سرویس فرهنگ و هنر مشرق - آیا انتخاب دانلد ترامپ آغازی بر احیای «رویای آمریکایی» است یا اینکه انتخاب وی، پایانی برای ایالات متحده؟! جهانیان هنوز در شوک انتخاب ترامپ توسط شهروندان ایالات متحده هستند و معترضان نخبه در اقصی نقاط جهان و از طریق مدیا و رسانههای مختلف، تحلیلهای عجیب و غریبی حول انتخاب « سیاستمدار دیوانه بزرگ قرن بیست و یکم» در رسانههایشان منعکس میکنند.
آیا انتخاب ترامپ نوعی خروش جامعه آمریکایی نسبت به کنشهای انفعالی هشت ساله گذشته است؟! حتی خوشبینترین جمهوریخواهان مواضع اوباما را حداقل در قبال پرونده هسته ای ایران موضوعی منفعلانه میدانند. اما اغلب تحلیلها در مواجه با پدیده ناهنجار ترامپ، گمانه و بررسیهای کاملا بومی است و البته برای رای آوردن این کابوی مجنون، باید ریشه سمپات شدن شهروندان آمریکایی به این دیوانه بزرگ قرن بیست و یکم را در رفتار و تصمیمات سیاسی باراک اوباما جستجو کنیم.
{$sepehr_media_1874397_400_300}
اگر از منظر یک آمریکایی سیاستهای منفعلانه اوباما را بررسی و تحلیل کنیم قطعا رای آوردن ترامپ امری قابل حدس و پیش بینی خواهد بود. سخنان ترامپ قبل از انتخابات، حول سه محور اساسی بود، مخالفت با مهاجر پذیری در دوران رکود اقتصادی، آنهم در شرایطی که آمریکا تا سه سال آینده به یک یونان دیگر بدل خواهد شد.
از سوی دیگر نگرش ضد مهاجر پذیری در شرایطی مطرح میشد که اوباما خودش در مقام رئیس جمهور از مهاجرین به حساب میآمد و ترامپ از این شگرد به عنوان یک روش تبلیغاتی استفادهکرد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم وضعیت خطرناک اقتصادی را به مدیریت مهاجرپذیری اوباما نسبت میداد و با این ترفند تنها رئیس جمهور رنگین پوست تاریخ ایالات متحده را نقد میکرد.
توسعه اقتصاد داخلی سومین شعار تبلیغاتی ترامپ بود، در حالیکه باراک اوباما، به این امر اصلا توجهی نداشت و با عدم سرمایه گذاری داخلی بروی صنایع نفتی داخلی ایالات متحده، لطمه جبران ناپذیری به این کشور زد. سومین گزینه طرح شده در سخنرانی دونالد ترامپ بازگرداندن سرمایه آمریکا به داخل مرزهای این کشور این بود، در صورتیکه اوباما به شکل دیوانهواری سرمایههای این کشور را در آمریکای لاتین به صورت بیرویهای هزینه میکرد.
در واقع اوباما طی هشت سال دوران ریاست جمهوریاش با وعده تغییر، موجب افزایش بدبینی نسبت به مقوله مهاجرت از سوی شهروندان آمریکایی شد و روش مدیریتی اوباما مبتنی برگزاره تغییر (نه چندان واقعی و موفق) موجب شد، در یک تغییر 180 درجهای شهروندان آمریکایی، دوباره به گزینهای اعتماد کنند که یک کابوی واقعی است و همچنان اصرار به مفهوم «رویای آمریکایی» دارد.
حقیقت در مورد اوباما و بررسی شیوه مدیریت اقتصادی او موید این مهم است که علقههای سوسیالیستی اوباما موجب شد که ایالات متحده با گزاره «یونان شدن» سه سالی بیشتر، فاصله نداشته باشد و نشستن ترامپ بروی مسند قدرت، با علم به اینکه او یک تاجر موفق است و اعتقادش به سرمایه داری اصیل، نسخه برون رفت ایالات متحده از بحران است.
اما پروژه جستجو و یافتن «کیستی واقعی اوباما» و رقم زدن بزرگترین تراژدی سیاسی ایالات متحده در دوران پسابوش، قبل از اینکه این دو رگه کنیایی – آمریکایی کاخ سفید را ترک کند، جمهوریخواهان رادیکال و طرفداران واقعی ارزشهای آمریکایی کلید زدهاند.
«دنیش دسوزا» یکی از افراطیترینمحافظه کارانی است که اخیرا قبل از انتخابات ریاست جمهوری مستند عجیبی را با عنوان «2016، آمریکای اوباما؛ دوستش داریم یا متنفریم» (2016: Obama's America ) ساخته است و با دستمایه قرار دادن زندگی خصوصی باراک اوباما حقایقی را کشف میکند که موجب استنباط، برداشت و در نهایت قضاوت متفاوتی از باراک اوباما میشود.
«دسوزا» از لحاظ دیدگاه و اندیشه قرینه کاراکتر مایکل مور است اما تامل متفاوتش در قالب این مستند، مخاطب را به نتایج تازهای از کیستی و چگونه عملکرد اوباما میرساند و مخاطب به سادگی به این قضاوت متفاوت خواهد رسید که لباس ریاست جمهوری قبای مناسبی برای اوباما نبود.
{$sepehr_media_1874408_400_300}
در نخستین بخش از قضاوتگری مستند داستانی دسوزا، مخاطب مجبور میشود در چند مورد بسیار ابهام برانگیز، با متن اثر همراه شود. آمریکا 40 درصد از ثروت عمومیاش طبق اعلام (بانک فدرال رزرو) از سال 2007 تاکنون از دست داده است و با همین دستمایه، مولفان اقدامات سیاسی اوباما را به نوع زیست و ایدئولويی اش مرتبط میدانند و چند فراز مهم از کودکی تا دوران ریاست جمهوریاش را، بازخوانی میکنند.
اما مانیفست اصلی اثر چیست؟ این مانیفست تقریبا نقشه راه مستند را مشخص می کند. تصمیماتی که اوباما در قبای ریاست جمهوری ایالات متحده گرفته شبیه سایر همتایان دموکراتش مثل کری، کلینتون و کارتر نیست. بازپس فرستادن مجسمه چرچیل، حمایت از آرژانتین در قضیه فالکلند، تاخیر در راه اندازی پروژه کیستون، جلوگیری از حفاریهای نفتی در داخل خاک آمریکا، کمک های مالی به برزیل، کلمبیا و مکزیک برای راه اندازی پروژه های نفتی، محدود کردن افق فعالیت های ناسا، آشتی با کشورهای مسلمان، دخالت نظامی در لیبی و عدم دخالت در مسئله سوریه، حمایت از عزل حسنی مبارک در مصر، عدم حمایت از مخالفان انتخابات 88 در ایران، عدم اقدام نظامی به منظور دستیابی ایران به سلاح هستهای، کاهش کلاهک های هسته ای آمریکااز 5000 به 1500 کلاهک، حمایت از فلسطینیها در مذاکرات خاورمیانه و .... از اتهامات باراک اوباما از منظر یک دست راستی افراطی به نام دسوزا است که خودش از هواداران ریگان بوده و در تمام طول دوران ریاست جمهوری دونالد ریگان در کاخ سفید به عنوان مشاور و استراتژیست فعالیت کرده است.
{$sepehr_media_1874409_400_300}
در بخش دیگر مستند سازندگان انگشت روی زندگی خصوصی باراک حسین اوباما میگذارند و در کتاب خاطرات و پژوهشهای فردیاش کمی کنکاش میکنند. حتی عنوان کتابی که اوباما در 1995 به نگارش درآورد «رویاهایی از پدرم»، دستمایه انتقاد قرار میگیرد و بعد سازنده مستند با بخشی صوتی این کتاب، با صدای اوباما پازل هایش را به صورت دیگری کنار یکدیگر میچیند. آنطور دسوزا استناد میکند و چند تحلیل خاص را دستمایه کنکاش قرار می دهد این است که اوباما رویاهای ضد استعماری پدر کنیاییاش را دنبال میکند. پدر باراک از کشوری استعمار زده به آمریکا میآید و پس از تحصیل در ایالات متحده به کشوری استعمار زدهاش باز میگرددو از فعالان سیاسی خاصی است که در کسب استقلال کشورش و اتحادیه ملی آفریقایی کنیا نقش بسزایی داشته است.
{$sepehr_media_1874420_400_300}
نکته بعدی که دسوزا روی آن تاکید دارد این است که تفکر اوبامایی از زوایه شخصیت شناسی و وابستگی هویتی به پدر، موجب شده هویت اوباما در جوانی میان آمریکایی بودن و تبار آفریقایی در حال گردش باشد.
از سوی دیگر در سال 1967 زمانی که اوباما شش سال بیشتر نداشت همراه مادر و ناپدری اش به جاکارتای اندونزی می رود و اوباما حتما به یاد می آورد که کمی پس از آن کودتای نظامی با مهندسی آمریکاییها صورت گرفت و منجر به کشتار صدها هزار نفر از مردم شد. سازنده تاکید دارد این اتفاق در شکل گیری دیدگاه ظاهرا ضد استعماری اوباما به دوران نوجوانی و زندگیش در هاوایی پیوند دارد که به نوعی هاوایی، مستعمره آمریکاییها محسوب میشد و با استناد سازنده یک دوگانگی زیستی خاص، از اوباما دکتر جکیل و مستر هاید میسازد. متن کتاب«رویاهایی از پدرم» همراه با صدای نویسنده به صورت صوتی در میانه مستند به درستی پخش میشود تا سازنده ادعایش مبنی بر ضد استعاری بودن باراک اوباما را ثابت کند.
{$sepehr_media_1874423_400_300}
«دسوزا» به شکل رندانهای خیلی بر این نگرش ضد استعماری اوباما و تاثیر بر روند زیست او دارد. حتی سازنده به شکل افراطی نتیجه میگیرد که مدرسه ای باراک اوباما میرفته همچنان نوعی نگرش ضد استمعاری را ترویج میکند. اما چاشنی اصلی که موجب می شود سازنده افراطی این مستند اوباما را به چالش ایدئولوژیک بکشد و اتهام گرایشات سوسیالیستی را به وی نسبت دهد حضور تاثیر گذار «فرانک مارشال دیویس» در زندگی خصوصی باراک اوباما است. آنطور که دسوزا روایت می کند فرانک مارشال از دوستان صمیمی، پدربزرگ (پدر مادری) باراک است که در هاوایی رابطه نزدیک تری با خانواده وی پیدا می کند و فرانک روزهای زیادی را با باراک می گذارند.
در کتاب خاطرات باراک، با همان عنوان «رویاهایی از پدرم»، نگارنده بیش از بیست مرتبه به تاثیر و رابطه نزدیکش با دیویس اعتراف کرده است. از سوی دیگر «پاول کنگور» که پیش از این به خاطر نوشتن کتاب «خدا و رونالد ریگان» به شهرت رسیده است و از دوستان قدیمی سازنده مستند (دسوزا) به شمار میرود و هر دو در کاخ سفید مدتی را با یکدیگر همکار بودهاند در کتابش فاش می کند که باراک اوباما بشدت تحت تاثیر مارشال، تفکرات سیاسی نزدیکی به حزب کمونیست داشته است.
{$sepehr_media_1874822_400_300}
نویسنده اسنادی از پلیس فدرال آمریکا «اف بی آی» در کتابش ذکر کرده است که نشان میدهد در اصل مارشال دیویس مربی باورهای کمونیستی اوباما محسوب میشود که اسناد آن هم اکنون نیز در طبقه بندی های محرمانه پلیس وجود دارد.
دسوزا هم خط اصلی رفیق کاخ سفیدیاش در دوران ریگان را در این مستند دنبال میکند و با استناد به خاطرات باراک، سعی در اثبات گرایشات سوسیالیستی باراک اوباما دارد.
{$sepehr_media_1874848_400_300}
اما ماجرای تاثیر فرانک مارشال دیویس بر باراک اوباما صرفا به یک تاثیر ایدئولوژیک خلاصه نمیشود. پس طرح این مطلب از جانب دسوزا، جمهوریخواهان برای تخریب دموکراتها دی وی دی فیلمی را با عنوان "روياهايي از پدر
واقعي من" همراه با عکسهایی برهنه از مادر باراک منتشر کردند و در آن مستند،آن دانهام مادر اوباما را متهم به روابط غیر اخلاقی با فرانک مارشال دیویس کردند.
{$sepehr_media_1874933_400_300}
دسوزا پس از طرح مسئله گرایشات سوسیالیستی او با انتساب ایدئولويک به مارشال روی گزاره دیگری دست میگذارد و با سفر به کنیا و مصاحبه با خانواده اوباما سعی میکند او را مردی به وابسته به ریشه هایش معرفی کند و موضوع گرایشات ضد استمعاری اوباما را دوباره از زاویه ای دیگر تحلیل کند. دسوزا با شیطنت با نقلی قولی از اوباما راجب به پیوند هابیل و قابیلی انسانها، سعی میکند نظریه وابستگی افریقایی اوباما را از منظر هویتی اثبات کند.
{$sepehr_media_1874981_400_300}
در ادامه روایت سازنده تاکید دارد که اوباما روی محور عذاب وجدان جامعه سفیدپوستان، مواضعی در نوع و روش سخنرانی هایش را ادامه میدهد تا برای خودش فرصتی ایجاد کند که جامعه آمریکایی به او رای بدهند. پیوند دادن بصری بخشی از تلاش سناتورها و سیاستمداران سیاه نیز با همین ترفند به فیلم افزوده می شود.
در واقع دسوزا تاکید دارد، اوباما با استفاده از این ترفند رنگین پوست بودنش، سعی دارد برای خودش جایگاه ویژهای نزد سفیدپوستان کسب میکند.
جس جکسون
جس جکسون و آل شاریتن از جمله رنگین پوستانی هستند که چند سال قبل از به قدرت رسیدن باراک چنین فضایی را در فضای سیاسی ایجاد میکنندو با بهرهبری از رنگین پوست بودن سعی دارند، صعودی سیاسی داشته باشند که توفیقی مثل باراک نمیتوانند کسب کنند اما زمینه سیاسی را برای رای آوری اوباما فراهم میکنند و استدلال قوی جمهوری خواهان این است که هیچ سیاهپوستی نمیتواند پس دو از دو سال فعالیت در مجلس، به کاخ سفید راه پیدا کند.
در بخش دیگری از این مستند، مولف سعی استمراریاش را برای نمایش خواستگاه ایدئولوژیک اوباما رها نمیکند و با یافتن شخصیتی که او نیز از پدران معنوی باراک به شمار میرود، به اتصال ایدئولوژیک باراک به افراطیون دامن میزند.
دسوزا اسرار دارد که اوباما از مسیری ناشناخته برای آمریکاییها و صرفا با حرکت روی مدار عذاب وجدان آمریکایی در نسبت با سیاهان وارد کنگره شده است و راه سیاسی شناخته شده ای برای مردم آمریکا نداشته است.
از منظر دسوزا اوباما کسی است که با فرانک مارشال دیویس با گرایشات سوسیالیستی (شاعر و روزنامه نگار عضو حزب کمونیست) رابطه داشته و پیوند تنگانگش با پل آیزر (دوست شیکاگویی اوباما) را نمیتوان نادیده گرفت. آیزری اسامه بن لادن دهه هفتاد آمریکا بود. آیرزی در بمب گذاری در مرکز پنتاگون ( در سال 1972) ، یک اداره پلیس نیز در سال 1970، همچنین در بمب گذاری یک گروه تروریستی در کاخ سفید در 1970 ، نقش مهمی داشته است. اوباما و آیزر در سال 1995 با یکدیگر آشنا می شوند و هر دو در یک مرکز همکار بودهاند. آیزر حتی در مراسم جمع آوری پول برای انتخابات سنای اوباما نقش مهمی را برعهده داشته است.
اوباما و ادوارد سعید قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 2004
پس از طرح رابطه آیزر و اوباما، دسوزا به رابطه اوباما با ادوارد سعید میپردازد. پرفسور ادوارد سعید فلسطینی تبار از جمله اساتید باراک در دانشگاه کلمبیاست که بسیاری از رسانههای جمهوریخواهان حین مذاکرات سران فلسطینی و اسرائیل، اوباما را به دلیل تاثیر ادوارد سعید متهم به حمایت از فلسطینیها کردند. چون پرفسور سعید تا مدتها قبل از اینکه باراک نامزد حزب دموکرات شود با وی رابطه بسیار نزدیکی تا زمان مرگ سعید با او داشت و حتی در مراسم فلسطینیها با حضور پرفسور سعید (در شیکاگو ) شرکت و سخنرانی میکند.
روبرتو مانگابریا آنگر دانش پژوه عملگرای برزیلی آمریکایی ( پروفسور و استاد حقوق در هاروارد و فیلسوف ادیان)، نفر بعدی لیست افراد نزدیک به باراک اوباما است. استادی که دانشگاه هاروارد را به مقصد برزیل برای مشارکت در باروری زیر ساخت های نفتی برزیل در دوران اوباما ترک میکند، اما ماجرای رفتنش در ابتدا هیچ ربطی به مناسبتش با اوباما نداشت بلکه او از دانشگاه اخراج شده بود.
برخی رسانههای جمهوری خواهان مدعیاند که کمک های اوباما برای راه اندازی پروژه های نفتی که در این همین مستند بدان اشاره میشود به دلیل رابطه مرشدی و شاگردی آنگر و اوباما بودهاست و پس از راه اندازی پروژه های نفتی، استادی که از هاروارد به دلیل نگرش های ضد استعماری، اخراج شده، دوباره به این دانشگاه در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما باز میگردد.اوباما چند واحد درسیاش را با این استاد سوسیالیست اهل آمریکای جنوبی گذرانده است و تا انتخابات سال 2004 رابطه بسیار خوبی با این استاد برزیلی داشته است.
{$sepehr_media_1875175_400_300}
و آخرین نفر که مرشد مذهبی اوباما به شمار می رود جرمیا رایت است. رایت در سخنرانیهایش در سال 2006 دو سال پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما، گفته است دولت آمریکا مسئول گسترش ایدز در جامعه سیاهپوستان است و برخی اقدامات
نظامیان آمریکایی در خاورمیانه را به تروریسم تعبیر کرده است. اوباما در واکنش به این سخنان مجبور به ترک کلیسای ترینیتی یونایتد در شیکاگو شد که دو دهه در آن عبادت کرده و این اظهارات به صورت سلسله وار ادامه پیدا کرد تا جایی که باراک اوباما مجبور شد خود به ملاقات این کشیش برود و به هیاهوی رسانههای جمهوری خواه در مورد دیدگاههای ضد استعماری جرمیا رایت پایان دهد.
{$sepehr_media_1875176_400_300}
سازندگان با گردآوری چنین اطلاعاتی به دنبال چند استنتاج کلیدی هستند. مثلا در قضیه وال استریت سخنان اوباما را طوری تحلیل میکنند که او هوادار جنبش وال استریت بوده است درصورتیکه بررسی ابعاد این جنبش نشان میدهد حرکت جنبش با سرکوب قطعی نیروهای پلیس متوقف میشود و اوباما نیز از جنبش 99 درصدها، در ابعاد جهانی حمایت کرده است. در نوع جمع بندی دراماتیک مستندگونه، مولفان چنین نتیجهگیری میکنند که سرمایههای آمریکا در مکزیک، برزیل و کلمبیا هدر رفته است و به صورت قطعی از جانب دولت توسعه سرمایهداری در داخل خاک ایالت متحده متوقف شده است.
در بخش پایانی مستند با استفاده از درگاه کلیدی استراتژیستهای جمهوری خواه افراطی چنین به نظر میرسد که اوباما موجب افزیش تراز بدهیهای چند برابری ایالات متحده شده است و اینکه بدهی های دولت آمریکا به 20 تریلیون دلار رسیده است و پنج برابر افزایش یافته است مقصر اصلی دولت اوباماست.
مولفان از ساخت مارپیچی مستندگونه، تنها یک هدف دارند و با انتخابات 2016 گویا به هدف اصلی خود یعنی شکل تغییر قدرت از دموکراسی لیبرال به صورت محافظه کار لیبرال، دست یافته اند.
{$sepehr_media_1875190_400_300}
خیلی سادهانگارانه است که برخی از تحلیل گران داخلی با دیدن این مستند مدعی شوند که از فرصت دوران اوبامایی استفاده درست نشده است. شاید به زعم این مستند اوباما از دخالت ظاهری در التهابات سیاسی سال 88 پرهیز کرده است اما از اهرم فشار سیاسی در قالب تحریم به شکل بسیار مناسبی استفاده کرده است. اگر دسوزا با صدها استدلال دیگر موفق به اثبات مواضع ضد استعماری باراک اوباما بشود اما تحریم هایی که حتی با مذاکره رفع نشد، همچنان استوار است و این باور ضد استعماری از جانب مخاطب ایرانی حداقل تاکید نخواهد شد.
اگر همه استدلالهای دسوزا و همتایان جمهوریخواهش در تحقیق و نگارش این مجموعه دقیق و درست باشد چند سوال کلیدی را باید مطرح کرد تا این تحلیلهای ناقص گردآوری شده نقض شود و استدلال و استنتاج سازندگان جنبهای عمومی پیدا نکند. باراک حسین اوباما یک سوسیالیست ضد استمعار گر نبوده که درون کاخ سفید نفوذ کرده باشد، اوباما در حل بحران های سیاسی همواره سیاست های کلان ایالت متحده در دویست سال گذشته را لحاظ کرده است و اتفاقا شیوه اجرایش بسیار دیکتاتورمابانه تر از جورج بوش جمهوری خواه به نظر می رسد. به هر حال این مستند قبل از انتخاب ترامپ به شکل فراگیر و عمومی توسط جمهوری خواهان و هوادارانشان در سطح وسیعی در ایالات متحده منتشر شد تا افکار عمومی در آمریکا در انتخاب یک کابوی مثل دانلد ترامپ تردید نکنند.
****علیرضا پورصباغ