل و نقل هوایی را به خود تحمیل نمیکند. کالاهای ضروری نیز به دو بخش اضطراری و غیراضطرای تقسیم میشوند. برای کالاهای ضروری غیراضطراری، واردکننده فرصت کافی برای برنامه ریزی دارد و لذا کشورهایی که نیاز دارند برخی اقلام ضروری خود را وارد کنند، معمولا این کالاها را بیش از نیاز جاری وارد و انبار میکنند تا کشور در شرایط اضطرای قرار نگیرد. برای این قلم کالاها نیز از کریدور هوایی استفاده نمی شود. آنچه در تجارت بین الملل از طریق هوایی حمل و نقل میشود، عمدتا کالاهای ضروری اضطرای(مانند واکسن)، کمعمر، حساس یا لوکس هستند. بر اساس گزارش اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی، سهم تجارت هوایی از تجارت بین الملل هرچند کمتر از 10 درصد است، اما ارزش قابل توجهی دارد و 35 درصد ارزش تجارت بینالملل را شامل میشود چون عمدتا دارای فناوری بالا(High-Tech) یا گران قیمت هستند. اما متاسفانه باید گفت کالاهای مشمول صادرات هوایی در سبد صادراتی ما سهم قابل توجهی ندارند. در چنین شرایطی، اینکه دولت آقای روحانی تصمیم گرفته است به جای سرمایهگذاری برای ارتقای توانمندی صادراتی در حوزه «های تک»، وسیله صادرات آنها را خریداری کند، یکی از طنزهای بزرگ روزگار است.
از دولتی که معاونت اقتصادی وزارت خارجه به عنوان یکی از کلیدیترین دستگاههای متولی توسعه صادرات را در ابتدای کار خود منحل کرده است، جز این انتظار نیست که راهکارش برای توسعه صادرات، خرید هواپیمای باری باشد.
اقتصاد ایران مانند کودک بیماری است که نیاز به دارو دارد و آن دارو جز حمایت توام با هدایت و نظارت نیستآـا. اما دولت آقای روحانی از یک سو وضع این کودک بیمار را با واگذاری گسترده بازار تولید و خدمات به خارجی، آشفتهتر میکند و از سوی دیگر، برایش اسباببازی میخرد تا خوشحالش کند!