سرویس جهان مشرق - زمانی که «بشار اسد»، رئیس جمهور سوریه و پس از آن متحدین دمشق و مسئولان سوری به مناسبت های مختلف اظهار می کردند که شرایط پس از آزادی حلب، هیچ شباهتی با قبل از آن ندارد، رژیم صهیونیستی بیش از هر طرف ذینفع دیگری در بحران سوریه، از جمله کشورهای حامی تروریسم معنای این گفته را درک می کردند و گزارش های متعددی درباره این بیم و نگرانی ها منتشر شد.

 

به نظر می رسد، با گذشت بیش از 40 روز از آزادسازی شهر حلب، نگرانی های رژیم صهیونیستی از آینده این رژیم در منطقه به ویژه با وجود مقاومت حزب الله که از آن همواره به عنوان بزرگ ترین و اولین دشمن تل آویو یاد شده، در حال تجسم یافتن و متبلورتر شدن هستند.

 

گزارش مرکز پژوهش‌های امنیت داخلی اسرائیل

هفتم ژانویه سال جاری مرکز پژوهش ‌های امنیت داخلی رژیم صهیونیستی جدیدترین گزارش امنیتی خود درباره ماهیت و میزان خطرات احتمالی علیه اسرائیل در سال جدید میلادی را منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، حزب ‌الله بزرگترین خطر علیه موجودیت و بقای اسرائیل شمرده می شود.

 

در این گزارش که رونوشتی از آن برای «روون ریولین»، رئیس و «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر و مسئولان امنیتی رژیم صهیونیستی ارسال شد، نسبت به «سلاح‌ های پیشرفته،‌ پهپادها و عوامل انتحاری»[شهادت طلب] حزب الله و نیز موشک ‌های زمین به هوا و سامانه ‌های ضد ناو این حزب هشدار داده شده و آمده بود: نیروهای حزب الله می‌ توانند، شهرک‌ های واقع در مرزهای شمالی را به اشغال خود درآورده و مناطق راهبردی و مهم اسرائیل در معرض خطر حملات شدید موشکی حزب الله قرار دارد.

 

این گزارش در ادامه ضمن اشاره به دیگر کانون های خطر منطقه علیه رژیم صهیونیستی در پایان به مسئولان این رژیم درباره لزوم حفظ آمادگی نظامی برای درگیری های احتمالی و عبرت ‌گرفتن از جنگ ‌های قبلی هشدار می دهد.

 

 

آغاز موجی از نگرانی های صهیونیستی  

این گزارش کافی بود تا به دنبال خود موجی از وحشت در سرزمین های اشغالی و انتشار سیلی از گزارش ها و تحلیل های اطلاعاتی – امنیتی – نظامی محرمانه و غیر محرمانه در این رژیم را به دنبال داشته باشد که هر یک از آنها به نوعی به تبیین و تشریح سیر تحول قدرت نظامی و افزایش توان جنگی حزب الله و مقایسه آن با توان نظامی و امنیتی رو به افول اسرائیل پرداخته و از تغییر معادلات نظامی و امنیتی منطقه به سود حزب الله، به شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

 

این گزارش ها همچنین با استناد به منابع موثق و آمار و ارقام رسمی، نتیجه ورود رژیم صهیونیستی در هر جنگ احتمالی با حزب الله را برای این رژیم شکست پیش بینی کرده بودند.

 

انتشار این گزارش ها موجب شد، افکار عمومی در سرزمین های اشغالی به این سمت سوق یابد که وقوع جنگ سوم بین اسرائیل و حزب الله برای حفظ موجودیت و تضمین امنیت تل آویو امری لامحال است. آنچه به این فضا دامن زد، مطبوعات صهیونیستی بودند که به طور مسلسل گزارش هایی منتشر می کردند که در آنها ادعا شده بود، نقشه های نظامی اولیه و برنامه ریزی های مقدماتی برای چنین جنگی پایان یافته و مراکز مطالعاتی و تصمیم گیری درحال تدوین مراحل دیگر این جنگ هستند.

 

در حقیقت، سناریو آمادگی رژیم صهیونیستی برای ورود به جنگ با حزب الله زاییده امروز نیست، همچنین سناریویی نیست که یک باره از سوی نهادهای ذیربط در رژیم صهیونیستی مطرح شده باشد، بلکه رهاورد روندی طولانی است که با عقب نشینی خفت بار ارتش رژیم صهیونیستی از لبنان در سال 2000 میلادی آغاز شده و با شکست تحقیر آمیز صهیونیست‌ ها در جنگ 33 روزه و شکست تروریسم تکفیری در سوریه به عنوان یکی از ابزارهای رژیم صهیونیستی در منطقه و مجری طرح های آن به ویژه در سوریه و لبنان ادامه می باید.

 

 

به اعتقاد مراکز مطالعاتی و تصمیم گیری صهیونیستی در تمام مراحل این روند توان نظامی و قدرت جنگی حزب الله در تمام سطوح و برای تمام مراحل از پشتیبانی و لجستیکی گرفته تا پیاده کردن پیچیده ترین تاکتیک های هجومی و دفاعی درحال افزایش بوده و این بیش از پیش حزب الله را به محقق کردن شعار «نابودی اسرائیل از صفحه روزگار» نزدیک می کند.

 

به این ترتیب، روند انتشار گزارش هایی که هر یک از بُعدی به تحول قدرت جنگی حزب الله و افزایش توان نظامی این حزب و مقایسه آن با توان نظامی رژیم صهیونیستی می پرداختند، و درپی آن دادن بیم ها و هشدارها ادامه یافت، از جمله:

 

تغییر در آموزش های نظامی ارتش اسرائیل

روزنامه صهیونیستی «يديعوت آحارانوت» با انتشار گزارشی می نویسد: ارتش اسرائیل در راستای حفظ آمادگی جهت حضور در جنگ سوم لبنان دو تغییر اساسی در روند تمرینات و آموزش های نظامی خود به وجود می آورد.

 

یک: اولین تحول فراخواندن نیروهای ویژه پیاده نظام و نفوذی ارتش برای مقابله و رویارویی با یگان هایی از حزب الله که احتمالا قصد نفوذ زمینی به سرزمین های اشغالی را داشته باشند.

 

دو: بالا بردن سطح آگاهی ها و اطلاعات و برگزاری دوره های آموزشی و نظامی برای نظامیان ارتش اسرائیل در خصوص جنگ های زیر زمینی و شبکه تونل ها که نیروهای حزب الله در این نوع از جنگ دارای مهارت بسیار بالایی هستند.

 

يديعوت آحارانوت با بیان اینکه جنگ زیر زمینی شکل جدیدی از جنگ های دوره معاصر است، تاکید می کند، دیدن این دوره های آموزشی و نظامی حائز اهمیت بسیاری است، چون پیش بینی می شود، در جنگ آتی اسرائیل با حماس در نوار غزه، جنگ زیر زمینی یکی از مهمترین گزینه های رویارویی رزمندگان مقاومت با ارتش اسرائیل خواهد بود.

 

 

ابتکار عمل در دست حزب الله

همین روزنامه در گزارشی دیگر درباره وضعیت هریک از طرف های شرکت کننده در جنگ می نویسد: اگرچه تئوری «دیوید بن گورین» تاکید می کند، در هر نبردی ارتش این رژیم باید میدان جنگ و عرصه رویارویی را باید به عمق خاک حزب الله هدایت کند، اما با وجود قدرت گیری حزب الله و آمادگی رزمندگان این حزب، نظامیان ارتش اسرائیل قدرت پیاده کردن این تاکتیک را به هیچ عنوان ندارند.

 

این روزنامه صهیونیستی در ادامه با بیان اینکه حزب الله به یکی از قدرت های منطقه ای تبدیل شده، می افزاید: ارتش اسرائیل بر این باور است، ماموریت نفوذ به داخل اسرائیل در مراحل اولیه جنگ به «یگان رضوان» سپرده می شود و این یگان این ماموریت را کاملا غیر منتظره و غافلگیرانه اجرا کرده و سعی می کند، چارچوب و معادلات حاکم بر میدان را خیلی سریع ترسیم کند و به این ترتیب گروهی از رزمندگان حزب الله که چند ده نفر بیشتر نخواهند بود، با پرچم های زرد حزب ظرف تنها چند ساعت یکی از شهرک های صهیونیست نشین یا پایگاه های نظامی قرار گرفته در نزدیکی مرزهای جنوب لبنان را تصرف کند.

 

اسرائیل برای نبرد الجلیل آماده می شود

«رشد و بالندگی حزب الله به ویژه در زمینه قدرت نظامی به چالشی نگران کننده برای کابینه رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. در نتیجه ارتش این رژیم تلاش می کند، آمادگی نظامی خود را در بالاترین سطح ممکن و برای رویارویی با هر رخ داد احتمالی حفظ کند»، این بخشی از گزارش منتشر شده توسط روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» است.

 

یکی از بدبینانه ترین سناریوها از دید ارتش اسرائیل، اقدام حزب الله به انتقال نبردهای زمینی به منطقه «الجلیل» است. در حالی که سناریو دوم از دید تئوریسین‌ های نظامی رژیم صهیونیستی ناتوانی و زمین گیر شدن نیروی هوایی این رژیم در نبرد تونل های زیر زمینی است.

 

هاآرتص در بخش دیگری از این گزارش خود می نویسد: با توجه به افزایش کمی و کیفی قدرت و توانمندی حزب الله در تمام سطوح و حوزه ها، تل آویو بر این باور است، تنها یک گزینه پیش رو دارد و آن ملزم کردن ارتش این رژیم به بالا بردن سطح آمادگی نظامی خود تا سرحد امکان است.

 

 

نیروی دریایی در تیررس موشک های حزب الله

«اسرائیل الیوم» در گزارشی تاکید می کند که گزارش های محرمانه دستگاه های اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی بُعد جدیدی از خطر ورود تل آویو به جنگ با حزب الله را برملا کردند.

 

به نوشته اسرائیل الیوم، این گزارش ها تاکید می کنند، اشتباه محض است، اگر تصور کنیم، رشد قدرت نظامی و توان جنگی حزب الله یک بُعدی بوده و تنها بُعد نظامی مورد توجه بوده و بخش های دیگر نادیده گرفته شده اند.

 

 

تنظیم کنندگان گزارش های فوق خاطر نشان کرده اند، توان بازدارندگی حزب الله و زمین گیر کردن اسرائیل در جنگ آتی تنها به نیروی هوایی و نیروی زمینی محدود نمی شود، بلکه نیروی دریایی را نیز شامل خواهد شد، چون حزب کیس گسترده ای از موشک ها با قدرت حمل انواع کلاهک های انفجاری و توان تخریبی گسترده را در اختیار دارد.

 

به همین دلیل سرهنگ «دیوید سلما»، فرمانده پایگاه نیروی دریایی اسرائیل در بندر حیفا نسبت به ورود این رژیم به جنگ با حزب الله هشدار داده و خاطر نشان می کند: وقتی سید حسن نصر الله لبنان در سخنرانی هایش از سیطره رزمندگانش بر منطقه الجلیل سخن می گوید، بنابراین توان پیشروی تا بندر حیفا و زمین گیر کردن نیروی دریایی اسرائیل را هم دارد.

 

 

حزب الله در همین حوالی

پایگاه اینترنتی صهیونیستی «والاه» گزارشی از نظامیان اسرائیلی مستقر در منطقه «شبعا» و مزارع معروفش منتشر می کند و در آن به وحشت این نظامیان از تحرکات پنهانی و فعالیت مخفیانه حزب الله در این منطقه اشاره می کند.

 

 والاه به نقل از فرمانده گردان سیزده تیپ گولانی می نویسد: «رزمندگان حزب الله همین حوالی درحال گشت زنی هستند». وی هدف این گشت زنی ها را شناسایی منطقه، جمع آوری اطلاعات نظامی – امنیتی و رصد فعالیت های ارتش اسرائیل در شبعا می داند و معتقد است، این تحرکات و فعالیت های حزب الله به بزرگترین و مهمترین چالش پیش روی ارتش اسرائیل در شبعا تبدیل شده، چون آنها هیچ اثری از خود بر جا نمی گذارند و این بیم وجود دارد، مبادا این تحرکات آنها به بحرانی بزرگ و جنگی فراگیر در منطقه تبدیل شود.

 

فرمانده گردان سیزده تیپ گولانی می گوید: اشتباه محض است، اگرچه تصور کنیم، مشارکت 7 هزار رزمنده حزب الله در نبردهای سوریه لطمه ای به قدرت و نظامی و توان جنگی این حزب وارد کرده است، بر عکس این حضور حضور میدانی نه تنها قدرت و توانایی های حزب الله را محدود نکرده، بلکه کسب مهارت های جنگی و تجارب میدانی و سرانجام حضور قدرتمند و موفق حزب در میدان های دیگر را به دنبال داشته است.

 

 منطقه مزارع شبعا در نقشه

وحشت از حزب الله در «هاردوف»

روزنامه صهیونیستی «جیروزالیم پست» گزارشی از منطقه «هاردوف» واقع در بلندی های اشغال شده جولان منتشر می کند و به نقل از یک افسر صهیونیست در این منطقه می نویسد: تردید نداریم، هاردوف به دلیل موقعیت بسیار مهم و راهبردیش یکی از مهمترین اهداف حزب الله خواهد بود.

 

این افسر صهیونیست درباره اهمیت هاردوف می گوید: هاردوف بین دو منطقه کوه‌ های حرمون و روستای کفر شوبا واقع شده و نقش پل ارتباطی بین جولان اشغالی با لبنان را بازی می کند و اولین خط دفاعی منطقه حرمون و شهرک های صهیونیست نشین شمال سرزمین های اشغالی را تشکیل می دهد.

 

همچنین به اعتقاد این نظامی صهیونیست، واقع شدن هاردوف بر سطحی مرتفع، سیطره حزب الله بر آن، به معنای اشراف نظامی رزمندگان حزب بر مناطق پیرامون است.

 

 

اذعان به عدم آمادگی ارتش اسرائیل

روزنامه صهیونیستی «معاریو» از عدم آمادگی رژیم صهیونیستی جهت ورود به نبردی فراگیر با حزب الله می نویسد و تاکید می کند: اذعان نتانیاهو به عدم آمادگی ارتش اسرائیل در رویارویی با حزب الله چیزی جز اذعان به توان نظامی این حزب در کسب پیروزی های سرنوشت ساز و دفاع از عمق راهبردیش نیست.

 

معاریو مثلث قدرت حزب را در سه عامل اراده و عزم قاطع، استمرار روند پیشرفت تاکتیکی و افزایش قدرت و توان نظامی حزب الله ملاحظه و تاکید می کند: عدم آمادگی رژیم صهیونیستی جهت رویارویی نظامی با حزب الله یک ادعا یا سخنی برای فریب دشمن نیست، گزارش های انتشار یافته در روزهای اخیر این گفته را تایید می کنند.

 

معاریو می افزاید: اعلام عدم آمادگی رژیم صهیونیستی جهت رویارویی با حزب الله به معنای رویارویی قدرت نظامی و توان جنگی اسرائیل 2006 با حزب الله 2016 است.

 

وحشت از تکرار شکست جنگ 33 روزه

اما یکی از مهمترین گزارش های منتشر شده، درباره وحشت صهیونیست ها از جنگ 33 روزه است، گویی پایانی بر این وحشت متصور نیست. روزنامه معاریو در گزارش دیگری به وحشت نظامیان صهیونیست از پیوستن به یگان های توپخانه ارتش اسرائیل می پردازد و می نویسد: بیم از آنکه مبادا، حزب الله در جنگ آتی با اسرائیل گورستان دیگری از تانک های مرکاوا مشابه آنچه در سال 2006 در «وادی الحجیر» شاهد آن بودیم، موجب شیوع پدیده ای در ارتش اسرائیل به نام فرار از یگان های توپخانه شده است.

 

این روزنامه صهیونیستی می افزاید: بیم از تکرار شکست وادی الحجیر به یکی از بزرگ ترین چالش های ارتش اسرائیل در سال گذشته تبدیل شده و با علم به اینکه یگان های توپخانه ارتش پیشرفته ترین و مجهزترین توپ ها و تانک های دنیا از جمله نسل چهارم تانک های مرکاوا را در اختیار دارند، با این حال نظامیان اسرائیلی از پیوستن به این یگان ها به شدت امتناع می کنند.

 

براساس گزارش معاریو تنها طی ماه اکتبر گذشته 86 نظامی صهیونیست از پیوستن به یگان های توپخانه امتناع کردند که به دلیل تخلف از فرمان به حبس محکوم و سپس به خدمت در این یگان ها موظف شدند.

 

 

جنگ روانی – رسانه ای گسترده علیه حزب الله

انتشار این گزارش ها که به معدودی از آنها در بالا اشاره شد، اگرچه به واقعیت هایی درباره توان نظامی حزب الله اذعان می کند، اما در بُعد دیگر با سیلی از اتهامات به حزب به عنوان گروهی تروریستی و هم طراز با داعش و جبهه النصره و به راه انداختن جنگ روانی – رسانه ای گسترده ای علیه حزب الله که آن را نه تنها تهدیدی برای اسرائیل بلکه برای دیگر کشورهای منطقه از جمله کشورهای مرتجع عربی معرفی می کند، همراه است.

 

در این راستا، مطبوعات و رسانه های رژیم صهیونیستی تلاش دارند، با تشویق رژیم های مرتجع عربی به قرار گرفتن در کنار تل آویو، جبهه ای واحد علیه حزب الله تشکیل داده، جنگی منطقه ای بین المللی نه در عرصه نظامی، بلکه در عرصه سیاسی و دیپلماتیک راه اندازی کنند که هدف آن «سلاح مقاومت» است و این موضوعی نیست که از نگاه حزب الله دور مانده باشد.

 

در این راستا، چند ماه قبل ساکنان مناطق جنوبی لبنان با تعجب درحالی از اقدام حزب الله در خارج کردن تجهیزات و تسلیحات نظامی خود از مخفیگاه های اشان در این بخش از لبنان خبر دادند که کارشناسان امور نظامی منطقه این اقدام حزب الله - آن هم در منطقه ای که آسمان آن لحظه ای از پرواز شناسایی پهپادهای صهیونیستی خالی نمی ماند - را بخشی از جنگ روانی دایر بین این جنبش با رژیم صهیونیستی تعبیر و تاکید کردند، حزب الله به این طریق بخشی از توان نظامی و تجهیزات و تسلیحات در اختیار و آمادگی خود را برای جنگ با این رژیم به نمایش گذاشته است.

 

همان گونه که اعلام تشکیل یگانی ویژه بنام «حزب الله» در ارتش اسرائیل را حلقه ای دیگر از این جنگ روانی – رسانه ای ارزیابی و تصریح می کنند، تل آویو به این طریق نه تنها خواهان اطمینان بخشی به جبهه داخلی است، بلکه از تدارکات خود برای رویارویی آینده با حزب الله خبر می دهد.

 

 

اما واکنش حزب الله

تاکنون حزب الله با جنگ روانی – رسانه ای به راه افتاده از سوی رژیم صهیونیستی که با تمرکز بر پروژه «حزب الله هراسی» همراه بوده، به شکلی منطقی و خویشتن دارانه برخورد و از هر گونه اقدام مخاطره آمیز امتناع کرده است.

 

با این حال حزب الله در مقابله با رژیم صهیونیستی از مبادی و اصولی تغییر ناپذیر تبعیت می کند که نقشه راه هرگونه رویارویی و جنگ آینده با این رژیم با استناد به آن به شرح زیر تهیه و تدوین شده است:

 

- تمرکز رسانه ای – روانی حزب الله بر نگرانی ها و دغدغه های رژیم صهیونیستی در پاسخ به جنگ رسانه ای – روانی  این رژیم
- قدرت نمایی و حضور مستمر در نقاطی مشخص و از پیش تعیین شده در جنوب لبنان که حامل این پیام برای طرف صهیونیستی است که حزب الله همیشه در آمادگی به سر می برد
- یکی از اهداف حضور میدانی در سوریه عرض اندام و قدرت نمایی نظامی حزب الله و تاکید بر آمادگی جهت ورود به هر گونه رویارویی نظامی با رژیم صهیونیستی است

- یکی دیگر از اهداف حضور میدانی در سوریه، تاکید بر محافظت از قلمرو حزب الله و حفظ سیطره بر این مناطق و مقابله با هرگونه دست اندازی به آنهاست

 

و سرانجام اینکه حزب الله به این اصل ایمان دارد که اسرائیل طبل توخالی بیش نیست و سر و صدای بپاخاسته از آن چیزی جز وحشت افکنی در منطقه نیست و تا جای ممکن از هرگونه رویارویی نظامی با حزب الله اجتناب می کند، چون به خوبی می داند، حزب الله برای ورود به چنین جنگی که به آن به عنوان فریضه ای دینی و وظیفه ای ملی نگاه می کند، بی قرار است و لحظه شماری می کند، جنگی که می تواند، بزرگ ترین و مهمترین خواسته مقاومت یعنی «نابودی و محو اسرائیل از صفحه روزگار» را محقق یا یک گام آن را به تحقق این خواسته نزدیک کند.