به گزارش مشرق، مهدی محمدی کارشناس مسائل هستهای با اشاره به ایام دومین سالگرد امضای توافق هسته ای، اظهار داشت: هدف اصلی ایران از ورود به مذاکرات هستهای و پذیرش توافقی به نام برجام که در برخی موارد میتوان گفت برای ایران این توافق دلچسب نبوده است، کاهش اساسی تحریمهایی بود که مشکلات اقتصادی را برای کشور ایجاد کرده بود.
وی ادامه داد: درواقع اگر ارادهای برای کاهش تحریمهای اقتصادی در کشور نبود، اساساً ایران هیچ انگیزه دیگری برای ورود به مذاکرات نداشت و امروز و پس از گذشت دو سال پس از امضای قرارداد برجام، این قرارداد به هدف اصلی خودش که لغو تحریمهای هستهای بوده، به هیچ وجه دست پیدا نکرده است که در این رابطه ادلهای وجود دارد؛ از جمله گزارشات متعدد دولتی که به بیرون درز کرده است و اظهارنظرهای مقامات دولتی، گزارشات میدانی که از فعالان اقتصادی و تجار و کسانی که با مسایل بازرگانی بین المللی درگیر هستند به دست آمده، دادههای طرفهای غربی، اسناد وزارت خزانه داری آمریکا و اطلاعات و تحلیلهایی که منابع آمریکایی در این خصوص منتشر کردهاند، کلیه این موارد به صورت منسجم به ما میگوید که رژیم تحریمها که قرار بود بر اثر برجام فرو بپاشد، نه تنها فرو نپاشیده، بلکه تقویت هم شده است.
نیاز مالی سفارت خانه های ایران چمدانی تامین می شود نه از طریق بانکی
کارشناس مسائل هستهای افزود: امروز وضعیت روابط خارجی، اقتصادی و بازرگانی ما در برخی موارد نسبت به دوره تحریمها حتی وخیم تر هم شده است. تحریمهای بانکی امروز کاملاً برقرار است و حتی سفارتخانههای ما در کشورهای اروپایی، نیازهای جاری خود را به صورت پول نقد جابجا میکنند. بنابراین وقتی که تحریمهای بانکی برقرار است، به این معنا است که حتی اگر ما نفت بیشتری را هم بفروشیم و یا در حوزههای دیگر هم گشایشهایی داشته باشیم، اینها همه بیفایده است چرا که عملاً برقرار بودن محدودیتهای مالی و بانکی، شرایطی را به وجود میآورد که ما عملاً قادر نخواهیم بود که منافع ناشی از هر گونه مبادله و یا تجارت خارجی را دریافت کنیم.
محمدی با بیان اینکه امروز دولت آمریکا اینطور فکر میکند که ایران، حفظ برجام را اولویت امنیت ملی خودش میداند، گفت: برحسب این دید آنها اینگونه فکر میکنند که هر تحریم جدید دیگری که علیه ایران وضع شود، باعث این نخواهد شد که ایران از برجام کنارهگیری کند و همین، عاملی برای ترغیب آنها به جهت گروگان گرفتن نیاز ایران به مسئله برجام شده است و آنها را به سمت تحریمهای جدید سوق داده که از جمله آن میتوان به تمدید قانون آیسا و اخیراً تصویب تحریمهای جدید در قالب تحریم S۷۲۲ در سنای آن کشور و نهایتاً امضای آن توسط رئیسجمهور آمریکا اشاره کرد. بنابراین اینها مجموعه علائمی هستند که به ما میگویند برجام نه تنها تحریمها را رفع نکرده، بلکه خود تبدیل به عاملی برای متقاعد کردن طرف آمریکایی نسبت به اعمال تحریمهای جدیدتر و سنگین تر شده است.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر کاهش اساسی تحریمها و تسهیل روابط خارجی ایران در حوزه اقتصادی، بازرگانی و مالی، هدف اصلی مذاکرات ما و برجام بوده، ما به هیچ وجه به هدف خود نرسیدهایم و از این جهت باید سودمندی این قرارداد را محل تردید جدی قرار دهیم.
منتقدان برجام به دنبال تشویق ایران برای خروج از آن نیستند
کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سؤال که چه اقدامی باید از طرف مقابل صورت بگیرد تا دولتی ها در داخل آن را نقض برجام به حساب آورده و پاسخ متناسب و متقابلی بدهند، گفت: در ابتدا باید یک سوءتفاهمی را برطرف کنم مبنی بر اینکه برخی فکر میکنند منتقدان برجام به دنبال نقض برجام و خروج ایران از این قرارداد هستند، من فکر میکنم که باید این مسئله را شفاف کنیم که ما منتقدان برجام فعلاً به هیچ وجه از خروج از توافق صحبتی به میان نمی آوریم و این در حالی است که در مصاحبه اخیر آقای ظریف، ایشان از خروج ایران از توافق برجام صحبت کردند.
محمدی اظهار داشت: حرف ما امروز این است که ما در توافق هستیم اما چه کار کنیم که منافع حاصل از این توافق به ما برسد، چه اقداماتی را انجام دهیم که برجام برای ما یکسره ضرر نباشد و این یعنی اینکه چه کاری باید انجام دهیم که آمریکا به تعهدات خودش در برجام متعهد بماند، چرا که به اعتراف همه مقامات ایرانی و غیرایرانی آنها پایبند به تعهد خودشان نیست.
وی با بیان اینکه دولت همچنان معتقد است که بهترین راه متقاعد کردن آمریکا برای اجرای توافق و پایبندی به تعهداتش، ادامه وضعیت فعلی است، ادامه داد: تجربه دو سال گذشته به ما نشان میدهد که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد، چرا که برجام یک عاملی برای بازنگری آمریکاییها در راهبرد خودشان نسبت به ایران نبوده است و آنها حتی با گذشت دو سال از امضای برجام، استراتژی تغییر و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را کنار نگذاشتهاند.
آمریکا پس از برجام هم بدنبال تغییر رژیم ایران است
کارشناس مسائل هستهای تصریح کرد: اگر برجام منجر به تغییر سیاست راهبردی براندازی نظام ایران توسط آمریکا میشد، منطقی بود که اینطور فکر کنیم اگر ما به اجرای تعهدات خود در برجام عمل کنیم و همین مسیر را همچنان ادامه دهیم آنها به مرور تحریم ها را کنار می گذراند.
محمدی افزود: اما از آنجایی که گزینه تغییر رژیم همچنان در دستور کار مقامات آمریکایی قرار دارد و البته با این تفاوت که در دولت اوباما، این سیاست آمریکا «اعمالی» بود و نه اعلامی و امروز در دولت ترامپ به یک سیاست «رسمی و اعلامی» تبدیل شده و به صورت علنی توسط مقامات دولت جدید آمریکا مطرح میشود.
وی ادامه داد: وقتی همچنان یکی از ارکان اصلی تغییر و براندازی نظام ایران، تداوم و تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه کشور ما است، بنابراین خیلی سادهاندیشانه است که تصور کنیم اگر ما همچنان به تعهدات خود در قالب برجام پایبند باشیم، آمریکاییها نهایتاً از مواضع خود کوتاه میآیند و تحریمها را لغو خواهند کرد؛ چرا که هم تجربه تاریخی و هم نتیجه ارزیابی راهبردهای آمریکا به ما میگوید که ادامه وضعیت فعلی منجر به تشدید تحریمها و تبدیل شدن برجام به یک توافق یکجانبه خواهد شد، چرا که تنها ما به آن پایبندیم و طرف مقابل عملاً از آن خارج شده است.
کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: به اعتقاد من اگر دولت وضعیت خود را با این مسئله روشن کند، آن وقت در موقعیتی قرار خواهد گرفت که میتواند تصمیم بگیرد که میخواهد به نقض برجام توسط آمریکا واکنشی نشان بدهد یا خیر.
روشن شدن دورنمای خروج ایران از توافق؛ تنها راه حل پایبند کردن آمریکا به برجام
محمدی در پاسخ به این سؤال که راهکار پیشنهادی شما برای خروج منطقی و کم هزینه از وضعیت فعلی چیست؟ گفت: به عقیده من یک راه بیشتر برای پایبند کردن آمریکا به اجرای تعهداتش و کاهش تحریمها وجود ندارد و آن این است که ایران دورنمای خروج خود از توافق را روشن کند. این بدان معنا است که ما نقشه راهی را رسماً و علناً اعلام کنیم و بگوییم که به طور مثال اگر دولت آمریکا فلان اقدامات خاص را در مسئله برجام و در راستای افزایش تحریمها اجرا کند، ما هم در مقابل فلان اقدامات خاص را در حوزه هستهای و اجرای تعهدات برجامی خود انجام خواهیم داد و آن را به وضعیت قبل از توافق بازخواهیم گرداند؛ من معتقدم اگر آمریکاییها این دورنمای خروج ایران از توافق را ببینند، در محاسبات راهبردی خود تجدید نظر خواهند کرد، اما به جز آنکه آنها احساس کنند اصل برجام به خطر افتاده و ممکن است برنامه هسته ای، غنیسازی و آب سنگین ایران احیا شود، راه دیگری در حال حاضر برای تغییر محاسبات آنها و پایبندی آمریکاییها به تعهداتشان در اجرای برجام وجود ندارد.