سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** وقتی ظریف به دلیل عدم تسلط به زبان انگلیسی تحقیر شد
روزنامه شرق در گزارشی نوشت:
«وزیر محترم امورخارجه، بهدرستی و در کمال صداقت این حقیقت را بیان کردند که توافق انجامشده فتحالفتوح نیست؛ اما آنچه میتوانم از مشاهدات شخصی و تجربیام به تصویر بکشم، این است که صرفنظر از قابلیتهای دیگر، تسلط وزیر و تیم همراه بر زبان خارجی و درنتیجه عدم نیاز به دیلماج، در کنار تجربه و دانش کافی از «زبان بدن» و هماهنگی پوششهای ظاهری و امثالهم، در موفقیت نمایندگان ما نقشی پراهمیت داشته است. یادمان نرفته که برقراری ارتباط از طریق مسئولان کمدانش و تجربه و اغلب ناآشنا با زبانهای بینالمللی که تکیه بر مترجم و تعبیر و تفسیرهای او را ناگزیر میکرد، طی یک سده گذشته لطمات فراوانی را در مذاکرات و قراردادهای اقتصادی منعقده بر ما تحمیل کرده است».
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که وزیر خارجه و تیم مذاکره کننده هستهای بر زبان خارجی مسلط بودهاند؛ اما مستندات موجود برخلاف این ادعا است.
«وندی شرمن» عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا- فروردین ۹۶ - در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور «کاترین اشتون» با تمسخر درباره توافق هستهای گفت:
«اعضای ۱+۵ و اتحادیه اروپا توافق کردند که (با پوزخند) تحریمهای هستهای را (موقتاً متوقف کنند)، lift لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن و یا موقتاً متوقف کردن) است اما طرف ایرانی lift را به معنی (پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه میکرد) و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم.
عضو سابق تیم مذاکره کننده آمریکا در ادامه با لحنی توهین آمیز گفت: «یکی از کارهایی که شخص در دیپلماسی انجام میدهد این است که توجه کند زبان اهمیت دارد».
گفتنی است محمد جواد ظریف- تیرماه ۹۴- بعد از امضای برجام در مجلس شورای اسلامی گفت:
«اصلاً تعلیق در هیچجا نیامده است در هیچ جای برجام واژه تعلیق نیامده و هرکس تعلیق ترجمه کرده اشتباه ترجمه کرده است. در برجام اصلاً تعلیق وجود ندارد و تاریخ اجرای لغو هم زمانی است که آژانس گزارش دهد که ایران این اقدامات کمی را انجام داده است».
اما نکته قابل توجه دیگر این است که این روزنامه اصلاح طلب، تاکید کرده است که برجام فتح الفتوح نیست. این در حالی است که روزنامه شرق- به اعتراف مدیرمسئول این روزنامه- در طول مذاکرات و حتی پس از امضای برجام مشغول بزک توافق با آمریکا بود و هر نوع اما و اگر درباره متن ضعیف برجام و تضمین تعهدات طرف مقابل در لغو تحریمها را با فحاشی و تمسخر پاسخ میداد.
** جَوگیر نشوید تا همین جا هم با حصر سران فتنه، به آنها لطف شده است
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «حصر؛ این گره گشودنی است» نوشت:
«زخمهای برجای مانده از انتخابات ۸۸ خیال خوب شدن ندارد و هر بار به شکلی سر باز میکند...اینکه هر چهره سیاسی در زندگی پر فراز و نشیبش خطاهایی را مرتکب شده است امری بدیهی است که بحث و گفتگویی در آن نیست. به خصوص آنکه موضوع بحث، برههای حساس و پیچیده مانند بحران پس از انتخابات ۸۸ است. اگر این نکته بدیهی را بپذیریم آنگاه خواهیم پذیرفت که چنان بحرانی حاصل خطاهای یک طرف ماجرا نبوده است و هر دو طرف با خطاهایی که مرتکب شدهاند به آن بحران دامن زده و زخمهای حاصل از آن کار یکسوی ماجرا نیست. نتیجه این امر آن است که همانطور که خطاهای یک طرف ماجرا بخشیده شد و یا حداقل برخورد نرم و حداقلی با آن صورت گرفت، این انتظار میرود که به خطاهای طرف دیگر ماجرا هم با همان دید نگاه شود و حداقل پس از گذشت هشت سال از آن واقعه، دیگر امروز به فکر مرهمی برای آن زخم باشیم».
در اینباره گفتنی است، اول اینکه برگزاری کنفرانس خبری از سوی یکی از سران فتنه و اعلام پیروزی قطعی، در حالیکه مردم هنوز در شعبههای رأی مشغول رأی دادن بودند، نپذیرفتن نظر نهادهای قانونی و امتناع از ارائه هرگونه سند و مدرک، دعوت به تجمعات غیرقانونی و حمایت از شرارتها و آشوبطلبیها و در نهایت بی ثبات کردن ۸ ماهه کشور، تنها بخشی از کارنامه سیاه سران فتنه در سال ۸۸ است.
دوم اینکه شورای عالی امنیت ملی که عالیترین نهاد امنیتی کشور است و مطابق اصل ۱۷۶ قانون اساسی، «مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی» یکی از وظایف آن برشمرده شده، مطابق وظیفه قانونی خود و برای جلوگیری از تهدید داخلی که میتوانست به تهدید خارجی هم بینجامد، در بهمن ماه ۸۹- حدود ۲۰ ماه پس از آغاز فتنه- به دلیل اصرار سران فتنه به ادامهٔ آشوب طلبی و بی ثبات کردن کشور، تصمیم به حصر سران فتنه به عنوان یک اقدام تامینی و نه مجازات آنها گرفت.
سوم اینکه کسانی که در فتنه و آشوب نیابتی سال ۸۸، بر پر کردن تک تک خانههای جدول دشمن اصرار ورزیدند، حرمت شکنان روز عاشورا را «مردمان خداجو»! نامیدند، در برابر جمهوریت و اسلامیت ایستادند، روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند، با دروغ تقلب، جشن مردم سالاری دینی را تبدیل به دستمایه بی ثبات سازی کشور و معبر گشایی برای نفوذ دشمن کردند و سرانجام؛ آدرس تحریمهای فلج کننده را به دشمنان داند، به هیچ عنوان سزاوار مسالمت و آشتی نیستند.
چهارم اینکه اگر هم فرض بگیریم اشتباه و خطایی کردند تاکنون چنین چیزی از زبان آنها (سران فتنه) بیان نشده است؛ با وجود آنکه سران فتنه در پستو گفتند «تقلب آن هم در حد ۱۱ میلیون رأی ممکن نیست» ولی هرگز در منظر مردم توبه نکردند و یا با صراحت به مردم نگفتند دروغ گفتیم و تقلب نشده، طبیعتاً مجازات این افراد با کسی که به طور سهوی و اشتباهی رفتاری از او سرزده، کاملاً فرق میکند.
پنجم اینکه اگر بحثی در مورد رفع حصر باشد اولین کاری که دستگاه قضایی تکلیف قانونی براساس قانون اساسی دارد، رسیدگی و تعیین اشد مجازات برای این افراد است. سزای مفسد فی الارض و باغی، مجازاتهای سنگین است، نه مسالمت و آشتی.
** سانسورچیهای اصلاح طلب، داستان بابک زنجانی را تقطیع کردند
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت:
«در حال حاضر، ابهام افکار عمومی این است که به هر حال اگر بابک زنجانی خطایی هم کرده، به تنهایی قادر نبوده این حجم گسترده از تخلف را مرتکب شود و در واقع به اتکای پشتیبانان خود در دولت قبل، چنین چپاول بیسابقهای را انجام داده است».
در اینباره گفتنی است نوکیسگانی مانند بابک زنجانی و جزایری با روش کشورداری مدعیان اصلاحات برکشیده و ترویج شدند. اصلاح طلبان به دلیل آگاهی از کارنامه سیاه خود در موضوع مفاسد اقتصادی، تمایل زیادی دارند که ماجرای بابک زنجانی را تقطیع شده و از میانه داستان برای مخاطب تعریف کنند.
بابک زنجانی-شهریور ۹۲- در مصاحبه با نشریه آسمان- رسانه حزب کارگزاران- گفت:
«زمانی که در پادگان ولیعصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید. حدود ۵ ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش ۴-۵ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار ۳۰۰ تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت: شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و ۴ یا ۵ نفر بودند، کار کن. اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان (۲ دهه پیش) بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از ۸ سال است که عکس ایشان در اتاقم هست».
** سایه سنگین رکود و تورم بر بازار مسکن، دولت دوازدهم حرف درمانی نکند
روزنامه ابتکار در گزارشی اقتصادی با عنوان «تداوم سختیهای خانه دار شدن» نوشت:
«رکود مسکن در حالی عمیقترین دوران خود را تجربه میکند که حالا با اعلام خبر افزایش قیمت نهادههای ساختمانی، خطر چالش جدید برای بازار مسکن وجود دارد. بنا بر اعلام مرکز آمار نهادههای ساختمانی مانند مصالح، میانگین ۷ درصد افزایش داشته است که این میتواند در ایجاد تورم قیمت مسکن مؤثر باشد. این جهش قیمت در شرایطی که رکود سایهاش را از سر بازار مسکن بر نداشته است، میتواند معادلات این بازار را کمی پیچیده کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «از طرف دیگر کاهش سود بانکی که زمزمه آن توسط مسئولان به گوش میرسد میتواند زنگ خطری برای افزایش قیمت اجارهبها باشد. موضوعی که به طور مستقیم سبد معیشت خانوار ایرانی را تحت تأثیر قرا میدهد. در اصل این کاهش میتواند فشار مالک بر مستأجر را افزایش دهد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«از طرف دیگر کاهش سود بانکی که زمزمه آن توسط مسئولان به گوش میرسد میتواند زنگ خطری برای افزایش قیمت اجارهبها باشد. موضوعی که به طور مستقیم سبد معیشت خانوار ایرانی را تحت تأثیر قرا میدهد. در اصل این کاهش میتواند فشار مالک بر مستأجر را افزایش دهد».
گفتنی است براساس گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار معاملات مسکن در تیر ماه سال ۱۳۹۶، بازار مسکن در ۴ سال گذشته با سقوط سرمایهگذاری بخش خصوصی در ساخت و ساز، تشدید رکود، نیمهکاره ماندن مسکن مهر، رشد منفی و تحمیل گرانی مسکن و اجارهبها به مردم بوده است.
بانک مرکزی درباره تحولات اجاره بهای مسکن هم گزارش داده است: در تیرماه سال ۱۳۹۶ شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و در کل مناطق شهری نسبت به ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۰ / ۱۱ و ۳ / ۹ درصد رشد نشان میدهد.
لازم به ذکر است، روحانی-خرداد ۹۲- در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری گفت:
«تأمین مسکن ارزان برای جامعه جزو برنامههای دولت تدبیر و امید است». روحانی همچنین در همان روزها تاکید کرد: «مسئله مسکن در اولویت دوم جوانان [برای ازدواج] است که به آن توجه ویژهای دارم. همین مشکل اقتصادی بسیاری از ازدواجها را به طلاق رسانده است». روحانی در سال ۹۲ علیرغم انتقادهایی که به طرح مسکن مهر داشت در چندین نوبت قول داد که تا پایان فعالیت دولت یازدهم، طرح مسکن مهر تکمیل خواهد شد.
** هستهای رفت و تحریمها ماند، سر برجام سلامت!
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «هدیه خروج از برجام را تقدیم ترامپ نمیکنیم» نوشت:
«با وزیر امور خارجه ایران یک روز قبل از تصویب تحریمهای جدید امریکا گفتوگو کردیم. تحریمهایی که با اکثریت آرا در مجلس نمایندگان و سنای امریکا به تصویب رسید و اما و اگرهایی را پیرامون پایبندی امریکا به تعهدات برجامیاش به وجود آورد. ظریف در این گفتوگو که مشروح آن در ویژه نامه روزنامه ایران به مناسبت تحلیف ریاست جمهوری منتشر میشود، از تأمین اهداف اقتصادی ایران و رهاورد لغو تحریمهای هستهای سخن گفت و تحریمهای جدید را اگرچه غیرقانونی دانست اما تأکید کرد که وارد حوزه برجام نمیشود. او همچنین در حالی که از پیگیری شکایت ایران در کمیسیون مشترک ایران و ۱+۵ خبر داد، گفت که «ما هدیه خروج ایران از برجام را به آقای ترامپ نخواهیم داد»».
متاسفانه برخی از دولتمردان در واکنش به نقض پیاپی و گسترده برجام از سوی آمریکا و اعمال تحریمهای گسترده میگویند نباید واکنش جدی به نقض برجام نشان دهیم چون آمریکا میخواهد ما عصبانی شویم و برجام را به هم بزنیم. این ادعا در حالی است که قرار بود براساس وعده و وعیدهای فراوان دولتمردان و رسانههای حامی دولت، برجام دو دستاورد اصلی در پی داشته باشد. اولی لغو بالمره تمامی تحریمها در روز اجرای توافق (دی ماه ۹۴) و دومی گشایش اقتصادی برای عموم مردم. ولیکن در حال حاضر نه تنها تحریمهای قبلی (حتی هستهای؛ مانند تحریم U-turn) سر جای خود باقی ماند بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم!»؛ بنابراین با تنفس مصنوعی به جسد برجام و حفظ توافق به هر قیمت، مشکل حل نمیشود.
** تنها ۵۰۰ هزار رأی حسن روحانی متعلق به اصلاحطلبان است
سهم خواهی از دولت توسط اصلاح طلبان هر روز پر رنگتر و عیانتر میشود. این مساله موجب شده است تا اصلاح طلبان و اعضای کابینه به تحقیر یکدیگر بپردازند.
در همین رابطه، روزنامه آفتاب یزد-نزدیک به عارف- در گزارشی با عنوان «مربع مؤثر پاستور؛ نقش نهاوندیان، واعظی، آشنا و نوبخت در چینش کابینه پیشنهادی» نوشت:
«واعظی یکی از آن دولتمردانی بود که بنابرگفتهها در عدم ریاست عارف بر مجلس نقش داشته است آن هم با گفتگو با برخی نمایندگان مجلس. پس از آن هم در بزنگاه دومین انتخابات هیئت رئیسه گفته شد که واعظی از جمله افرادی است که خواهان کنار گذاشتن علی مطهری از صندلی نائب رئیسی مجلس است. حال در آستانه تشکیل دولت جدید هم اظهارنظرهای او از همین زاویهگیریهای مبهمش با اصلاحطلبان خبر میدهد. تا جایی که در یکی از محافل خصوصی عنوان کرده بود که تنها ۵۰۰ هزار رأی حسن روحانی متعلق به اصلاحطلبان بوده است. همچنین در پی دیدار اخیرش با فراکسیون اصولگرایان مجلس اظهار داشت که: «آقای روحانی به هیچ گروه، جناح و جریانی بدهکار نیست و هیچ گروه و جریانی نمیتواند مدعی باشد که باعث رأی آوری روحانی شده چون مردم به روحانی رأی دادهاند.»
این درحالی است که اصلاحطلب بودن خاستگاه رأی روحانی غیر قابل کتمان است و خود رئیس جمهوری نیز در ایام انتخابات به آن اشاره داشته است؛ از دیگر سو اصولگرایان حامیان حسن روحانی در جریان انتخابات نبودهاند چراکه آنها کاندیدای واحد خود را داشتند. از همین روی میتوان یکی از علل اصلی حذف اصلاحطلبان از کابینه و حضور چهرههای اصولگرا به آن را ناشی از تفکرات واعظی دانست».
گفتنی است روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد چندی پیش در مطلبی نوشت: «عارف موظف به سهم خواهی از دولت است».