***
عذرخواهی از شیطان برای افشای رانت 7.5 میلیاردی مسجدجامعی!
فردی به نام علی شکوهی طی مطلبی با عنوان «عذر تقصير به پيشگاه ماكياول» در شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد نوشته است:
«هميشه به خودمان مي باليديم كه مسلمانيم و حرف تازهاي براي دنيا داريم. حرف تازه ما هم اين بود كه ما در سياست به اخلاق توجه داريم. مدعي بوديم كه در انقلاب فرانسه سراغ آزادي رفتند و در انقلاب شوروي سابق شعار عدالت دادند اما ما مي خواهيم «عرفان، برابري آزادي» را با هم پي بگيريم حتما شاهد «سياست اخلاقي» خواهيم بود.
متفكران ما مي گفتند سياست در غرب ماكياوليستي است چون در منطق آنان "هدف وسيله را توجيه مي كند" اما ما معتقديم كه براي رسيدن به هدف مقدس و درست نمي توان از ابزارهاي نادرست بهره برد. اين سخنان زيبا روزگاري كه قصد اقناع ذهني ديگران را داشتيم به درد ما مي خورد اما وقتي پاي عمل به ميان آمد معلوم شد كه بسياري از ما بايد برويم از ماكياول عذرخواهي كنيم چون عدهاي از ما نشان داديم كه خودمان چيزي از ديگران كم نداريم!»
او سپس به ماجرای افشای رانت 7.5 میلیاردی احمد مسجدجامعی توسط خبرگزاری فارس نیز اشاره کرده و مینویسد: بعد از ظهر ديروز يك خبرگزاري وابسته به نهادي خاص اسناد و مداركي را عليه دكتر احمد مسجدجامعي منتشر كرد و مدعي سوء استفاده مالي بزرگ وي شد. در نهايت معلوم شد كه در هيچ سندي اسمي از او نيست و مسجد جامعي هم توضيحي نوشت كه بر مربوط نبودن آن ادعا به ايشان تاكيد داشت. آيا ما مي توانيم مدعي سياست اخلاقي شويم در حالي كه چنين رفتاري از ما سر ميزند؟[1]
*کتاب ماکیاول به نام شهریار که بر اساس انگاره «هدف وسیله را توجیه میکند» نوشته شده در نزد اهالی سیاست به نام سیاستهای شیطانی نیز شناخته میشود.
اما اینکه عدهای انقلابی خسته و لیبرالهای وطنی قصد دارند رفتارهای نظام اسلامی را به ماکیاولیسم تشبیه کنند و یا افشای رانتخواری یک عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران را رفتاری ماکیاولیستی تعریف کنند جای تأسف دارد.
خبرگزاری فارس روز یکشنبه گذشته اسناد رانتخواری چند میلیاردی «احمد مسجدجامعی» که با نام بستگان و نزدیکان وی صورت گرفته است را همراه با اسناد تخلفات منتشر کرد.[2]
آقای مسجدجامعی نیز پاسخی به این افشا داد که حاوی 2 محور کلی است. اول اینکه نامی از وی در این رانت به چشم نمیخورد! و دوم اینکه اکنون که هجمهای علیه او صورت گرفته؛ بیش از پیش به مبارزه با فساد خواهد پرداخت.
آیا این فرایند و رفتار رسانهای از نظر روزنامه اصلاحطلب اعتماد و نویسنده مطلب فوقالذکر یک کپیبرداری از راهبردهای ماکیاولی است؟!
از طرفی اگر این فرایند مستدل و مستند، کپیبرداری از رفتار ماکیاولیست (که نیست و نهادهای ناظر آنرا بررسی خواهند کرد) پس ماجرای بلااثبات «املاک نجومی»، دروغ بزرگ «بورسیههای غیر قانونی» و «فتنه سال 88» که جملگی مورد تأکید اصلاحطلبان بودهاند را با چه نامی باید خطاب کرد؟!
***
ترامپیزاسیون اصلاحطلبان برای رأیآوری دوباره روحانی
«مرتضی مبلغ» فعال اصلاحطلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه با وجود ترامپ در ایالاتمتحده کسی باید در رأس قوه مجریه ایران قرار بگیرد که بدون تنش و هیجان کشور را اداره کند، گفته است:
«مردم ما در طول ۸ سالی که نگاه افراطی بر کشور حاکم بود سختیها و آسیبها را با گوشت و پوستشان درک کردند. آنها امروز بهخوبی میدانند تندروی و رفتارهای هیجانی چه آسیبی میتواند ایجاد کند. جامعه در اثر تجارب گذشته به این سطح از هوشمندی رسیده که اجازه ندهد بار دیگر افراطیون بازگردند.»
*این مسئله پیش از این در رصد تحلیلگران کشور قرار گرفته بود که جریان سیاسی خاص قصد دارد با طرح این مسئله که روی کار آمدن ترامپ در آمریکا به معنای احتمال وقوع جنگ در ایران است؛ پس مردم باید مجدداً در انتخابات به رئیسجمهور روحانی رأی بدهند که داعیه دور کردن سایه جنگ از سر کشور را دارد!
معظمله در این رابطه فرمودند: «یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتّب تهدید کنند به جنگ؛ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما میگوید که جنگ در ایران حتمی بود؛ اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [امّا] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعّالیّت و فنّاوری در داخل کشور است؛ این جنگ واقعی است. ما را به جنگ نظامی متوجّه میکنند تا از این جنگ غفلت کنیم؛ جنگ واقعی جنگ فرهنگی است. اینهمه تلویزیونهای گوناگون و شبکههای مختلف اینترنتی مشغول کارند برای اینکه دل و ذهن جوان ما را از دین و مقدّسات و عفّت و حیا و مانند اینها دور کنند؛ دارند جدّی تلاش میکنند، پولها خرج میکنند برای این کار! جنگ واقعی این است.»[4]
چه اینکه دولت یازدهم حتی در همان وعده رفع تهدید جنگ بواسطه برجامش نیز موفق نبود زیرا سردار دهقان، وزیر دفاع اخیراً در اجلاس امنیتی تهران اذعان کرد که احتمال رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در خلیج فارس وجود دارد.[5]
از طرفی وعدههای برجامی دولت نظیر «رفع تمام تحریمها» و «ارزانی» هم محقق نشدند و امروز نه تنها میبینیم که دولت از مردم میخواهد برای دیدن گلابیهای برجام صبر کنند بلکه شاهد شکوائیه مقامات دولتی مبنی بر دبّه کردن آمریکا و اخلال کاخ سفید در حصول دستاوردهای برجام هستیم.
اکنون آیا یک عقل محض حاضر است با رؤیت «وضع موجود» مجدداً به تیم اجرایی دولتی که حتی توانایی همدردی با مردمان سیلزده و مانده در هجوم گرد و غبار را هم ندارد، اعتماد کند؟!
لیلاز: سرآمد قاچاق در جهان هستیم و از دلایل آن دستمزد کم مأموران مرزی و گمرکی است!
او تصریح میکند: یک مشکل کشورمان در بحث قاچاق، موضوع فقر عمومی است. خود این فقر عمومی منجر میشود که دستمزد ماموران گمرک و نگهبانها کم باشد و این افراد در معرض فساد قرار بگیرند.
لیلاز میگوید: اینکه چرا ارادهای برای کنترل قاچاق از تمامی مرزهای کشورمان وجود ندارد، به ماهیت حاکمیت دوگانهای که در ایران وجود دارد، برمیگردد و به وفاق در داخل حکومت نیاز دارد و با توصیه و دستورالعمل نمی توان جلوی واردات قاچاق را گرفت!
از استدلالی بودن سخنان آقای لیلاز همین بس که تأکید دارد باید بیشتر بودن حجم قاچاق در ایران به نسبت جهان را باور کنیم!
در معرفی روش لیلاز که چندی پیش گفته بود «بیشتر اصلاحطلبان سواد اقتصادی چندانی ندارند» به بخشی از سؤال و جواب وی با خبرنگار نشریه تجارت فردا (شماره 190) اشاره میکنیم:
_ لیلاز: به نظر من اگر غیر از برجام که ماموریت اصلی دولت روحانی بوده است، فقط و فقط به اینکه ایران امسال صادرکننده گندم شده اشاره میکردیم، به عنوان دستاورد اقتصادی دولت یازدهم کفایت میکرد. یا اینکه ما از امسال از واردات بنزین بینیاز میشویم.
خبرنگار تجارت فردا: البته «اگر» پالایشگاه نفت ستاره خلیج فارس راهاندازی شود.
لیلاز: «اگر»ی وجود ندارد. من به شما «خبر» میدهم که این پالایشگاه راه افتاده است.
_ لیلاز: در 3 سال گذشته دولت روحانی موفق شده ارز را تکنرخی کند.
خبرنگار تجارت فردا: البته هنوز نشده، ولی به نظر میرسد زمان تکنرخی شدن ارز نزدیک است.
لیلاز: ۹۰ درصد کار انجام شده. به لحاظ فنی، به نظر من ارز همین الان هم تکنرخی حساب میشود.
گفتنیست لیلاز در ماجرای توافق موقت ژنو در سال 92 که حاوی هیچ دستاورد خاص و ملموسی نبود و پس از آن ایران اسلامی از سوی آمریکا باز هم تحریم شد؛ طی مصاحبه با سایت جماران با اشاره به دوران پساژنو گفته بود: در کوتاه مدت دریافتهای ارزی ایران بین 50 تا 100 درصد افزایش خواهد یافت... این توافق ما را قادر میکند که فوریترین مسایل معیشتی را حل کنیم و در صنایع مختلف مانند صنایع پتروشیمی پیشرفت داشته باشیم!
او که گفته میشود رئیس کمیته اقتصادی حزب کارگزاران سازندگی نیز هست، جملات قصار دیگری همچون «روحانی هماکنون 30 میلیون رأی دارد و قهرمان واقعی عدالتپروری است» و «مشاهده میکنیم که به محض مکالمه تلفنی بین روحانی و اوباما و سیاست جدید روحانی، ثبات و پیشبینیپذیری به بازار اقتصاد ایران حکمفرما شده است و در نتیجه ما شاهد کاهش شدید تورم به خصوص در حوزه مواد غذایی هستیم» را نیز در کارنامه اظهارات اقتصادی خود دارد.[6]
***
1_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3520441
2_ http://fna.ir/H9AOYC
3_ http://kayhan.ir/fa/news/97959
4_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35690
5_ http://fna.ir/9XSOEY
6_ http://fna.ir/G6HNMY