به گزارش مشرق، ایالات متحده آمریکا که در سالهای گذشته بهویژه پس از امضای برجام، پروژه نفوذ در کشورمان را با جدیت دنبال میکند، در هفته گذشته بهصراحت، از طرح خود برای براندازی در کشورمان رونمایی کرد.
در دولت قبلی ایالات متحده، دولتمردان با احتیاط بیشتری مواضع خود را بیان میکردند، ولی در این دولت، مقامات مسؤول بدون هرگونه پردهپوشی، نیات واقعیشان را بر زبان میرانند که تأییدکننده پیشبینی رهبر معظم انقلاب درباره کلیدخوردن پروژه نفوذ، پس از امضای توافق هستهای است.
در هفته گذشته، رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا گفته بود: «سیاست ما در قبال ایران، حمایت از عناصری در داخل این کشور است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود. » او که در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان سخن میگفت، بهخوبی مراد خود از تغییر مسالمتآمیز رژیم را بیان کرده و مدعی شده است: «سیاست در قبال ایران در دست تدوین است و هنوز به رئیس جمهور ارائه نشده است اما میتوانم به شما بگویم که ما قطعاً به حضور ادامهدار بیثباتکننده ایران در منطقه، پرداختهایش به جنگجویان خارجی، صدور نیروهای شبهنظامی به عراق، سوریه و یمن، حمایتشان از حزبالله واقف هستیم و در پاسخ به هژمونی ایران، اقدام میکنیم. تحریمهایی علیه افراد و دیگران وضع شده است... ما دائماً امتیازات و پیامدهای دیپلماتیک و بینالمللی تروریست اعلام کردن سپاه پاسداران ایران را بررسی میکنیم... سیاست ما در قبال ایران، پس زدن این هژمونی، مهار کردن تواناییشان برای ساخت سلاح هستهای و تلاش برای حمایت از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود. »
با نگاهی گذرا به اظهارات این مقام آمریکایی، روشن است که هدف از یارگیریهای داخلی واشنگتن چیست؟ درواقع آنها میخواهند در ایران از جریانی حمایت کنند که مدعی مذاکرات منطقهای، بده بستان سیاسی با رژیمهای مرتجع و نیز امتیازدهی در جریان تحولات غرب آسیا هستند. تیلرسون در این اظهارنظر خود، بهصراحت از سپاه پاسداران و مواضع جریان مقاومت در منطقه انتقاد کرده و از جریانی در داخل کشورمان حمایت کرده که خود را در برابر ایندست نهادهای انقلابی تعریف میکند.
اینکه وزیر امور خارجه ایالات متحده پس از رسوایی جنایتکارانه رئیس جمهور این کشور در سفر به منطقه و حمایت از رژیمهای کودککش، به خود اجازه میدهد که با صراحت از حمایت از برخی جریانات داخلی در کشورمان سخن گفته و حتی سیاستی در پنهانسازی مواضع اصلی کاخ سفید به خرج ندهد، حکایت از آن دارد که دستگاه دیپلماسی کشورمان در قریب به شش ماه گذشته از روی کار آمدن دونالد ترامپ، قاطعیت کافی را در برخورد با مواضع و عهدشکنیهای واشنگتن نداشته است.
از دیگر سو، اظهارنظرهای برخی جریانات داخلی درباره نحوه مواجهه با تحولات منطقهای و بهویژه اظهارنظر در تضعیف عملکرد مدافعان حرم، آمریکا را به وسوسه انداخته تا از گزاره حمایت از جریانات داخلی ضد جمهوری اسلامی در کشورمان دفاع کند. روشن است که وقتی برخی سیاستمداران بهوضوح از برجام منطقهای سخن گفته و دم از کاهش سطح تنش با آمریکا و امتیازدهی به غرب میزنند، کاخ سفید به این فکر میافتد که از طریق نفوذ در این جریان، سعی در یارگیری داخلی در کشورمان کند. در همین راستاست که رهبر انقلاب، اخیرا به مسؤولان هشدار دادهاند که نباید بهگونهای موضعگیری کنند که دو صدای متفاوت از ایران شنیده شود. یکی صدای مقاومت که صدای اصلی مردم ایران است و دیگری صدای سازش که هزینههای بسیاری را به کشورمان تحمیل کرده و میکند.
رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۲۴ خردادماه در نشست استماع سنای این کشور تأکید کرد که آمریکا از عناصر داخلی ایران برای تغییر نظام سیاسی ایران حمایت میکند. او که این سخنان را برای توجیه طرح تحریمهای جدید آمریکا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و توان موشکی ایران مطرح میکرد، ریشه نگرانی آمریکا را توسعه و گسترش هژمون ایران در منطقه دانست و تأکید کرد: «سیاست ما در قبال ایران مقابله با این هژمون و حمایت از عناصری در داخل ایران است، بهنحوی که به تغییر صلحآمیز آن نظام سیاسی منجر شود که میدانیم چنین عناصری در داخل ایران هستند. »
اظهارات تیلرسون را باید مکمل خبری دانست که هفته قبل از آن، روزنامه نیویورکتایمز مبتنی بر اقدام سازمان سیا برای انتخاب یکی از نیروهای با سابقه این سازمان برای «دفتر امور ایران» گزارش کرده بود. بر مبنای این گزارش و اعلام برخی مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید، مأموریت این دفتر، پیشبرد سیاست آمریکا برای تغییر نظام ایران است.
این جماعت داخلی که با آمریکاییها در تغییر رژیم جمهوری اسلامی همگرایی دارند، چه کسانی هستند؟ این سؤال را باید وزارت اطلاعات و دستگاههای امنیتی پاسخ دهند. در اینکه آمریکاییها تغییر رژیم را یکبار در فتنه ۱۸ تیر ۷۸ و ۱۰ سال بعد در فتنه ۸۸ تست کردند، شکی نیست، لذا حرف تیلرسون شوخی نیست. اما اینکه چرا باید آنرا یک شوخی بیمزه تلقی کرد، برای اینکه از آمریکا و عناصر خودفروخته داخلی آنها کاری ساخته نیست. آنها ۴۰سال است از این حرفها میزنند! آمریکاییها باید بدانند با یک انقلاب نمیتوان جنگید بهویژه آنکه آن انقلاب، پسوند اسلامی دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانوادههای شهدای امنیت کشور فرمودند: «سردمداران آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب در تلاش برای سرنگونی نظام بودند اما این آرزو را به گور خواهند برد. » تجربه حیات پر ثمره و شکوهمند نزدیک به ۴ دهه انقلاب اسلامی نشان داده است خواب «تغییر» نظام، «تعبیر» نمیشود. بهویژه امروز که جمهوری اسلامی پاسخ وزش بادهایی از این قبیل را با توفان میدهد.
با نگاهی گذرا به اظهارات این مقام آمریکایی روشن است که هدف از یارگیریهای داخلی واشنگتن چیست. در واقع آنها میخواهند در ایران از جریانی حمایت کنند که مدعی مذاکرات منطقهای، بده بستان سیاسی با رژیمهای مرتجع و نیز امتیازدهی در جریان تحولات غرب آسیا هستند. تیلرسون در این اظهارنظر خود، بهصراحت از سپاه پاسداران و مواضع جریان مقاومت در منطقه انتقاد کرده و از جریانی در داخل کشورمان حمایت کرده که خود را در برابر ایندست نهادهای انقلابی تعریف میکنند.
میشود شیوه آمریکا برای مقابله با نظام و تغییر در جمهوری اسلامی و حیطه پروسه و پروژه براندازی را رصد کرد و فهمید چه کسانی در این مسیر گام برمیدارند و صدور بیانیه در این مورد البته لازم اما کافی نیست.
آمریکاییها در اتاق فکر براندازی نظام، چند مسأله را عملیاتی کردند و برای آن در کشور پول خرج میکنند:
۱ - اهانت به مقدسات نظام و اسلام و تحریف حقایق اسلام و خط امام(ره).
۲ - ترویج حاکمیت دوگانه و دوقطبیسازی در جامعه بهمنظور هدف قرار دادن وحدت ملی و انسجام اسلامی.
۳ - فعال کردن شکافهای قومی و مذهبی و زیست منافقانه در این شکافها برای اخلال در امنیت ملی.
۴ - هدف قرار دادن اصل ولایت فقیه و مصداق کارآمد آن و مخدوش کردن مفهوم مبانی ولایت و امامت در جامعه.
۵ - زیر سؤال بردن کارآمدی نظام بهویژه ایام حیات پر افتخار امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی و به حاشیه بردن نام و یاد امام(ره.)
۶ - تبلیغ و ترویج لیبرالیسم و سکولاریسم در جامعه و نفوذ دادن زیست این تفکرات الحادی در کارکردهای دستگاههای دولتی بهویژه دستگاههای فرهنگی.
۷ - زیر سؤال بردن اقتدار منطقهای و جهانی انقلاب اسلامی و اثبات بیفایده بودن مبارزه با استکبار جهانی.
۸ - حمله به سپاه پاسداران بهعنوان ستون اصلی خیمه نگهبانان جمهوری اسلامی، به بهانههای واهی بهعنوان مکمل تصویب تحریمهای جدید سنا علیه سپاه پاسداران.
تصریح بر این استراتژی کاخ سفید در شرایطی است که همزمان طرح تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران و بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطرح میشود که معنای آن این است که لازمه تحقق این سناریو، تضعیف مؤلفهها و نمادهای اقتدار ایران است که تاکنون در شکست سیاستهای آمریکا و مزدوران منطقهایاش نقش اساسی داشتهاند.
اگرچه آمریکاییها طی سی و هشت ساله گذشته از هیچ راهبردی برای شکست نظام اسلامی فروگذار نکرده و بخت خود برای براندازی نظام ایران را هم در کودتا، هم در حمله مستقیم به ایران و هم در تشویق صدام به حمله به ایران و هم بهرهگیری از ابزارهای تهاجم فرهنگی و جنگ نرم آزمودهاند و در فتنه ۸۸ هم با تمام توان به حمایت از جریان فتنه داخلی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران برخاستند، اما بهرغم همه تجربیات ناموفق گذشته، تصریح اینگونه بر تلاش برای تغییر نظام ایران با بهرهگیری از عناصر داخل ایران، بیانگر چند نکته اساسی است:
۱. اعلام قصد تغییر نظام ایران با بهرهگیری از عوامل داخلی در شرایطی است که دولت جدید آمریکا فعالیت خود را با تهدید ایران آغاز کرد و از همان روزهای نخستین در زمستان گذشته سعی کرد با تهدید به حمله نظامی و ارعاب، از ایران امتیاز بگیرد. دولت ترامپ از همان روزهای نخست، سیاست تعامل دولت اوباما را زیر سؤال برد و آنرا ناموفق و باجدادن به ایران ارزیابی کرد، اگرچه در همان زمان (در ۱۵ بهمنماه) ترامپ رسماً در گفتوگو با فاکسنیوز عمق سیاستهای ارعابگرایانه آمریکا را آشکار کرد و رسماً اعلام داشت که «ایران اگر با آمریکا باشد، آمریکا نه با برنامه هستهای و نه با برنامه موشکی ایران مشکلی ندارد. »
۲. بهطور قطع فضای انتخابات گذشته و بهویژه سطح تخریبی که نسبت به گذشته نظام در تبلیغات انتخاباتی صورت گرفت، در امیدواری دشمنان به نتیجهگیری از راهبرد حمایت از یک جریان داخلی برای تغییر در نظام ایران بیتأثیر نبوده است، چراکه از منظر دشمنان بیرونی، مهمترین عاملی که در توفیق یک جریان داخلی برای مقابله با نظام مستقر میتواند مؤثر باشد، بیاعتماد شدن مردم و بهویژه نسل جوان آن به کارآمدی و قابلیت آن نظام سیاسی است و این نکتهای است که با سیاهنمایی گذشته نظام و مترادف دانستن آن با اعدام، قتل، زبان بریدن و گردن زدن و یا فاسد نشان دادن آن حاصل شد.
۳. تأکید تیلرسون بر وجود «عناصری در داخل ایران» که میتوانند در «تغییر صلحآمیز نظام سیاسی ایران» به آمریکا کمک کنند، میتواند به معنی این باشد که کسانی از داخل برای آمریکاییها پالس فرستادهاند، همانگونه که در جریان فتنه ۸۸ اینگونه شد و آمریکاییها اسناد آنرا نیز افشا کردند، اما بستر اصلی این پروژه را باید همان عنصر نفوذ دانست. مقام معظم رهبری سال گذشته، پیشاپیش اینراهبرد دشمن را افشا میکنند و یادآور میشوند: «دشمن در پازل نفوذ که مرحله جدید «جنگ نرم» علیه ایران اسلامی است، بهدنبال این است که تا با از بین بردن «عناصر قدرت نظام» ما را به تبعیت بکشاند. تلاش در این جنگ نرم زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است. وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سمت و آن سمت کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود، میخواهند او را وادار کنند به تبعیت» و در جای دیگر میفرمایند: «در این میان دشمن روی «عناصر داخلی» حساب ویژهای باز کرده است. سعیشان این است که با وسایل گوناگون به دست خود کسانیکه توی این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند. »
۴. نگرانی از گسترش حوزه نفوذ ایران که تیلرسون از «هژمون ایران» در منطقه از آن یاد میکند، نشانگر این است که آنچه آمریکا را عصبانی کرده و اینگونه بهصراحت دم از تغییر در ایران میزند، همان حفظ و تقویت روحیه انقلابیگری در ایران و گسترش آن در منطقه است، که البته در داخل مخالفانی نیز دارد، در این صورت است که شاید بتوان آدرس سرپلهای داخلی که آمریکا به آنها امید بسته است را آسانتر پیدا کرد.
۵. تأکید صریح وزیر امور خارجه آمریکا، در عین حال تأکید بر حقانیت نظام اسلامی در مواجهه چهار دهه گذشته با سلطهگری قدرتهای استکباری و ایستادگی در برابر راهبرد آنها برای تغییر و براندازی نظام اسلامی است. نکتهای که هنوز هم بهرغم صراحت دشمن، برخی در داخل منکر آن هستند و حتی اکنون نیز دشمنی آمریکا با نظام اسلامی را انکار و مخالفان با سلطهگری آمریکا را به تندروی و تندگویی متهم میکنند.
اینگونه است که با توجه به اظهارات اخیر رکس تیلرسون، جریانات انقلابی در کشورمان باید با دقت بیشتری روند تحولات را پیگیری کرده و نگذارند برخی غفلتها و حاشیهسازیها و لجبازیهای کودکانه، کاخ سفید را در عمل به نقشه قدیمیاش برای یارگیری داخلی در کشور و نفوذ در تفکرات مسؤولان موفق کند.
نقد سازنده و جدی سیاست خارجی ایران، پیگیری مطالبه حمایت از جریان مقاومت در منطقه، آسیبشناسی نقاط ضعف کشورمان در برخورد قاطع با آمریکا و نیز رصد دقیق تحرکات داخلی، ازجمله راهکارهایی است که باید از سوی نیروهای انقلابی پی گرفته شود تا دسیسه تازه دونالد ترامپ و کابینهاش برای عملیاتی کردن راهبرد متوهمانه «تغییر رژیم» در ایران با شکست روبهرو شود.
شاید با علم به توانمندی بالای نیروهای انقلابی است که حتی نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در گزارشی تحت عنوان «آمریکا باید سیاست خارجیای را دنبال کند که بر تغییر نظام کشورهای دیگر متمرکز نباشد»، نوشته: «آمریکا در حال پی بردن به این موضوع است که تغییر نظام کارساز نیست. »