به گزارش مشرق، هرساله کشورهای مختلف صاحب سینما، نمایندهای را به طور رسمی به آکادمی اسکار معرفی میکنند تا دربخش فیلم غیرانگلیسی زبان مورد بررسی و رقابت قرار بگیرد.
نمایندگان ایران در اسکار
اسکار به عنوان مشهورترین محفل سالانه سینمایی در دنیا شناخته میشود. اسکار علاوهبر تولیدات هالیوود، نمایندگان دیگر کشورها را هم مورد بررسی قرار میدهد. البته تمام آثار معرفی شده پذیرفته نمیشوند و تنها تعداد محدودی به بخش مسابقه راه مییابند.
دایره مینا، ساخته آقای داریوش مهرجویی، درسال1977میلادی به عنوان اولین نماینده ایران به این رویداد معرفی شد که البته پذیرفته نشد. زیردرختان زیتون1994، بادکنک سفید1995، گبه1997در دورههای بعد معرفی شدند که بازهم پذیرفته نشدند. درسال1998 فیلم بچههای آسمان ساخته مجیدمجیدی نامزداسکارشد ولی برنده نشد.
رنگ خدا1999، زمانی برای مستی اسبها2000، باران2001، من ترانه پانزده سال دارم2002، نفس عمیق2003، لاکپشتها هم پروازمیکنند2004، خیلی دورخیلی نزدیک2005، کافه ترانزیت2006، میم مثل مادر2007، آوازگنجشکها2008، درباره الی2009 و بدرود بغداد2010 به این آکادمی معرفی شدند ولی پذیرفته نشدند.
اما در سال2011 فیلم جدایی نادرازسیمین ساخته آقای اصغرفرهادی توانست برای اولین بار جایزه اسکار را برای سینمای ایران به ارمغان بیاورد. امروز2014 و محمد(ص)2015 هم از نامزدی بازماندند.درسال2016 و در دوره قبلی اسکار، فیلم فروشنده ساخته اصغرفرهادی بازهم برنده اسکارشد.
گزینههای امسال
به عقیده برخی از کارشناسان، آثار متعددی از سینمای ایران، مختصات حضور در اسکار امسال را ندارند و احتمالاً به لحاظ فنی، حتی اگر پذیرفته شوند شانس برنده شدن نخواهند داشت.گزینههای کمی شانس معرفی به اسکار دارند که از آنها میتوان به «رگ خواب» ساخته حمیدنعمتالله، «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و «تابستان داغ» ساخته ابراهیم ایرجزاد اشاره کرد.
به جز برخی قوانین داخلی اسکار برای شرایط فیلمهای معرفی شده، ویژگیهای باقی مانده عمدتاً به تصمیمگیرندگان داخلی بازمیگردد. البته روند برگزاری و لیست برندگان دورههای مختلف اسکار نشان میدهد که این رویداد سینمایی هم مانند اکثر فستیوالهای سینمایی دیگر، تابع برخی مسائل و حواشی غیر هنری، از جمله کنشهای سیاسی است. گاهی برخی فیلمهای ضعیف به دلیل محتوای هم سو با سیاستهای پشت پرده اسکار حمایت و گاهی آثار باکیفیت، به دلیل تضاد محتوایی با رویه اسکار نادیده گرفته میشوند. نمونه مشهور آن فیلم «آرگو» ساخته بن افلک است که به عقیده بسیاری از منتقدان، یکی از ضعیفترین برندگان تاریخ اسکار است که صرفاً به دلایل سیاسی برگزیده این رویداد شد.
همانطور که قبلاً گفته شد، گزینههای امسال سینمای ایران، احتمالاً شانس برنده شدن در اسکار را نخواهند داشت و حتی فیلم رگ خواب کارگردان کاربلد سینمای ایران، حمیدنعمتالله هم از این قاعده مستثنا نیست. دراین شرایط یک سؤال ساده پیش میآید. با این اوضاع بهترنیست، اگر شانس برنده شدن نداریم، لااقل فیلمی را به این محفل معرفی کنیم که فارغ از فرم و ساخت متفاوت و مثال زدنی خود، مضمون و محتوایی را روایت میکند که یک حادثه مهم تاریخی در ایران است و میتواند نقش مثبتی در سیاستهای کلی جمهوری اسلامی ایران را درعرصه بینالمللی داشته باشد؟
چرا ماجرای نیمروز؟
ماجرای نیمروز دومین ساخته سینمایی آقای محمدحسین مهدویان استعداد جوان ایرانی است که توانسته در یک سال اخیر به تعداد بسیار زیادی از جوایز سینمایی ایران دست پیدا کند. این فیلم در جشنواره فیلم فجر، جشن حافظ و جشن منتقدان سینمای ایران جوایز زیادی را کسب کرد. البته این فیلم که به عقیده منتقدان و مخاطبان یکی از موفقترین فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران بوده، در اتفاقی عجیب و تأمل برانگیز، در جشن خانه سینما حتی یک جایزه هم کسب نکرد. البته همین موضوع بحث برانگیز و ممکن است پیرو سیاستهای جریانی درسینمای ایران باشد که به لحاظ کمی، حداقلی هستند ولی در تصمیمات قدرتمند و به طور هدفمند در جهت کمرنگ شدن شانس ماجرای نیمروز در معرفی به اسکار عمل کردهاند.
ماجرای نیمروز از معدود آثار ایرانی است که حادثهای تاریخی را روایت کرده ولی در عین حال نه شعارزده است و نه خستهکننده؛ نه افراط میکند و نه تفریط. این فیلم توانسته در قالبی رئالیستی، برههای را به درستی روایت و با تلفیق المانهای سینمایی و خط تعلیقی هیجان برانگیز، اثری متفاوت را تولید کند.
ماجرای نیمروز روایت کننده دههای حساس و مهم در تاریخ کشور است. این دهه آغاز مبارزه جمهوری اسلامی با تروریسم است. پدیدهای که هزاران نفر ازشهروندان بیگناه ایرانی را قربانی کرده است. این سرزمین جزو مهمترین قربانیان تروریسم در جهان است ولی همواره با وارونه نشان دادن حوادث و تحریف تاریخ توسط برخی کشورهای خارجی، یکی از حامیان این پدیده شوم معرفی شده است.
سوژهای بینالمللی
درسالهای اخیر و به واسطه تحریکات و حمایتهای برخی قدرتهای غربی از گروهکهای تندروی منطقه، جهان در آتش فعالیتهای تروریستی درحال سوختن است و دود آن به چشم تمام مردم، از جمله شهروندان غربی رفته است. درچند سال اخیر و با پیدایش داعش، حملات متعددی به کشورهای اروپایی صورت گرفت که باعث ترس و وحشت شهروندان قاره سبز شد. امروز تروریسم محدود به مردم خاورمیانه نیست و تمام مردم دنیا طعم تلخ آن را چشیدهاند. البته قبل از آن هم فعالیت گروههایی چون «بریگادسرخ» در قلب اروپا که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از انسانها از جمله نخست وزیر ایتالیا شده بود هم مردم این قاره را با تروریسم آشنا کرده بود.
این مسائل نشان میدهد که به رغم باور مرسوم در داخل ایران، تروریسم سوژهای بینالمللی است که برای مردم دنیا غریب نیست و با آن همراه خواهند شد.
نمونه آلمانی
آیا ماجرای نیمروز اولین فیلمی است که با موضوع تروریسم به اسکار ارسال خواهد شد؟ «فراکسیون ارتش سرخ» که به صورت مخفف RAF خوانده میشود، یکی از خشنترین و شاخصترین گروههای چپگرا در آلمان پس از جنگ جهانی دوم بود. RAFخود را یک گروه چریکی شهری کمونیستی و ضد امپریالیستی توصیف میکرد.
دستبرد به بانک، سرقت اسلحه، آتش زدن ساختمان روزنامه بیلد، ترور دادستان آلمان، هواپیماربایی، ترور رییس کمپانی زیمنس و انفجارهای متعدد، از اقدامات این گروهک تروریستی بود که موضوع فیلم «گره بادر ماینهوف» (Der Baader Meinhof Komplex) شد.
این فیلم به کارگردانی اولی ادل، داستان ظهور و سقوط این گروه را روایت میکند. گره بادر ماینهوف، به عنوان نماینده رسمی آلمان برای شرکت در هشتاد و یکمین مراسم جایزه اسکار معرفی شد.
ماجرای نیمروز، فارغ از فرم و ساخت موفق، محتوایی دارد که هم موضوع روز دنیاست و هم میتواند پیرو منافع ملی، در قالب دیپلماسی عمومی با بهرهگیری از هنرهفتم که همواره دغدغه بزرگان کشور بوده است، تصویری واقعی از حوادث تاریخی ایران را نمایش دهد. این اقدام، اتفاقی استثنایی است که میتواند از فرصت اسکار، استفادهای مفید کند. البته اگر برخی تفکرات شبهروشنفکری باعث خودسانسوری و خودکمبینی مدیران سینمایی نشوند.
منبع: صبح نو