به گزارش مشرق، انتقادات به حسن روحانی و عملکرد اقتصادی وی و دوستانش آنقدر زیاد شده که این روزها برای پاسخگویی به آنها، تمام وزرا و روسای دستگاههای دولتی بسیج شدهاند تا به منتقدان به خصوص رقیبان حسن روحانی پاسخ دهند. این نوع همبستگی، انسجام و وحدت، هیچگاه در جامعه سیاسی ایران مشاهده نشده است!
دیروز چند نشست خبریِ دولتی برای پاسخ به منتقدان دولت از سوی پاستور برگزار شد. یکی از آنها، نشست خبری ولی اله سیف بود. وی در این جلسه که در حضور خبرنگاران رسانههای دولتی برگزار شد به جای ارائه آمارهای اقتصادی، به محمد باقر قالیباف و ابراهیم رئیسی حمله کرد! رئیس کلی که با اقداماتش در 4 سال اخیر ساختمان میرداماد را به ورطه ویرانی کشانده، حالا تصمیم گرفته با حرفهایی که در شان یک رئیس کل نبود برای دولت روحانی آبرو بخرد.
وقتی خبرنگار یک رسانه از او درباره برخی آمارها و متغیرهای اقتصادی که در داخل سایت بانک مرکزی به آدرس cbi.ir موجود است میپرسد، او اظهار بی اطلاعی کرده و میگوید "بنده چنین آماری ندارم و آن آمار را به ما نشان بدهید… "
بدون شک ولی اله سیف یکی از ضعیف ترین و ناکارآمدترین مدیران دولت روحانی بوده است. این را نه منتقدان دولت، بلکه مدافعان دولت نیز اذعان دارند.
آقای رئیس کل که رشته تخصصیاش حسابداری است و به اعتبارِ رفاقت و دوستی سالیان دراز با توصیه محمد نهاوندیان به ساختمان میرداماد راه پیدا کرده است. حالا سیف باید پاسخ دهد چرا این نهاد مهم تصمیم گیر را به یک مرکز بی اعتبارِ وابسته به دولت تبدیل کرده که هر گاه آماری منتشر میکند، همه به جای تمکین و استناد به آمارهای رسمی، فقط به آن میخندند. بدون شک اگر شاخصی با عنوان "شاخص وابستگی بانک مرکزی به دولت" داشته باشیم، بانک مرکزی در دوران ولی اله سیف به نمره منفی در این شاخص رسیده و وابسته ترین رئیس کل بانک مرکزی در تاریخ ایران شناخته خواهد شد. شاید پرداختن به چند مورد در این زمینه به خوبی زوایای موضوع را روشن کند:
1- آقای سیف باید پاسخ دهد چرا حجم نقدینگی از حدود 500 هزار میلیارد تومان در اواخر دولت دهم، به 1200 هزارمیلیاردتومان در پایان سال 95 رسیده است؟ این پولها کجاست؟ حجم نقدینگی در دولت اقای روحانی 2.5 برابر شده است و آنهایی که تا دیروز برای نقدینگی 500 هزار میلیاردتومانی دولت قبل، از لفظ "فاجعه بار" و "بحران آفرین" استفاده میکردند، هم اکنون یا سکوت کرده اند یا از واژه جدیدی به نام "سالم سازی نقدینگی" استفاده میکنند!
2- حجم پایه پولی در پایان شهریور 92 به میزان 96 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم تا پایان سال 95 به بیش از 180 هزار میلیاردتومان رسیده است. اقای سیف پاسخ دهد چرا و با اعمال چه سیاستهایی حجم پایه پولی به این عدد رسیده است؟ در دولت جناب روحانی که دیگر تسهیلات مسکن مهر که به قول وزیر اقتصاد منجر به افزایش شدید پایه پولی گردیده بود متوقف شد، حالا دیگر چرا پایه پولی اینقدر رشد کرده است؟ رئیس کل بانک مرکزی آیا میداند افزایش پایه پولی از 96 به 180 هزار میلیارد تومان در مدت کمتر از سه سال چه عواقبی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟ بدون شک نمیداند، که اگر میدانست نمیگذاشت چنین فاجعهای رخ دهد!
3- معوقات بانکی بر اساس آمارهای رسمی از حدود 60 هزار میلیاردتومان در سال 92 به 100 هزار میلیاردتومان در پایان سال 95 رسیده است. البته وزیر اقتصاد یکبارعدد 150 هزار میلیاردتومان را برای معوقات بیان کردند. وظیفه رئیس کل بانک مرکزی وقتی معوقات نظام بانکی افزایش مییابد چیست؟
4- سیف از همان روز نخستی که وارد ساختمان میرداماد شد وعده داد ارز را تک نرخی میکند، حالا 1450 روز از وعدهاش گذشته است، چه شد؟ او گفته بود بعد از برجام این اتفاق خواهد افتاد.
5- درباره ماجرای موسسه کاسپین چه کسی مقصر است؟ چرا اقای رئیس کل به یک موسسه غیرقانونی، مجوز داد؟
6- عملکرد جناب سیف بسیار مورد رضایت دولتمردان است. وی هر گاه آمار رشد اقتصادی خوب بود، اعلام میکند، اگر بد بود، یا سانسور میکند یا اعلام نمیکند. به عنوان نمونه سیف به مدیران بانک مرکزی اجازه نداد آمار رشد اقتصادی سال 94 به موقع منتشر شود. آمار رشد اقتصادی 94 نخستین بار توسط معاون اقتصادی بانک مرکزی با دستور مستقیم سیف همزمان با اعلام رشد اقتصادی سال 95( رشد اقتصادی 11.6 درصد نفتی) اعلام شد.
جناب سیف کاش دیروز در نشست خبری خود فقط به همین شش مورد پاسخ میداد که متاسفانه این اتفاق رخ نداد و فقط به کلیات و دشنام به نامزدهای رقیب حسن روحانی پرداخته شد!