به گزارش مشرق، جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان این روزها خود را سرمست از یک پیروزی نشان میدهند...
با صورتهایی به شکل لبخند در اینجا و آنجا از پیروزی کاندیدایشان در انتخابات ریاستجمهوری صحبت میکنند و با طمطراق از این میگویند که حالا معلوم شد اکثریت جامعه ایرانی طرفدار اصلاحطلبیاند!
با اینهمه ولی در زیر پوست اصلاحطلبیِ این روزها، رخداد دیگری در جریان است.
رخدادی که نشان میدهد اصلاحطلبان چطور مجبورند به تمام بدیها و تلخیهای زندگی و زمانهشان لبخند بزنند و دم برنیاورند.
آنها روزهایی را میگذرانند که رندی دربارهاش گفته بود اگر روحانی تمام اصلاحطلبان را هم تبعید کند، باز هم لبخند خواهند زد و از این میگویند که «تمام کارهای روحانی قانونیست».
این گزارش، روایتیست که تلاش میکند برگههایی از زندگی و زمانه تلخ اصلاحطلبان را در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دهد...
*روحانی خوب میکند با ما مشورت نمیکند!/چه کسی گفته همه باید پیشنهاد بدهند؟!
اصلاحطلبان طی 5 سال گذشته در هیچ ضلع و زاویهای مورد مشورت دولت و شخص رئیسجمهور روحانی قرار نگرفتهاند...!
پدیده جالبی که حتی مورد اشاره آنها هم قرار گرفته و کسانی از جریان خاص بیان کردهاند که روحانی توصیه پذیر نیست و ما را به اتاقش راه نمیدهد.
نکته عجیب ماجرا اما آنجاست که چهرههای اصلاحطلب از این قضیهی عجیب که البته در قاموس اصلاحطلبان و فعالیتهای طیفی آنها به شدت قبیح است، ابراز نوعی رضایت میکنند و بدون هیچگونه قصدی برای توهین اما گویی خود را در قبال آن به تجاهل میزنند.
علی شکوریراد، دبیر کل حزب اتحاد ملت، چند هفته قبل در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد و در پاسخ به سؤال خبرنگار این روزنامه مبنی بر اینکه چرا آقای روحانی با فراکسیون امید و احزاب اصلاحطلب مشورت نکرده است، توضیحات مطوّلی را ارائه میکند تا این اقدام روحانی توجیه شود.
او میگوید: مشورت به دو گونه است. یک زمانی با تشکلها مشورت می شود و یک زمان با افراد!
شکوریراد سپس بدون هیچگونه اطلاع یا خبر خاصی با خوشبینی تمام تأکید میکند: حتما آقای روحانی با افراد مشورت میکند...طرف مشورت قرار گرفتن به معنای اینکه رییس جمهور پیشنهادات را بپذیرد، نیست.
این فعال اصلاحطلب همچنین اختتامیه سخنانش درباره توجیه مشورتناپذیری رئیسجمهور روحانی را هم اینگونه مطرح میکند که: من خیلی معتقد نیستم که همه پیشنهاد بدهند. این پیشنهادها عمل کردنش سخت است. هر موضوعی که می خواهیم درباره آن تصمیم بگیریم اگر بیش از حد باز شود جمع کردنش سخت می شود.[1]
البته این اولین بار نیست که اصلاحطلبان مواضع خود را درباره مبانی هویتی این جریان خاص سیاسی تغییر میدهند.
زمانی در روزهای مانده به انتخابات ریاستجمهوری 96 نیز یکی از اصلاحطلبان ستادی با ناامیدی از پیروزی دوباره آقای روحانی، زبان به ستایش پوپولیسم گشوده بود...
صحبتهای شکوریراد به سادگی هرچه تمامتر اثبات میکند که اصلاحطلبان از آنجا که نمیتوانند طرف مشورت رئیسجمهور قرار بگیرند، مجبورند که از این رفتار او اظهار رضایت کنند!
*لایک به حضور اصولگرایان در کابینه روحانی/روحانی خیلی خوب است؛ حتی با اینکه سیاست و اقتصاد و فرهنگ را به وزرای اصلاحطلب نداد!
نشانه دیگر تغییر هویت اجباری ستاد جریان خاص، تغییر موضع آنها بواسطه درک این مسئله است که روحانی نسبت به همکاری با برخی چهرههای اصولگرا بیمیل نیست.
اصلاحطلبان علیرغم مخالفتهای آشکار خود با این مسئله و حتی با اینکه داریوش قنبری، از فعالین ستادی این جریان همین چندوقت قبل اعلام کرد «اصولگرایان هیچگونه سهمی از کابینه آقای روحانی ندارند»[2] اما گویا باز هم مجبورند که با خواسته آقای روحانی کنار بیایند و حتی خود را جزو السابقون موافقت با آن هم جلوه دهند.
محمد کیانوشراد، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، نفر اولی از اصلاحطلبان بود که چند وقت قبل ناباورانه در این باره گفت: «اصولگرایی یکی از جریانات اصیل کشور بوده و بخشی از اصولگرایان همواره برای اعتلای ایران تلاش کردهاند. اگرچه برنامههای اصلاحطلبان با اصولگرایان متفاوت است، اما این بخش از اصولگرایان در میان اصلاحطلبان از احترام زیادی برخوردار هستند. کارنامه و کابینه دولت روحانی در چهار سال گذشته نیز این موضوع را بهخوبی نشان داد که دولت در بهکارگیری اصولگرایان توانمند و خردورز کوتاهی نخواهد کرد و از حضور آنها استقبال میکند.»[3]
جالب اینجاست که علیرغم آنکه تصور میشد صحبت کیانوشراد یک مسئله نامهم است اما چند روز بعد از او، محمدرضا خاتمی هم به صحنه آمد و در یک گفتوگوی مطوّل با روزنامه شرق ضمن تأکید بر تعامل با اصولگرایان و حتی ارائه فهرستهای مشترک انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان! تلویحاً از این گفت که روحانی تلاش کند تا اصولگرایان هم در کابینهاش حضور داشته باشند...[4]
برخی معتقدند که اظهارات کیانوشراد و محمدرضا خاتمی از آنجا نشأت میگیرد که شامّه اصلاحطلبان متوجه حضور برخی چهرهها در کابینه دوم آقای روحانی شده است و از همین رو آنها مجبورند تا پیشاپیش خود را موافق این اقدام رئیسجمهور نیز نشان بدهند.
سوگواره این ماجرا البته وقتی بیشتر خودش را به مخاطب نشان میدهد که محمدرضا خاتمی در بخشی از صحبتهایش با شرق اعتراف تصریح میکند: «در دولت اول روحانی، در بخش توسعه سیاسی و فرهنگی، هیچ فرد اصلاحطلبی در مسئولیتهای رسمی مرتبط با این حوزهها در دولت قرار نگرفت. البته در بخش اقتصادی هم اصلاحطلب شاخصی حضور نداشت؛ اما اصلاحطلبان از شرایط رضایت دارند!»
او حتی از این گفته است که «رفع حصر» هم ملاکی برای ارزیابی موفقیت اصلاحطلبان و دولت نیست...
*از زمین و زمان راضی هستیم، مجلس هم که جای خود دارد!/روزنامه اصلاحطلب: آقای لاریجانی به رفاه مردم فکر میکند
جلوه دیگر تغییر هویت اجباری و یا شاید مقطعی جریان سیاسی خاص نیز تعریف و تمجیدهای آنها از مجلس اصولگرای دهم و ریاست آن یعنی علی لاریجانی است.
هرکس نداند اما قدیمیترهای سیاست میدانند که اقدام علی لاریجانی در هنگام حضورش در سازمان صدا و سیما برای پخش کنفرانس برلین (که با حضوری جمعی از مشاهیر اصلاحطلب برگزار شد) ضربهای به چپها زد که اثرش هیچگاه پاک نخواهد شد.
و یا هماو بود که زمانی گفت: اصلاحطلبان مسئله مضحک «تحصن در مجلس ششم» را به راه انداختند.
جلوگیری از طرح مطالبات اصلاحطلبانه و تبدیل شدن تریبون پارلمان به محمل خواستههای جریان خاص هم هنریست که دکتر علی لاریجانی، رئیس اصولگرای مجلس دهم تاکنون به خرج داده است.
فیالواقع همین سه «جنایت» کافیست تا اصلاحطلبان حکم به ارتداد سیاسی لاریجانی بدهند اما در کمال تعجب شاهدیم که جریان خاص لب به تمجید و تحمید لاریجانی و مجلسی که خود اقلیت آن محسوب میشود، گشوده است و لام تا کام سخنی در انتقاد از لاریجانی نمیگوید.
اصلاحطلبان طی روزهای عمر مجلس دهم، روزی نبوده است که در تمجید اجباری و یا شاید مقطعی از لاریجانی چیزی نگویند.
مثلاً محمدرضا خاتمی در مصاحبه اخیرش با شرق میگوید: امروز جریان آقای لاریجانی و نیروهای معتدل و اصلاحطلبان در مجلس حضور دارند، پس میتوانیم بنشینیم و از نظر تقنینی و پژوهشی کارهایی انجام بدهیم... حرفهایی که آقای علی لاریجانی و تعدادی دیگر از اصولگرایان میزنند هم دارای خمیرمایه اصلاحطلبی است.[5]
روزنامه اصلاحطلب آرمان امروز هم زمانی در مدح لاریجانی نوشته بود: «برای او زمانی که بر مسند ریاست مینشیند، اصلاحطلب و اصولگرا بودن نمایندگان تفاوتی ندارد و به آنچه میاندیشد هدایت مجلس به سمتی است که نمایندگان مصوباتی برای رفاه و آرامش مردم داشته باشند.»[6]
*راز این لبخندهای تصنّعی.../چرا ستاد جریان سیاس خاص، دندان روی جگر گذاشته است؟
واقعیتهای اشاره شده حکایت از آن دارد که گفته رندانهای که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم، مبنی بر اینکه روحانی اگر تمام اصلاحطلبان را تبعید هم بکند آنها اعلام میکنند که راضی هستند! حرف درستی است.
اینکه چرا ستاد جریان سیاس خاص، دندان بر روی جگر گذاشته و مجبور است از تمام ناملایمات عالم سیاست ابراز رضایت کند، دلایل مختلفی دارد که البته میزان درصد سهم هریک از آنها با هم تفاوت دارد.
محصور و منزوی بودن سران اصلاحات، شکست خوردن آرمانهای اصلاحطلبان درباره محور مقاومت و انتخابات 88 و ایضا برنامههای آینده این جریان سیاسی که ابراز رضایت مقطعی را اقتضا میکند؛ همگی میتوانند عامل لبخندهای تصنعی این روزهای جریان خاص باشد.
خاصه آنکه بدانیم روحانی بنا به اعلام ستادیهای اصلاحطلب، هیچگاه کاندیدای رسمی این جریان نبوده است و اصلاحطلبان در ایام انتخابات 96 نیز حتی یک بیانیه رسمی مختص روحانی هم صادر نکردند...
به نظر میرسد این بازی ابعاد دیگری هم دارد که هنوز آشکار نشدهاند.
***
1_http://magiran.com/npview.asp?ID=3586140
2_http://rooydad24.com/13693275
3_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/190942
4_http://sharghdaily.ir/News/135753
5_http://sharghdaily.ir/News/135753
6_http://www.khabaronline.ir/detail/535866/Politics/parliament