به گزارش مشرق، در ادامه تحلیلهای کارشناسان غربی درباره موضع دولت دونالد ترامپ درباره ایران، یک تحلیلگر شورای آتلانتیک در اینباره به واشنگتن توصیه کرده، برای مقابله با مواضع منطقهای تهران، با ایران مذاکره کند.
در مطلب این کارشناس آمریکایی آمده است: «توافق هستهای(برجام)، مشکلات اقتصادی (ایران) را حل نکرد و این، به آمریکا در برابر مداخله تهران در امور منطقه اهرم زیادی میدهد».
وی در بلومبرگ نوشت: «یک موضوع و تم مداوم در سیاست خارجی دونالد ترامپ که از روزهای اول کارزار انتخاباتی او وجود داشته است، تاکید او بر این بوده که آمریکا از نظم جهانی که اغلب حفاظت از آنرا برعهده دارد، منفعت اقتصادی نکرده است. با این حال، وقتی سیاست آمریکا در خاورمیانه مطرح میشود، سیاست او به شدت، متناقض بوده است».
«امیر هندیجانی» ادامه داد: «در دوران مبارزات انتخاباتی، ترامپ درباره پاره کردن توافق هستهای ایران و شش کشور جهانی صحبت کرده است. او به فاصله اندکی پس از آغاز منصبش، از این قول و تعهدش(برای پاره کردن برجام) عقب نشست و او همچنین در مسیر ادبیات و لفاظیاش درباره تشدید تحریمها روی تهران هم اقدام نکرد».
این کارشناس آمریکایی توصیه کرده که دولت ترامپ در ازای «میانه رو شدن رفتار ثبات زدای ایران در خاورمیانه»، به این کشور اجازه دهد به مزایای اقتصادی بیشتری برسد.
در متون زیر یادداشت این تحلیلگر آمریکایی را بخوانید.
یادآوری این نکته مهم است که مسائل مطرح شده نظر تحلیلگر آمریکایی است.
«طی ۴ دهه گذشته، آمریکا هزینههای جانی و مالی زیادی برای مقابله با توسعهطلبی ایران در منطقه صرف کرده است. این کشور همچنین برنامه تحریمی سفت و سختی را(علیه ایران) حفظ کرده که بیشتر متحدان اروپایی و شرکای آسیایی آن را سنگین و غیرسازنده میدانند. این موضوع قابل رد کردن نیست که ایران یک دستور کار منطقهای در پیش رو دارد که اغلب با منافع آمریکا در تضاد است اما این موضوع هم قابل رد کردن نیست که سالها انزوا و تحریمها، اکنون بازگشت به اقتصاد جهانی را به یکی از اهداف اصلی تهران بدل کرده است.
طی دو هفته آینده، حسن روحانی با همهپرسی برای نه تنها ریاست جمهوری اش بلکه توافق هستهایاش مواجه خواهد شد. توافق قرار بود طلیعه دوره تازهای از رفاه اقتصادی باشد. در بهترین حالت، باید گفت نتایج توافق، آمیختهای از مسائل مختلف بوده است. توسعه اقتصادی ایران، هنوز هم در غل و زنجیر تعداد زیادی از تحریمهای ثانویه اجرایی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری امریکا است به دلایل نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم دولتی و برنامه موشک بالستیکش.
امضای توافق هستهای و برداشته شدن تحریمهای مرتبط به آن، بسیاری از موضوعات ساختاری که بلای اقتصاد ایران است، را به منصه ظهور رسانده است. موضوع اصلی در بین این موضوعات ساختاری، آن است که چه میزان تحریمهای ثانویه همیشه این کشور را از تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی باز میدارد.
چه انگیزهای برای کار کردن دولت ترامپ با ایران بر سر نقشه راهی به منظور برچیدن تحریمهای ثانویه وجود دارد؟ پاسخ در این موضوعات قرار دارد که حامیان ترامپ مشتاقانه آنرا تایید کردند: یک سیاست خارجی کوچکتر و عدم پرداخت هزینههای زیاد در مسائل خارجی در زمانی که منافع آمریکایی به روشنی مشخص و تعریف نشدند.
طبق محاسبه راجر استرن استاد دانشگاه پرینستون، آمریکا از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۱۰ مبلغ ۸ تریلیون دلار برای حفاظت از انتقال نفت از خاورمیانه هزینه کرد. به این هزینهها، هزینههای دو جنگ پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را اضافه کنید. همه این هزینه ها در منطقه ای صرف شده که آمریکا از آن فقط ۱۰ درصد مواد خام وارد کرد. نیایز به حضور یک سرمایه دار املاک و مستغلات نیویورکی نیست که بفهمد که بازگشت سرمایه گذاری در خلیج فارس، آنچنان هم با توفیق همراه نبوده است.
اگر ترامپ با ایران وارد یک دیپلماسی قابل توجه شود و مسائلی که بیشتر در ارتباط آمریکا با این کشور اهمیت دارد را به چانه زنی بگذارد، او میتواند این موضوع را که رژیم تا چه حد خواهان پیش رفتن است را به آزمون بگذارد. اگر مذاکرات به جایی نرسید، آمریکا هیچ چیزی را نمیبازد. تحریمها و حضور نظامی قدرتمندانه امریکا در خلیج فارس، برای یک آینده قابل پیشبینی همچنان ادامه مییابد.
برای ۴۰ سال اخیر، آمریکا مهار ایران را پایهای برای سیاست خود در خاورمیانه قرار داده است. از منظر سیاسی این موضوع شکست خورده است چرا که نفوذ امروزه ایران در منطقه بیشتر از نفوذی است که این کشور در دوره (محمدرضا) شاه داشت. از نظر اقتصادی، اما آمریکا طوری مدیریت کرده که ایران را خارج از اقتصاد جهانی نگهدارد. بدون فرصتهای شغلی و رشد اقتصادی پایدار، ثبات بلندمدت ایران میتواند در تردید باشد.
هر دو طرف دلایل متقنی برای گسترش دادن مذاکراتشان به فراتر از توافق هستهای دارند. چرا که تعامل و مراودات خوب را تجسم میبخشد. راه جایگزین(برای مذاکره)، به هدر دادن تریلیونها دلار دیگر و قدم در مسیری است که امکان درگیری نظامی در آن وجود دارد».