به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به شرح ذیل می باشد:
انتخابات ریاست جمهوری پیش رو از منظر دیگری نیز قابل مطالعه است و آن نقش و تأثیر استقلال رسانه ملی در هدایت افکار عمومی است. هرچند کارکرد این رسانه تا حدودی برای همگان محسوس و ملموس است با این وجود در این رقابت مهم سیاسی برای اولین بار بینیازی از تبلیغاتی پرهزینه را شاهدیم. جز آقایان روحانی و میرسلیم تا کنون بقیه نامزدهای ریاست جمهوری از چاپ عکس، بیلبورد، پلاکارد و ... پرهیز کردهاند.
این بدان معنی است که رسانه ملی میتواند اقدامات سرمایه محور و تأثیرات احساسی را نه تنها به حاشیه راند بلکه آن را به شاخص منفی تبدیل سازد. در این ارتباط مدیریت صدا و سیما به دو سیاست اصرار ورزید و تا حدودی با رجوع به افکار عمومی، صاحبان قدرت سیاسی را وادار به پذیرش آن ساخت. اول: زنده بودن مناظرات. دوم: برگزاری مناظرات در فاصلههای یک هفته ای.
با وجود روشن بودن موضع مخالف دولت با زنده بودن مناظرات، بعد از رسانه ای شدن چنین رویکردی و به میدان آمدن افکار عمومی و مطالبه جدی برای تجدید نظر در تصمیم کمیسیون بررسی تبلیغات ریاست جمهوری، مخالفان ناگزیر از عقب نشینی شدند، در حالیکه وزیر محترم کشور قبل از به تصویب رساندن این رویکرد در کمیسیون در شورای امنیت کشور(به ریاست خویش) نیز به عنوان یک ضرورت امنیتی این خواسته دولت را به کرسی نشانده بود.
جالب توجه آنکه بعد از برگزاری مناظره اول و توجه چشمگیر مردم به آن یکی از عناصر تندرو و افراطی اصلاح طلب مخالفت با برگزاری زنده مناظرات را به جناح مقابل نسبت داد.
روزنامه آفتاب یزد در این زمینه مینویسد: " به گزارش ایلنا، تاجزاده یادآور شد در این مناظره مشخص شد چرا اصرار داشتید مناظرهها زنده پخش نشود" (آفتاب یزد، ۹/۰۲/۹۶، ص۱).
دومین رویکردی که رسانه ملی در جهت مصالح جامعه توانست بر آن پافشاری کند زمان برگزاری مناظرات بود. مشاوران رئیس جمهور مستقر تأکید داشتند که باید مناظرات در سه روز پیاپی منجر به روز چهارشنبه ۲۷/۰۲/۹۶ یعنی روز ماقبل ممنوعیت تبلیغات برگزار شود. به دلیل تن ندادن رسانه ملی به این خواسته، تا ده دقیقه به برگزاری و قرعه کشی بین نامزدها برای تعیین زمان بندیها، نماینده رئیس جمهور بر عدم شرکت در قرعه کشی تأکید میورزید، اما در نهایت ناگزیر از تن دادن به برنامه صدا و سیما شد.
اکنون تشخیص این امر که مشاوران چه هدفی را دنبال میکردهاند برای افکار عمومی چندان دشوار نیست. برگزاری مناظرات به فاصله یک هفته هرچند با التهابات و مشاجراتی همراه باشد فرصتی برای آگاهی بخشی ایجاد میکند؛ بدان معنی که نقدها بر آمارها، ادعاها و ... قطعاً در بین هواداران ایجاد برافروختگی میکند، اما در فاصله یک هفته فرصت برای تحقیق و پی بردن به حقیقت خواهد بود؛ لذا احساسات پاک هواداران صادق میتواند تبدیل به شناخت و آگاهی شود.
در حالی که برگزاری مناظرات در چند روز پیاپی التهابی متراکم را به دنبال خواهد داشت و چون فردای آن روز، دیگر فعالیتهای انتخاباتی تعطیل میشود رأی دهندگان در فضایی کاملاً احساسی به پای صندوق های رأی میروند، اما بر اساس مدل پیش روی حتی عقده گشایی ها فرصت تبدیل به آگاهی را خواهند داشت.
خوشبختانه تاکنون موانع فراوانی به نفع برگزاری انتخاباتی رشد دهنده و آگاهی بخش کنار رفته است. در این میان آنچه میتواند شناخت بهتر جریانات سیاسی را موجب شود رویکردهای متناقض است. مخالفان به ظاهر سرسخت آقای احمدی نژاد بعد از توصیه ای انتخاباتی به وی در مقام حمایت از حقوق شهروندیاش برآمدند و بر همین منوال بعد از احراز صلاحیت نشدن وی توسط شورای نگهبان پرسشی که بهتدریج در افکار عمومی پیرامون این دوگانگی در مواضع شکل میگیرد منجر به این شناخت میشود که بسیاری از جریانات سیاسی علیرغم شعارهای مردم گرایانه خود چندان از رشد اقشار مختلف ملت که زمینه اشراف بر نخبگان را فراهم آورد استقبال نمیکنند؛ لذا انتخاباتی احساسی را بر انتخاباتی تعقلی ترجیح میدهند.