به گزارش مشرق، در زمانهای که هر انسانی در آن دم از آزادگی و آزاداندیشی و روشنفکری میزند و همه درگیر روزمرگی و زندگی صرف دنیایی خویش هستند، کسانی هم وجود دارند که از خویشتن خویش گذشته و پا را فراتر نهاده و با عمل به تکلیف الهی و دینی خویش زندگی را جور دیگری معنا میکنند.کسانی که ندای (هل من ناصر ینصرنی) را توتیای چشم خود قرار داده و آن را معطوف به زمان و مکان خاصی نمیدانند.
آری امروز غیور مردانی با ایمان، محکم و استوار، درس دینداری و شجاعت را چقدر خوب به ما میآموزند، که چطور میشود بعد از هزاران سال در برابر یزیدیان زمانه، لبیک گوی حسین(ع) شد و از حریم حرم اهلبیتش محافظت کرد. شهید مهدی طهماسبی یکی دیگر از شهدای مدافع حرم است که با ایثار جان خود به ما فهماند که نمیشود مسلمان بود و عنوان مسلمانی را به یدک کشید، اما نسبت به بیحرمتی به حرم اهلبیت بیتفاوت بود.
به همین بهانه وهم زمان با اولین سالگرد شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی به گفتوگو با همسر ایشان پرداختیم.
جلوه گری نور سریع الرضا در وجود شهید
فاطمه صالحی آغاز سخن خود را از فصل آشنایی و نحوه آغاز زندگی مشترک خود با همسر شهیدش قرارداد و اظهار داشت: فصل آشنایی خانوادههای ما باهم از همان ابتدای کودکی بهواسطه همکاری پدرانمان شکل گرفت. براثر شناختی که از خانوادهٔ ما داشتند، موضوع خواستگاری را بهصورت سنتی و پنهانی (به دلیل سن کم و محصل بودنم) مطرح کردند،این موضوع سربسته ماند، تا زمانی که آقا مهدی در دانشکده افسری اصفهان مشغول به درس و خدمت بودند، بحث خواستگاری بهطور جدیتری مطرح شد. من هم با توجه به شناخت و ملاکهایی که برای ازدواج داشتم با کمال میل پذیرفتم و درنهایت، نیمه شعبان سال ۸۵ زندگی مشترک خود را آغاز کردیم، و در حال حاضر هم بسیار راضی و خرسندم و از خداوند منان به خاطر این سرنوشت و خوشبختیم سپاسگزارم.
وی به بیان ویژگیهای همسر شهید خودپرداخت و تصریح کرد: ویژگی بارز مهدی جانم را میتوانم خوشخلقی و حسن ظن ایشان در زندگی، عامل اصلی خوشبختیمان معرفی کنم.به عقیده من به دلیل سفرهای زیادی که به مشهدالرضا داشتیم نور سریع الرضا بودن هم در وجودشان جلوهگر شده بود.یعنی خیلی زود میبخشیدند و راضی میشدند. رضای خدا را در همه اموراتشان در نظر میگرفتند و اخلاص ویژهای داشتند، و خداوند هم بسیار زیبا کارهای با اخلاص ایشان را پذیرفتند و رضوان و خشنودی الهی را برای ایشان به ارمغان گذاشتند.
آرزوی شهادت یادگار شهید، برای دیدار پدر
همسر شهید مدافع حرم از خوشیهای زندگی در کنار همسر خود می گوید: لحظهلحظهٔ زندگی با آقا مهدی برایم خاطر انگیز است، ما باهم خیلی خوشبخت بودیم. گاهی وقتها دلم برای خوشیهای زندگیام که با او خلاصه میشد، تنگ میشود. مهدی جانم در مرکز آموزشی سپاه با عنوان مربی، رابطه صمیمی با دانشجویان و همکارانشان داشتند.از افتخارات ایشان ۹ سال خدمت افتخاری در مسجد مقدس جمکران و مداح و شاعری اهلبیت (ع) را میتوان بیان کرد.
بانو صالحی از حال و هوای یادگاران همسر شهیدش بعد از شهادت پدر چنین گفت: حاصل زندگی ۱۰ ساله ما دو فرزند پسر به نامهای آقا امیرمحمد ۷ ساله و حسین ۲۱ ماهه است. امیرمحمد وقتی برای بار دوم پدرش به سوریه اعزام میشود خواب شهادت او را میبیند، او با همان حال و هوای کودکی وقتی دلش هوای پدر را میکند با بغضی گلوگیر از داعشیهای ملعون به انتقام پدر شهیدش فکر میکند و آرزوی دیدار پدر را در شهادت خویش میداند، و حسین ۲۱ ماهه هم، زمان شهادت پدر ۱۱ ماه داشت، درک درستی از حضور پدر ندارد اما گاهی که عکس پدر را در قابی شیشهای میبیند او را شناخته و با فریاد صدایش میزند.
تبدیل ذهنیت شهادت به بینش و عینیت
وی بزرگترین آرزوی همسرش در زندگی را شهادت در راه اهلبیت (ع) دانست و ادامه داد: آقا مهدی با آرزوی شهادت زندگی میکردند و در هر حالی بنده هم برای شهادتش دعا میکردم و شور و شوق او را از شنیدن این دعا در چشمانش میدیدم. قبل از شهادت ایشان تقریباً بینشی نسبت به این موضوع و فرهنگ پیداکرده بودم و بعد از شهادت هم این ذهنیت و بینش برایم به عینیت تبدیل شد و تمام وعدههای الهی را به چشم خود دیدم آری اینکه شهید زنده است و خداوند جانشین او در خانهاش است و اینکه شهید نظر خاص خودش را شامل حال ما میکند بیراهه نیست.
همسر شهید مدافع حرم از شهادت یار دیرینش ابراز خوشحالی کرده و آن را معاملهای با پروردگار خویش بیان کرد و اظهار داشت: وقتی عشق و علاقه همسرم به بیبی زینب (س) و اهلبیت (ع) را در کنار بصیرت و ایمانش میدیدم از همه خوشیهای دنیایم، راحتی و آسایشی که در کنارش داشتم چشم پوشیدم و از خداوند و بیبی زینب (س) طلب یاری و صبر کردم و دل به آرزوی همسرم سپردم، و چون اصل این کار با بصیرت صورت گرفته، خداوند متعال را نیز شاکرم که چنین سرنوشت خیری را برایم رقمزده است.
مدافعین حرم با بصیرتترین افراد زمان حال
وی با اشاره به طعنههایی که پیرامون مدافعین حرم وجود دارد خاطرنشان کرد: در این مسیر شبهات و تهمتهای فراوانی به مدافعین حرم میزنند از دریافت پول و یا جنگیدن در راه بشار اسد و... اما همه اینها را خیالی نیست وعده ما با همه این تهمت زنندگان و شایعهسازان باشد با حضرت زهرا(س). اگرچه همه این شبهات و تهمتها جوابهای بسیار واضحی دارند، که تا حالا بارها و بارها گفته شده است. از نظر همسرم "اگر من سراپا تقصیر را فاکتور بگیرید،مدافعین حرم از با بصیرتترین افراد زمان حال ما هستند."
بانو صالحی اما در میان حرفهایش نمیتواند عشق وافر به همسفر زندگیاش را پنهان کند. ضمیر "میم مالکیت" را آنقدر با عشق انتهای اسم شهید قرار میدهد که دل هر شنوندهای را میلرزاند. وی ادامه داد: به گفتهٔ مهدی جانم "زیاد شنیدهام که میگویند دو فرزند داری چرا میخواهی بروی؟ طوری میگویند به خاطر بچههایت نرو که گویی من معنی زن و فرزند را نمیدانم و بویی از عشق نبردهام، یا دلم از سنگ است، اما به نظر من حقیر این مورد کاملاً برعکس است، رزمندگان و مجاهدان در همه زمانهایی که زندگی کردهاند، عشقشان و محبتشان به خانواده صدها برابر بیشتر از کسانی است، که ادعای عشق و عاشقی و فهمیدن معنی زن و فرزند، پدر و مادر و اقوام رادارند.اما در این میان نکتهای وجود دارد که آنقدر راحت از همهچیز دل میکنند."
همسر شهید مدافع حرم از زبان شهید از عشق همسرش به خانواده گفت: عشق من به خانواده باوجود همه شیرینی و لذت، در مقابل عشق به ذات مقدس حق و در یککلام عشق به اهلبیت (ع) پشیزی ارزش ندارد. اگر عشق به خانواده است که در راستای همان عشقهای واقعی است و لا غیر.آری راز دل کندن سریع و آسان از همهچیزهای اعتباری همین عشق به اهلبیت (ع) است.حال کدامیک از مدعیان جرئت دارند، قیمتی بر این خونبها بگذارند، که قرار است به اهل من برسد، و اگر زبانم لال در مسیر الهی قدم برندارد، نسبتی هم با من نخواهد داشت، طبق فرمایش حضرت آقا و مولایم سید علی خامنهای شهادت، مرگ تاجرانه است.
بیحسابوکتاب نبودن هیچ عملی نزد خداوند
وی با اشاره بهروزهایی که همسر شهیدش عازم سوریه شد، گفت: تا به آن روز با هیچیک از مأموریتهایش مخالفتی نداشتم، و همیشه و در همه حال حامی او بودم. قبل از عزیمت مهدی جانم به سوریه، تمامی سختیهای پیش رو را در ذهنم مرور کردم و با خودم گفتم، تا الآن یکسری حرفهایی زدهای که در حد شعار بوده و هنوز در بوته آزمایش آن قرار نگرفتهای، حالا خداوند میدان را برایت آماده کرده، برای اینکه به خودم ثابت کنم، به عمل کار برآید به سخندانی نیست و اینکه به عمل هم میتوانم یا نه، برای بار آخر هم مخالفتی نکردم، و خواستم پابهپای همسر عزیزم دین خودمان را بهاندازهٔ وسعمان به اسلام و انقلاب و اهلبیت ادا کنیم. و با قوت و دلگرمی به این آیه که "هیچ عملی نزد خداوند بیحسابوکتاب نیست" به زندگی با یادگاران همسر شهیدم ادامه خواهم داد.
همسر شهید با اشاره به سختیها و مشکلات زندگی بدون همسر، عنوان کرد: دنیا با تمام خوبیها و بدیهایش روزی به پایان خواهد رسید، مهم این است که در برابر آزمایشات الهی صبور و مقاوم باشیم، که در این صورت، قطعاً اجر و پاداشی درخور نصیبمان خواهد شد. یادمان باشد شهیدان با نثار خون خویش، حجت را بر ما تمام کردهاند، حق شهیدان حقالناس بزرگی است که بر گردن ما نهاده شده است ما در قبال آنها، هم موظف و هم مسئولیم، که با تقویت ایمان، حجاب و خوشخلقی، نماز اول وقت و پیروی از ولایتفقیه و رهبری در ادای دین خود قدمی برداریم.
چرایی حضور رزمندگان مدافع حرم از نگاه شهید مهدی طهماسبی
بنا به فرمایش امام حسین (ع) انسانها بنده دنیا هستند و دین لقلقهٔ زبانشان اما وقتی حوادث و امتحانات جدی پیش میآید آنوقت (قلت و دیانا) دینداران اندک میشود. به نظر بنده حقیر امروز هرکس به بهانههای مختلف نمیخواهد در این راه قدم بگذارد و جزو مدافعین حرم باشد، داوطلب نمیشود، دلش نمیتپد، تلاش نمیکند، خواب ندارد، دغدغه ندارد، حال آن بهانه هر چه میخواهد باشد، اعم از زن و فرزند، پدر و مادر، زندگی ،پول، درس و دانشگاه و...)یقیناً اگر صحنه کربلا هم بود، دقیقاً با همین بهانهها کمکی به حسین (ع) نمیکردند. این اعتقاد من است اگرچه ممکن است اشتباه کنم ولی اینطور فهمیدم، زیرا فریاد "هل من ناصر ینصرنی" ارباب متعلق به همه زمانهاست و کهنه نمیشود.