سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در دوران قبل از دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، وضعیت برنامهسازی رسانه ملی غیر از برنامه های مرتبط با کاندیداها، تفاوت چندانی با فضای قبل از انتخابات ندارد. گرمایی هم که در مناظرهها وجود دارد به کاندیداها ارتباط دارد و هیچ ربطی به فضای برنامه سازی در تلویزیون ندارد کما اینکه اگر عادل فردوسی (بدون جهت گیری سیاسی) مجری برنامههای انتخاباتی بود برنامههای سیاسی مرتبط به انتخابات حرارت بیشتری میداشت.اما این موقعیت منفعلانه رسانه ملی، در شرایطی که مردم پرشورترین روزهای سیاسی را پشت سر میگذارند چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
ذکر این نکته بسیار ضروری است که پس از استعفای محمد سرافراز ،در جلسه خصوصی مدیر ارشد در پاسخ به وضعیت منفعلانه رسانه ملی، تنها یک توجیه و پاسخ عنوان میشود "حفظ وضع موجود" . "حفظ وضع موجود" تنها شعار رسانه ملی پنهانی از زمان خروج سرافراز، تا کنون است. بدین ترتیب می توان فهمید که با تغییر رویه مدیریت، هیچگاه فرآیند توانمند سازی اثربخش در بدنه اصلی سازمان صدا و سیما اجرایی نخواهد شد، چون مدیر ارشد صرفا به یک موضوع خاص میاندیشد"حفظ وضع موجود" .
اما برنامههای انتخاباتی سازمان صدا و سیما (غیر از برنامههای انتخاباتی کاندیداها) چه اثر بخشی سیاسی جمعی و موجب چه رویکرد عقلایی - سیاسی میشود؟ وقتی مدیر ارشد از حفظ وضع موجود سخن به زبان میآورد، یعنی همان ابداعات گذشته در فضای سیاسی انتخابات گذشته، دوباره دستمایهای برای مسیر سیاسی برنامه سازی در دوران کنونی شود و همچنان ابداعات پیشروی «عزت الله ضرغامی» با رویکرد محافظه کارانه و کلیشه ای تری در فضای انتخابات مورد استفاده قرار میگیرد. مناظره به انضمام تربیون آزاد، منطقه آزاد با سیاق دوران ضرغامی برای حفظ وضع موجود، از سوی رسانه ملی ارائه می شود و پروژه توانمند سازی، الگوبرداری مستقیم از دکترین علی دارابی ( در دوره ضرغامی) ، حرکت روی مسیر توسعه سخت افزاری است .
یک نکته را باید در نظر داشت که تحولات رسانهای در جهان لحظه به لحظه تغییر میکند، قطعا اگر ضرغامی هم اکنون مدیریت این مجموعه را بر عهده داشت با برنامههای تازهتری وارد میدان انتخابات میشد. تمامی الگوهای اجرای شده کنونی مدلی است که در دوران ضرغامی پیاده شده و در دوران محمد سرافراز توسعه یافت. واقعا قبل از اینکه کاندیداهای ریاست جمهوری را به چالش بکشیم که چه برنامه ای دارند، باید مدیریت وقت سازمان صدا و سیما را به چالش کشید که چه برنامهای ابداعی تازهتری برای انتخابات دارد؟
مهمترین ضعف اساسی سازمان صدا و سیما این است که برنامه چالشی نخبه محور را در باکس انتخاباتی خود ندارد. این نکته قابل تامل و تعمق است که برنامه نخبه محور از این رسانه پخش میشود، قاعده تضاربی و چالشی میان نخبهگان شکل نمیگیرد و چالشی در میان نیست. مردم از شنیدن مونولوگ خسته شدهاند. سئوالات مجریان رسانه ملی از نخبهگان حاضر در این برنامهها، بر مبنای رسانههای توسعه مدار نیست. برنامههایی مثل منطقه آزاد نیز رویکرد هیجانی دارند و مبنای نخبهگانی ندارند.
در یک قیاس طبیعی با رسانههای فارسی زبانی که رویکرد معاند مشخص و روشنی دارند میتوان دریافت که آنان با بهرهبری از کارشناسنماهای سیاسی سعی دارند اثر گذاری معین و مشخصی بر کلیت جریان انتخابات داشته باشند. اما در مقابل رسانه ملی به هیچ وجه نمیتواند به صورت مشخص و معین، احیا کننده برنامههای سیاسی سرگرم کننده و نخبهگرا باشد. ضمن اینکه اگر مدیریت کنونی از شعار حفظ وضع موجود عقب نشینی میکرد و به تاثیر کلان بر روند انتخابات میاندیشید، قطعا سوار بر مدار ابداعات پیشین و کلیشه های کنونی نمیشد. پروپاگاندای اصلی رسانه ملی همچنان تبلیغ انتخابات و شرکت در انتخابات است. به عبارت دیگر تلویزیون همچنان مفهوم «چه» (حضور در انتخابات) را تبلیغ میکند و «چگونگی» ( دریافت دقیق از انتخاب) را به راستی تبیین و تالیف نمیکند.
از این رو مخاطب به خودش حق میدهد که برای دریافت چگونگی، به رسانههای فارسی زبان مراجعه کند. رسانههایی که ضعف بنیادین آنها این است که اغلب کارشناسهایش سالهاست خارج از کشور زندگی می کنند و چگونگی شرایط کنونی را درک نمیکنند و کارشناس خارج نشین بر اساس یک سری از دادههای خبری چگونگی را برای مخاطبان توصیف میکند. در صورتیکه توصیف چگونگی انتخاب به صورت مصداقی در مورد کاندیداها، وظیفه مسلم رسانه ملی است.
برنامههای سیما نظیر برگ سرنوشت، ۲۹ اردیبهشت، پرسش،شهر برگ، ایران من، انتخاب خدمتگذار و برنامههای شبکه های رادیویی، از همدلی تا همراهی، روی موج انتخاب ، حرف مردم، یک گفتگوی صمیمی، محرمانه نیست، چکاد بصیرت، سمت و سوی فردا، تهران ۱۲، خیابان مردم، جزر و مد ، تریبون آزاد، درست مثل حقیقت، نود و هشتیهاو... . همچنان برنامههای ترغیب کنندهای هستند که مردم را تشویق می کنند به حضور در انتخابات .در صورتیکه در یک فرآیند دموکراتیک سی و هشت سال نسل های متمادی انگیزه حضور در انتخابات را به درستی دریافتهاند و در شرایط کنونی در جستجوی انگیزشی برای انتخاب اصلح هستند. در چنین شرایطی برنامه ای را نمی توان یافت که بحث کارشناسی دقیقی در مورد کاندیداها ارائه دهد. ستاد هر کدام از کاندیداها، نمایندگانی دارند که حضور آنان در برنامه های متنوع به دریافت مردم از «چگونگی» عملکرد کاندیداها منجر خواهد شد. ستاد بسیاری از کاندیداها در یکی دو هفته اخیر پیشنهاد داده اند که نمایندگان خود را برای مباحثه به برنامههای مختلف صدا و سیما اعزام کنند اما رسانهملی همچنان از روند توسعه مداری مبتنی بر تبیین «چگونگی انتخاب» پرهیز میکند.در چنین روند و سویه ای تغییر توسعه مداری مبتنی بر گفتمان انتخاب اصلح مغفول میماند.
به عنوان نمونه اگر برنامه "اثر انگشت" را مخاطب از رسانه ملی ببیند تصور میکند همچنان در در دهه شصت زندگی میکند و چهارچوب و ساختار اثر انگشت، به برنامههای گفت و گو محور دهه شصت شباهت دارد. در صورتیکه سی و اندی سال از دهه شصت گذشته است و مردم انقلاب را به درستی شناختهاند و به وظایف انقلابی خود آشنایی دارند. توسعه مداری در چنین شرایطی این است که فضای نخبهگانی وارد بحث در مورد کاندیداها شود که به صورت جدی رسانه ملی جلوی انجام چنین اتفاقی را گرفته است. رسانه ملی حتی حاضر نیست که به پیشنهادات ستادهای تبلیغاتی کاندیداها توجهی کند. رسانه ملی همچنان به همان کلیشه های پیشین بسنده کرده است و حتی اجازه نمی دهد که مطالبه برخی کاندیداهای محقق شود.
همین چند روز پیش بود که نماینده ستاد انتخاباتی حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی در نامهای به عبدالعلی علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیما و سید احسان قاضیزاده هاشمی رئیس ستاد نظارت بر تبلیغات انتخابات، درخواست برگزاری مناظره دوجانبه میان سید ابراهیم رئیسی و حسن روحانی را ارائه داد. اما پاسخی از سوی سازمان شنیده نشد در صورتیکه پس از انصراف دکتر قالیباف، فضای دو قطبی ایجاد شده باید سامان رسانه ای از جانب رسانه ملی پیدا کند و دو قطبی شدن انتخابات به جریانی هیجانی بدل نشود. مردم در شرایط قبل از انتخابات تشنه دریافت اطلاعات کافی در این زمینه هستند و خلا رفتار سازمانی صدا و سیما، به گفتمان هیجانی کف خیابانی دامن می زند.
اگر گفتمان حفظ وضع موجود از سوی مدیران ارشد رسانه ملی منجر به تراژدی گمراه کردن مردم در انتخابات پیش رو شود، رسانه ملی مقصر اصلی این ماجراست؛ چون در شرایط انتخاباتی کنونی همچنان اصرار به پخش آگهی در مورد کاندیداها دارد و آگاهی واقعی را از زبان خودشان ارائه نمیکند.