به گزارش مشرق، علم سیاست برای تبیین چرایی و چگونگی تحولات سیاسی از ابزارها،روش ها و تئوری های مختلف بهره میگیرد. یکی از این ابزارها، روانشناسی سیاسی (Political Psychology) است. روانشناسی سیاسی از جمله حوزه های مطالعاتی «میان رشتهای»( Interdisciplinary) است که به بررسی و تحقیق در رفتار سیاست مداران میپردازد. روانشناسی سیاسی شکلی از سیاست است که به رفتارها و اخلاقیات و روان سیاست مربوط است و میتوان گفت که به شناخت باورهای سیاسی مربوط است. این نوع روانشناسی را هم میتوان در رشته روانشناسی زیر شاخه کرد و هم در شناخت سیاست. جستجوی منشاء گرایش های سیاسی انسان ها، نحوه شکل گیری و تغییر تفکرات سیاسی، چگونگی شکل گیری انقلاب ها در جوامع سنتی و دگرگونی یا سرنگونی نظام ها از جمله سوالاتی است که روان شناسی سیاسی به دنبال پاسخگویی به آنهاست.
سندروم "آلیس در سرزمین عجایب"
سندروم "آلیس در سرزمین عجایب"
در علم روانشناسی اسامی بسیاری از بیماریها، سندرومها و همچنین ابزار و وسایل پزشکی از روی اسامی کاشفان و سازندگانشان و یا حتی شخصیتهای اسطورهای برداشته شدهاند. یکی از این بیماری ها سندروم "آلیس در سرزمین عجایب" است که از نام رمانی معروف برای کودکان گرفته شده است. اولین بار روان پزشکی به نام جان تاد در1955میلادی، نشانه ها و شرایط این سندروم را کشف کرد و این نام را برای آن برگزید. شایع ترین نشانه این بیماری مشاهده تغییر در اندازه اعضای بدن توسط فرد مبتلاست. آنان اندازه اعضای بدنشان را درست تشخیص نمی دهند و آنها را بزرگتر یا کوچکتر می بینند. اکثر بیماران دست ها و سرهایشان را نامتناسب برآورد میکنند و به طور کلی بیشتر از بزرگ شدن اعضا شکایت می کنند و کمتر از کوچک شدن حرفی می زنند. یکی دیگر از نشانه ها اعتراض بیماران به نادرست دیدن اشیا در اطرافشان است که بسیاری از ما این نشانه را تحت عنوان میگرن می شناسیم. مبتلایان درک درستی ازگذشت زمان ندارند برای آنها عقربه های ساعت یا به کندی یک حلزون حرکت می کنند یا با سرعتی سرسام آور. بعضی اشخاص دیدن توهمات را نیز گزارش می کنند. آنها ممکن است چیزهایی ببینند که وجود ندارند و ممکن است از شرایط ،اتفاقات و موقعیت ها درک نامناسب و اشتباهی داشته باشند. واضح است هنگامی که تجربه بصری مبتلایان درک درستی به آنها ندهد بر شنوایی شان و عکس العمل هایشان نیز اثر می گذارد.
از دموکراسی تا حکمرانی سلطانی
از دموکراسی تا حکمرانی سلطانی
اردوغان این روزها از یک سو به دنبال تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی است که می توان آن را مقدمه بازگشت حکمرانی سلطانی در ترکیه دانست و از سوی دیگر همچنان برای تحقق اهداف سیاست خارجی عثمانی گرایانه خود رد منطقه می کوشد. تحلیل گران می گویند: با وجود بینتیجه ماندن طرحها و نقشههای اردوغان برای سوریه، به دنبال روی کار آمدن دونالد ترامپ در کاخ سفید آنکارا با دیگر متحدان خود در منطقه به دنبال آغاز ماجراجویی جدید هستند؛ اقدامی که به نظر میرسد در کنار سرکوبهای داخلی کمسابقه، سیاستهای اشتباه در قبال همسایگان و بحران اقتصادی، میتواند پازل مهلک اشتباهات در سیاست خارجی ترکیه را تکمیل کند. به گزارش رسانه این روزها ارتش ترکیه به دنبال ایجاد یک پایگاه نظامی در شهر الباب است. اقدام ارتش ترکیه در تأسیس این پایگاه نظامی پس از آن صورت میگیرد که شهر الباب به تازگی از کنترل گروه تروریستی داعش خارج شده است. منابع خبری به روزنامه حریت ترکیه گفتهاند که این پایگاه در منطقه آکیل که در شمال الباب واقع شده، ایجاد شده است. انتشار این خبر در حالی است که رئیسجمهوری ترکیه با تکذیب اخبار مبنی بر این که کشورش برای حفظ حضور نظامی خود در سوریه برنامه ریزی می کند تاکید کرد که ارتش ترکیه پس از پایان عملیات سپر فرات از اراضی سوریه عقبنشینی خواهد کرد. با این حال کارشناسان معتقدند اردوغان این روزها تلاش می کند تا به بهانه ایجاد مناطق امن در سوریه جاه طلبی های خود در منطقه را پیش ببرد.
نداشتن حس معاصرت
نداشتن حس معاصرت
سندروم «آلیس در سرزمین عجایب» یکی از بهترین چارچوب های تحلیلی است که می توان با تمسک بر آن رفتار سیاست مداران ترکیه به ویژه رجب طیب اردوغان را تحلیل کرد. اردوغان در حوزه سیاست خارجی دچار توهم شده است. وی درک درستی از تحولات منطقه ندارد. رئیس جمهور ترکیه همچون فردی که مبتلا به این سندروم است«حس معاصرت» خود را از دست داده است، گذر زمان را درک نمی کند و در قرن 21 میلادی به دنبال سفر به گذشته و احیای امپراتوری عثمانی است. اردوغان چیزهایی را می بیند که وجود خارجی ندارند، او خود را ناجی امت اسلام و رهبر خاورمیانه می بیند، بر این باور است که می تواند ناتو را به رویارویی روسیه در سوریه بکشاند، کشورش را الگوی خاورمیانه می داند . رئیس جمهور ترکیه همچون فرد مبتلا به سندروم آلیس در سرزمین عجایب از شرایط، اتفاقات و موقعیت ها درک نامناسب و اشتباهی دارد.