بعد از رویکارآمدن
هیأت حاکمه جدید سعودی، ایران با صبر و تدبیر و البته تأکید بر مواضع اصولی
خود، اعلام کرده است درها روی عربستان بسته نشده و این کشور میتواند با
تجدیدنظر در رفتارهای مخرب خود، به میز مذاکره بازگردد. به نظر میرسد این
سیاست ایران به این معناست که اگر سعودیها تمایل دارند به ایران نزدیک
شوند، لزوم تغییر در سیاستها، امری اجتناب ناپذیر است. بههرحال میدانیم
عربستان در منطقه، شکستهای مختلفی را به صورت پیدرپی تجربه کرده و
میکند. آنان به هر کاری دست میزنند تا کشورشان را از این وضعیت نجات
دهند.
بههرحال مسائل میان ایران و عربستان از ابتدا به دلیل ذات رفتار سعودیها بوده است؛ اما جمهوری اسلامی در همه این ٣٨ سال، به عنوان کشور دوست و همسایه، خود را مهیای یک رابطه دوجانبه براساس منافع طرفین کرده است. به نظر من اگر بسیاری از کشورهای دنیا به جای ایران بودند و از امکانات و ظرفیتهای جمهوری اسلامی برخوردار بودند، آنگاه ممکن بود گزینه نظامی حتما به میان آورده شود. سعودیها بیتوجه به آرمان امت اسلامی که خود را مبلغ آن نشان میدهند، با حمایت آشکار و نهان از رژیم صهیونیستی، نوعی خودزنی را در دستور کار خود قرار دادهاند. بر همیناساس به نظر نمیرسد در آینده نزدیک، شرایط بهتری در روابط دو کشور دیده شود.
این آینده دورتر چه زمانی فرا میرسد؟
این اتفاق زمانی میافتد که سعودیها سرشان به سنگ بخورد و بدانند از
تقابل با ایران، نتیجهای عاید آنان نخواهد شد. بههرحال باید در عین داشتن
اقتدار و صلابت در صحنههای دیپلماتیک و حوزههای سختافزاری، همچنان به
مدیریت سعودیها و خنثیسازی تلاشهای آنان در منطقه، اقدام کرد و
درعینحال، با دیپلماسی فعال به افشای اقدامات دولت آنان پرداخت. اتفاقاتی
که شاهد آن هستیم، مقداری بهخاطر نگرش و ذات سعودیهاست و ربطی به الان هم
ندارد و در رژیم گذشته نیز این اختلافات وجود داشته که در خاطرات عَلَم و
شاه موجود است. البته برخی تنشهای امروز، به رفتاری که ما در دولت قبل
داشتیم، بر میگردد که البته آن ریشه اصلی نیست؛ اما برخی خصومتها را
تشدید یا علنیتر کرد. وقتی قرار بر نقد تاریخی است، باید منصفانه سخن
بگوییم.
سادهانگاری دولت قبل و دمدستیدیدن مسائل، شرایط منطقهای را دشوار کرد. وقتی گفته شود آمادگی آن را داریم که رابطه با مصر را ٢٤ساعته برقرار کنیم؛ یعنی سادهانگاری. رفتارهای نمایشی مثل توافق هستهای در تهران با برزیل و ترکیه نیز از همین جنس رفتارها بود. شعارهای تند، دشمن دیپلماسی است. ایران در دوره جدید – مجموعه حاکمیت را عرض میکنم- به دنبال مدیریت رفتار عربستان با دیپلماسی مقتدر است. مسئولان ایران نباید وارد لفاظی بشوند؛ بهخصوص لفاظیهایی که پشتوانه عملیاتی ندارد. ایران باید تلاش خود را در منطقه بیشتر کرده و روابط خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد؛ چنانکه به نظر من در چند ماه اخیر وضعیت ما در منطقه میتوانست بهتر از این باشد؛ اما تلاشهای درخور تحسینی در سطح دستگاه دیپلماسی در این زمینه در جریان است.
منظور شما از افشاگری در قبال عربستان چیست؟
عربستان در سوریه، یمن و عراق در موضوع حقوقبشر، متهمی جدی است و مرتکب
جنایات جنگی مختلفی شده است. این مسئله در یمن به طور مستقیم اتفاق افتاده و
در عراق نیز گروههای تروریستی تغذیهشده از سوی دولت سعودی، دست به این
جنایات زدهاند. ممکن است آنها با پولدادن به دبیرکل سازمان ملل یا کمک به
برخی کشورهای فقیر و ضعیف عرب، حامیانی برای خود دستوپا کنند؛ اما حتی
کشورهای غربی نیز متوجه رفتارهای بدوی عربستان هستند. فشارهای مختلف
دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران از سوی سعودیها را باید در این راستا
ارزیابی کرد. من مطمئن هستم تداوم ناکامیهای منطقهای عربستان، آنان را به
سوی ایران خواهد آورد. امروز عراق در حال پاکسازی از عناصر داعش است و
وضعیت سوریه هم، چندان به سود جناح سعودی نیست. در لبنان، گِره دولت در حال
بازشدن است و یمن هم به باتلاق سعودیها تبدیل شده است. به اینها کاهش
قیمت نفت و مسائلی از این دست را هم اضافه کنید و در سوی دیگر، موفقیت
ایران را در حوزههای مختلف دیپلماسی و میدانی قرار دهید. معادله دشواری
نیست و اتفاقا از همین جا باید مراقب بود سعودیها با درگیریهای ساختگی،
وضعیت را عوض نکنند.
عربستان
در مواضع خود، طرف ایرانی را به سیاسیکاری در قبال این کشور متهم میکند.
ایران بارها اعلام کرده است که منطقه توسعهیافته، به ایران هم کمک
میکند. این ادعاها چقدر در میان کشورهای دیگر جدی گرفته میشود؟
ممکن است در قبال مواجهه با عربستان و رفتارهای آنان، اختلاف نظرهایی وجود
داشته باشد؛ اما به عنوان یک دیپلمات مطلع، به شما میگویم از مقام معظم
رهبری تا ردههای بسیار پایین در کشور، همه بهدنبال یک منطقه توسعهیافته و
استفاده از ظرفیتهای وحدت اسلامی هستند. اولین کشوری که طرح همکاری
منطقهای ارائه داد، ایران بود که از آن به عنوان همکاری منطقهای ٢+٦ یاد
میشد؛ اما بهخاطر کارشکنیها پا نگرفت. جنگ ایران و عراق باعث شد شورای
همکاری خلیجفارس شکل بگیرد؛ اما در جهت حمایت از متجاوز؛ درحالیکه
اتحادهای منطقهای، توسعهگرا هستند نه تخریبگر.
امروز در اوپک، عربستان و چند کشور همه تلاش خود را میکنند تا حق ایران، یعنی دبیرکلی، به کشورمان داده نشود. با تولید بیش از ظرفیت جهانی، به منافع مردم عربستان ضرر میزنند تا خاندان خود را ضدایرانی نشان دهند و از برخی کشورها امتیاز بگیرند. رفتار آنها شبیه لجبازی و حسادتهای بچگانه است. این بچگانه رفتارکردن آنان را غربیها نیز بهخوبی درک کردهاند؛ اما منافع آنان در منطقه باعث میشود رفتارهای ضدونقیضی از خود در قبال سعودیها نشان دهند.
گفته
میشود سعودیها اگرچه امکان بازکردن جبهه جدید ندارند؛ اما بدشان نمیآید
ایران را تحریک کنند تا رفتار تندی از خود نشان دهد. اشاره شما به
درگیریهای ساختگی، به همین موضوع بر میگردد؟
قبلا گفته بودم که بعد از بهنتیجهرسیدن احتمالی برجام، کار ما در منطقه
سختتر خواهد شد. امروز هم میگویم باید خود را هوشیار نگه داریم که پس از
اجرائیشدن برنامه جامع اقدام مشترک، برخی کشورها به ایجاد چالشهای تازه
اقدام نکنند. احتمالا برای مواجهنشدن با افکار عمومی جهانی، به صورت
پنهانی عمل خواهند کرد. در ظاهر همه در مقابل عمل انجامشده هستند و روی
خوش نشان میدهند؛ اما ممکن است برخی اتحادهای منطقهای و دوستیها شکل
بگیرد و برخی کشورها به هم نزدیکتر شوند و رژیم سعودی و اسرائیل جدیتر
به دنبال ضربهزدن به منافع ایران باشند. اتفاقات پیشبینینشده حتما به
وجود میآید و در منطقه فصل جدیدی آغاز خواهد شد؛ اما آنچه برای ایران مهم
است، این است که با همه این فعل و انفعالات، شرایط ما همچنان بهبود خواهد
یافت؛ بههرحال امروز میبینیم همین اتفاق در حال رخدادن است؛ بنابراین با
اینکه سعودیها فعلا امکان تنشآفرینی ندارند؛ اما حتما باید با هوشیاری
تمام، رفتار آنها را رصد کرد.
برخی کشورهای منطقه اگر دست ایران را که برای رفتار سازنده و ارتباطات منطقهای و اسلامی دراز شده، نگیرند، به سمت دوستیهای پنهان و اتحادهای غیرمترقبه علیه ما میروند؛ اما آخر و عاقبت آن برای ایران خیر است. ما شاهد بودیم بهنتیجهرسیدن برجام، رژیم سعودی را دچار تشویش، کارشکنی و حرکت به سمت قطع رابطه با ایران کرد. ما باید مراقب باشیم رخدادهایی مانند حمله به سفارت عربستان دیگر تکرار نشود؛ چراکه این اقدام دست رژیم سعودی را در بهانهجویی و جلوهدادن مظلومنمایی باز گذاشت.
ما میتوانیم در مقابل اقدامات غیرمنطقی و غیرعقلایی
عربستان، همچنان متانت خود را حفظ کنیم و برای جهان اسلام توضیح دهیم
عربستان در حال زمینهسازی به سود صهیونیستهاست و دراینمیان ایران
بهعنوان یک قدرت در منطقه و جهان اسلام، مطالبات جدی از سعودیها دارد.
امروز همه میدانند سعودیها پدرخوانده داعش هستند و درحالحاضر به دلیل
شکستهای پیاپی این گروهک تروریستی، سعودیها میخواهند از این مخمصه فرار
کنند؛ چون حتما بعد از دفع خطر این گروهک، نوبت به ایجادکنندگان داعش هم
خواهد رسید.
عربستان در
حوزه رسانهای نیز بهشدت علیه ایران فعال است. بهعنوان یک عنصر آشنا با
دیپلماسی عمومی و رسانهای، با این پدیده چگونه باید مواجه شویم؟
سعودیها در رسانههایشان خرج میکنند که کمپینهای مختلف علیه ایران راه
بیندازند. آن که ضرر میکند، سعودیها هستند و باید بدون دستپاچگی، محکم
بایستیم. آنها با این کارها نمیتوانند از زیر بار مسئولیت پاسخگویی در
قبال پروندههای سنگینی که روی دوششان است، خارج شوند. آنها با هیاهو و
جنجالهای اخیر بهنوعی درصدد هستند شکستهای خود را در عرصههای
بینالمللی و فضاحت در عرصه داخلیشان جبران یا دستکم افکار عمومی را از
واقعیات منحرف کنند.
روشنگری باید در دستور کار مسئولان مربوطه قرار بگیرد؛ البته منظور من تنها دولت نیست؛ بلکه کارشناسان، رسانهها، صاحبان قلم و دیگران همگی باید در این مسیر حرکت کنند؛ درعینحال باید عربستانیها را از طریق دیپلماسی منطقی چندوجهی تحت فشار قرار داد و اجازه سیاسیکردن مسائل را به آنان نداد. در موضوع شهادت زائران بیگناه کشورمان در منا، عربستانیها بهشدت از سیاسیکردن مسئله استقبال میکنند و طرح مباحثی مانند بهچالشکشیدن اصل حج و همچنین تبدیل آن به شیعه و سنی کاری منطقی نیست. خوشبختانه دیپلماسی وزارت خارجه در موضوع پیگیری فاجعه منا عملکرد خوبی داشته است و این فعالیتها باید ادامه یابد و رسانهها نیز سعودیها را برای پیگیری حقوقی این حادثه تحت فشار قرار دهند؛ چراکه دولت سعودی بهشدت از فشار رسانهای هراسان است.
به نظر شما دولت روحانی در حوزه دیپلماسی منطقهای به اندازه دیپلماسی هستهای فعال بوده است؟
شعار آقای روحانی این بود که موضوع هستهای را حل میکند؛ یعنی این موضوع
اولویت بود. طبیعی است که این موضوع در اولویت دستگاه دیپلماسی قرار بگیرد.
ظرفیت وزارت خارجه محدود است که وقتی همه تمرکز بر آن موضوع گذاشته شود،
ممکن است به جاهای دیگر توجه نشود؛ اما حتی در کوران مذاکرات، وزارت خارجه
از حوزههای دیگر غفلت نکرد؛ البته طبیعی بود بیشتر ظرفیت وزارت خارجه
معطوف به موضوع هستهای شود و این برداشت ممکن است به وجود آید که به
موضوعات دیگر و کشورهای منطقه و... پرداخته نشد؛ اما معتقدم وزارت خارجه در
آن مقطع و بهویژه در یک سال گذشته در حد مقدور تلاش کرده است. همانطور
که دیدیم کشورهای مخالف برجام از کشورهای همسایه ما به سردمداری عربستان
آغاز شد.
به نظر شما چقدر خطر تروریسم میتواند حاکمیت سعودی و برخی دیگر از حامیان آنها را به چالش بکشد؟
کشورهایی مثل عربستان، ترکیه، قطر و امارات در موضوع تروریسم در یک سطح
قرار گرفته و اشتباه هم میکنند؛ چون موضوع ترور و تروریسم وقتی گسترش پیدا
کند، تر و خشک را با هم میسوزاند؛ مثلا اتفاقی که در پاریس و کشورهای
دیگر رخ داد، بسیار تلخ بود. ما در جمهوری اسلامی ترور را با رگ و پوستمان
تجربه کرده و ناامنی در کشور را حس کردیم. همسنوسالهای من یادشان میآید
که در دهه 60 هر روز که از خانه بیرون میآمدیم، چند شهید میدیدیم. در
شرایط ناامنی زندگیکردن بسیار سخت است.
وقتی ترور را به خوب و بد تقسیم میکنند، نتیجه همین میشود که کشورهای منطقه هم بسیار اشتباه میکنند و ممکن است درحالحاضر تروریستها سراغ آنها نروند؛ اما در آیندهای نهچندان دور تروریسم به آنجا هم میرسد. چون آنها از حکومت بشار اسد خوششان نمیآید، حاضر هستند هرکسی را تجهیز کنند تا دولت ساقط شود که اشتباه بزرگی است؛ زیرا استمرار وضعیت ناپایدار در سوریه موجب توسعه تروریسم میشود.
دولت عربستان یکی از مسئولان اتفاقات سوریه است. کشوری که هم به لحاظ مادی و هم معنوی همه امکانات خود را برای کمک به مخالفان بشار میگذارد، نمیتواند از زیر بار مسئولیت این حوادث شانه خالی کند. عربستانی که دوست ندارد بشار با وجود قانونی و مردمیبودن حکومت بر سر کار باشد و تروریسم را به این شکل در منطقه و خارج از منطقه نشر میدهد، باید پاسخگو باشد. یکی از نقاطی که باید بهعنوان مسئول در این حوادث انگشت اشاره به سمتش گرفت، دولت سعودی است و این موضوعی است که دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی و رسانهها و دستگاه دیپلماسی باید دربارهاش فعال باشند.