سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
امید به روحانی و برجامهای بعدی، راه کاهش ترور و خشونت!
آذر منصوری، از فعالان اصلاحطلب، اخیراً در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه دیپلماسی دولت روحانی در صورتی در منطقه موفق خواهد بود که بتواند نقش اصلی را به عنوان دستگاه مسئول در منطقه ایفا کند و این کار نیاز به کار دارد! گفته است:
«در مسیر دستیابی به این مسئله، البته دولت میتواند از ظرفیت جامعه جهانی برای رسیدن به اجماع در مقابل تروریسم نیز استفاده کند. امنیت در منطقه خاورمیانه باید به عنوان محوری مشترک برای گفتوگوها در نظر گرفته شود، حتی باید کشورهای عضو خاورمیانه بتوانند روی محور تحقق توسعه پایدار در خاورمیانه به توافق برسند.»
او افزوده است: شاید این چشمانداز در شرایط فعلی دور از دسترس باشد اما در صورت چنین توافقی میتوان به کاهش خشونتها، ترور و ناامنی در منطقه خاورمیانه امیدوار بود و این فقط از عهده دولت توسعهگرای روحانی برمیآید.[1]
*البته از اصلاحطلبان که آمریکا را کدخدای قدرقدرت جهان و صاحب بمبی که در طرفةالعین ایران اسلامی را از بین میبرد، میدانند، انتظار اشاره به تأثیر حرکت جهانی مدافعان حرم و محور مقاومت در کاهش خشونت و ترور شاید یک انتظار زیاد است.
اما به نظر نمیرسد خواست «واقعبینی» هم انتظار زیادی باشد.
آقای روحانی و دولت به اصطلاح توسعهگرای وی اگر توانی در کاهش خشونت و ترور در منطقه داشت، طی 4 سال گذشته و دولت اول او حتما میشد سر سوزنی از این توان را دید.
اما نه تنها چنین تأثیری دیده نشد بلکه به جای آن انتقاد از رزمایشهای موشکی کشور، کممحلی نسبت به محور مقاومت و مدافعان حرم، انتقاد از سپاه و بسیج و ناجا، درخواست برای خروج حزبالله از سوریه[2] و انقلتهایی در زمینه فعالیتهای سپاه قدس دیده شد.
از طرفی برجام آقای روحانی در اهداف اقتصادی خود نیز شکست خورد و به نظر نمیرسد پیشنهاد توافقاتی نظیر برجام آنهم توسط تیم آقای روحانی که هیچگاه حاضر به حمایت رسمی از مدافعان حرم نشد (و حتی منتقدان حرکت مدافعان حرم در زمره حامیان آن به شمار میرفتند!) برای سایر مشاکل امری بخردانه باشد.
*عکس از ایلنا
***
صفاییفراهانی: روحانی موانع تحقق شعارهایش را معرفی کند؛ تاجیک: دیگر نمیتوانیم فرافکنی کنیم!
محمدرضا تاجیک، مشاور سیاسی رئیس دولت اصلاحات و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد در اشاره به پیروزی رئیسجمهور روحانی در دور دوم انتخابات و ادعای حمایت اصلاحطلبان از وی گفته است:
«دیگر نمی توانید لیز بخورید: دیگر نمی توانید فرافکنی کنید: از واژگانی مثل اینکه نگذاشتند و چوب لای چرخ مان گذاشتند، استفاده کنید. نمی توانید بگویید که اگر با ما همراه می شدند چه ها می کردیم: چون ناهمراه شدند این طور شد. چون یکدست شورا به شما تحویل داده شده، هر کار اشتباهی به پیشانی خودت می خورد. بنابراین اینجا وضعیت حساس و تعیین کننده است.»
او افزوده است: به دوستان(اصلاحطلب) هشدار می دهم که اگر نتوانند آنچه را مردم از آنها انتظار دارند، انجام دهند، نتوانند کارآمدی را به ظهور برسانند، نتوانند مدیریت بهینه شهری داشته باشند، از فسادها و مشکلاتی که شهرداری را در بر گرفته بکاهند؛ ما با بی اقبالی مردم در ٤ سال آینده مواجه می شویم. نه تنها شورای شهر را از دست خواهیم داد بلکه در مصاف مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری آتی مشکل پیدا خواهیم کرد و آنها را نیز از دست خواهیم داد. دوباره با بی توجهی و بی عنایتی مردم مواجه خواهیم شد. در برهه بسیار خطیر و حساسی هستیم. باید بتوانیم از شرایط موجود بهره ببریم و تمام تلاش خود را بکنیم که آنچه را نفی و نقد می کردیم، خود در چنبره اش گرفتار نشده و اسیر آن نشویم.[3]
در همین حال و همزمان با انتشار مصاحبه تاجیک در روزنامه اعتماد اما «محسن صفاییفراهانی» دیگر فعال اصلاحطلب و از بازداشتشدگان فتنه سال 88 در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
«دولت روحانی باید در این دوره راحتتر با مردم صحبت کند و موانعی که ایجاد میشود را با آنها در میان بگذارد. این موانع، مساله خصومت فردی نیست؛ رفتارهایی است که به توسعه ملی لطمه میزند. یعنی ابعاد ملی موضوع، حکم میکند از نیروهای مردمی که ۵۸ درصد آنها خواستهشان را تحت یک انتخابات مطرح کردند و به شعارهای او آری گفتند استفاده شود. وقتی این مردم توسعه اقتصادی را در غالب توسعه همهجانبه انتخاب کردهاند پس نباید موانع تحقق حقوق شهروندی و حقوق بشر و حقوق مالکیت را از نگاه جامعه دور نگاه داشت، ضمن اینکه بعید است سایر قوا بخواهند به رای و نظر مردم بی تفاوت باشند.»
او تصریح میکند: هریک از قوا اگر مانعی دید باید با مردم در میان بگذارد؛ چون مردمی که رای دادند حق دارند بدانند چه کسانی در کشور ایجاد مانع میکنند که نه فقط حقوق فردی آنها را از بین میبرد بلکه باعث پسرفت کشور در این شرایط منطقه میشود![4]
*تناقض سخنان تاجیک و صفاییفراهانی کاملا آشکار است و در ظاهر امر نیز مشخص نیست که اصلاحطلبان دست آخر، راهی که تاجیک پیشنهاد کرده را انتخابات میکنند یا از راه امثال صفاییفراهانی حرکت خواهند کرد؟!
پر واضح آنکه تجربه زیست اصلاحطلبان نشان میدهد آنها همواره از «فرافکنی» بعنوان یار کمکی استفاده کرده و در لحظاتی که مجبور به پاسخگویی شوند، بلافاصله آن را به کار میگیرند.
چه اینکه عباراتی مثل «رئیسجمهور نباید تدارکاتچی باشد»، «نگذاشتند»، «باید موانع را به مردم بگوییم» و غیره در حافظه سیاسی مردم عبارتهای ناآشنایی نیستند و جالب آنکه تمام آنها نیز از جانب اصلاحطلبان بیان شدهاند.
در تأیید سخنان تاجیک مبنی بر عدم امکان فرافکنی و توجیه بیشتر برای اصلاحطلبان، «ابراهیم اصغرزاده» نیز به روزنامه آفتاب یزد گفته است: «برخورداری از نتیجه ملموس برای دولت دوم روحانی بسیار حیاتی است و دیگر نمیشود با مردم گفتار درمانی کرد و با بیان توجیهات و اینکه ما میخواستیم آنها نگذاشتند، اعتماد آنها را مجددا کسب کرد.»
گفتنیست در اشاره به صحبتهای محمدرضا تاجیک پیرامون راه آینده اصلاحطلبان لازم به توضیح است که وی درست میگوید و ستاد جریان سیاسی خاص از مدتها قبل میدانسته که در صورت پیروزی در انتخابات شورای شهر، مجلس و نیز پیروزی رئیسجمهور روحانی، پاسخگوی تامّ و تمام وضع موجود خواهد بود و بعنوان مرجع تمام مطالبات مردم شناخته خواهد شد.
در واقع آقای تاجیک صورت مسئله را برای اصلاحطلبان شرح داده است اما به هر دلیلی این نکته را وا گذاشته است که اگر اصلاحطلبان نتوانند کارنامهای بهتر از محمدباقر قالیباف در شهرداری و نتایجی بهتر از مجالس قبلی اصولگرا بدست بیاورند و یا اگر دچار بدعملی دولت دوازدهم شوند، آنوقت سرنوشت آنها چه خواهد شد؟!
پاسخ این است که «اگر» اشاره شده یک احتمال پررنگ است و ستاد جریان خاص بهتر از هرکسی میداند که این امر برای آنها به دلایل مختلف امکان وقوع بالایی دارد.
تحلیلگران معتقدند راهکار انتخاب شده از سوی اصلاحطلبان در این زمینه، درست بر خلاف آنچه که تاجیک عنوان کرده، انتخاب شده است به این نحو که اصلاحطلبان تلاش دارند با ملکوک کردن کارنامه 12 ساله اصولگرایان در شورای شهر و شهرداری تهران و فیالجمله «هجوم به رقیب»، رفتاری را مرتکب شوند که در قبال خدمات مطلوب دولت نهم انجام دادند و تا جایی پیش رفتند که حتی نام بردن از خدمات آن دولت نیز یک ناسزای سیاسی محسوب شد.
در واقع آنها میخواهند از مرگ حرف بزنند تا مردم به تب راضی شوند و سپس سطح فعالیتهای خود را مطلوب جلوه داده و از همین قِبل نیز پا به انتخاباتهای سال 98 و سال 1400 بگذارند.
این مسئلهای است که باید تأملات عمیقی را در آن بعمل آورد...
***
اگر وعدههای روحانی سر خرمن باشد... اصغرزاده توضیح میدهد
ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاحطلب و عضو اصلاحطلب شورای شهر دوره اول تهران(که به دلیل اختلافات اصلاحطلبان منحل شد) در مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آفتاب یزد گفته است:
«اگر مردم احساس کنند که وعدههای روحانی وعدههای سرخرمن بوده، خب در چنین شرایطی آقای روحانی چه تفاوتی پیدا میکند با مثلا آقای رییسی. رویگردانی مردم از رییسی و قالیباف بهخاطر این نبود که شعارهای آنها را شعارهای بدی میدانستند. مردم میگفتند این شعارها خوب است، اما ما به آنها اعتماد و باور نداریم. چرا شعار 4 درصد قالیباف نگرفت، چون مردم باورشان نشد که قالیباف 96 درصد را نمایندگی میکند. میگفتند او اتفاقا نماینده همان 4 درصد است و از بیشترین امتیازات و انحصارات سیاسی و فرهنگی و حتی اقتصادی بهره برده است و حالا دارد ادای حمایت از 96 درصدیها را درمیآورد، بنابراین روی دیگر سکه بیاعتمادی به اصولگرایان، اعتماد به صداقت و راستگویی روحانی بود.»
او میافزاید: حالا در طول چهار سال دوم اگر دولت آقای روحانی دولت ناکارآمد، ندانم کار و فشلی باشد، یا مثلا اگر همین فراکسیون امید در مجلس ضعیف عمل کند یا شورای فعلی شهر تهران که بهخاطر اعتماد مردم تهران لیستی وارد شورا شدند فاقد برنامه باشند و در برابر فساد و رانتجویی نوکیسهها سکوت پیشه کنند خب چه بر سر سرمایه ارزشمند اجتماعی اصلاحطلبان خواهد آمد؟
اصغرزاده ادامه میدهد:
مردم خواهند گفت که کاندیداهای اصلاحطلب در سال 1400 هم از جنس همینها هستند. بههمین دلیل از حالا باید خود را بازنده رقابت 1400 تلقی کنیم آن هم نه به جناح اصولگرا بلکه به یک پوپولیزم مبتذل. پوپولیسمی سرشار از عناصر رادیکال و غیرقابل کنترل.
بنابراین از حالا پیشبینی میکنیم اصلاحطلبان در 1400 در شرایطی میتوانند موفق باشند و ثبات اجتماعی را حفظ کنند و اعتمادبنفس خود را بالا ببرند که دستاوردهای چهار سال دوم دولت روحانی برای مردم نتیجه ملموس به همراه داشته باشد. [5]
*منهای اظهارات اصغرزاده درباره حجتالاسلام رئیسی و کنایههای او به قالیباف که بخشی از پروژه ناتمام اصلاحطلبان علیه محمدباقر قالیباف ارزیابی میشود و در پساانتخابات نیز ادامه دارد اما بایستی اشاره کرد که او بعنوان یکی از اصلاحطلبان عصیانگر، به نکات درستی درباره آینده اصلاحطلبان اشاره کرده است.
آیندهای که اگر همانطور که اصغرزاده اشاره کرده مبتنی بر دستاوردهای ملموس دولت دوم رئیس جمهور روحانی و تحقق تمام شعارهای انتخاباتی او نباشد، از هماکنون میتوان آنرا برای اصلاحطلبان بر باد رفته دانست زیرا دولت آقای روحانی یعنی اصلاحطلبان و لاغیر.
البته همانطور که در اپیزود قبلی توضیح داده شد، اصلاحطلبان برای فرار از منصه احتمالی بد بودن کارنامهها راهکار هجوم به رقیب را طراحی کردهاند.
کما اینکه از هماکنون برای تبیین برنامههای خود در شورای شهر مشغول هجوم بیامان به کارنامه قالیباف هستند و یا هنوز هم از کاستیهای دولت دهم سخن میگویند.
و لذا با توجه به احتمالی بالای کمعملی اصلاحطلبان در شورای شهر، دولت و مجلس دهم؛ بعید است که آنها این روند «هجوم به رقیب» را تا انتخابات 98 و 1400 نیز کنار بگذارند!
***
1_ http://mobile.aryanews.com/News.aspx?code=120170611111744751&svc=296
2_ http://www.mashreghnews.ir/news/279918
3_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3573587
4_ http://tnews.ir/news/7e7987590236.html
5_ http://aftabeyazd.ir/?newsid=74848