با این وجود مهمترین تغییر بیسابقه در مواضع آمریکا در روز 25 ژانویه 2017 به وقوع پیوست. ترامپ در این روز در گفتوگو با شبکه تلویزیونی ای بی سی نیوز اعلام کرد که به دنبال امضای مصوبه ای برای ایجاد منطقهای امن در سوریه است و پنتاگون و وزارت خارجه را مکلف کرده تا طی 90 روز طرح خود را برای ایجاد منطقه امن ارائه دهند. طرحی که براساس آن به ادعای ترامپ آوارگان غیرنظامی سوریه بتوانند به این کشور بازگردند و منتظر حل و فصل عادلانه مسائل شوند. وی توضیح نداد که این مصوبه کدام مناطق را به عنوان منطقه امن انتخاب خواهد کرد و کدام نیروها مسئولیت حفاظت و تضمین اجرایی این منطقه را برعهده خواهند داشت. در همین رابطه ترامپ دو روز بعد دستوری را صادر کرد مبنی بر اینکه ورود شهروندان سوریه به عنوان پناهنده به منافع آمریکا آسیب وارد می کند.
مناطق احتمالی برای ایجاد منطقه امن
دولت آمریکا برای ایجاد منطقهای امن در داخل سوریه و اجرای این برنامه سه گزینه پیش رو دارد. این گزینهها بر اساس تقسیم جغرافیای مناطق تحت سلطه نیروهای حاضر در درگیری ها مطرح است. گزینه اول مناطق تحت سلطه نیروهای سپر فرات وابسته به ترکیه است که با مشارکت ارتش آزاد سوریه در منطقه بین إعزاز و جرابلس تا مرزهای شهر الباب حضور دارند. گزینه دوم منطقه جنوب سوریه و نزدیکی مرزهای اردن است که در استان درعا واقع شده است. گزینه سوم منطقه محل تمرکز کردها و نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال شرقی این کشور است.
در این میان، منطقه اول بیشترین احتمال و اولویت را دارد، چرا که حضور نیروهای گروه تروریستی داعش در آن ها به ویژه بعد از عملیات نظامی مشترک ارتش آزاد سوریه و نیروهای ترکیه کاهش پیدا کرده است. در این منطقه همچنین نیروهای دموکراتیک سوریه و یگانهای حفاظت مردمی نیز حضور جدی ندارند. علاوه بر این ویژگیها به نظر میرسد که این منطقه از حمایت لجستیک دولت ترکیه نیز برخوردار باشد و نیروهای ارتش نظامی ترکیه حمایت از آن را در دستور کار قرار دهند. البته این سناریو احتمالا با مخالفت ایرانی ها مواجه شود که هرگونه مداخله نظامی ترکیه در شمال سوریه را رد می کنند. البته روس ها ضمن برخی ملاحظات با این موضوع موافقت کرده اند.
منطقه دوم در جنوب سوریه با وجود نزدیک شدن به خاک اردن و امکاناتی که برای حمایت آمریکا از طریق متحد اردنی، برای آن قابل تصور است ، اما امتداد صحرایی آن باعث میشود زیرساختها و خدمات کافی برای خدمترسانی به آوارگان و پناهندگان وجود نداشته باشد. این موضوع باعث میشود ایجاد منطقهای امن در این سرزمین مشکل به نظر برسد. البته با توجه به تمرکز برخی از نیروهای ائتلاف بینالمللی در اردن امکان ایجاد کردن پوشش هوایی ممکن برای این منطقه قابل تصور است. به همین علت این منطقه نیز بخشی از سناریوهای سهگانه آمریکا بر ایجاد منطقه امن توصیف می شود.
سومین نقطه، شمال شرقی سوریه و مناطق تحت سلطه کردها است که میتواند با پشتیبانی نظامی نیروهای آمریکایی از نظر تأمین مالی و آموزش نیروهای کرد به عنوان منطقه پرواز ممنوع به شمار برود. مشکل بودن تبدیل کردن این منطقه به منطقه امن در این است که بیشتر آوارگان از مناطقی که درگیریهای داخلی در آن وجود دارد و آوارگانی که به خارج از سرزمینهای سوریه رفتند ، بخشی از ساختارهای اهل تسنن عرب هستند و این موضوع میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. علاوه بر این که احتمال میرود ترکیه نیز با این ایده مخالفت کند.
موانع ایجاد منطقه امن
نگاه واقعبینانه به تحولات سوریه نشان میدهد که تصمیم به ایجاد منطقه امن در داخل سوریه میتواند نقطه تحول مهمی در روند تعامل دولت آمریکا با پرونده سوریه باشد، البته این تصمیم با برخی موانع و مشکلات مواجه است که در زیر به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
اول: ایجاد منطقه امن به معنی تغییر سیاستهای آمریکا مبتنی بر عدم مداخله در سوریه است که دولت اوباما از زمان آغاز بحران این کشور به آن معتقد بود، به این ترتیب سیاست های مداخله جویانه مستقیم در دستور کار آمریکا قرار خواهد گرفت. علاوه بر اینکه ایجاد منطقهای امن در سوریه نیازمند افزایش حجم نیروهای هوایی آمریکا یا نیروهای هوایی ائتلاف بینالمللی ضد داعش است. علاوه بر اینها ایجاد چنین منطقهای نیازمند استقرار نیروهای زمینی برای برقراری امنیت است.
دوم: ایجاد منطقه امن نیازمند مواضع مثبت روسیه در قبال آن هست. در اینجا لازم به ذکر است که روسیه از اظهارات دونالد ترامپ در رابطه با ایجاد منطقه امن با اندکی ملاحظه کاری در رابطه با عدم مشورت واشنگتن با کرملین در این رابطه استقبال کرده است. در ادامه منطقی به نظر میرسد که روسیه جزئیات و مشخصات طرح مذکور و ابزارهای اجرایی آن را از دولت آمریکا طلب کند. این در حالی است که طرح ترامپ همزمان با روند تازهای از مذاکرات با حضور روسیه و ترکیه آغاز شده است. توجه به این نکته نیز لازم است که روسیه از مدتها پیش با مطالبات ترکیه در این زمینه مخالفت کرده است و درعوض این طرح، به نیروهای ترکیه اجازه حضور نظامی در شمال سوریه برای جلوگیری از خطرات داعش و ساختارهای کرد را داده است.
علاوه بر مواضعی که مسکو در این رابطه داشت، مقامات کرملین اعتقاد دارند که ایجاد چنین منطقهای نیازمند مواضع بینالمللی است و باید برای اجرای این طرح موافقت شورای امنیت حاصل شود. مسکو نمی خواهد این طرح به صورت یک اقدام یک جانبه از سوی آمریکا به اجرا گذاشته شود. علاوه بر اینها موافقت دولت سوریه به عنوان دولت مشروع و حاکم بر تمامی اراضی این کشور برای ایجاد منطقه امن ضروری به نظر میرسد.
مشکل سوم در رابطه با مواضع ترکیه است. ترکیه از این طرح آمریکا تا حد زیادی استقبال کرده است، چرا که آنکارا این موضوع را از سال 2015 مطرح کرده بود، اما این طرح با مخالفت آمریکا مواجه میشد، چرا که این کشور نگران بود که منطقه مذکور شامل متحدان کرد نیز بشود. در همین رابطه ترکیه اعلام کرده که درصدد بررسی طرح آمریکا بوده و از این دیدگاه حمایت میکند. موافقت سریع ترکیه با ایجاد مناطق امن این سؤال را ایجاد میکند که آیا امکان دارد احیای مجدد ائتلاف ترکیه و آمریکا باعث افزایش توافق آمریکا و روسیه در این زمینه شود؟
واقعیت این است که روند پراگماتیسم دولت ترکیه بعد از روی کار آمدن بن علی یلدیریم نخست وزیر این کشور باعث ساماندهی مجدد ائتلافات آنکارا در چارچوب منافع این کشور شده است. در نتیجه ترکیه گرایش به سمت روسیه را در دستور کار خود قرار داده و مسکو نیز اجازه مداخله نظامی در شمال سوریه از طریق نیروهای سپر فرات را صادر کرد. این اتفاق در شرایطی افتاده که شکستهای سختی در عرصه میدانی برای ترکیه و متحدان خلیجی این کشور که حامیان گروههای مسلح سوریه بودند، به وقوع پیوسته بود. همین رویکرد پراگماتیسم بود که باعث شد بار دیگر ترکیه به سمت همگرایی با آمریکا برای آغاز ایجاد منطقهای امن چه از طریق آمریکا یا از طریق سازمان ملل متحد پیش برود.
البته در این زمینه نیز محدودیتهایی وجود دارد. طرح آمریکا در روند درگیریهای سوریه بسیار دیر اتخاذ شده است. آنهم در شرایطی که آنکارا تلاشهای سختی را برای همگرایی با مسکو و بازگشت به روند گفتگوها با این کشور آغاز کرده است. ترکیه امیدوار است که بتواند با روسیه به روشی برای حل بحران سوریه دست پیدا کند، چرا که این بحران تأثیرات منفی در ابعاد امنیتی و اقتصادی در ترکیه به جای گذاشته است. ترکیه همچنین معتقد است ایجاد منطقهای امن در مناطق آزاد شده ااز دست داعش نظیر جرابلس به ویژه در سایه پوشش هوایی روسیه میتواند سهم زیادی در بازگشت آوارگان به این مناطق داشته باشد.
البته به احتمال فراوان ترکیه برای بازگشت به آغوش آمریکا در سطح همگرایی که با مسکو به دست آورده است، ریسک نمی کند. به ویژه در شرایطی که آمریکا همچنان کردهای سوریه را به عنوان یک متحد قوی در روند درگیریهای این کشور به حساب میآورد. این موضوع به نقطه اساسی اختلافات میان ترکیه و آمریکا تبدیل شده است. به این ترتیب به نظر میرسد ترکیه منتظر بماند تا تمامی ابعاد سیاست جدید آمریکا در قبال پرونده سوریه مشخص شود تا بتواند ابعاد منافع خود در این پرونده را بررسی کند.
سناریوهای جایگزین منطقه امن
با توجه به بررسی مواضع دونالد ترامپ در روند تبلیغات انتخاباتی و مواضع وی پس از ورود به کاخ سفید به ویژه در زمینه تلاش برای ایجاد منطقهای امن در داخل سوریه به نظر میرسد بتوان سه سناریو اساسی در زمینه سیاست کلی دولت جدید آمریکا در تعامل با پرونده سوریه مطرح کرد:
اول: تلاش برای تغییر معادلات درگیریها از طریق حضور گستردهتر آمریکا در منطقه که شامل حضور نظامی این کشور نیز میشود. البته این گزینه با چالش اساسی مواجه است و آن این است که روند درگیریها با واقعیت حضور روسیه و ایران و ترکیه در ابعاد سیاسی و نظامی مواجه است و روند بحران تا حد زیادی به نفع روسیه و ایران در حال حل و فصل است و تا حد زیادی زمان برای تغییر معادلات درگیریهای میدانی از دست رفته است. به ویژه در شرایطی که مساحت تحت سلطه گروههای مخالف تقلیل پیدا کرده و نیروهای دولتی موفق شدند بیشتر مناطق که طی دو سال اخیر از دست داده بودند را باز پس بگیرند. این پیشروی قطعاً با حمایتهای سیاسی و نظامی روسیه و ایران فراهم شده است.
گزینه دوم تفاهم دولت آمریکا با دولت بشار اسد و روسیه است. بر اساس این تفاهمنامه مأموریت حذف کامل مخالفان به روسیه واگذار میشود و در مقابل این کشور در روند مبارزه با داعش و فتح الشام از طریق جنگهای منظم مشارکت داده میشود. این احتمال با حجم و انواع تحولات آینده در زمینه سطح توسعه گروههای تروریستی و افراط گرا و ایجاد محیط مناسب برای مسببات توسعه این گروه ها و افزایش روحیه عمومی تنفر در قبال آمریکا و شهروندان این کشور مرتبط است.
گزینه سوم عقبنشینی ترامپ از اظهارات مطرح شده در رابطه با هماهنگی با روسیه در سوریه است. چرا که آمریکا ایران را به عنوان منبع اصلی تروریسم میشمارد، این در حالی است که صرف نظر از اختلافاتی که در روند مذاکرات آستانه یا در زمینه سازش در مرحله پس از آزادی حلب بین مسکو و تهران پیش آمد، روسیه با ایران در همین پرونده همکاری میکند. به این ترتیب این روند مستلزم میزان پراگماتیسم دولت ترامپ و تعدیل مواضع آن است. این در حالی است که بیشتر مشاوران وی در مناصب سیاسی یا امنیتی و نظامی معتقدند که روسیه و چین بزرگترین تهدیدهای استراتژیک آمریکا به شمار میروند. آنها همچنین با رفتارهای ایران در منطقه خلیج فارس و مشرق عربی به ویژه بعد از امضای توافق هستهای مخالف هستند. البته این روند نیازمند بررسی موقعیت میدانی و سیاسی در نتیجه هماهنگیها و همکاری روسیه و ایران در سوریه است. ائتلاف روسیه و ایران موفق شده نفوذ خود را گسترش داده و نقشههای توازن در داخل سوریه را به نفع متحد خود یعنی بشار اسد تغییر دهد، به همین علت آسیب زدن به این ائتلاف مشکل به نظر میرسد.
در پایان باید گفت که تعامل آمریکا با پرونده سوریه با وجود اینکه برای اطلاق نام ایجاد مرحله یا روشی جدید در سیاست های این کشور غیر کافی به نظر می رسد، اما به صورت کلی از سیاستهای دولت سابق این کشور متفاوت است، چرا که سیگنالهای را دربرمیگیرد که براساس آن میتوانیم بگوییم تغییراتی در مدیریت ترامپ بر روند درگیری ها در سوریه طی مرحله آینده ایجاد خواهد شد.