به گزارش مشرق، یک کانال تلگرامی با نام آمدنیوز چندی پیش مطلبی منتشر و ادعا کرد که برای اولین بار خبر جاسوسی زهرا لاریجانی دختر آیتالله صادق آملی لاریجانی برای انگلیس منتشر میکند! این ادعا چند روز بعد به طور رسمی توسط وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات سپاه و شخص آیتالله آملی لاریجانی تکذیب شد و درباره پشت پرده و انگیزههای این کانال برای مطرح کردن چنین موضوعی گزارشهای متعددی در رسانهها منتشر شد.
پدیده شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک و ...و رسانههای اجتماعی مانند تلگرام و ...، در عین فوائدی که برای تسهیل ارتباطات و فراهم کردن امکان به اشتراک گذاشتن ایدهها و نظرات تمام افراد جامعه دارد، مضرات نوپدیدی نیز با خود به همراه آورده است. از جمله اینها می توان به زمانی اشاره کرد که شایعاتی در قالب اخبار به طور گسترده در این فضا تولید و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. از آنجا که انتشار این دست مطالب در رسانههای اجتماعی مانند تلگرام مسئولیت اجتماعی و قضایی چندانی نیز جز در موارد بسیار نادر با خود به همراه نمیآورد، طرح شایعات و جعل اخبار در این فضا نسبت به رسانههای رسمی که باید به نهادهای قانونی و مهمتر از آن نسبت به مخاطبان خود پاسخگو باشند، بسیار سادهتر انجام میگیرد و همین موضوع تشخیص اخبار صحیح از ناصحیح را در برهه امروز برای مخاطب معمولی نسبت به گذشته با دشواری بیشتری روبرو کرده است.
اما برای انتشار شایعه و جعل اخبار راههایی وجود دارد که آشنایی با این فنون میتواند تشخیص آنها را برای مخاطب سادهتر کند. آنچه در ادامه میآید یک بررسی اجمالی درباره گزارش اخیر آمدنیوز راجع به خانم زهرا لاریجانی است.
1- مهمترین نیاز برای انتشار یک خبر غیرواقعی و جعلی،آماده بودن فضای اجتماعی در یک جامعه برای شنیدن اینگونه اخبار است. متاسفانه جامعه ایران برای شنیدن اخبار غیرواقعی آمادگی نسبتاً قابل توجهی دارد. این مسئله موضوعی است که در آن هم میتوان مسئولان را مقصر دانست، هم رسانههای رسمی را. البته نباید با رویکردی پوپولیستی خود مردم را از نقد در این باره مبرّا دانست. چرا که بخشی از مشکل قطعاً فرهنگی است.
این گفته به معنای آن نیست که میتوان به طور کلی جامعه را از هرنوع خبر جعلی مصونسازی کرد و همچنین به این معنا نیست که جوامعی که در این زمینه در دنیا رشدیافتهتر هستند و یا مسئولان و رسانههای رسمی آنها بسیار بهتر عمل میکنند، کاملاً در این زمینه ایمن باشند. اما نمیتوان رد کرد که با حرکت روبه جلوی مسئولان، رسانهها و مردم، میتوان امکانات جاعلان اخبار را محدودتر کرد.
2- انتخاب قوه قضائیه و رئیس آن. از ابتدای شکلگیری کانال آمدنیوز، قوه قضائیه و بویژه رئیس آن در کانون اخبار و عملیات روانی این کانال بوده است. به نظر میرسد این انتخاب آگاهانه و البته تا حد قابل توجهی دقیق بوده است. از چند نظر: اول آنکه دستگاه قضائی با توجه به کارکرد خود که یک نهاد با ماهیت برخورد سخت و نیمه سخت است به طور ذاتی مستعد شکلگیری نارضایتی علیه خود است و در کشورهای دیگر نیز دستگاههای قضایی جزو محبوبترینها محسوب نمیشوند؛ اما در ایران نیز مجموع عملکرد دستگاههای قضایی در دورههای مختلف ایجاد رضایت بالایی را به دنبال نداشته است. ممکن است علت این مسئله عدم اطلاعرسانی کافی به جامعه درباره اقدامات مثبت قوه قضائیه طی دورههای مختلف باشد و یا از جنبه سلبی، تمرکز رسانههای اپوزیسیون و همچنین برخی رسانههای غیرهمسو در داخل برای زیرسوال بردن قوه قضائیه را عامل آن معرفی کرد؛ اما پرسش از علّت، مسئله این متن نیست. بلکه موضوع آن است که به هر حال انتخاب قوه قضائیه برای متمرکز کردن اقدامات تخریبی و شایعات و اخبار جعلی هدفمندانه بوده است.
مسئله دوم در این باره آن است که قوه قضائیه با توجه به انتخاب دومرحلهای توسط مردم(انتصاب رئیس قوه توسط ولی فقیه) به نوعی حاکمیتی محسوب میشود. لذا برای اهداف اپوزیسیونی، یقیناً هدف مناسبتری نسبت به دولت و مجلس است. به همین دلیل است که آمدنیوز تقریباً هیچ مطلب به اصطلاح افشاگرانهای درباره دولت آقای روحانی در آن منتشر نشده است! بلکه تلاش میشود با تمرکز بر روی قوه قضائیه گفته شود که این نهادهای انتصابی، نهادهای انتخابی را هم با اخلال در عملکرد روبرو کرده است!
3- دو مورد اول درباره چرایی انتخاب قوه قضائیه به عنوان هدف است. اما آنچه از بند 3 گفته میشود راجع به تکنیکهای درون متنی مطلب اخیر آمدنیوز است. اولین تکنیک، «بزرگ بودن» دروغ است. این تکنیک از قدیم با جمله گوبلز وزیر اطلاعرسانی هیتلر شناخته میشود: "دروغ را آنقدر بزرگ بگو که خودت هم باورت شود!". جملهای هم منسوب به خود هیتلر وجود دارد که میگوید: "در دروغ بزرگ نیرویی برای باورپذیری وجود دارد!" در گزارش آمدنیوز هم آمده است که این خبر آنچنان مهم و خاص است که فقط عده محدودی در حد 6-7 نفر در کل کشور از آن باخبر بودهاند و حتی رهبر انقلاب هم وقتی آن را شنیده بسیار تعجب کرده است!
4- آبشاری از جزئیات! برای باورپذیر کردن یک خبر باید حجم انبوهی از جزئیات به مخاطب ارائه شود. یک فرهنگ قدیمی در میان ایرانیان در این زمینه به شدت به جاعلان خبر کمک میکند: "تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها". با مشاهده این حجم از جزئیات، بعضی از مخاطبان به خود میگویند اگر واقعاً چیزی در بین نباشد، اینهمه جزئیات از کجا پدید آمده است! برخی هم با خوشبینی کمتر میگویند احتمالاً ماجرا به این حادّی هم نبوده ولی بالاخره با این همه جزئیات بالاخره بخشی از این ادعا که واقعیت دارد!
بعنوان یک ویژگی مهم،امکان صحت سنجی آن برای مخاطب نباید فراهم باشد؛ چرا که در صورت روشن شدن غلط بودن یک بخش از پازل، کل سیستم آن گزارش جعل شده زیر سوال میرود. به این بخشهای گزارش آمدنیوز توجه کنیم: "پس از انتشار اولین گزارش «آمدنیوز» و افشای محتویات جلسه مورخه 31 مردادماه 96 مجمع عالی فرماندهان سازمان اطلاعات سپاه پاسداران که با حضور نماینده حفاظت اطلاعات قوه قضائیه تشکیل شد، برای نخستینبار از «پرونده فوق سری جاسوسی زهرا لاریجانی به نفع سفارت انگلستان» برای مردم ایران و سایر مسئولین کشور رونمایی شد. پیش از این گزارش تنها شش نفر از این پرونده اطلاع داشتند."....
"رئیس قوه قضائیه در جلسهای با اسماعیل خطیب رئیس حفای قوه قضائیه خواستار این شده است که این پرونده فوق سری باقی بماند". "روز چهارشنبه پنجم مهرماه جلسهی بسیار مهمی با حضور تعدادی از مقامات ارشد کشور از ساعت هشت تا حوالی ده صبح در بیت رهبری تشکیل شد."... "پس از اینکه رهبری از این مستندات آگاه شد، به طور علنی تعجب خود را در میان جمع ابراز کرد و سریعا جلسهی دو نفرهای با «وحید حقانیان» تشکیل داد." "در نهایت پس از تشکیل این جلسه، «زهرا لاریجانی» صبح روز پنجشنبه مورخ شش مهرماه پس از خروج از منزل به همراه محافظانش، توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه (ساحفاسا) بازداشت شد." ..."
این عبارات به همراه دهها عبارت دیگر از جمله جزئیاتی است که در این گزارش آمده است. این عبارات دو ویژگی مشخص دارند؛ اولین و مهمترین ویژگی آن است که قابل محک زدن توسط مخاطب نیستند. بویژه آنکه اخبار ظاهراً مربوط به لایههای عمیق امنیتی است که مخاطب کمتر از آنها باخبر است. دوماً: برخی غلطهای اساسی متن هم برای مخاطب معمولی در نگاه اول قابل کشف نیست. مثلاً در بخش اول گزارش آمدنیوز آمده است که سازمان اطلاعات سپاه در این پرونده ورود داشته است. اما در بخش های بعدی به ناگاه نویسنده متن دچار آشفتگی میشود و میگوید که ساحفاسا(سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران) سرانجام خانم زهرا لاریجانی را دستگیر کرده است! در حالی که مطلعین از حوزه وظایف نهادهای مربوط به حفاظت و امنیت میدانند که اساساً دستور کار و وظیفه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران مربوط به داخل خود سپاه است و اگر قرار باشد فردی به جرم مسائل ضدامنیتی در بیرون سپاه دستگیر شود و این کار بخواهد توسط سپاه انجام بگیرد، این کار را باید سازمان اطلاعات سپاه انجام دهد و نه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه!
5- بستن راه تکذیب. گزارش آمدنیوز از همان ابتدا تکلیف کار را مشخص میکند؛ مهمترین نهادی که در گزارش آمدنیوز، مرتبط با دستگیری خانم زهرا لاریجانی عنوان شده، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است. بنابراین تکذیب این نهاد میتواند کاملاً مجعول بودن گزارش این کانال را مکشوف کند. اما آمدنیوز از همان ابتدا در تیتر گزارشهای خود از "احتمال معامله سپاه با قوه قضائیه!" خبر میدهد! این به آن معناست که فقط باید نقل آمدنیوز را بپذیریم! و هر کدام از دستگاههایی که آمدنیوز ادعا میکند در این جریان دخیل هستند اگر آن را تکذیب کنند، یا تحت فشار بودهاند، یا معامله کردهاند و یا به نوع دیگری منتفع شدهاند!
6- و اما سند...؛ جالبترین بخش ادعای اخیر آمدنیوز مربوط به سندی است که منتشر کرده. این کانال تا شب گذشته هیچ مستندی درباره ادعای خود علیه خانم زهرا لاریجانی منتشر نکرده بود اما پس از تکذیب وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و نهادهای دیگر به نوعی مجبور شد کاغذهایی در این باره منتشر کند. آنچه آمدنیوز منتشر کرده، برگههای ذیل است:
تصویرسازی منتشر شده توسط روحالله زم/ به محل جالب قرار گرفتن "بسمه تعالی" در بالای صفحه هم دقت کنید.
تصویرسازی دوم منتشر شده توسط روحالله زم
درباره این سند برخی رسانهها موارد هفتگانهای درباره چرایی جعلی بودن آنها منتشر کردهاند که در بخش پاورقی در انتهای همین متن به آن اشاره میکنیم اما مهمتر از اینها، سهولت دست و پا کردن چنین اسنادی با توجه به تکنولوژیهای موجود در زمینه تصویرسازی است. مثلاً به سند زیر دقت کنید. این ظاهراً یک سند سازمان سیا(سازمان اطلاعات آمریکا) است. در این سند یک کارشناس میز ایران در این سازمان به روحالله زم مینویسد که " با توجه به اینکه دروغ بودن ماجرای انتساب جاسوسی به خانم زهرا لاریجانی دختر آیت الله صادق آملی لاریجانی در حال افشا شدن برای مردم ایران است؛ هرچه سریعتر دو برگ سند جعل شده توسط کارشناسان ما که به پیوست برایتان ارسال می شود فوراً توسط شما به طور گسترده منتشر شود. ضمناً به صدای آمریکا دستور دادهایم که در این زمینه کاملاً با شما همکاری کنند. وجه لازم برای انجام این پروژه نیز پیش از دریافت این نامه در حساب شما در ترکیه خواهد بود"!!
یک کار فتوشاپی ساده؛ سیا! در این سند به روح الله زم دستور میدهد که هر چه سریعتر دو سند جعلی را منتشر کند!
این سند فتوشاپی طی 10 دقیقه توسط یکی از مخاطبان برای نشان دادن سهولت جعل چنین تصاویری تهیه شده است. البته همین سند 10 دقیقهای از ظرافت و دقت بیشتری نسبت به تصویرسازیهای روحالله زم برخوردار است؛ حداقل از این باب که امضای یک نفر در دو برگه دو امضای متفاوت نیست و یا از این نظر که دو اداره همرده به هم دستور ندادهاند!
پاورقی:
7 نکتهای که سایت دانا درباره تصاویر ارائه شده توسط روحالله زم منتشر کرده است:
1. نکته اول در این نامه سری و محرمانه بودن آن است؛ در حالی که در بالای نامه محرمانه خورده شده است، در خود نامه ادعا شده که این نامه سری تلقی می شود و نامه های بعدی هم باید سری باشد. از طرف دیگر نامه های سیستم های امنیتی و اطلاعاتی در کم اهمیت ترین مطالب نیر محرمانه اند حتی اگر درخواست لوازم التحریر کرده باشد.اما در نامه ای که در آن تاکید بر " سری بودن"می کند نمی توان از طبقه بندی محرمانه که پایین ترین طبقه بندی در چنین تشکیلاتی است استفاده کرد.
2. در حالی نامه ممهور به مهر دبیرخانه است که نامه های سری هیچگاه با اتوماسیون جابه جا نمی شوند و معمولاً به صورت دستی و بدون گذراندن مراحل دبیرخانه به دست گیرنده می رسند.
3. شماره ای که در بالای نامه خورده است و شماره ای که در مهر دبیرخانه ثبت شده با یکدیگر متفاوت هستند؛ از آنجایی که این نامه ها مربوط به یک اداره است، ابتدای شماره نامه و شماره دبیرخانه باید یکی باشد اما در این نامه از دو شماره کاملاً متفاوت استفاده شده است.
4. در نامه های اداری الزاماً فونت نامه ها باید یکسان باشد یعنی نمی توان نامه ها را با فونت های متفاوت نوشت اما بررسی چند سند منتشر شده در آمد نیوز نشان می دهد که این نامه ها هر بار با فونت متفاوتی نگارش شده اند.
5. اگرچه هر دو نامه از یک مرکز صادر و نام مدیر آن صداقت ذکر شده است اما دو امضا متفاوت پای این نامه ها وجود دارد؛ حتی یکی از نامه ها مهر و امضا در کنار هم دیده می شود اما در نامه دیگر تنها امضای فردی به نام صداقت ثبت شده است. این در حالی است که عموماً نامه های درون بخشی در یک سازمان بدون مهر و داخلی محسوب می شوند.
6. در روی یک نامه در مقصد صرفاً مهر "ثبت دبیرخانه"خورده و دیگری مهر ورود "ثبت ورود به دبیرخانه اداره کل اطلاعات و عملیات" ذکر شده است که حتما یک دبیرخانه دو مهر متفاوت ورودی ندارد.
7. دقت در نامه نشان می دهد که این نامه از یک معاونت به معاونتی دیگر ارسال شده است اما در آن دستور به انتقال دستی نامه ها داده شده است؛ این در حالی است که در بروکراسی اداری نامه های دستوری از مقام بالاتر صادر شده و یک معاونت نمی تواند به معاونت هم رده خود دستور بدهد. 8. اما شاید بالاترین نکته که در این اسناد رعایت نشده است استفاده مستقیم نام کیس است؛ بر اساس قوانین در تشکیلات نظامی، نامی از کیس برده نمی شود و معمولا در نامه ها و حتی پرونده های این افراد از نام مستعار برای آنها استفاده می شود اما در این نامه نه تنها نام فرد برده شده بلکه نسبت وی با ریاست قوه نیز عنوان شده است.