به گزارش مشرق، نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در مطلبی در نشریه نیویورک تایمز با عنوان پیش فرض های غلط درباره توافقنامه هسته ای ایران نوشت چندین علل باعث شده است تا رئیس جمهور آمریکا و تندروهای واشنگتن فکر کنند کاخ سفید باید مسیر اعلام عدم پایبندی ایران به برجام و متعاقب آن ورود کنگره آمریکا به صحنه برای اعمال تحریم هایی علیه ایران برخلاف مفاد برجام را در پیش بگیرد.
با این حال نظرات سیاستمداران تندروی واشنگتن مبتنی بر پیش فرض های غلطی است که آنها از برجام دارند؛ پیش فرض هایی که باید آنها برای همیشه از میان برداشت.
نیویورک تایمز به نقل از غلامعلی خوشرو افزود دولت ترامپ روز پانزدهم اکتبر (یک هفته دیگر) برای سومین بار باید تصمیم بگیرد که آیا کشور من، ایران، به برنامه جامع اقدام مشترک یا توافق هسته ای سال2015 ایران با پنج عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان (برجام) پایبند بوده است یا خیر؟.
خوشرو گفت این توافقنامه (برجام) که آژانس بین المللی انرژی اتمی را به عنوان تنها نهاد راستی آزمایی پایبندی ایران مشخص می کند، صدور چنین تاییدیه مجددی را الزامی نکرده است. ایده گواهی کاخ سفید را کنگره ایالات متحده در 2015 مطرح کرد. بلکه کنگره آمریکا در سال 2015 میلادی، ایده تاییدیه و گواهی کاخ سفید را مطرح کرد. به طورخلاصه، این موضوع، نوعی مساله داخلی آمریکاست، هرچند که همین مسئله (لزوم تاییدیه و گواهی) به طور بالقوه می تواند تعهدات آمریکا را در قبال برجام تحت تاثیر قرار دهد.
به گفته خوشرو، تاکنون دولت ترامپ دوبار در ماه آوریل و ژوئیه گذشته، پایبندی ایران را به برجام تایید کرده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز پس از صدها بازرسی، با انتشار هشت گزارش، تایید کرده است که ما به تعهداتمان در قبال برجام پایبند بوده ایم. کشورهای اروپایی نیز تردیدی در این موضوع ندارند. با این حال، با نزدیک شدن به پانزدهم اکتبر، گفته می شود که دولت ترامپ از تایید پایبندی ایران به برجام خودداری خواهد کرد؛ اقدامی که می تواند باعث شود کنگره آمریکا برخلاف برجام، تحریم های را علیه ایران تحمیل کند.
خوشرو افزود چندین علل باعث شده است تا رئیس جمهور آمریکا و تندروهای واشنگتن فکر کنند کاخ سفید باید مسیر اعلام عدم پایبندی ایران به برجام و متعاقب آن ورود کنگره آمریکا به صحنه برای اعمال تحریم هایی علیه ایران برخلاف مفاد برجام را در پیش بگیرد. با این حال نظرات سیاستمداران تندروی واشنگتن مبتنی بر پیش فرض های غلطی است که آنها از برجام دارند؛ پیش فرض هایی که باید برای همیشه کنار گذاشته شوند. نخست اینکه، برخی مخالفان برجام ادعا می کنند برجام بدترین توافقی است که تاکنون ایالات متحده آمریکا با کشوری منعقد کرده است.
این ادعا یک حقیقت مهم را نادیده می گیرد؛ اینکه برجام، توافقی دوجانبه بین تهران و واشنگتن نیست. در واقع، برجام، حتی توافقی چندجانبه نیست که مستلزم تصویب کنگره آمریکا یا مجلس ایران باشد. بلکه، برجام، قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد است. در واقع، همین موضوع مشخص می کند که چرا برجام از حمایت گسترده دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و نیز آنتونیو گوترش، دبیرکل ملل متحد برخوردار است.
پیش فرض غلط دوم این است که با برجام می توان در مسائلی که ارتباطی به برنامه هسته ای ایران ندارند، سیاست هایی را به این کشور دیکته کرد. در صورتی که، هرگز این موضوع مطرح نبوده است. همواره روشن بوده است که برای رسیدن به یک توافقنامه هسته ای، لازم است دیگر نگرانی های ژئوپولیتیک را کنار گذاشت.همه کسانی که در گفتگوهای چندساله منتهی به برجام مشارکت داشتند، این مسئله را تایید می کنند و قبول دارند. برای مثال، با وجود اختلاف نظر روسیه و ایالات متحده آمریکا برسربسیاری از مسایل دیگر غرب آسیا، آنها توانستند در مذاکرات منتهی به برجام با یکدیگر همکاری کنند.
اکنون، گزارش ها حکایت از آن دارد که دولت ترامپ قصد دارد این توافق هسته ای (برجام) را به برنامه موشکی ایران ربط دهد؛ اقدامی که کاملا با اهداف برجام مغایرت دارد. قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص برجام، از ایران می خواهد تا در زمینه موشک های بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هسته ای کار نکند.ولی کشور من به دنبال توسعه یا دستیابی به سلاح هسته ای نیست و برجام که متن آن به دقت مذاکره و تدوین شده است، ما را از توسعه فناوری بازدارند نظامی متعارف که بسیاری کشورهای دیگر نیز در اختیار دارند، منع نمی کند.
این واقعیت که موشک های ایران برای دستیابی به حداکثر دقت طراحی می شوند، ثابت می کند که هدف از طراحی آنها، حمل تسلیحات هسته ای نیست. زیرا یک چنین موشک هایی به برخورداری از دقت بالا در هدف گیری نیاز ندارند.
پیش فرض غلط سوم این است که گفته می شود یک بند (تاریخ) انقضاء در توافق وجود دارد، بدینسان ایران پس از ده سال از بازرسی ها یا محدودیت های موجود علیه برنامه هسته ای خود، رهایی خواهد یافت (این محدودیت ها منقضی خواهند شد). هرچند که برخی از شروط مربوط به محدودیت ها (پس از ده سال) پایان خواهند یافت ولی جنبه های حساس بازرسی ها خاتمه نمی یابند.
بعلاوه، بر اساس برجام حدود شش سال دیگر از الان- با فرض اینکه همه طرف های برجام به تعهدات شان پایبند بوده باشند- ایران باید پروتکل الحاقی پادمان های هسته ای را تصویب کند که بخشی از معاهده عدم اشاعه است. این امر، کشور مرا مشمول بازرسی های گسترده آژانس بین المللی اتمی ایران خواهد کرد. ایران، پس از دوره های زمانی مندرج در برجام، به عنوان عضوی عادی از جامعه بین المللی و یکی از امضا کنندگان معاهده عدم اشاعه، به برنامه هسته ای خود با اهداف پزشکی و تولید انرژی ادامه خواهد داد.
خوشرو خاطر نشان کرد ما ایرانی ها- مانند همه کشورهای ذینفع برجام، جامعه بین المللی و کارشناسان عدم اشاعه- این توافق هسته ای را یک دستاورد دیپلماتیک مهم می دانیم که به رژیم بین المللی عدم اشاعه نوعی اعتبار می دهد. از میان هفت کشور مذاکره کننده برجام، فقط آمریکاست که تصویب این توافق هسته ای را بحث برانگیر می داند.
در نهایت، هرتصمیمی که رئیس جمهور و کنگره آمریکا درباره تایید و گواهی مجدد برجام بگیرند، یک مساله داخلی آمریکاست. ولی اگر ایالات متحده آمریکا مایل است در مذاکرات چندجانبه آتی معتبر بماند، نباید خلاف اجماع بین المللی حرکت و از دیپلماتیک قبلی خود عقب نشینی کند، خواه این اقدام با هدف تلافی سیاسی علیه دولت قبلی (آمریکا) صورت گیرد و چه بخشی از ارزیابی دوباره منافع ملی آمریکا باشد.