گروه جهاد و مقاومت مشرق - قرار بود برای تهیه گزارش درباره نحوه شناسایی شهدای هشت سال دفاع مقدس از اجساد عراقی که در فعالیت تفحص شناسایی میشدند، گزارش تهیه کنم. تلفنی قرار ملاقات با مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) را گذاشتم و به راه افتادم. شنیده بودم که طی چند سال پیش، به ندرت پای گفتوگو حاضر شده است و چندان اهل صحبت نیست.
وارد خیابان شدم. در اواسط خیابان، ساختمان بی نام و نشانی را دیدم، درست مانند شهدای گمنام که ماندگاری نامشان را در گمنامی جستجو کردند. از روی پلاکش متوجه شدم که همان مکانی است که قرار دارم. به اصطلاح دو گیت را رد کردم تا بتوانم به طبقه چهارم ساختمان برسم و با دکتر محمود تولایی، مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) دیدار کنم. متواضعانه در این سوی میز، روبرویم نشست. از ایشان خواستم خودش را معرفی کند؛ محمود تولایی، متخصص بیوتکنولوژی. توضیحی مختصر؛ درباره این تخصص از وی توضیح خواستم و ایشان با صبر و حوصله اطلاعاتی را در اختیارم گذاشت و گفت: بیوتکنولوژی فناوریهای است که میتواند از اجزاء و زیراجزای سلولی استفاده کنند، همانند مهندسی ژنتیک. بیوتکنولوژی در گرایشهای مختلف سلامت، شامل تحقیقات و فعالیتهای مرتبط با تولید واکسنها و داروهای نسل جدید مبتنی بر ژن و سلول و پیشگیری از بیماریهایی که منجر به نقصها و معلولیتها میشود، قابلیت بهرهبرداری دارد.
وی در بخش دیگری از توضیحاتش ادامه داد: این علم در حوزه گیاهی و کشاورزی شامل گرایشهای دیگری است که از این فناوری در تولید بذرها و محصولات نسل جدید و مقاومت به آفت و بیماری در محیط زیست استفاده میشود. بیوتکنولوژی عرصههای مختلفی دارد که حفظ تنوع محیط زیست، گونههای در حال انقراض و تولید فرآوردههایی با منشأ بیولوژیک که وفادار به محیط زیست و تجزیهپذیر هستند و برای معضلات زیست محیطی قابل استفاده خواهند بود بهرهبرداری میشود، مانند تولید بیوپلیمرهایی که به جای قیر و سایر فرآوردههایی که برای جلوگیری از بلند شدن ریزگردها استفاده میشود.
تولایی افزود: مایعات نفتی به خودی خود خاک را میرا میکند و از میان میبرد و در بیوتکنولوژی میتوان فرآوردههایی تولید کرد که بیوپلیمر هستند و ضمن اینکه آن اهداف را تامین میکنند، برای مبارزه و کنترل ریزگردها استفاده میشوند و خود مواد مغذی خاک هستند و عوارض منفی ندارند. در حوزه صنعت نیز تولید انواع فرآوردههای پروبیوتیک و حوزه مخمرها و فرآوردهای زیادی که امروز تولید میشود را شاهد هستیم.
عهدهدار شناسایی ژنتیکی شهدای گمنام هستم
وی در ادامه این مطالب به تخصص خود اشاره و اظهار کرد: من در حوزه گرایشهای پزشکی بیوتکنولوژی تخصص دارم و مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) و مرکز تحقیقات ژنتیک نور که در کشور عهدهدار شناسایی ژنتیکی شهدای گمنام است هستم.
مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک نور درباره فعالیت این سازمان یادآور شد: این سازمان مجموعهای است که در هر واحد آن آزمایشگاههایی مشغول به فعالیت هستند که حلقههای یک فعالیت شبکهای و پیوسته را تشکیل میدهند.
تولایی ادامه داد: این مجموعه از لحظه تحویل نمونه شهدای مفقود یا غیرقابل شناسایی تا فرآیند نهایی که میتواند در بانکهای ژنتیکی ثبت شود و به شناسایی شهید گمنام یا هر فرد دیگری که در حوادث و رخدادهایی مثل سقوط هواپیما، زلزله، سیل، سونامی و هر حادثه دیگری که منجر به بر جا ماندن قربانیان غیرقابل تشخیص از رخدادهای فیزیکی میشود کمک کند، فعالیت دارد.
پروندههای قرمز
وی برای توضیح بهتر پیرامون این روند، از جا برخاست و به سراغ قفسهای رفت که پروندههایی با پوشه قرمز در آنها قرار داشت و گفت: هر برگ این پرونده متعلق به یک شهید تفحص شده است که شماره و کد وی در این برگهها درج شده و مربوط به پیکری از شهداست که در یک منطقه تفحص شده است.
تولایی در پاسخ به اینکه نقاط رنگی شده روی هر اسکلتی که بر هر صفحه پرونده نمایان است چیست، توضیح داد: فلوچارتی که میبینید مجموعه اجزایی است که از یک پیکر به دست میآید. ممکن است همراه این پیکر، نمونهها و قطعاتی باشد که مربوط به این پیکر تشخیص داده نمیشود.
وی در ادامه این مطلب و به منظور رفع ابهام افزود: برای مثال وقتی چند نفر با هم در یک سنگر و کانال شهید یا در جایی مدفون شدند و بعد از سی سال پیدا میشوند، ممکن است اجزای چند نفر مخلوط باشد. متخصص آناتومی باستانشناسی ما این موارد را تفکیک میکند. در یکی از موارد ممکن است در عین حالی که لگن شخص پیدا شده کامل بوده است، قطعاتی از لگن دیگری هم همراهش بوده یا اجزای یک پای دیگر هم بوده باشد. ممکن است باقی اجزای این بدن به عنوان یک پیکر دیگر تحویل داده شده باشد یا اگر در مناطق راهیان نور رفته باشید، دیدهاید که گاهی بخشی از این سرزمینها در فصولی از سال دچار آبگرفتگی میشوند. این اتفاق بعد از سی و چهل سال ممکن است دچار رانش زمین و جابجایی شده یا کانال و شیار باعث جابجایی پیکرها شده باشد. در اینجاست که پیکرها کاملاً بر اساس اصول علمی آنتروپولوژی یا پیکرنگاری و آناتومی پزشکی تفکیک میشوند و اگر جزء اضافی همراه بوده یا جزیی کمبود داشته باشد، در این فلوچارتها مشخص میشود.
مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) با اشاره به پروندهای که در دست داشت، گفت: در پروندهای که مشاهده میکنید، یک پیکر کامل و به اندازه یک کف پا همراهش بوده است که متعلق به این پیکر نیست و جدا تلقی و کد فرعی برای آن در نظر گرفته میشود. اولین گام بعد از اینکه یک پیکر شهید دریافت و تحویل داده میشود، بررسی اجزایی است که وجود دارد و اگر نمونه مخلوط داشته باشد، آن نمونه با استفاده از همین علم، جداسازی و به عنوان نمونه مستقل تلقی میشود. در فرایندهای بعدی این نمونه باید آماده شود و در فرایند تخلیص ژنتیکی قرار گیرد. بر این اساس از همان استخوان یا از دندان و اجزایی که تشخیص داده شود که ضرورت دارد، در حد چند گرم نمونهبرداری میشود.
کدام اجزاء قابلیت آزمایش دارند؟
مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک نور درباره اینکه آزمایش روی چه اجزایی ضرورت دارد، عنوان کرد: اگر یک پیکر به شکل مستقل باشد و امکان مخلوط بودن برایش مطرح نباشد، ممکن است فقط به همان دندان یا به یکی از استخوانهای طویل اندامی مثل ران و بازو اکتفا کنیم، ولی اگر مخلوط باشد، به ازای تعداد اجزایی که مخلوط تشخیص داده میشود، نمونهگیری خواهد شد. برای مثال دست و پای یک نفر دیگر، از طریق تفاوتهایی که این نمونهها با هم دارند قابل تفکیک است.
وی به پرونده دیگری که در دست داشت اشاره کرد و گفت: اندیسهای زیادی روی هر کدام از آنها مورد محاسبه قرار میگیرد. هر نمونهای مولفهها و مشخصههایی دارد که بر اساس آنها محاسباتی درباره آنها صورت میگیرد و اندازهگیری میشود تا سن پیکر به دست آید. وضعیت عوارض فیزیکی نیز بررسی میشود. ممکن است جسم دارای تیرخوردگی قبلی و پیش از شهادت بوده باشد که بهبود یافته یا دچار آرتروز کمر و گردن بوده و ... و هر نوع تغییرات فیزیکی در دوران حیات فرد روی استخوانهای وی اثر گذاشته باشد.
تولایی با تایید این نکته که بیشتر بیماریهایی که مربوط به استخوانهای شخص است، تصریح کرد: برای مثال آرتروز که باعث فرسودگی استخوان میشود یا پُر کردگی دندان یا ایمپلنت و یا پلاتین در یک اندام از جمله موارد قابل شناسایی است. تمام این اطلاعات در تاریخچه این نمونه ثبت میشود. اگر البسه همراه فرد بوده باشد، عکسبرداری و فیلمبرداری میشود و در نهایت قد و سن هر پیکر در بخش استخوانشناسی تشخیص داده میشود و به بخش آمادهسازی قبل از ژنتیک میرود.
نمونهبرداری
مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) ادامه داد: در بخش آمادهسازی، رفع آلودگیهای سطحی نمونهها به این دلیل که در محیط خاکی یا در محیط معمولی بوده و ممکن است باکتریهای مختلفی همراه آن باشد مورد توجه قرار میگیرد. مقداری از این نمونهها بعد از آمادهسازی اولیه برداشته و از آن پودر ظریفی تهیه میشود که پودر کردن این استخوانها در دمای زیر منفی ۱۰۰ درجه و شرایط ازت مایع، در دستگاهی خاص انجام میشود تا کمترین آسیب به بافت وارد شود.
وی در ارائه توضیح بیشتر درباره حساسیت انجام این اقدامات و شرایط خاص توضیح داد: این کار به این دلیل انجام میشود که این نمونه ۳۰ سال تحت شرایط نامناسب محیطی بوده و راندمان کیفیDNAآن به شدت اُفت کرده است. از این رو روشهایی که به کار گرفته میشود باید کمترین آسیب را به بافت وارد کند که همان مقدار ناچیزDNAباقی مانده از دست نرود و قابل بازیابی باشد.
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور به مرحله بعدی اشاره و عنوان کرد: بعد از این مرحله، نمونهای که از آنDNAمناسب و قابل کار برای مراحل بعد به دست میآید، در کنترل کیفیت ارزیابی میشود؛ اگر نمونه مورد تایید بود، وارد فاز مطالعات ژنتیک میشود و اگر تایید نشد به آزمایشگاه بر میگردد و باید مراحل آمادهسازی و تخلیص DNA روی آن صورت بگیرد. گاهی همین تکرار نیازمند صرف یک هفته زمان است. به همین دلیل کار بسیار سخت و زمانبر خواهد بود.
پروندههای سبز و آبی
تولایی با اشاره به مرحله نهایی دسترسی به نمونه DNA مطلوب، اظهار کرد: در نهایت وقتی که به نمونهDNAمطلوب برسیم، هویت تعدادی از نقاط ژنتیکی را در نمونههای مفقود خودمان که نامعلوم است مورد بررسی قرار میدهیم. از آن سو، همان نقاط ژنتیکی را در نمونههای خانوادهها داریم؛ (در این جا به پروندههای بخش دوم اشاره میکند و با در دست گرفتن یکی از آنها ادامه میدهد)، در این قسمت پروندهها آبی و سبزرنگ هستند که هر برگ تمامی آنها اظهارنامه خانوادهای است که فرزند مفقود دارد. برای مثال یکی از این پروندهها مربوط به شهیدی است که محل تولدش بنا به اظهار خانواده، مشهد بوده و در عملیات خیبر، طی سال ۶۶ در محل احتمالی جزیره مجنون به شهادت رسیده است.
وی ادامه داد: در این باره از اعضای خانواده نمونه خون میگیریم و آن نمونه با یک بارکد شناخته میشود. این نمونه با بارکد در مراحل مختلف آزمایشگاهی ما چرخش میکند. جایگاههای ژنی که روی نمونه استخوانی کار شده، روی این نمونه خون که نمونه با کیفیت DNA از آن به دست آمده است بررسی میشود. بر مبنای محاسبات آماری، اگر ۱۰ نقطه ژنتیکی روی دو نفر مورد بررسی قرار گیرد، احتمال پیدایش تشابه برای افراد غیر خویشاوند یا احتمال پیدایش خطا ۱۰ به قوه منفی ۱۹ است. برای اینکه این موضوع را آسانتر بیان کنیم، باید بگوییم که احتمال یک روی ۵۰۰ میلیون است، ولی در عین حال باید گفت که دقت در این روش بسیار بالاتر از این حرفهاست.
تولایی با بیان اینکه معمولاً بین ۱۰ تا ۱۶ و گاهی تا ۲۳ جایگاه ژنتیکی را مورد مطالعه قرار میدهیم، عنوان کرد: بنابراین هر پرونده متعلق به اظهارنامه یک خانواده شهید است. هر برگ از پروندههایی که در این بخش ملاحظه میکنید (اشاره به قفسه دیگر پروندهها) مربوط به یک شهید شناسایی شده با روش ژنتیک است که این آخرین مرحله به شمار میآید. برای مثال خانواده شهیدی بودند که ما از آنها تنها نمونه خون پدر و خواهر شهید را داشتیم و مادر شهید در قید حیات نبود. نمونهگیری انجام شد. این نمونه خونها مورد آزمایش قرار گرفت و تطابق ژنتیکی بین دو نمونه خون با نمونه پیکر شهید با کد مشخص دارای تشابه و قرابت بود.
وی در این باره که چطور تشخیص داده میشود که نمونه باید با نمونه خون کدام خانواده تطبیق داده شود، گفت: خروجی اطلاعات بررسی ژنتیکی در ۱۶ نقطهای که روی نمونه استخوان است، در بانک اطلاعات ژنتیک میرود و موارد را جستجو میکند که این نمونه استخوان با کدام نمونه خانوادهها دارای تطابق است. اصل و مبنای این کار تشخیص پدیده توارث است. در پدیده توارث هر فرزندی که متولد میشود، نیمی از اطلاعات مربوط به تخمک مادری و نیمی از اطلاعات ژنتیکی مربوط به اسپرم پدر را داراست. تلفیق این دو جزء ژنتیکی سلولی جدید ایجاد میکند که آرایش جدید دارد و کاملاً منحصر به فرد است، ولی ۵۰ درصد با مادر و ۵۰ درصد با پدر دارای تشابه است. همین اتفاق برای تمام فرزندان یک خانواده هم دارای تنوع است.
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور در ادامه این موضوع توضیح داد: اگر یک خانواده ۶ فرزند داشته باشد، بر مبنای تصادف از هر ژنی دو کپی در مادر و دو کپی در پدر وجود دارد و معلوم نیست که کدام یک از این دو در هر جایگاهی به فرزند شماره یک منتقل میشود. فرزند شماره دو ممکن است یکی دیگر از ژنهای پدر و یک ژن دیگر از مادر دریافت کند؛ بنابراین ژنها در فرزندان کاملاً دارای تنوع است، مگر در دوقلوهایی که از یک تخمک تکثیر شوند. بر این اساس با دقت بسیار بالایی شناسایی صورت میگیرد و در اینجاست که نمونه خون متعلق به مادر، خواهر و برادر با این آزمایشات که هم مربوط به مارکرهای ژنتیکی نسل مادری است و هم مارکرهای ژنتیکی نسل پدری و هم مارکرهای ژنتیکی اتوزومال تطابق دارد.
شناسایی شهید آقاجانی انصاری
وی گفت: در محاسباتی که سیستم نرمافزاری ما روی خروجی نتایج انجام میدهد، (در حال بررسی برگهها برای نشان دادن خروجی بانک) کد شناسه مفقود در بانک را جستجو میکند و در اینجا پروفایل یک نمونه خونی را یافته است که وقتی در بانک نگاه میکنیم، به عنوان مادر این شهید است که اخیراً هم معرفی شده و خانواده ایشان هم به تازگی مطلع شدهاند. خانواده این شهید در قزوین مستقر هستند و این پروفایل مربوط به مادر شهید جمشید آقاجانی انصاری است که اخیراً احراز هویت شد.
تولایی با اظهار اینکه چنین تکنیکی بسیار دقیق عمل میکند، ادامه داد: در همه حوادث حتی در حادثه هوایی مثل تصادف دو هواپیما در سطح اقیانوس به طوری که اگر اجزای بدن همه سرنشینان آنها از هم جدا شود، میتوان با این تکنولوژی تمام اجزای پیکرها را جداسازی و شناسایی کنیم. برای مثال در موضوع شناسایی پیکر شهدای حادثه ملارد هم این علم را به خدمت گرفتیم و تمام اجزایی که متعلق به شهدا بود، به هم ملحق شد و (اشاره به پرونده دیگر) در این پرونده دیده میشود که همه قطعات نوشته شده است که مثلاً ران، بازو، احشاء و ... بر مبنای اطلاعات ژنتیکی مشخص شد که متعلق به کدام شهید است و اجزای هر شهید به هم محلق و تحویل داده شد. بنابراین این علم، روش دقیقی است. در حوادثی که از این دست روی میدهد، شاید بتوان گفت که تنها کاری که میتواند آلام خانوادهها را تخفیف دهد، همین روش است.
نحوه تشخیص اجساد عراقی از شهدای هشت سال دفاع مقدس
مسئول مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) در ادامه توضیحاتش و در پاسخ به این سوال که اجساد عراقیها و شهدای هشت سال دفاع مقدس به چه نحوی از هم تشخیص داده میشود و آیا پیکرها در این مرکز مورد بررسی قرار میگیرد و بعد از مشخص شدن ایرانی یا عراقی بودن آنها به کشورشان فرستاده میشود، عنوان کرد: معمولاً گام اول شناسایی پیکرها در منطقه تفحص صورت میگیرد. در این منطقه بر مبنای کالکهای عملیاتی که وجود دارد که در چه مناطقی، چه عملیاتهایی صورت گرفته و چه گردانها، یگانها و لشکرهایی در آنجا مستقر بودند و عملیات کردند، تفحص صورت میگیرد.
وی افزود: در مناطق برونمرزی گاهی شاهد بودیم که مناطقی به وسیله رزمندگان ما و طرف دیگر جنگ، دست به دست شده است و گاهی ما منطقه را از دست میدادیم و سپس به دست میآوردیم و گاه منازعه تن به تن اتفاق میافتاد و گاه منازعه بمباران روی میداد و هر دو افراد در همان منطقه جان خود را از دست میدادند. بنابراین احتمال پیدایش نمونههایی که از طرف دیگر جنگ بودند هم محتمل بود. بسیاری از تفحصها مشترک صورت میگیرد. گروه عراقی و ایرانی با هم همکاری میکنند. گام اولی که در آنجا برداشته میشود این است که از البسههای همراه شهید، فانسخه، قمقه کلاهخود، چکمه و لوازمهای یک رزمنده که کاملاً با هم متفاوت بوده، پیکرها از هم تفکیک میشوند. در گام دوم ممکن است بگوییم که اجزای پیکر یک عراقی همراه با پیکر شهدای ما باشد که از روی البسه، قمقمه، ملزومات و ... قابل شناسایی نبوده است. در این شرایط مواردی وجود داشته که منتقل شده است و بررسیهایی انجام دادیم و مشخص شده که پیکر مربوط به ما نیست و آن را به طرف عراقی برگرداندهایم.
تولایی در پاسخ به اینکه چه بررسیهایی صورت گرفته است، عنوان کرد: همین طور که اکنون میتوانیم پدیده توارث نسل به نسل را مورد بررسی قرار دهیم، مطالعات تبارشناسی ژنتیکی نیز در این سازمان داریم. حتی ما مطالعات تبارشناسی ژنتیکی باستانی روی نمونههای کاوشهای میراث فرهنگی هم انجام میدهیم. از این رو قادر هستیم تشخیص دهیم که این نمونه متعلق به چه دورانهایی است. در هر نژاد و هر قومیتی، برخی ویژگیها وجود دارد که موجبات تفکیک آنها را ایجاد میکند. این سازمان، مرکز تحقیق، توسعه و اجراست که مداوم در حال توسعه اقدامات است. در عین حال ممکن است یک فرد از نژاد قومیت عرب باشد که ما هم در خوزستان، افراد عربتبار داریم و شاید نتوانیم خیلی میان چنین پیکرهایی تفکیک کنیم. در چنین مواردی ممکمن است این نمونه پروفایل ژنتیکی به بانک ما وارد شود، ولی تا زمانی که نمونه خون خانواده متعلق به آن فرد را نداشته باشیم، آن پیکر شناسایی نمیشود و از این نظر جای نگرانی نیست.
احتمال وجود اجساد عراقی در میان شهدا
وی در پاسخ به این نگرانی که آیا این شهید جزء شهدای گمنام خواهد شد یا خیر، گفت: درصد چنین مواردی بسیار ناچیز است که جزئی از پیکر شهدای ما بوده باشد، ولی تدابیری در همین رابطه در مجموعه معراج شهدا وجود دارد. آنچه در محدوده ژنتیک کار میشود و میتوان روی آن صحبت کرد این است که اگر نمونهای از خانواده متعلق به آن شهید در مجموعه ما نباشد، به وسیله آزمایشهای ما نیز شناسایی نمیشود؛ زیرا ما باید با یک شاخص به شناسایی برسیم، ولی اینکه احتمال دارد جزئی از آنها در مواردی که مخلوط است منتقل شده باشد و بسیار مخلوط بوده باشد، شاید نتوان گفت که موضوع منتفی است، ولی این چنین نیست و موارد و تکرارهایش بسیار ناچیز است. در محدودههایی که نیروهای ما با نیروهای بعثی گلاویز بودهاند ممکن است چنین اتفاقی افتاده باشد که دو رزمنده با هم کشته شده باشند. ولی تا این حد روی نمیدهد که بتواند ذهن ما را به خود معطوف کند.
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور در پاسخ به این سوال که آیا شناسایی نشدن شهدای گمنام به این دلیل است که خانواده آنان برای ارائه نمونه مراجعه نکردهاند، اظهار کرد: به طور کلی ما هم اکنون که روی شهدای مدافع حرم کار میکنیم، اگر نمونهای از خانواده آنها داشته باشیم امکان شناسایی داریم و در غیر این صورت چنین امکانی وجود ندارد. دو بخش اصلی بانک ما عبارتند از یکی معلوم و دیگری مجهول؛ بانک معلوم ما متعلق به خانوادههایی است که برای آنها پرونده تشکیل دادهایم و از آنها نمونه داریم. نکته اینجاست که طبق آمارهایی که در بنیاد شهید هم وجود دارد، تقریباً ۶۴، ۶۵ درصد از شهدای گمنام، هم اکنون یک والد یا هر دو والد را از دست دادهاند؛ بنابراین تعداد زیادی از نمونههایی که در مرکز ما پروفایل شدهاند به دلیل نبودن نمونههایی از خانوادههای شهدا ممکن است مورد شناسایی قرار نگیرند.
تولایی درباره شهدایی که پس از چند سال از خاکسپاری شناسایی میشوند نیز چنین توضیح داد: خانوادههایی هستند که از این روند مطلع میشوند و از آنها نمونه اخذ میشود. گاه بعد از دو، سه هفته میبینیم که نمونه شناسایی شد و در سوابق نگاه میکنیم و متوجه میشویم که این نمونه پروفایل شده بود. مانند شهدایی که قبلاً دفن شدند و بعدها شناسایی شدهاند.
سه حالت برای خانواده شهدا
وی بر لزوم اطلاعرسانی صحیح به منظور رفع نگرانی خانواده شهدا تاکید و اظهار کرد: گاه خانوادههایی به ما مراجعه میکنند که ممکن است سه حالت برای شهید آنان اتفاق افتاده باشد؛ پروژه شناسایی شهدا از طریق ژنتیک از سال ۸۱ آغاز شده است. ممکن است قبل از شروع به کار این پروژه، شهید در تفحصهای قبلی پیدا شده و در جایی از کشور دفن شده باشد. درباره این گروه، نمونهای در اختیار نداریم.
تولایی ادامه داد: گروه دیگر و بنا به اعلام کمیته مفقودین حدود ۴، ۵ هزار شهید هستند که در تفحص برونمرزی باید به دنبال آنها بگردیم تا اثری از آنها به دست آوریم. نمونههایی که باقی میماند مربوط به شهدایی است که از سال ۸۱ تاکنون در تفحصها پیدا شدهاند. ما فقط نمونههای این گروه را در اختیار داریم.
وی در ارائه توضیح بیشتر تاکید کرد: دو بخش از پیکرها در اختیار نیست. نمیتوان در این باره اعلام عمومی کرد؛ مادری که ۳۰ سال با این موضوع کنار آمده است را نمیتوان دچار تب و تاب و اشتیاق و التهاب دوباره کرد؛ در حالی که نمیدانیم چه زمانی میتوانیم به التهابش جواب دهیم. در این رابطه وظیفه بنیاد شهید سنگین است که بانک اطلاعات را در قالب پایش سلامت کامل کند. شاید در خوشبینانهترین حالت شاید بتوان گفت ۵۰، ۶۰ درصد اطلاعات خانوادهها را در بانک نمونهها داریم. لازم است با همت سازمانهای مسئول، در ابتدا بانک ما کامل شود تا بتوانیم بگوییم که در بین خانوادههای موجود که پروفایل آنها را در اختیار داریم، چند درصد شناسایی شدهاند. بخش دیگر مربوط به مواردی است که پدر و مادر شهدا در قید حیات نیستند.
وی افزود: ما روشها و تکنولوژیهایمان را طی دو سال اخیر توسعه دادیم و قادر هستیم که حتی در صورت وجود یک خواهر و برادر برای شهید، با همه تمایزهایی که دارند، از طریق ژنوم نسل پدری و مادری به شناسایی شهدا کمک کنیم و این فرایند انتظار را تا حد ممکن کاهش دهیم.
نکته جالب و البته تاسف برانگیز درباره این سازمان آن است که هیچ ردیف بودجه مستقلی برای آن در نظر گرفته نشده است، در حالی که هزینههای آزمایشات و منابع مورد نیاز برای این کار بسیار بالاست و لازم است که سازمانهای ذیربط در این رابطه همکاری داشته باشند تا شمار فراوانی از نمونهها که به دلیل نبود بودجه در صف نوبت منتظر گذاشته شدهاند، هر چه سریعتر مورد آزمایش قرار گیرند.
* ایکنا