به گزارش مشرق، استراتژی آمریکا در منطقه خاورمیانه از مدتها پیش تاکنون مبتنی بر حذف دولتهای ملیگرا بوده است. اتفاقاتی که طی سالهای گذشته در عراق و سوریه شکل گرفته و افزایش قدرت گروههای تروریستی نمونه هایی از این رویکرد برای تغییر حاکمیت ملی کشورهای مذکور است. اما حوادث ماههای گذشته نشان داد که ماجراجوییهای آمریکا به همراه متحدان منطقهای اش یعنی ترکیه و عربستان و قطر با استفاده از ابزار تروریسم تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره و امثال آن بار دیگر شکست خورده است.
اقدامات آمریکا و متحدان منطقهای و بینالمللی آن طی سالهای گذشته تا حد زیادی در بیثباتی منطقه و گسترش گرایشهای رادیکال تروریست در منطقه ضد دولت های ملیگرا تأثیرگذار بوده، اما نتوانسته معادلات کشورهای مداخله جو را در ترسیم مجدد نقشه منطقه ای را به کرسی بنشاند. مرکز مطالعات خاورمیانه ای بیروت در مقاله ای به بررسی ابعاد مداخله غربی- صهیونیستی در سوریه و شکست توطئه های آنها در این کشور پرداخته است.
پیروزی راهبردی سوریه؛ ابعاد و پیامدهای آن
تحولات اخیر در سوریه از زمان پیروزی استراتژیک در شهر حلب به سمت پیروزی در حرکت است که به تغییرات اساسی در موازنه قدرت میدانی پیش می رود. در جبهه حلب در پایان سال گذشته میلادی ارتش عربی سوریه و متحدانش از جمله حزبالله و طرفهای منطقهای و بینالمللی نظیر ایران و روسیه ضربه قاطعی به گروههای تروریستی و تکفیری به ویژه جبهه النصره و سایر گروههای موسوم به معارضان معتدل وارد کردند. این پیروزی به شکل گسترده باعث تحقق انعطاف ارتش عربی سوریه و متحدانش در جنگ از طریق آزاد سازی شهر راهبردی السخنه در مرحله بعد شد. در حال حاضر نگاهها به سمت شرق دیر الزور و حومه آن کشیده شده است ، جایی که ارتش عربی سوریه قدم های خود را برای رفع محاصره این شهر و اخراج داعش از این استان که 40% از انبارهای نفتی سوریه در آن قرار دارد ، سریعتر کرده است. ارتش سوریه با کمک طرفهای منطقهای و بینالمللی و عناصر مبارز حزبالله کنترل بیشتر مناطق غربی کشور که مملو از جمعیت هستند را در دست گرفته و الان به سمت شرق سوریه یعنی منطقه دیر الزور در حرکت است.
شهر دیرالزور انبار نفتی سوریه به شمار میرود ، این موضوع نشان دهنده میزان تمایل آمریکا و تلاشهایش برای تسلط بر این منطقه در رقابت با ارتش عربی سوریه است. اما اخیراً و به ویژه بعد از آزادسازی شهر السخنه که گذرگاه ورود به دیرالزور برای رفع محاصره میشود، موازنههای قدرت به نفع ارتش سوریه تغییر کرده است. ارتش عربی سوریه در حال حاضر به همراه نیروهای متحد خود به دنبال تحمیل برنامه های خود در روند درگیری با گروههای تروریستی و تکفیری است و دستاوردهای نظامی مهمی را برای خود محقق کرده که باعث ادامه عملیات آن در جنوب سوریه تا شمال این کشور شده و آزادسازی مناطق الضبیعة و تلة الاسدیه در جنوب سد الزلف و بئر الرفاع و نقطة المخفر 30 و تلة الحردیة و بئر الحردیة واقع در شرق تل شعاب در مناطق مرزی اردن و سوریه را به دنبال داشته است.
منابع میدانی همچنین از ادامه عملیات تأمین صحرای سوریه در محور شمال شرقی سویداء تا صحرای حومه دمشق خبر می دهند که این عملیات هم زمان با فروپاشی بیسابقه اردوگاه داعش در دست اجرا است. علاوه بر اینها ارتش عربی سوریه اخیراً کنترل کامل استان السویداء را در اختیار گرفته و مناطق مرزی سوریه و اردن را از دست گروههای تروریستی پاکسازی کرده است.
عملیات دیرالزور در سه محور اصلی
بعد از آزادسازی شهر راهبردی السخنه در حومه شرقی حمص، ارتش عربی سوریه به دنبال ورود به دیرالزور از سه محور بود. محور اول شامل حومه الرقه می شد که از طریق آن تا سواحل رود فرات را شامل می شد. محور دوم حومه حمص و حماه را شامل می شد که پیشروی های گسترده ای را ایجاد می کرد و محور سوم که از آغاز جولای گذشته در منطقه صحرایی و خط مرزی سوریه و عراق آغاز شده است. این تحولات نظامی و پیروزیهای میدانی به دست آمده موقعیت و جایگاه دولت ملی سوریه را بهبود بخشیده و باعث شده بیش از 40 درصد اراضی این کشور از نظر وسعت خاکی در دست دولت قرار بگیرد، این در حالی است که تنها 13 درصد در اختیار تروریست های مسلح قرار دارد و گروه تروریستی داعش به عنوان خطرناکترین گروه تروریستی موجود در منطقه مقداری کمتر از 30 درصد [که بیشتر مناطق بیابانی و خالی از سکنه را شامل می شود] را تحت کنترل خود دارد.
گروه تروریستی داعش پیش از این موفق شدند طی مدت کوتاهی بخشهای مختلفی از استانهای عراق را به صورت کامل و بدون مقاومت قابل توجه تحت کنترل خود بگیرد ، این موضوع در نتیجه هرجومرجی بود که در نتیجه سیاست و تصمیمگیری اشغالگران آمریکایی در عراق و سوءاستفاده آنها از درگیریهای داخلی بین سالهای 2005 و 2007 در این کشور به راه افتاده بود. این گروه از پشتیبانی بسیاری از گروههای تروریستی از جمله سازمان القاعده در کشورهای حاشیه خلیج فارس و جنبش طالبان در پاکستان و جماعت اسلامی در اندونزی برخوردار بود.
اسد: فصلهایی از تاریخ سوریه از امام خامنهای خواهد نوشت
ارتش عربی سوریه پیشرویهای میدانی گستردهای را در جبهههای مختلف مبارزاتی در کشور با حمایت متحدان روسی و ایرانی و حزبالله خود محقق کرده و موفق شد اراضی را که در گذشته در اختیار گروههای مسلح مخالف دولت بود را تحت سلطه خود بگیرد. در همین رابطه بشار اسد رئیسجمهور سوریه در سخنرانی خود در مراسم افتتاحیه کنفرانس وزارت خارجه این کشور که تلویزیون رسمی سوریه آن را در روز یکشنبه 20 آگوست 2017 منتشر کرد، اعلام نمود که با وجود اینکه بعد از گذشت شش و نیم سال از جنگ، شاخصهای مبتنی بر پیروزی به دست آمده، اما جنگ هنوز به پایان نرسیده است. وی ادامه داد که سوریه پروژه غربی را شکست داد. وی تاکید کرد: هنگامی که من از شکست پروژه غربی صحبت میکنم، این بدان معنا نیست که ما پیروز شدهایم. آنها شکست خوردند، اما جنگ همچنان ادامه دارد. البته نشانههای پیروزی دیده میشود.
بشار اسد ادامه داد که کمکهایی که این کشور از روسیه و ایران و حزبالله دریافت کرده ، باعث شد نیروهای نظامی سوریه بتوانند دستاوردهایی را در میدانهای جنگ محقق کرده و از بار سنگین جنگ بکاهند. وی در سخنرانی خود تأکید کرد اگر ملت عربی سوریه و نیروهای مسلح آن تاریخ جدیدی را برای سوریه و منطقه رقم زدند ، در فصلهایی از این تاریخ از دوستان ما نوشته خواهد شد. از ایران و امام خامنهای ... از روسیه و رئیسجمهور پوتین... از حزبالله و سید حسن نصرالله... فصلهای مذکور از تعهد آنها به مبانی و اخلاق آنها نوشته خواهد شد تا نسلهای آینده آن را مطالعه کنند.
وی ادامه داد: حمایتهای مستقیم سیاسی و اقتصادی و نظامی دوستان ما باعث پیشروی در میدان مبارزه به صورت بیشتر و با خسارتهای کمتر شد و آنها شرکای فعلی ما هستند. وی بر نقش روسیه در این زمینه تاکید کرد و گفت: روسیه و چین چندین بار در شورای امنیت برای دفاع از وحدت سوریه از حق وتو استفاده کردند.
الف: شکست استراتژی آمریکا در تجزیه دولت ملیگرای سوریه
تحولات و حوادث منطقه خاورمیانه در زمان جنگ دوم خلیج فارس در 17 ژانویه 1991 با اشغالگری آمریکا در عراق در سال 2003 با وضوح و اصرار بیشتری نشان دهنده آن چیزی بود که در رسانه های خبری از تغییر سیاست در منطقه در نتیجه آغاز خیزش های مردمی در سال 2011 نام می برند. در همین راستا انتفاضه مردمی در تعدادی از کشورهای عربی ضد رژیمهای استبدادی حاکم آغاز شد. این روند از تونس آغاز شد و سپس به مصر و لیبی و یمن انتقال پیدا کرد. در نتیجه این خیزشهای مردمی رژیمهای استبدادی در برخی دولتها نظیر تونس و مصر فروپاشیده شدند و جنبشهای مردمی در لیبی و یمن به درگیریهای مسلحانه و جنگ داخلی منتهی شد. تمامی این تحولات نشان میدهد که استراتژی آمریکا مبتنی بر مهندسی مجدد منطقه و کشورهای منطقه خارمیانه از طریق تجزیه آنها بود. این مهندسی، در درجه اول از عراق آغاز شد و با فروپاشی رژیم صدام حسین کلید خورد. این در حالی بود که ادعای آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی و غربی این بود که هدف از این اقدامات ایجاد تغییرات اساسی در ساختار دولت ملی گرای عربی بود، چرا که این دولت ها نمی توانستند مولفه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تمامی ساختارهای خود را مهار کنند.