سرویس جهان مشرق- حتماً رئیسجمهور آمریکا به خوبی میداند که پیونگیانگ برخلاف واشینگتن در ۶۰ سال اخیر به هیچ کشوری حمله نکرده است؛ چین اجازه حمله به هیچ کشوری را به پیونگیانگ نمیدهد و اصلاً کره شمالی از توان نظامی لازم برای مقابله با تسلیحات گسترده آمریکایی و دهها هزار نیروی این کشور در ژاپن و کره جنوبی برخوردار نیست. پس چرا ناگهان تنش میان واشینگتن و پیونگیانگ بالا میگیرد، ناوگروه آمریکایی به سواحل شرقی آسیا نزدیک میشود و رسانههای حاکم سخن از احتمال جنگِ قریبالوقوع میرانند؟!
داستان چیز دیگری است، همان چیزی که رهبر ایران برای سالیان سال آن را اعلام میکند اما گوش کسی بدهکار نیست:ایالات متحده با بزرگنمایی اختلاف میان کشورها به دنبال مداخله در مناطق مختلف و تسلط یکجانبه بر جهان است. این الگو در دو منطقه اروپای شرقی و خلیج فارس امتحان خود را به خوبی پس داده و در حال تکمیل است و حالا در شرق آسیا وارد فاز عملیاتی میشود.
ران پال با سابقه ۲۲ سال نمایندگی مجلس آمریکا در یادداشت ۴ مه به بازی رسانهها با کلمه بحران (crisis) اشاره میکند. این کلمه در مواردی که به دلیل تنش سیاسی وقوع یک جنگ به بالاترین احتمال نزدیک میشود بکار میرود، مانند بحران خلیج خوکها. مخاطبان این رسانهها در سراسر جهان با شنیدن این کلمه باور میکنند که وقوع جنگ تقریباً حتمی است، بنابر این راضی میشوند که بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند، یعنی به مداخله ایالات متحده یا اعطای یک امتیاز اساسی تن دهند.
سناریوی یادشده طی دهه اخیر، دستور کار اصلی واشینگتن برای تحکیم سلطه خود بر مناطق مختلف جهان از طریق تأسیس پایگاههای نظامی بوده است:
۱- بزرگنمایی تهدید ایران از سوی سیاستمداران و رسانهها در شرایطی که بسیاری از حکام منطقه خواب بودند، ایرانهراسی را تا جایی پیش برد که کشورهای منطقه به خریدهای هنگفت نظامی از ایالات متحده و تأسیس پایگاه نظامی از سوی بریتانیا در بحرین تن دادند. سال ۲۰۱۰ میلادی قرارداد تاریخی ۶۰ میلیارد دلاری میان اوباما و ملک عبدالله سعودی برای خرید ۸۴ جنگنده F۱۵-SA در همین راستا منعقد شد، جنگندههایی که با مدیریت مستشاران آمریکایی عملیات میکنند.
۲- ایالات متحده و ناتو در چند سال اخیر همین سناریو را در شرق اروپا اجرا کردند. ابتدا با نفود در اوکراین روسیه را برای ورود نظامی به کریمه تحریک کردند و سپس با تبلیغات روسیههراسانه، علاوه بر ارسال چهارهزار نیرو به چهار کشور اروپایی در مرز روسیه، به تأسیس یک پایگاه نظامی در رومانی شامل موشکهای ضد بالستیک اقدام کردند که اردیبهشت سال گذشته افتتاح شد و کشورهای متخاصم ایالات متحده را نشانه رفته است.
البته واشینگتن اعلام کرد تأسیس این پایگاه با هدف مقابله با تهدیدهای احتمالی از ایران و شمال آفریقا است اما قطعاً مقامات آمریکایی میدانند که کاربرد اصلی آن مقابله با پاسخ روسیه به حمله آمریکا است تا در محاسبات بینالمللی دست بالا با آمریکا باشد، زیرا ایران اصلاً موشک بالستیک قارهپیما یا هستهای ندارد.
۳- حالا نوبت آن است تا این سناریو برای سومین نوبت و این بار علیه چین و کره شمالی اجرا شود. ران پل بر این باور است آنچه آمریکا سامانه تاد میخواند، در واقع یک پروژه پوششی برای استقرار موشکهای ضدبالستیک دوربرد علیه حمله احتمالی از سوی چین است، موشکهایی که قطعاً در مرز کره شمالی کاربردی ندارد زیرا پیونگیانگ برای حمله به همسایه خود از موشکهای قارهپیما استفاده نخواهد کرد! چین که طبیعتاً به این نکته پی برده است، خواستار توقف فوری استقرار سامانه آمریکایی در کره جنوبی شده و ممکن است حتی در سرنگون کردن خانم پارک گئون های، رئیسجمهور پیشین آن کشور که قرارداد تاد را با آمریکاییان منعقد کرد و پیگیر استقرار آن بود، نقش داشته باشد.
جمعبندی
برخلاف نظر تحلیلگرانی که ایالات متحده را در شرایط جدید بینالمللی مجبور به همکاری با سایر کشورها میدانند، اکنون به نظر میرسد این کشور در حال مقدمهچینی برای هژمونی جهانی خود است و رفتار نسبتاً نرم و ظاهرسازیهای کنونی آن صرفاً برای کاهش مقاومتها در جهان برای رسیدن به زمانی است که این نقاب را کنار گذاشته و از حدود ۲۰۲۰ تاکتیکهای جدید خود را رونمایی کند. آمریکا در حال مهار بزرگترین رقبا و کشورهای متخاصم است و از چند سال دیگر که نسبت به حمله تلافیجویانه آنها خود را ایمن کرده است، مانعی برای دستاندازیهای گستردهتر در مناطق دیگر جهان نخواهد داشت.
این را میتوان دکترین سیاست خارجی و امنیتی اوباما دانست که حالا فرمان آن در دستان ترامپ و مشاورانش قرار گرفته و در صورت پیگیری موفق آن پیامدهای وخیمی برای جهان خواهد داشت. در بدترین سناریو، ایالات متحده حملات هستهای خود را به صورتی غافلگیرانه علیه روسیه، چین و حتی ایران آغاز میکند و این دو به دلیل وجود سامانههای ضدموشکی آمریکا تنها کاری که میتوانند انجام دهند، نابودسازی متحدان منطقهای واشینگتن است، چیزی که آمریکا نیز طی تاریخ معاصر خود نشان داده باکی از آن ندارد و پس از پایان جنگ با عناوینی چون بازسازی از آن به عنوان فرصتی برای نفوذ بیشتر در جهان استفاده خواهد کرد.
به هر حال این تهدیدها را پکن، مسکو و تهران میفهمند و باید دید تا پیش از آنکه برنامه خطرناک واشینگتن عملیاتی شود، چه راهبرد و تاکتیکی را در پیش خواهند گرفت.
منابع
http://www.ronpaulinstitute.org/archives/featured-articles/۲۰۱۷/may/۰۴/what-the-north-korean-crisis-is-really-about
https://www.nytimes.com/۲۰۱۶/۰۵/۱۳/world/europe/russia-nato-us-romania-missile-defense.html
http://www.reuters.com/article/saudi-defence-aerospace-idUSL۵N۱FF۶H۴