علیرضا رجایی سابقه چند بار بازداشت به اتهام ارتکاب جرایم ضد امنیت ملی کشور و... دارد.
علیرضا رجایی پس از آزادی از زندان
دشمن هر بار با بهانه ای جدید، طرح حمله به قوه قضائیه را با همراهی پیاده نظام خود برنامه ریزی میکند و هر بار هم پس از شکست مفتضحانهای، سرافکنده عقب مینشیند.
این بار نیز دوباره بوی کباب به مشامشان رسید و در طرح جدیدشان تلاش کردند با پست ها و توییت های پیاده نظامشان با روش جریحه دار کردن افکار عمومی و برانگیختن احساسات، فضای عمومی جامعه - بویژه طبقه متوسط - را علیه قوه قضائیه جریان دهی کنند و حتی واکنش سازمان های باصطلاح حقوق بشری را به همراه خود داشته باشند. سازمانها و نهادهایی که در هر وقت لازم باشد سکوت میکنند و در زمان هایی هم دنیا را علیه یک کشور بسیج میکنند؛ مانند سکوت کرکنندهشان در جریان نسل کشی در میانمار.
اکنون پس از گذشت دو سال از زمان آزادی، موضوع بیماری رجایی در فضای مجازی #ترند شد و به یکباره با شانتاژ خبری و هشتگ باران هماهنگ تبدیل به فرصتی برای ایجاد موج جدید ضد انقلاب شد و متاسفانه برخی جریان های داخلی با آن همراه شدند. موضوعی که هدف آن نه همدردی با علیرضا رجایی و ابتلای او به بیماری سرطان، بلکه نقاب و بهانهای برای طرح حمله جدید علیه قوه قضائیه است.
سکوت حامیان رجایی یک سال قبل از ماجرا!
علیرضا رجایی در زمان آزادی و در شرایط بیرون از زندان متاسفانه دچار بیماری سرطان میشود وبرای اولین بار خبر بیماری رجایی در سال 95 مطرح میشود که برخی از رسانه ها روی خروجی خود قرار می دهند؛ موضوعی که هر چه در گوگل سرچ میکنیم نتیجه ای مرتبط با موضوع ارتباط سرطان وی و دوران محکومیتش یا آنطور که عنوان میکنند در زندان مبتلا شده وجود ندارد و از سینه چاکان و دلنگران های امروز که خود را پشت نقاب سرطان مخفی کرده اند، هیچ خبر و توییت و پستی پیدا نمیشود. گویی بعد از ابلاغ پروژه همه سربازان به یکباره متوجه شدند که فردی متاسفانه به بیماری سرطان دچار شده است و باید به هر بهانه غیر منطقی و غیر عقلانی ای هم که شده سرطان وی به روزهای زندان دوسال قبلش ربط پیدا کند!
موضوعی که این روزها با داغ شدن هشتگهای زنجیرهای( شکل مجازی مطبوعات زنجیرهای) #علیرضا_رجایی حتی واکنش کاربران شبکه های اجتماعی را هم بدنبال داشته است که اگر برخی نگران حال رجایی بودند و از ماجرا خبر داشتند چرا تا الان پیگیر موضوع نمیشدند؟ رجایی که دو سال است از زندان آزاد شده و حدود یک سال است که سرطان او تشخیص داده شده، این جماعت تا الان کجا بودند؟!
حتی یک بار پس از انجام شیمی درمانی، حال رجایی رو به بهبود می رود و خبرش هم منتشر میشود، در آن زمان هم بدون هیچ اشارهای به ماجرای ابتلای رجایی به سرطان، قبل یا بعد از اتمام محکومیتش، فقط به رهایی این شخص از بیماری اشاره میشود.
#دروغ/ به هر بهانهای علیه قوه قضائیه توییت کنیم!!
نکته دیگری که در این #درشت_گویی و #تحریف_حقیقت پیرامون بیماری علیرضا رجایی وجود دارد این است که این جریان با دروغ گویی موضوع را به گونه ای دیگر منعکس کردند.
در واقع این افراد بیشتر از آنکه به فکر سلامت و زندگی رجایی باشند به فکر عقدهگشایی خود علیه نهادهای مختلف از جمله قوه قضائیه هستند؛ به قول سخنگوی قوه قضائیه: " ازفضاسازیها معلوم است قصد حمایت از فرد یا درمان او نیست، بلکه فضا را برای او مشکل می کند و تشویش اذهان عمومی می شود. برخی افراد که می خواهند تسلی خاطر بیمار را دهند، بهتر است از دروغ و فضاسازی پرهیز کنند".
جریان_دروغ ابتدا با دست پاچگی با این طرح شروع کردند که گویا رجایی همچنان در زندان است و با انتشار تصاویری از او اینگونه وانمود شد علیرضا رجایی از زندان مستقیم به بیمارستان منتقل شده است. این جریان تلاش می کند، با القاء دروغ چنین بنماید که این اتفاق دقیقا بعد از آزادی یا حتی در حین دوران در زندان بودن رجایی رخ داده و بتواند با تولید دهها مطلب و انتشار عکسهای مختلف در فضای مجازی با تحت تاثیر قرار دادن احساسات مردم به هدف خود یعنی همان #تخریب_قوه_قضائیه دست پیدا کند.
حتی برخی افراد مانند یکی از نمایندگان تهران که سابقه گرفتاری در موجهای خبری دروغ علیه قوه قضائیه را دارد و بارها اسیر اطلاعات غلط ضد انقلاب شده است(مانند کپی برداری از اخبار کانال مشهور به سعودی نیوز) و بدش نمیآید به بهانههای مختلف قوه قضائیه را متهم کند این بار نیز اسیر این جریان سازی دروغ شد.
صادقی که دست به توییت خوبی دارد، بدون اینکه از وضعیت علیرضا رجایی خبر داشته باشد و شاید اصلا او را از قبل نمیشناسد، خواستار توقف زندان کسی میشود که دو سال است آزاد شده!
همانطور که در بالا اشاره شد، علیرضا رجایی در آبان ماه سال 94 یعنی تقریبا دو سال پیش آزاد شده است و آن هم با وضعیت جسمی مناسب. عکسش را هم خود دوستان و هم طیفان رجایی منتشر کرده اند و روی خروجی رسانه های ضد انقلاب هم رفته است.
البته این جریان مدعی غافل از اینکه شرایط رسانه ای کشور تغییر کرده و دیگر این روزنامه های زنجیره ای نیستند که احمد باطبی ها و پیراهن های خونی به خورد مردم دهند، تا متوجه شدند که علیرضا رجایی دو سال پیش از زندان آزاد شده است تغییر رویه داده و دست به دامن آسمان ریسمان بافتن شدند. البته برای چنین جریانی «هدف وسیله را توجیه می کند» و برای رسیدن به اهداف خود دست به دامن هر اقدام و ترفندی خواهند شد حتی دروغ گفتن در روز روشن!
حرفهای غیر حقوقی وغیر اصولی از بیبیسی وصدای آمریکا توقع و انتظاری نیست
واقعیت بیماری علیرضا رجایی چه بود؟/در زمان زندان ، هیچگونه آثاری از سرطان وجود نداشت
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای در نشست خبری اخیر خود به شایعات و دروغ پردازی ها پیرامون علیرضا رجایی پایان داد.
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در خبرها عنوان شده است علیرضا رجائی در زندان به بیماری سرطان مبتلا شده که منجر به تخلیه چشم وی در بیمارستان گردیده است و ادعا شده که بهداری زندان به وضعیت او رسیدگی نکرده است؛ آیا این موضوع صحت دارد و اقداماتی که برای روند درمان وی در بهداری بیمارستان انجام شده است را تشریح کنید، گفت: فردی که شما اسم بردید حدود دو سال پیش پایان محکومیتش بوده و از زندان آزاد شده است و چیزی حدود دو سال از آزادی او میگذرد. البته از این دو سال هیچ خبر درستی ندارم؛ ولی شنیدهام که ایشان مثل برخی افراد که بیمار میشوند، سرطان گرفته است.
سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: متاسفانه امروز در برخی از استانها برخی افراد به سرطان مبتلا میشوند. خیلیها سرطان میگیرند و از ابتدا اصلا مشخص نیست. همانطور که در رسانههای مختلف و در جامعه هم شنیدهایم.
وی بیان کرد: این فرد حدود دو سال پیش از زندان آزاد شده و تا زمانی که در زندان بوده، هیچگونه آثاری از سرطان در او وجود نداشته. پرونده زندان این فرد را به مناسبتی گرفته بودم وآن زمان گزارشی که داده بودند، نشان میداد که مثل سایر زندانیان هر بار که مثلا سرما خورده بوده به بهداری مراجعه کرده؛ اگر مشکل و ناراحتی دندان داشته به متخصص دهان و دندان به خارج از زندان مراجعه کرده است؛ اگر احیانا ناراحتی دیگری از این قبیل داشته، مثل هر زندانی دیگر که محکومیتش را طی میکند، به بهداری زندان یا متخصص در بیرون مراجعه کرده است.
حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای تصریح کرد: این فرد بعد از دو سال از آزادی سرطان گرفته و ما نیز ناراحت هستیم که یک فرد به سرطان مبتلا شود که منجر شود هم رنج بکشد و هم چشمش را تخلیه بکنند.
خیرخواهی یا ماهی گیری از آب گل آلود؟؟ سرطان رجایی بهانه است...
موضوع دیگری که در مسئله علیرضا رجایی و موجی که ضد انقلاب و برخی داخلی ها سعی استفاده از آن را داشتند، بدترین نوع سوء استفاده از یک فرد است، یعنی قربانی کردن شخصی برای رسیدن به اهداف و این بار نیز رجایی و بیماری اش قربانی اهداف شوم گردانندگان اصلی شد.
جالب اینجاست، موضوع بیماری رجایی در میان فضاسازی های اخیر به حاشیه برده شد. نکتهای که معاون دستگاه قضا به خوبی به آن اشاره میکند: "اما این فضاسازیهایی که میشود معلوم است که نه قصد و غرض، حمایت از یک فرد است و نه چیزی را درمان میکند؛ بلکه خیلی وقتها فضا را برای آن بیمار هم سخت میکند و از لحاظ ذهنی برای مردم تشویش اذهان ایجاد میکند. بنابر این اگر کسانی واقعا قصد کمک و یا نیت خیری دارند و یا میخواهند حتی به یک بیمار هم کمک کنند و تسلی خاطر او باشند، از بیان دروغ، فضاسازیها و جوسازیها پرهیز کنند. بنابراین در پاسخ به این سوال باید گفت که موضوع ابتلاءِ وی به سرطان، هیچ ارتباطی با موضوع محکومیت این فرد نداشته و آثار سرطان در پرونده این فرد وجود نداشته و ندارد و بعد از دو سال در خارج از زندان گفته شده که سرطان گرفته و منجر به تخلیه چشم وی شده که ربطی به دوران محکومیت وی ندارد".
باز هم توطئه ای دیگر علیه یکی از نعمات نظام جمهوری اسلامی ایران که رهبر انقلاب مراقبت از آن را ضروری دانسته اند. این بار نیز مانند بسیاری دیگر از توطئه ها که خیلی زود رنگ باخت و حقیقت خیلی زود از پشت ابر بیرون آمد، باز هم سیاهی ماند به زغال، اما به قول سخنگوی قوه قضائیه، "از افرادی که نسبتی با انقلاب و مردم عزیز ما ندارند، چه بسا که ایرانی باشند و در خارج از کشور رفتهاند و یا فرار کردهاند و با آمریکا و اسرائیل و انگلیس همکاری میکنند؛ از آنها توقع و انتظاری نیست و از امثال بیبیسی وصدای آمریکا هم طبیعی است که حرفهای غیر حقوقی وغیر اصولی و حرفهایی که در شأن خودشان هست، بزنند"، اما جای تاسف برای برخی جریانهای داخلی دارد، که اسیر اینگونه دروغ پردازیها شده و سوار بر موج #شیطان، تهمتها و افتراهای ناروایی علیه دستگاه قضایی مطرح می کنند و کنار فشارهای ضد انقلاب، در نقش پیادهنظام دشمنان ایران نقشی را به عهده میگیرند و به دنبال آنها شروع به حرکت علیه نهادهای انقلابی میکنند.
خواب های آشفته دشمنان ملت ایران - از نوع داخلی و خارجی آن - در حوزه مقاومت، توان دفاعی و قدرت موشکی، قوه قضائیه، شورای نگهبان و ... همواره نقش بر آب شده است.
پادوهای داخلی و خارجی به اسم و پوشش حقوق بشر به نهادهای انقلاب اسلامی حمله می کنند؛ حقوق بشری که به «آنگ سان سو چی» مشاور دولتی میانمار جایزه صلح نوبل می دهد و همان فرد این روزها حتی حاضر نمی شود به کشتار وحشیانه و بیرحمانه مسلمانان روهینگیا از سوی دوستان و همکاران خود انتقاد کند تا جایی که حتی صدای اعتراض سازمان ملل را هم در می اورد و "گزارشگر سازمان ملل متحد در امور به اصطلاح حقوق بشر میانمار (برمه)، از آنگ سانگ سوچی، که در عمل رهبری این کشور را برعهده دارد، انتقاد کرده و گفته است که خانم سوچی از مسلمانان روهینگیا حمایت نکرده است."
در عمل نماد حقوق بشر و جایزه صلح نوبل از کشتار وحشیانه مسلمانان میانمار حمایت می کند! این است الگوی حقوق بشر این روزهای جوامع غربی.