کد خبر 655247
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۰

اربعین کم کم از راه می رسد. در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی(ع) لزوم بازخوانی مفاهیم و معارف مستتر در واقعه عاشورا و راه و نهضت امام حسین(ع) بیش از پیش احساس می شود. چه اینکه شور را باید در کنار شعور قرار داد تا راه را از چاه بازشناخت.

به گزارش مشرق، عاشورا و حسین(ع) حالا دیگر تنها در جوامع شیعی شناخته شده نیستند. آوازه ی نام حضرت اباعبدالله(ع) امروز در کمتر جایی از این کره خاکی شنیده نشده است. هویت خارق العاده و تکرارناشدنی حادثه عاشورا باعث شده است تا هر روز شاهد اوج گیری آن باشیم و به این باور عمیق برسیم که عاشورا نه تنها یک واقعه و یک روز نیست که یک روش زندگی و یک فرهنگ است.
 
اربعین کم کم از راه می رسد. در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی(ع) لزوم بازخوانی مفاهیم و معارف مستتر در واقعه عاشورا و راه و نهضت امام حسین(ع) بیش از پیش احساس می شود. چه اینکه شور را باید در کنار شعور قرار داد تا راه را از چاه بازشناخت. به همین منظور با حضرت آیت الله قرهی از اساتید برجسته اخلاق و مدیر مدرسه علمیه امام مهدی(عج) به گفتگو نشسته ایم. مشروح گفتگوی ما با این استاد بزرگوار پیش روی شماست.

 چرا از صفت رحمت الله واسعه برای سیدالشهداء استفاده می شود؟ این رحمت الهی آیا فقط شامل حال مسلمانان می شود؟ عرفا و علما در تفسیر این عبارت و صفت چه گفته اند؟
سوال بسیار خوبی است. ولیکن پاسخ دادن به این سوال چند مقدمه می خواهد. اول اینکه ما باید بدانیم که اصولاً پروردگار عالم امورش را براساس رحمت قرار داده است.
 
رحمت واسعه ای که مطرح  می شود، به این معناست که همه مسائل را در بستر رحمت قرار داده است.
 
به عنوان مثال ما در سوره های قرآن می بینیم که -به غیر از سوره ی برائت- همه ی سوره ها با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع شده اند. مثلاً می شد به خاطر مسائل علمی و مطالبی که دریک سوره موجود است، ابتدای سوره با مسئله حکمت خداوند یا عظمت او و  مباحثی دیگری به جای این کلمه شروع شود. کلماتی مانند بسم الله العلی العظیم، یا بسم الله العلی الحکیم و تعابیری مانند این. به ظاهر هم به تعبیر عامیانه یک زیبایی داشت. اما ما می بینیم که فقط گفته شده "بسم الله الرحمن الرحیم".
 
دلیلش هم این است که رحمت خدا شامل همه چیز است. همه چیز در قالب رحمت قرار گرفته. اما رحمت واسعه یعنی اینکه این عنایت پروردگار عالم را به همه برساند و بتواند برای همه در دسترس باشد.
 
و چرا امام حسین(ع) را رحمت واسعه می خوانیم؟

اینکه چرا امام حسین(ع) را رحمت واسعه قرار دادند باید علاوه بر این مقدمه؛ یک بحث کوتاه دیگر هم اضافه کرد. خداوند خودش بیان می کند که ما دو جبهه داریم. یک گروه، گروه حق و و یک گروه، گروه باطل. گروه حق کسانی هستند که امامان ایشان هم امامان حق هستند، و امام حق انسان را به سمت خدا و رحمت او می کشاند و خود امام(ع) می شود رحمت واسعه الهی. لذا فرمودند: "وجعلنا منهم ائمهً یهدونَ به امرنا"، "ما قرار دادیم امامانی که هدایت کنند به سمت ما". به خاطر همین است که وقتی کسی از باب هدایت پذیری تمسک به امامان داشته باشد، جنسیت او جنسیت باطل نمی شود.
 
چون ائمه واسطه رحت الهی هستند. ولیکن با اینکه همه ی ائمه باب رحمت هستند و رحمت پروردگار عالم را نمایندگی می کنند، زمانی که حوادث عاشورا را بررسی می کنیم و حوادث کل تاریخ را با حادثه عاشورا مقایسه می کنیم، می بینیم هدایتی که به واسطه عاشورا به وجود آمده است، به واسطه هیچ عملی به وجود نیامده است.
 
از طرفی می دانیم که حضرت امام حسین(ع) را  محی الدین اول هم بیان می کنند. لذا میلیون ها میلیون انسان به واسطه امام حسین(ع) به باب هدایت کشیده شدند. شما نگاه کنید گاندی بیان می کند که انقلاب من برگرفته از انقلاب امام حسین(ع) است. گاندی به صورت ظاهر نه شیعه است نه اهل جماعت است نه مسیحی است، بلکه به ظاهر دین او بودایی است و به سمت دین های حقیقی اسلام نیست.  

قرآن در زمینه رحمت چگونه سخن گفته است؟ آیا رحمت واسعه بودن سیدالشهداء مصداق قرآنی هم دارد؟

در قرآن کریم دو مرتبه راجع به رحمت سخن به میان آمده است. یکی در سوره انبیاء آیه 107 که خداوند خطاب به حبیب خودش بیان می کند که تو رحمت هستی و می فرماید: "وما ارسلناکَ اِلّا رحمةً لِلعالمین" "تو رحمتی برای همه ی عالم هستی" در جای دیگر پروردگار عالم در سوره انعام آیه 147 می فرماید: "فقل ربکم ذٌو رحمتةٍ وَاسعه" یعنی ای پیامبر ما بگو که پروردگار شما دارای رحمتی گسترده است.
 
البته اینجا برخی به دو رحمت هم معنا کرده اند. یعنی "دارای دو رحمت است". لذا یکی از این دو رحمت بودن را به وجود مقدس امام حسین(ع) منتسب می کنند. چون به واسطه ی ایشان رحمت الهی-که بالاترین رحمت، همان هدایت انسان ها به سوی نور و روشنایی است- به وجود می آید. خود پیامبر(ص) هم می فرماید: "حسین منی و انا من حسین". از این جهت بین همه این مفاهیم یک به هم پیوستگی می بینیم. رحمت واسعه بودن امام حسین(ع) به همان معناست که برای همه مایه هدایت هستند.
 
از همین رو می بینیم که جرج جرداق مسیحی و خیلی از مورخین غربی از جمله دکتر ژوزف فرانسوی راجع به امام حسین(ع) کتاب نوشته اند و بر این نکته تأکید کرده اند که  قیام ایشان حیات بخش بوده است و همه بشریت مدیون حضرت هستند. پس این رحمت واسعه به معنای آن است که امام حسین(ع) برای همه است و این قضیه واقعاً بسیار پرمعنا و پر محتوا است.

پس بر این مبنا، امام حسین(ع) واسطه رحمت واسعه الهی هستند؟

بله. چون که رحمت مطلق پروردگار باید به طریقی تجلی پیدا کند. اسماء و صفات خدا مثل ذات پروردگار یکی است الا به اینکه مورد نزول قرار بگیرند. چون پروردگار ردیف ندارد. خدا احد است و هرآنچه به خدا برمی گردد احد است الا به نازله. و آن نازله هم باید در جایی تجلی پیدا کند. تجلی گاه اسماء و صفات خدا معصومین و اولیاء خدا هستند.
 
لذا تجلی گاه رحمت در وجود معصومین است و در باب امام حسین(ع) رحمه الله واسعه است. چون به همه خیر رسانده است و می بینید که ایزدی ها هم اعتقاد دارند که از مظهر امام حسین(ع) بهره ها برده اند.
 
لذا می بینیم که حتی مسیحی ها هم در اربعین شرکت کرده و می کنند. شرکت مسیحیان در اربعین نشان می دهد -به قول خود آنها- که امام حسین(ع) متعلق به یک گروه نیست، متعلق به شیعه نیست، متعلق به مسلمانان نیست. بلکه متعلق به عالم بشریت است. این صفت رحمت الله الواسعه نیز به خاطر همین است. لذا یکی از دو رحمت مورد اشاره در آیه "فقل ربکم ذٌو رحمتةٍ وَاسعه" وجود مقدس اباعبدالله الحسین(ع) هستند.
 
الان میلیون ها انسان دارند از این رحمت استفاده می کنند. دیگری هم وجود حضرت حجت(عج) است که ایشان هم وقتی ظهور کنند تمام عالم متعلق به ایشان می شود و درواقع فیض و رحمت الهی-که همان هدایت است- از طریق ایشان به همه انسان ها خواهد رسید.. این مطلب شرح کوتاه و مختصری از صفت رحمه الله الواسعه اباعبدالله الحسین(ع) بود. البته بزرگان نکات ریز دیگری را هم در این زمینه بیان کردند که از حوصله این بحث خارج است.

در ادامه ی همین بحث؛ اگر موافق باشید به مسئله اربعین بپردازیم و اینکه امام حسین(ع) چه ویژگی خاصی دارد که می تواند محور اتحاد و اجتماع انسان¬ها باشند؟
 
نکته¬ی اول در مورد اربعین این است که اربعین حسینی(ع) فقط به عنوان یک عزاداری نیست. اربعین امام حسین(ع) و حتی راهپیمایی اربعین-که ما می بینیم  میلیون ها نفر از ادیان مختلف در این راهپیمایی شرکت می کنند،- نماد و نمود صلح و دوستی اسلام است.
 
این صحنه های عجیبی که در در راهپیمایی اربعین خلق می شود، نمایانگر صلح و انسان دوستی دین مبین اسلام است.  لذا شما می بینید که چه اندازه موکب های خدمات رسانی متعدد و بی شماری در این مراسم برپا می شود. این موکب ها از مردم پذیرایی می کنند.
 
حتی عاجزانه برخورد می کنند و التماس می کنند که از آنها پذیرایی کنند. پای خستگان پیموده ی راه را می مالند و شستشو می دهند و البته به این کار افتخار می کنند. افرادی که برای خودشان کسی هستند اما این را برای خودشان فخر می دانند که این کار را انجام دهند. این در حقیقت رساندن پیام اسلام ناب است. پیام اسلام ناب، دوستی و رفاقت است.
 
اسلام محبت، اسلام وحدت و اسلام یگانگی است. اسلامی که کوچک و بزرگ باهم مهربان هستند. اسلامی که نشان می دهد همه همدیگر را دوست دارند و نسبت به یکدیگر عشق می ورزند. اینها همه به برکت وجود مبارک اباعبدالله الحسین(ع) شکل می گیرد.  

و این مسئله دقیقاً در برابر دیدگاه انحرافی تکفیری ها قرار می گیرد...

بله. طبیعتاً این اسلام در مقابل  اسلام تکفیری ها قرار می گیرد. چون که اسلام آنها که اسلام نیست. بلکه این نفوذ یهود است که باعث می شود وقتی نمی توانند اصل دین را ازبین ببرند با نفوذ و شکلدهی اسلام آمریکایی؛ اسلام قلابی دروغین را جایگزین اسلام ناب محمدی(ص) کنند. اما اربعین تمام این دروغ ها را از بین می برد. اربعین تمام این جنگ ها و تمام این فتنه هایی که در آخرزمان به وجود آمده از جمله داعش و امثال اینها که تکفیری ها به وجود آوردند را خنثی می کند.
 
در اربعین انسان¬ها به دنبال دوستی و صلح اند. انسان ها به دنبال عدالتند. انسان ها به دنبال وحدتند، انسانها به دنبال عشق ورزی به یکدیگر هستند. این مطالب را به خوبی می توان در موکب های قبل از ورود به کشور عراق دید.
 
این از خصوصیات اربعین است که مرزها را از بین می برد. کسی متعلق به هیچ جا نیست. همه با هم می شوند و وحدت به وجود می آید، وحدت اقوام، وحدت ملل، وحدت ادیان. همه یک دین الهی می شوند.
 
در هیچ مکتبی، در هیچ جایگاهی و در هیچ مسئله اجتماعی ای-حتی حج- اینقدر وحدت نمی بینیم. در اینجا حتی دیگران هم که دینی غیر از دین اسلام دارند می توانند ورود کنند و اگر نذری دارند بدهند یا از نذرها بهره مند شوند. پس اربعین نماد صلح دوستی و نمایانگر وحدت است.

و کلام پایانی...

احساس می کنم یکی از وجوه آن کلام نورانی حضرت زینب(س) که فرمود: "ما رایت الی جمیلا" همین وجوه و ابعاد اینچنینی قیام اباعبدالله الحسین(ع) بود. یعنی اینکه شهادت امام حسین(ع) باعث وحدت ادیان و انسانیت می شود و امام حسین(ع) محور وحدت برای جامعه بشری است. لذا وجه وحدت آفرینی یکی از وجوه مهم و بسیار مفید اربعین است.
 
اربعین  باعث وحدت آفرینی، دوستی، صفا و صمیمیت ها و نشان دادن اسلام ناب می شود. البته اینکه برخی افراد از اسلام رحمانی حرف می زنند، باید گفت که ما اصلا اسلام غیر رحمانی نداریم. منتهی بحث این است که دشمن می خواهد اسلام را با شکل و شمایل دیگری جلوه بدهد. اربعین یکی از مواقفی است که این اجازه را به آنها نمی دهد و در واقع تمام نقشه های شوم آنها را ازبین می برد.
 
به همین دلیل هم صدام ملعون هم اجازه نمی داد تا کسی در مراسم اربعین شرکت کند. حتی به قصد ثواب بردن از مراسم هم مجاز نبود. اگر کسی پنهانی می آمد و می خواست به سمت کربلا بیاید او را می کشتند یا برای عبرت دیگران دست و پای اورا قطع می کردند.
 
رژیم ملعون صدام از این می ترسیدند که این جریان باعث وحدت آفرینی در بین مردم شود و وحدتی ایجاد می کند که در مقابل ستم و زورگویی های عالم، درمقابل بدی ها و زشتی ها و پلشتی ها می ایستد. لذا توصیه من به عزیزانی که در این راهپیمایی عظیم شرکت می کنند این است که هیچ کاری که خدای نکرده به وحدت موجود در این مراسم لطمه ای وارد کند، انجام ندهند.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس