به گزارش مشرق، در ادامه گزارشهایی که در ارتباط با ممیزی و آثار توقیفی که این روزها محل بحث است، در این گزارش نگاهی میاندازیم به آثار سینمایی در دیگر کشورها که به دلیل رعایت نکردن ممیزیها و خطوط قرمز و یا بر اساس شرایط سیاسی موجود از اکران و نمایش عمومی آنها جلوگیری به عمل آمده است.
این توقیفها در شرایطی به وجود آمده که این کشورها نیز برای حل چنین مسئلهای قوانین مختلفی دارند و یا فریاد آزادی و دموکراسی به راه انداختند اما گاهی به دلیل منافع شخصی و یا حاکمیتی و نه حتی ملی؛ دست به توقیف اثار سینمایی میزنند.
اگر به فهرست فیلمهای توقیف شده در جهان نگاه کنید، خواهید دید که اسامی فیلمهای کارگردانان بزرگی نظیر استنلی کوبریک و برناردو برتولوچی و سم ریمی در این میان وجود دارد. اما پس از مدتی که این فیلمها از توقیف درآمدند، تماشاگران دیدند که توقیف آنها چندان هم بیدلیل نبوده است. گرچه در توقیف یک اثر سینمایی جدا از فرم و محتوای فیلم شرایط سیاسی حاکم بر جامعه بسیار اهمیت دارد و تاثیرگذار است.
شاید کمتر کسی بداند که هیتلر در زمان خودش چه فیلمی را توقیف کرد و یا در هنگام نمایش کدام اثر سینمایی نیروهای نظامی موشهایی را در سالن سینما رها کردند تا مخالفت خود را با اکران یک فیلم خاص اعلام کنند، این در حالی است که این فیلم ها پروانه نمایش نیز داشتند.
*پرتقال کوکی (استنلی کوبریک/1971)
در کشورهای ایرلند، سنگاپور، مالزی، اسپانیا و کره به مدت دو دهه ممنوع شد. یک اقتباس جنجالی از کتاب آنتونی برجس که خود کوبریک آن را به پیشنهاد پلیس و به خاطر تهدیدهایی که بر علیه او و خانوادهاش انجام شده بود در انگلستان به نمایش در نیاورد و این موضوع را همسرش بعد از مرگ او فاش کرد.
در پرتقال کوکی (1971) کوبریک با این مشکل روبهرو است که تماشاگر را متقاعد کند آنچه در فیلم میبیند آینده نزدیک است. راهحل هنریاش این است که به مکان فیلم ظاهر و حس و حال مکانهای زندگی روزانهمان را میدهد، در عین حال که به آن نوعی جلوه غیرعادی میبخشد. یکی از صحنههای تکان دهندهتر پرتقال کوکی، صحنه قتل یک زن به دست الکس با اثر هنری ساخت خودش –یک مجسمه اروتیک– است، مجسمهای را که از فرط وضوح معنای ظاهریاش نمیتوان نمادین پنداشت.
*کشتار با ارهبرقی در تگزاس (تاب هوپر /1974)
این فیلم به دلیل تعدد سکانسهای خشونتآمیز و ترسناک در کشورهای فنلاند، انگلستان، برزیل، استرالیا، آلمان، شیلی، سوئد، نروژ و ایرلند به نمایش درنیامد. فیلم بر اساس زندگی واقعی قاتلی به نام ادگین ساخته شده بود که پوست انسان میپوشید، اما از اره برقی استفاده نمیکرد.
*جنگیر ( ویلیام فریدکین /1973)
این فیلم یکی از ترسناکترین و جنجالبرانگیزترین فیلمهای تمام ادوار سینما است و نمایش آن در کشورهای انگلستان، مالزی و سنگاپور ممنوع شد. منتقدان استقبال بسیار گرمیاز فیلم کردند و فیلم نامزد 10 جایزه اسکار و برنده دو تای آنها (صدا و تدوین) شد.
اگر گربهای یک دفعه جلوی دوربین بپرد، بیشک همه یکدفعه وحشت میکنند، اما تماشای «جنگیر» تجربهای است که تا ماهها از ذهن پاک نخواهد شد. «جنگیر» علاوه بر موضوع جنجالیاش، یکی از مهوعترین و دلخراشترین فیلمهایی است که تابهحال ساخته شده است. این مساله نهتنها ناشی از طرح مساله جسورانهای چون شک در ماوراء و مقدسات، بلکه بهدلیل نمایش رسوخ شیطان در وجود دختری 12 ساله نیز هست.
در زمان نمایش فیلم، بسیاری از تماشاگران هنگام تماشای استفراغکردن لیندا بلر روی لباس کشیش، غش کردند. گفته میشود هنگام ساخت فیلم، فریدکین پس از چند برداشت ناموفق، از کشیشی خواست تا واقعا مراسم جنگیری را سر صحنه اجرا کند.
در هنگام نمایش این فیلم گزارشهای زیادی از غش، حملات تشنجی و هیستری و حتی در بعضی موارد سقط جنین از تماشاگران گزارش شد. نمایش این فیلم در فنلاند ممنوع شد. این فیلم در انگلستان دوباره ردهبندی سنی شد. قسمتهایی از آن حذف شد.
*زندگی برایان (تری جونز /1979)
این فیلم هم در کشورهای نروژ، ایرلند و سنگاپور ممنوع بود. این هزل مذهبی توسط بسیاری از فعالان مذهبی تقبیح شد. در سوئد با جمله «آنقدر خندهدار است که در نروژ ممنوع شده» از ممنوعیت آن استفاده کردند. «زندگی برایان» از نگاه شهروندان انگلیسی، به عنوان بهترین فیلم کمدی تاریخ سینما انتخاب شد.
*آخرین تانگو در پاریس (برناردو برتولوچی/1972)
این فیلم در کشورهای ایتالیا، نیوزیلند، پرتغال، سنگاپور و کره جنوبی ممنوع شد. آخرین تانگو در پاریس نامـزد دو جــایــزه اسـکار بــود و یکـــی از مشهورترین فیلمهای بدنام تاریخ سینما است. داستان حول محور یک آشنایی اتفاقی بین بیوه مرد 45 سالهای دور میزند بنام پُل (براندو) و زن جوان 20 سالهای بنام «جین» (اشنایدر). این دو به طور تصادفی در آپارتمانی که برای اجاره گذاشته شده است به هم بر میخورند.
*در جبهه غرب خبری نیست (لوئیس مایلستون/1930)
در کشورهای آلمان و اتریش حدود سه دهه ممنوع اعلام شده بود. این فیلم موفق به کسب دو جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد، اما به خاطر مضامین ضدجنگ و پیام ضدآلمانیاش توسط هیتلر و متحدانش ممنوع شد.
در نمایش بسیار کوتاهمدتش در سینماهای آلمان نیز نازیها با رها کردن موش در سالنهای سینما نمایش را به هم ریختند!
در جبهه غرب خبری نیست بر اساس رمانی از اریش ماریا رمارک، یکی از شکوهمندترین داستانهایی است که در رابطه با جنگ جهانی اول نوشته شده است و فیلمیکه از روی آن ساخته شد یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان است.
*کالیگولا (تینتو براس و باب گوچیونه /1979)
در کشورهای کانادا و ایسلند به نمایش در نیامد. داستان جنجالی امپراتوری روم و نمایش خشونت فراوان به همراه مضامین غیراخلاقی دیگر باعث شد این فیلم جنجالیترین آثار سینمایی لقب بگیرد. در این فیلم بازیگران مطرحی مثل مالکوم مکداول، پیتر اوتول و هلن میرن شرکت داشتند. کالیگولا نام امپراتوری است که در سال 38 پس از میلاد در روم حکومت میکرد. زندگی این امپراتور پس از مرگ خواهر و معشوقه اش در وسیلا کاملا تغییر میکند. کالیگولا همچنین عنوان نمایشنامهای است که آلبر کامو آن را براساس داستان این امپراتور به رشته تحریر درآورد.
*آخرین خانه سمت چپ (وس کریون/1972)
در کشورهای سنگاپور، ایسلند، نیوزیلند، نروژ، آلمان غربی به نمایش در نیامده و برای 18 سال در انگلستان و بیشتر از 32 سال در استرالیا ممنوع بوده است.
این فیلم را پسکریون ساخت که فیلم تپهها چشم دارند او هم در فنلاند ممنوع شده بود. او برای فیلمهای ترسناکی مثل کابوس در خیابان الم و سری جیغ هم شهرت چشمگیری دارد.
همانطور که اشاره شد در اینجا برای یک بار دیگر به نام فیلمهایی شناخته شده از کارگردانهای مطرح سینمای جهان پرداختیم که شاید بسیاری از علاقهمندان سینما ندانند که این آثار نه تنها در کشورشان بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر توقیف بودند و همواره با واکنشهای مختلفی مواجه شده بودند از تهدید گرفته تا فحش و ناسزا که نثار خانواده این فیلمسازان شده بود.
اما این اتفاق به اینجا ختم نمیشود بسیاری از فیلمهای دیگر در تاریخ هستند که تابوها را شکسته و حریمهای مذهبی را زیر پا نهادهاند یا به دلایل پرداختن به فضاهای سیاسی که علیه امنیت ملی محسوب میشود توقیف شدهاند. همواره آثاری که به مواردی همچون مباحث جنسی، مواد مخدر، خشونت بیش از حد و ... پرداختهاند مورد شماتت اهالی سینما و حتی جامعه قرار گرفتهاند. فیلمهایی که با ورود به فضاهای مذهبی و شکست قبح مواردی تلاش داشتند فضای جدیدی را به زعم خود رقم بزنند که این عمل وقیحانه نیز از سوی مردم آن جامعه بیپاسخ نماند.
حال شاید بد نباشد بدانید که برای نمایش کدام فیلم در یک کشور اروپایی که خود را صاحب هنر نیز میداند به داخل سالنهای سینما حملهور شدند و کوکتل مولوتف انداختند و آتشسوزی به راه افتاد و یا چه اثر سینمایی به دلیل استفاده از رنگ زرد نتوانست تا 10 سال اجازه نمایش پیدا کند. در این مسیر همچنین شاهد مرگ مشکوک پازولینی کاگردانی ایتالیایی هستیم او فیلمی را ساخت که سالها توقیف بود و در آستانه اکرانش که تنها 3ه هفته مانده بود کشته شد. در پایان باید به این مهم دقت داشته باشیم که نهادهای مذههبی نیز همواره حساسیتهای خود را نسبت به مقدسیانشان در سایر کشورها دارند و هیچ گونه هتک حرمت را نمیپذیرند.
*آخرین رستگاری مسیح
اقتباس مارتین اسکورسیزی از رمان جنجالی نیکوس کازانتزاکیس که سرنوشت دیگری را برای عیسی مسیح رقمزده بود در بسیاری از کشورها توقیف شد و در شهرهای آمریکا مانند ساوانا، جورجیا، نیواورلئان، اوکلاهاما، سانتانا و کالیفرنیا در طول پخش فیلم تحریمهای موفقیتآمیزی داشت.
در این فیلم عیسی مسیح نه به عنوان فردی «مقدس» یا «پیامبری معصوم» بلکه به صورت فردی عادی با «وسوسههای شهوانی» که همواره با «نفس اماره درگیر است و از درد و شکنجه هراسان است به تصویر کشیده شده است. فیلم به خاطر ارائه تصویری متفاوت از عیسی مسیح، خشم ارباب کلیسا را برانگیخت. در آمریکا یک انجمن مسیحی در نامهای به شرکت اونیورسال، شرکت سازنده فیلم پیشنهاد داد آماده است تمام نسخههای فیلم را خریداری کرده و نابود کند. فیلم در کشورهایی مانند ترکیه، شیلی، مکزیک، فیلیپین و سنگاپور ممنوع شد و در آمریکا تنها پس از حذف چند صحنه به روی اکران رفت.
در اکتبر سال 1988 گروهی از مسیحیان به داخل سینمایی در پاریس که این فیلم را نمایش میداد، کوکتل مولوتوف انداختند. بر اثر آتشسوزی در سینما 13 نفر زخمی شدند.
*نوح
فیلم «دارن ارونوفسکی» درباره مأموریت نوح پیش از طوفان آخرالزمانی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه که در آن تعالیم اسلام برجسته است، توقیف شد تا اینکه در سال 2014 اجازه پخش یافت. در بسیاری از مدارس اسلامی به تصویر کشیدن چهره پیامبران مانند نوح ممنوع است. امتیاز دهی این فیلم از ابتدای اکران از 8٫1 در آی.ام.دی.بی (IMDB) به 6٫7 پایین آمده و نقدها و نظرات کاربران اغلب از این فیلم انتقاد میکنند. در اغلب کشورهای عرب نشین یا مسلمان مانند امارات متحده، این فیلم به دلایل مختلفی اکران نشد.
* سالو (120 روز در سدوم)
یکی از جنجالیترین فیلمهایی که تاکنون ساخته شده به خاطر صحنههای خشن و غیراخلاقیاش در بسیاری از کشورها تا سال 1975 توقیف بود. این فیلم در انگلستان تا سال 2000 توقیف بود تا اینکه اجازه پخش یافت. فیلم به علت خشونت سادیسمی عریان و گرافیکیاش از زمان اکران تا به حال جنجالی بودهاست. در برخی کشورها نیز تاکنون اجازه اکران به فیلم داده نشدهاست.
پازولینی سه هفته پیش از اکران این فیلم به قتل رسید. برخی قتل او را سیاسی و مربوط به این فیلم میدانند چرا که به اعتقاد پازولینی، «سادیسم، از رهگذر فاشیسم به سرمایهداری جدید منتهی میشود.»
*داستان سیمپسونها
دلایل جالب و عجیبی تاکنون برای توقیف فیلمها مطرح شده است اما این یکی از همه جالبتر است. کشور بورما این فیلم را به خاطر استفاده از رنگهای زرد و قرمز توقیف کرد چون اعتقاد داشت که بهعنوان حمایت از گروههای یاغی به حساب میآیند و نماد حمایت از آن گروهها است.
*هولوکاست آدمخواری
این فیلم شاید تهوعآور باشد اما بهعنوان یکی از ابتداییترین فیلمهای ترسناک که در آمازون بهعنوان مستند ساختگی فیلمبرداری شده است، تأثیرات زیادی داشته است. تصور میشد که فیلم خیلی واقعیتر باشد چون در یک زمان واحد در 40 کشور توقیف شد. این فیلم هنوز در نیوزلند توقیف است. بهتر است بدانید که کانیبال هولوکاست فیلمی ایتالیایی در سبک ترسناک محصول سال 1980 به کارگردانی روجرو دئوداتو است. فیلم مملو است از صحنههای آشکار کشتن و شکنجه انسانها و حیوانات و به همین دلیل در بعضی کشورها نمایش آن با ممنوعیت مواجه شد.
*گرگ والاستریت
مارتین اسکورسیزی با گذشت زمان آرامتر نشده است و فیلم افراطی او درباره دلال سهام توزیعکننده مواد مخدر در مالزی، نپال، زیمبابوه و کنیا توقیف شده است.
مارتین اسکورسیزی کارگردانی این فیلم را بر عهده دارد. ترنس وینتر فیلمنامه را نوشته و لئوناردو دی کاپریو با حضور همبازیهایی چون جونا هیل، ژان دوژاردن، راب رینر، کایل چندلر و متیو مک کانهی، در نقش بلفورت ایفای نقش میکند.
گرچه در مسیر اصلاح برای قوانین و جلوگیری از توقیف فیلمها باید گامهای مثبتی را برداشت اما در نهایت همواره خطوط قرمزی وجود خواهد داشت که باید آنها را برای سلامت روحی و روانی جامعه رعایت کرد. چرا که قطعا به دلیل اینکه یک هنرمند جلوتر از هم زیستهای خود حرکت میکند گاهی فیلمی را زودتر از زمانش متولد میکند که باید زمان قابل توجهی را در ایستگاهی به نام توقیف سپری کند تا جامعه یا فضای سیاسی آمادگی پذیرش آن را داشته باشند. اما شاید بهتر باشد که در کنار تللاش برای رسیدن به قوانین اصولی نیم نگاهی به سایر سینماها در جهان داشته باشیم و بپذیریم در هر نقطه از جهان که سینما وجود دارد اصطکاکهایی زا این دست نیز ظهور خواهد کرد.