سرویس جهان مشرق- حمله نیروهای آمریکایی به جنگنده سوری آخرین تحول در سیاست خارجی ترامپ نسبت به سوریه است که هر روز ممکن است تغییر کند. روابط آمریکا با سوریه، اکنون بخشی از سیاست خارجی ترامپ در قبال روسیه و ایران است که آن نیز در طول مبارزات انتخاباتی تا کنون تغییر قابل ملاحظهای داشته است. روابط با روسیه به بحران اوکراین مربوط است که در کانون مناقشه روسیه با اتحادیه اروپا قرار داد. سیاست آمریکا در قبال اتحادیه اروپا و بسیاری از سازمانهای منطقهای دیگر مانند نفتا و حتی ناتو هم طی ماههای اخیر چند بار تغییر کرده است. به قول انبیسی چرا «این همه سیاست خارجی»؟
نیکولاس بِرنز معاون امور سیاسی وزارت خارجه آمریکا در دوره بوش به صراحت میگوید: «من راهبرد ترامپ را رو به بهبود نمیبینم.» به نظر او سیاست خارجی کنونی آمریکا مبهم است و ترامپ نیز تقریباً در مورد هیچ اقدامی به مردم توضیح نمیدهد. وضعیتی که بِرنز تشریح کرده، موجب شده تیلرسون رسماً مسئولیت خود را در زمینه سیاست خارجی منکر شود. او در مصاحبه با انبیسی گفت: «من هرگز به اولویتهای خودم کاری ندارم. وظیفه من این است که به رئیسجمهور در رسیدن به اهدافش کمک کنم.» او اذعان کرد گاهی اهداف ترامپ را درک نمیکنم و مجبور میشود با او در آن زمینه گفتگو کند.
دلایل تناقض در سیاست خارجی ترامپ
چهار دلیل را برای این تناقضها میتوان یافت:
۱- ترامپ در مسائل سیاسی تجربه ندارد. نمونه آن را میتوان در افشای انتقال ۴۰۰ میلیون دلار از سوی اوباما به تهران در مبارزات انتخاباتی دانست که پس از جلسه توجیهی با جامعه اطلاعاتی آمریکا دیگر در سخنان او به این موضوع اشاره نشد. همین بیتجربی موجب شد ابتدا در تبلیغات انتخاباتی به نفع روسیه و علیه چین سخن بگوید اما پس از پیروزی به تدریج مجبور شود علیه روسیه و به نفع چین عمل کند.
۲- مشاوران ترامپ دائماً در حال تغییر بوده است. مهمترین مورد آن استعفای مایکل فلین پس از افشای روابط او با سفیر روسیه بود. هماکنون دو گروه نظامی و سیاسی در اطراف ترامپ قرار دارند، از سویی مکمستر مشاور امنیتی و جیمز ماتیس وزیر دفاع قرار دارند و از سوی دیگر، افرادی چون استیو بنن و جرد کوشنر بر او اثرگذار هستند. مایک پنس نیز با رویکردی میانه، هماهنگی دو گروه را بر عهده دارد. تقابل همین دو گروه و تلاش آنها برای افزایش وزن خود در تصمیمسازیهای ترامپ، خود به یکی دیگر از عوامل تغییر در سیاست خارجی آمریکا طی ماههای اخیر بوده است.
۳- دخالتهای مکرر ترامپ در سیاست خارجی یکی دیگر از عوامل بیثباتی آن است. به بیان دیگر، ترامپ تحت تأثیر مشاوران خود در برخی حوزهها رویکرد جدیدی را پی گرفته، اما گاهی ناگهان در توئیتها یا حتی تصمیمات خود مجدداً دیدگاه گذشته خود را تکرار میکند. بعید است این دخالتها که کار را برای وزارت دفاع و وزارت خارجه دشوار کرده است، قبل از پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ پایان یابد.
۴- گاهی ترامپِ معاملهگر تلاش میکند سیاست «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود» را پیش گیرد. رویکرد او به ویژه در مورد ناتو، برجام و نفتا به همین صورت بوده است. او ابتدا تهدید به خروج میکند تا طرف مقابل را در مرحله دوم به بازنگری در توافق یا رفتار خود وادارد. اما قطعاً این مسأله در مورد همه حوزهها صدق نمیکند. این رفتار او را میتوان به دلیل تجربیات اقتصادی او و استفاده از آن در دنیای سیاست مربوط دانست.
حوزههای تناقضخیز در سیاست خارجی ترامپ
سیاست خارجی ترامپ در حوزههای مختلفی دائماً تغییر کرده که تقریباً شامل تمامی حوزههای اصلی است:
۱- سوریه: در طول یک سال مبارزات انتخاباتی، ترامپ دائماً از دخالتهای اوباما در سوریه انتقاد میکرد و میگفت حضور نظامی آمریکا در منازعات جهانی صرفاً هزینه ایجاد کرده است. بلافاصله پس از پیروزی، عملیاتهای کوچک و بزرگ آمریکا در سوریه آغاز شد، از حمله به پادگان ارتش سوریه و شلیک ۵۹ موشک تام هاوک به خاک آن کشور تا حالا که به اسقاط جنگنده سوری رسیده است. این در حالی است که در دوران مبارزات انتخاباتی پیشنهاد داد با دولت بشار اسد علیه داعش متحد شود.
۲- حاشیه خلیج فارس: دانلد ترامپ چند هفته پیش در اولین سفر خارجی خود به عربستان سعودی رفت و قرارداد هنگفت چند صد میلیاردی را با ملک سلمان امضا کرد در حالی که در دوران مبارزات انتخاباتی خود از وضعیت حقوق بشر در این کشور انتقاد میکرد. چند روز پس از امضای قرارداد و با توجه به اعتراضهای قطر، ریاض، ابوظبی و چند دولت دیگر روابط خود را با قطر قطع کردند و دانلد نیز همصدا با آنها در توئیتهای خود، دولت قطر را به «آموزش قتل مردم و پرکردن ذهن آنها از تنفر» متهم کرد. اما با فاصله اندکی قرارداد ۱۲ میلیاردی برای فروش جنگنده را با همان دولت امضا کرد و وزارت خارجه آمریکا آن را «نمونهای از تعهد مستمر واشینگتن به ثبات منطقهای» نامید.
۳- ناتو: در حالی که تنها سه ماه از آغاز ریاستجمهوری ترامپ میگذشت، وی حرف خود را در این مورد که پیمان ناتو یک پیمان «آشغال» است پس گرفت و گفت این پیمان «دیگر آشغال نیست». او بارها گفته بود که ناتو کارآمدی ندارد و اعضا باید حق خود را در توسعه نظامی این سازمان بپردازند (۲% از بودجه سالانه هر کشور) و الا آمریکا مسئولیتی در قبال امنیت آنها ندارد، اما حرف خود را عرض کرد، تعهد خود را به امنیت اعضا در دیدار با مرکل تأیید کرد و ناتو را «پناهگاه صلح و امنیت بینالمللی» عنوان کرد.
۴- نفتا: ترامپ پس از دیدار با نخستوزیر کانادا لحنش را نسبت به توافق اقتصادی مرکزیک-آمریکا-کانادا تشدید کرد، آن را «فاجعهبار» خواند و تهدید کرد که از آن بیرون خواهد آمد. اما یک هفته نگذشته بود کاخ سفید اعلام کرد ایالات متحده نه تنها در این پیمان باقی میماند بلکه با بازنگری در آن شرایط را برای تقویت هر سه کشور فراهم خواهد کرد.
۵- چین و روسیه: در سازمان شانگهای، آسیای مرکزی و شرقی دو رقیب جدی در میان دولتهای غیرآمریکایی وجود دارد، چین و روسیه. قدرتی مانند آمریکا نمیتواند همزمان و در عمل با هر دو قدرت آسیایی همکاری کند، جدا از اینکه پکن و مسکو به خوبی میدانند نزدیکی آمریکا با هدف بیثباتسازی قدرت آنها در منطقه انجام میشود. ترامپ در مبارزان انتخاباتی خود پوتین را تحسین میکرد و تحریمها علیه مسکو را بیاثر و اشتباه میدانست. در مقابل همکاری اوباما با پکن را که نسبت به دورههای قبل بیسابقه بوده است، موجب ضرر و زیان برای اقتصاد آمریکا عنوان میکرد و چین را به خنجرزدن از پشت متهم کرده بود.
اما پس از آغاز دوران ریاستجمهوری، ابتدا مشاور ترامپ به جرم روابط با سفیر روسیه برکنار شد و سپس ترامپ در رسانهها و کنگره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت به ویژه زمانی که پرونده نقش روسیه در افشای ایمیلهای کمیته ملی حزب دموکرات پررنگتر میشد. کاخ سفید مجبور شد اعلام کند قصدی برای برداشتن تحریمها علیه روسیه ندارد. در عوض دیدارهای رئیسجمهور چین و آمریکا در سفر شی جین پینگ به توافقاتی در حوزههای مختلف انجامید.
با همه این احوال دکتر ابوذر گوهری مقدم بر این باور است که ترامپ همچنان تقویت پیوندها با روسیه را در نظر دارد و احتمالاً در معاملهای با محافظهکاران جنگسردزده آمریکا دوباره فرمان را سمت مسکو برخواهد گرداند.
جمعبندی
در میان همه این موارد، به نظر میرسد یک خط از ابتدای مناظرات انتخاباتی تا کنون در تیم ترامپ دنبال میشود و آن تشدید فشارها بر ایران است. ترامپ هنوز بر بازنگری در برجام تأکید دارد، به تدریج با رقبای ایران در منطقه وارد معامله شده، رسماً ایران را حامی تروریست خوانده، مایک پامپئو را به عنوان یک فرد عملیاتی مسئول میز ایران در سیا کرده و حالا با تحریمهای سنا علیه ایران، میرود تا تحریمهای برداشتهشده از سوی اوباما را مجدداً با همکاری اروپاییان مستقر سازد.
منبع
http://www.nbcnews.com/news/us-news/many-foreign-policies-donald-trump-n774356