به گزارش مشرق؛ قرآن کریم با امر به عدل و احسان؛ به این مهم اشاره میکند که همانگونه که بیعدالتی، بنیان اجتماع را متزلزل میکند، بیتوجهی به احسان و نیکوکاری نیز موجب به وجود آمدن جامعهای خشک و بیروح میشود.
مروری بر تعالیم اسلامی نشانگر آن است که گستره احسان وسیع و مصادیق آن غیرقابل شمارش است و هر کاری که گِرِهی از مشکلات فرد یا جامعه باز کند و یا آنان را در برابر خطرات حفظ نماید، در زمره نیکوکاری محسوب میشود، اما سخن این نوشتار درباره یکی از بارزترین مصادیق نیکوکاری یعنی دستگیری از نیازمندان جامعه است؛ نه آن نیازمندانی که از رهگذر تنبلی و تنپروری به فقر کشیده شدهاند، بلکه آنانی که تلاش بسیارشان گره از مشکلاتشان نمیگشاید و یا به علت کهولت سن، بیماری، معلولیت، ورشکستگی، درگذشت همسر و سرپرستی کودکان یتیم و... با سختی زندگی میگذرانند.
قرآن کریم در آیات پرشمار همگان را موظف به رسیدگی به امور این افراد نموده و مسلمانان را به این مهم توجه میدهد که اختلاف افراد در تواناییها و موهبتها، بههیچروی توجیهگر تمایز معیشتی و پذیرفتن فاصله طبقاتی نیست؛ چرا که فاصله طبقاتی، امت اسلامی را از یکدیگر جدا میکند و برادری اسلامی را پایمال میسازد و چهره زیبای اسلام و اخلاقیات آرمانی آن را زشت مینمایاند.
به دیگر سخن پول و دارایی امتیاز نیست بلکه خداوند متعال به هر کس امکانات مادی بیشتری بخشیده است، مسئولیت او را نیز در برابر نیازمندان دوچندان فرموده است تا از این رهگذر هم توانگران جامعه مورد آزمایش قرار گیرند و با بخشیدن دارایی خود به رشد و کمال برسند و هم صبر و شکر نیازمندان مورد آزمایش قرار گیرد وگرنه اگر انفاق و کمک به نیازمندان تنها برای پر کردن شکمها بود، خداوند متعال بهتر میتوانست شکمها را سیر کند و آنان را توانمند و بینیاز سازد.
رسول خداصلی الله علیه و آله به یکی از یارانش میفرماید: أَکْثِرْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ الْبِرِّ فَإِنَّ الْمُحْسِنَ وَ الْمُسِیءَ یَنْدَمَانِ یَقُولُ الْمُحْسِنُ یَا لَیْتَنِی ازْدَدْتُ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یَقُولُ الْمُسِیءُ قَصَّرْتُ؛ «اعمال خوب را زیاد انجام بده که نیکوکار و بدکار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیکوکار میگوید: کاش کارهای نیک بیشتری انجام میدادم و بدکار میگوید: کوتاهی کردهام».
گرچه بحث پیرامون انواع احسان، ویژگیهای محسنین، آثار و آداب نیکوکاری و عواقب دوری از این آموزه اسلامی و مورد سفارش معصومان علیهم السلام فراوان است و در این مجال نمیگنجد اما نکته اساسی آن است که منشأ فاصله طبقاتی در جامعه امروز و راهکار کاستن از چنین فاصلهای چیست؟
پاسخ آن است که گرچه فاصله طبقاتی از دیرزمان وجود داشته است و معصومان علیهم السلام در همه زمانها در مسیر اصلاح این رویه بودهاند؛ ولی به نظر میرسد این فاصله در حال گسترش است و هر یک از ما وظیفه داریم به عنوان امر به معروف و نهی از منکر از گسترش آن بکاهیم تا از آسیبهای پرشمار آن بکاهیم. مهم آن است که توجه داشته باشیم که این آسیبها تنها نیازمندان را در برنمیگیرد بلکه فراگیر بوده و همگان را آسیبپذیر خواهد نمود. رسول خداصلی الله علیه و آله میفرماید: أَخَافُ أَنْ یُفْتَحَ عَلَیْکُمُ الدُّنْیَا بَعْدِی فَیُنْکِرَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ یُنْکِرَکُمْ أَهْلُ السَّمَاءِ عِنْدَ ذَلِک؛ «من بیم دارم که دنیا بر شما گشوده شود و برخی از شما که توانگر میشوید، بعضی دیگر را که تهیدست میباشند، نشناسید. در آن هنگام اهل آسمان هم منکر شما شده [شما را نخواهند شناخت و در نزول رحمت یا دفع و رفع بلا و نقمت، جانب شما را نخواهند گرفت]».
عوامل غفلت از نیکوکاری و گره گشایی از مشکل نیازمندان
گرچه منشآ گسترش این فاصله در جامعه امروز متعدد است اما در این جایگاه به چند نمونه اشاره میشود:
نخست. متأسفانه باید اعتراف کرد که در جامعه امروز نیازمندان بیش از گذشته فراموششدهاند. چرایی این امر را میتوان در ذیل گرفتاریهای روزمره جستجو کرد. جامعه کنونی چنان گرفتار چشم و همچشمی و مسابقه در تجملات و ثروتاندوزی، شهرت و مقامطلبی و ... شده است که نه فرصتی برای رسیدگی به خانوادههای نیازمند بهویژه نیازمندان فامیل و همسایگان دارد و نه سرمایهای برای دستگیری باقی میماند چرا که هر آنچه به دست میآورد در راستای موارد پیشگفته هزینه میکند.
دوم. بسیاری از ما به این مهم توجه نداریم که افزون بر مسئولان نظام و ثروتمندان جامعه دیگر اقشار جامعه نیز که توانایی کمک مالی ندارند، در برابر نیازمندان مسئولاند چنانکه خداوند متعال در چند سوره از قرآن کریم تأکید میفرماید که عدم تشویق دیگران به اطعام تهیدستان از نشانههای انکار دین، عدم ایمان به خداوند متعال و... است. این آیات نشانگر آن است که اگر خود قادر به اطعام مستمندان (و گرهگشایی) نیستیم موظفیم دیگران را به آن تشویق کنیم. با چنین دیدگاهی هیچ فردی از جامعه اسلامی بدون وظیفه باقی نمیماند و همگان موظفاند در جهت گرهگشایی و فقرزدایی از این خانوادهها اقدام کنند.
امام صادق علیه السلام میفرماید: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَیْنَاهُ مَغْلُولَةً یَدَاهُ إِلَی عُنُقِهِ فَیُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِی خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ؛ «هر مؤمنی که توانایی دارد نیاز مؤمنی را خود و یا از راه دیگری برآورده کند و نکند، خداوند در قیامت، او را روسیاه، کبود چشم و دست به گردن بستهشده، محشور میکند. سپس گفته میشود: این، آن خائنی است که به خدا و پیامبر خدا، خیانت کرده است. آنگاه، فرمان داده میشود تا وارد آتش [دوزخ] شود».
سوم. عدم آگاهی مردم از آثار انفاق و دستگیری از نیازمندان، عامل دیگری برای این مسئله است. در آیات و روایات پرشماری، اهمیت انفاق، آثار مادی و معنوی گرهگشایی از نیازمندان و پیامدهای عدم دستگیری از فقرا ذکر شده است اما عموم مردم از آن کم اطلاعاند و یا اهمیت آن را دریافت نکردهاند.
پیامد بیتفاوتیهای پیشگفته آن است که نیازمندان بیش از گذشته از اجتماع فاصله بگیرند و جایگاهی برای خویش قائل نباشند. چنین نگرشی کرامت انسانیِ آنان را خدشهدار میسازد و به خودباوری آنان آسیب میزند. چنین احساسی افزون بر آنکه باعث میشود نتوانند از حقوق اجتماعی و سیاسی خود در جامعه دفاع کنند، آنان را از همزیستی با دیگران و حضور آشکار در اجتماع محروم میکند و به همین خاطر ارتباط آنان با طبقات مختلف جامعه قطع میشود. اینجا است که امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید: الْغِنَی فِی الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَة؛ «ثروتمندی در غربت، مانند در وطن بودن است و تهیدستی در وطن، همانند در غربت (زیستن) است».
از این رو محرومان چنان در اجتماع زندگی میکنند که گویی در آن نیستند و به همین خاطر هر روز بیشازپیش مورد غفلت و فراموشی قرار میگیرند. داستان به همین جا ختم نمیشود بلکه کسی که از اجتماع دور است، از اقوام و فامیل نیز دوری میکند چرا که نمیتواند همانند آنان زندگی کند و به خاطر آنکه اقوام زندگی ساده و بدون تجملات او را نبینند و مورد طعنه واقع نشود، از رفتوآمد با اقوام نیز خودداری میکند.
از این رهگذر، دین اسلام بر عیادت، مصاحبت و همنشینی با فقرا و هر برنامهای که ارتباط با آنان را قویتر ساخته و آنان را به صحنه اجتماع برگرداند، سفارش بسیار میکند.
رسول خداصلی الله علیه و آله در سفارش خود به ابوذر میفرماید:
«ای ابوذر! همنشین مساکین باش و هرگاه بیمار شدند به عیادتشان برو و هنگامیکه وفات کردند بر آنان نماز بخوان و همه این کارها را با اخلاص انجام بده».
سیره معصومان در رسیدگی به نیازمندان
مروری بر سخنان و سیره معصومان علیهم السلام نیز گویای دغدغه جدی آنان درباره این قشر از جامعه بوده است. چنانکه امیرمؤمنان علیه السلام خانهای که در یکی از محلات بود برای استفاده مستمندان وقف نمود؛ و امام حسن علیه السلام دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج میکند و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا بخشد.
درباره امام سجاد علیه السلام و امام صادق علیه السلام نیز میخوانیم که پس از پاسی از شب، کیسهای را که در آن نان و گوشت و پول بود، به دوش میگرفتند و بهصورت ناشناس سراغ نیازمندان رفته و میان آنها تقسیم میکردند. هنگامی که امام علیه السلام رحلت میفرمود و آن کمکها قطع میشد، فقرا میفهمیدند که آن مرد ناشناس، امام علیه السلام بوده است.
حضرت علی علیه السلام ، عثمان بن حنیف ـ نماینده خود و حاکم بصره ـ را به خاطر حضور در مجلسی که ثروتمندان حضور داشتهاند اما از فقرا کسی در آنجا نبوده است، مورد توبیخ قرار داده و میفرماید:
«... گمان نمیکردم مهمانیِ مردمی را بپذیری که نیازمندانشان (از این غذا) محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، اندیشه کن در کجایی؟ و بر سر کدام سفره میخوری؟».
سیره علمای شیعه در نیکوکاری
به گواهی تاریخ، پس از معصومان علیهم السلام ، عالمان شیعه نیز رسیدگی به زندگی فقرا و نیازمندان را جزیی از وظایف خویش دانسته و همواره بر این مسئله بهصورت عملی تأکید داشتهاند. بهعنوان نمونه «سیدِ مرتضی» - که یکی از علمای بزرگ قرن سوم ه.ق است- در کنارِ تربیت شاگردانی همچون شیخ طوسی و تألیف هشتاد کتاب و مسئولیتهای مختلف اجتماعی، پیوسته مراقب حال مستمندان و مواظب بسیاری از خانوادههای نیازمند بود. برای بسیاری از افراد بیبضاعت ماهیانه پول میفرستاد. پس از رحلت سید که ماهیانه قطع گردید، متوجه شدند که این کمک از طرف این عالم بزرگوار بوده است».
درباره «شیخ زینالدین مازندرانی» - از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و مرجع تقلید جمعی از شیعیان- نوشتهاند:
تا میتوانست قرض میکرد و به نیازمندان میداد و هر چند وقت که یکی از ثروتمندان هند به کربلا میآمد قرضهای او را میپرداخت. فرزند این عالم جلیلالقدر میگوید: در یکی از سفرها که پدرم به سامرا میرود، در آنجا سخت بیمار شده و میرزای شیرازی از او عیادت میکند. پدرم به میرزای شیرازی میگوید: من هیچگونه نگرانی از مردن ندارم و تنها نگرانی من این است که بنابر عقیده ما شیعیان، پس از مردن، روح ما به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عرضه میشود، اگر امام سؤال بفرمایند: زین الدین! ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم تا بتوانی قرض کنی و به فقرا بدهی، چرا نکردی؟ من چه جوابی به آن حضرت میتوانم بدهم؟
درباره آیت الله العظمی مرعشی نجفی نیز میخوانیم:
در اول هر ماه وجوه قابل توجهی را برای تعدادی از بازاریهای تهران میفرستاد تا بر اساس فهرستی که پیشتر به آنان داده بود، بین فقرا و مستمندان تقسیم کنند. شاید خیلی از صاحبان منازل هم نمیدانستند که این پول از کجا میرسد و از چه کسی حواله شده است. مرحوم آقا بازاریان را قسم داده بود تا زنده است هیچ کس حتی فرزندانش از این موضوع مطلع نشوند».
خلاصه آنکه کاستن از مشکلات نیازمندان و جلوگیری از افزایش فاصله طبقاتی و کاستن از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، نیازمند عزم جدی و همگانی هستیم.
مسئولان حکومت اسلامی و همه دستاندرکاران نهادهای حمایتی موظفاند رسیدگی به محرومان جامعه را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند و ارتباط میان خود و نیازمندان را آسان کنند امام صادق علیه السلام میفرماید: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُؤْمِنٍ حِجَابٌ ضَرَبَ اللَّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ سَبْعِینَ أَلْفَ سُورٍ مَسِیرَةُ أَلْفِ عَامٍ مَا بَیْنَ السُّورِ إِلَی السُّورِ؛ «هر مؤمنی که خود را از دسترس مؤمن دیگر دور نگه دارد، خداوند عزّوجلّ میان او و بهشت هفتاد هزار حصار بکشد، که میان هر حصار با حصار دیگر، هزار سال راه است».
روحانیان و نویسندگان نیز وظیفه دارند بیشازپیش به تبیین وظیفه مردم در برابر محرومین بپردازند و آثار کمک به نیازمندان و پیامدهای عدم دستگیری از آنان را بازگو کنند.
عموم مردم نیز وظیفه دارند نهایت تلاش خویش را در جهت کم کردن فاصله نیازمندان با سایر مردم بکار بندند. بهعنوان نمونه برخی افراد که از توانایی مناسبی برخوردارند، حمایت مادی از یک یا چند خانواده نیازمند را بر عهده گیرند چنانکه در برخی اخبار تاریخی آمده است امام سجاد علیه السلام صد خانوار نیازمند را تحت پوشش داشت.
البته لازم است بر این مهم توجه داشته باشیم که بهترین شیوه حمایت از این خانوادهها آن است که کمکها بهواسطه نهادهای حمایتی و یا بهصورت ناشناس انجام پذیرد تا افزون بر حفظ آبروی خانوادهها، مشکلاتی را برای حامیان به وجود نیاورد. برخی دیگر که توانایی حمایت مالی ندارند با حمایت معنوی خویش گرهگشای مشکلات این خانوادهها باشند بهعنوان نمونه معرفی یک خانواده مستمند به افراد نیکوکار، میتواند بسیاری از مشکلات آنان را حل نماید و یا بهکارگیری یا سفارش یکی از افراد چنین خانوادههایی در یکی از کارخانهها یا کارگاهها، میتواند اقتصاد آن خانواده را دگرگون سازد.
معلمان گرامی نیز میتوانند با صرف مقداری از وقت خود، به دانش آموزان یتیم یا مستمندی که در یادگیری ضعیف هستند، کمک کنند و از عقب افتادن آنان از تحصیل و افزوده شدن بر مشکلاتی همچون ترک تحصیل بکاهند. پزشکان نیز میتوانند در درمان رایگان بیماران مستمند، نام خویش را در دفتر نیکوکاران ثبت نمایند.
افزون بر این موارد، مشاغل مختلف نیز میتوانند با پشتیبانی مراکز کمیته امداد امام خمینی (ره) ، سازمان بهزیستی، مؤسسات خیریه در احسان و نیکی به نیازمندان سهیم باشند. تعمیر وسائل برقی و غیر برقی برخی از خانوادههای نیازمند توسط سرویسکاران، تحویل اقلام غذایی و پوشاکی موردنیاز چنین خانوادههایی بدون سود بهوسیله مغازهداران (برای نمونه مغازهداری تقبل کند که هر ماه تا سقف پانصد هزار یا یکمیلیون تومان کالای مورد نیاز چند خانواده مستمند را بدون دریافت سود ارائه نماید)، تأمین مصالح مورد نیاز برای تعمیر منزل یک یا چند خانواده نیازمند به صورت ماهیانه و بدون سود توسط مصالحفروشان ساختمانی و صدها نمونه دیگر میتواند آثار فراوانی را در زندگی ما به وجود آورد و دنیا و آخرت ما را دگرگون سازد.
گروهی هم که قادر به پشتیبانی مالی یا معنوی نیستند، میتوانند بهواسطه موقعیت اجتماعی یا سیاسی و یا... دیگران را بر حمایت از این خانوادهها ترغیب کنند و در پاداش این فرمان الهی شریک باشند.
به امید روزی که دارایی و توانایی خود را لطف خدا دانسته و انفاقِ بخشی از این دارایی را سپاسگزاری از قادر متعال بدانیم.
* محمد مهدی فجری - نشریه راه رشد شماره ۱۸۶ /وابسته به ستاد امر به معروف و نهی از منکر
----------------------------------------------------------
پی نوشتها:
. نحل: ۹۰.
. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص ۴۵۴.
. شهید ثانی، مسکنالفؤاد، ص ۴۲.
. ر.ک. مسابقات برد برد یا باخت باخت.
. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
. امام صادق(ع) درباره آیه ۱۶۷ سوره بقره »کَذلِکَ یُریهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِم« میفرماید: هُوَ الرَّجُلُ یَدَعُ مَالَهُ لایُنْفِقُهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ بُخْلاً ثُمَّ یَمُوتُ فَیَدَعُهُ لِمَنْ یَعْمَلُ فِیهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ أَوْ فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ فَإِنْ عَمِلَ بِهِ فِی طَاعَةِ اللَّهِ رَآهُ فِی مِیزَانِ غَیْرِهِ فَرَآهُ حَسْرَة «آیه در مورد کسی است که در زمان حیات خود، به جمع اموال و ثروتاندوزی پرداخته و به محرومان کمک نکرده است. پس از مرگ او، اگر وارثان (اموال او را) در راه خیر و مسیر الهی صرف کنند، تلاش از صاحب مال و پاداش برای وارث است و اگر در راه گناه صرف کنند، باز او با به جاگذاردن این اموال در دست وارث، گناهکار را یاری کرده - در گناهش نیز شریک است- و سبب ندامت و حسرتش میگردد» (ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص ۲۱۰).
. ماعون: ۳؛ حاقه: ۳۳؛ فجر: ۱۸.
. احمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص ۱۰۰.
. ر. ک. محمد مهدی فجری، خوب باشیم.
. نهج البلاغه، حکمت ۵۶.
. میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۷۸.
. شیخ صدوق، منلایحضرهالفقیه، ج۴، ص ۲۴۸.
. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۲۲۶.
. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص ۵۱۷.
. نهج البلاغه، نامه ۴۵.
. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص ۳۶۷.
. آیت الله محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر از فقهای شیعه و صاحب کتاب «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» است که کتاب ایشان در میان علما و روحانیان شیعه از ارزش بالایی برخوردار است.
. شیخ انصاری یکی از فقهای نامدار شیعه است که پس از صاحب جواهر، مرجعیت همه شیعیان را عهدهدار شد.
. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ج ۳، ص ۳۵۷.
. علی رفیعی، بر ستیع نور، ص ۶۶.
. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۳۹.
. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۶، ص ۸۸.