به گزارش مشرق، محمدرضا تاجیک در گفتوگو با روزنامه آرمان با اشاره به ریزش آرای روحانی اظهار داشت: بدون شک آستانه تحلیلی انتخابات 96 در لایهها و سطوح مختلف با انتخابات 92 متفاوت است. شرایط ذهنی و روانی مردم و اصلاحطلبان از انتخابات 92 تاکنون دچار تغییرات جدی شده است. آمار و ارقام نیز نشان میدهد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نمیتوان به راحتی از پیروزی یک گزینه انتخاباتی سخن گفت.
در شرایط کنونی برخی از اصلاحطلبان دچار نوعی «خود کمبینی» شدهاند و احساس میکنند باید در زیرسایه دیگران در فضای سیاسی زیست کنند. این افراد گمان میکنند برای ادامه حیات خود باید با کارت دیگران بازی کنند.
وی ادامه میدهد: جریان اصلاحات نباید سرنوشت خود را به حیات کسانی گره بزند که در سیاست اجرایی به ویژه در زمینه مسائل داخلی موفقیت چندانی نداشته و در مسائل خارجی نیز با مشکل اجرایی شدن برنامههای خود مواجه شدهاند. به همین دلیل اصلاحطلبان نباید وارد بازیای شوند که از فوایدش کمترین بهره را ببرند و از مضرات آن بیشترین سهم نصیب آنها شود. عقل سیاسی حکم میکند اصلاحطلبان وارد بازی شوند که سودش بیشتر از زیانش باشد. این در حالی است که اصلاحطلبان در حال وارد شدن در بازی هستند که ضررش بیشتر از سود آن است. این اتفاق در چهار سال اول دولت آقای روحانی برای اصلاحطلبان رخ داده است. به نظر من این اتفاق در چهارسال دوم به دلیل اینکه دولت نیازی به پشتوانه اصلاحطلبی خود ندارد ممکن است به صورت عمیقتر و جدیتری برای اصلاحطلبان رخ بدهد.
البته سخن من به معنای «عبور از روحانی» نیست. منظورمن این است که ما نباید هزینه توقف در روحانی را با عبور از گفتمان اصلاح طلبی تامین کنیم. سرمایه تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصلاحطلبان به راحتی و «یک شبه» به دست نیامده که ما آن را به راحتی و «یک شبه» از دست بدهیم. جریان اصلاحات نباید در پای قدرت ذبح شود.
تاجیک گفت: در شرایط کنونی چندین عامل وجود دارد که اصلاحطلبان را مجبور میکند خود را برای هر شرایطی آماده کنند. نخست کارکرد دولت آقای روحانی است. بدون شک در چهار سال گذشته دولت آقای روحانی کارکردهای زیبا، مثبت و ایجابی فراوانی داشته است. با این وجود دولت آقای روحانی در زمینه اقتصادی عملکرد قابل قبولی نداشته و به همین دلیل مردم با «فقر فزاینده» مواجه شدهاند و زندگی آنها به سختی میگذرد. از سوی دیگر برخی از شعارهای مهم آقای روحانی که به مسائل داخلی مربوط میشد تاکنون محقق نشده و بیشتر تمرکز دولت روی مسائل سیاست خارجی و برجام قرار گرفت. دولت تدبیر و امید تلاش کرد افکار عمومی را از طریق برجام به خود معطوف کند. این در حالی است که مردم بیش از آنکه برجام را به صورت تئوریک و فیلسوفانه فهم و درک کنند به صورت انضمامی تاثیر برجام را بر زندگی معیشتی خود فهم و درک میکنند. حتی اگر مفروض بگیریم که برجام مواهب زیادی برای جامعه امروز ایران داشت بدون شک موفق نشده در زندگی روزمره مردم جامعه تاثیرگذار باشد. به همین دلیل نوعی «واخوردگی» و «واگرایی» در سطحی از مردم نسبت به دولت به وجود آمده است.