سرویس ورزش مشرق – تیم ملی فوتبال کشورمان با ارائه یک بازی منطقی در کلاس بین المللی مقابل میزبان جام جهانی نشان داد به خوبی خود را برای خرداد ماه سال بعد و حضور در جشنواره بزرگ فوتبال در روسیه مهیا کرده است. تساوی یک بر یک با روسیه، تیمی که هفته پیش کره جنوبی را با نتیجه 2-4 شکست داده بود آن هم در خاک روسیه کار کمی نبود.
جلال چراغپور در گفت و گو با مشرق، درباره این دیدار، سبک بازی تیم ملی و نقاط برجسته تیم کشورمان صحبت کرد.
متن کامل صحبت های او در ادامه می آید:
*ما با تعویضها به هم ریختیم روسیه تیم شد
تیم ملی در درجه اول خیلی منطقی و در درجه دوم بسیار منضبط بازی کرد. البته تا پیش از تعویض ها. در اینجا ما می توانیم دو تیم را بررسی کنیم. تیم ملی قبل تعویضها و پس از آن. متأسفانه با شروع تعویض ها تیم ملی به یک تیم برهم ریخته بدون نظم و بدون برنامه تبدیل شد. البته از نظر بنده هیچ یک از تعویضی ها هم نمره قبولی نگرفت چون کار خاصی نکردند. حتی قدوس و رضایی هم در اندازه های شان نبودند. در نقطه مقابل تیم روسیه منضبط بود و نحوه تعویض هایش به شکلی بود که روسها به طرف تیم تر شدن پیش می رفتند. روسها به دنبال این بود که ببینند چه کسی می تواند جایگزین فیکس ها بشود. ما هم دنبال این بودیم که ببینیم چه کسی می تواند ادامه بار را روی دوش آنها بگذاریم تا از آنچه فیکس ها بدست آوردند نگهداری کنند. هیچ یک از تعویضی ها نتوانستند بار تیم را به آخر برسانند. حتی چشمی هم نتوانست. او باید جلو را می بست. خط دفاع مورب مان شکاف داشت. یک گل دیگر هم باید می خوردیم. البته نمی خواهم خیلی مته به خشخاش بگذارم چون در مجموع خوب بودیم.
*سبک تیم ملی تغییر نکرده بهتر شده
سبک بازی ما تفاوتی با قبل نکرده است. باز هم تیم متخصص دفاع کردن است ولی نسبت به قدیم تا دو برابر در حملۀ سریع بهتر شده است. یعنی اگر قبلا حمله سریع مان کمی خام بود حالا یک مقدار پخته تر حملۀ سریع می کنند. باور کرده اند که به هر تیمی می توانند "کوییک اتک" یا حملۀ ناگهانی بزنند البته ما روی همین کوییک اتک به گل هم رسیدیم. تیم ملی مان تحت تأثیر هیجان نیست و واضح می دانند و قبول کرده اند که بر حریف برتری دارند و زمانی که این سبک حمله را می زدند واقعا هم برتری داشتند. تیم ملی با همان استایلی که 5،6 سال است بازی می کند کار کرد ولی همان را بهبود داده است.
*ما در حمله بهتر بودیم
تیم ملی حمله تدریجی نمی کند. در این 7 سال هم انجام ندادیم و به نظر می رسد کی روش اعتقادی به حمله تدریجی ندارد چون معتقد است اگر جمع بشویم و دفاع کنیم شانس های زیادتری برای گلزنی بدست می آوریم تا اینکه بخواهیم با پاس زیاد و حملات تدریجی کم کم جلو برویم و با اجرای تاکتیک و اجرای حرکت به دروازه حریف برسیم. البته روسها برعکس ما بودند. آنها چند نفره جلو می آمدند. این در تعریف فوتبال خیلی فرق دارد. در مقام مقایسه کار بچه های ما با یک یا دو مهاجم که کوییک اتک می کردند بهتر از آنها بود که سه، چهار نفری حمله تدریجی را تدارک می دیدند.
*از نطر بدنی کم نیاوردیم
چیزی که در این بازی دیده شد برابری و کیفیت بدنی اعضای دو تیم بود. هر دو تیم کیفیت خیلی متوسطی داشتند و موازیِ هم پیش آمدند. البته بعد از گل به نظر رسید که روسها از بدن شان کمتر استفاده می کردند. چون آنها حدود 12 تا 15 دقیقه قبل از آن که گل خورده را جبران کنند یک مقدار پرقدرت تر کار کردند.
*دست روس ها برای دنیا رو نشد ولی ما... !
اما یک نکته کوچک؛ تیم ملی والیبال ما چندی پیش دو بازی تدارکاتی با تیم روسیه انجام داد و هر دو را برد ولی وقتی رفت و قانونا در یک دیدار رسمی با روسیه مصاف داد، دیدیم که والیبال شان آنی نبود که با ما در دیدار تدارکاتی بازی کرد. در بازی فوتبال هم ظرف آن 10، 15 دقیقه ای که عقب افتادند ما متوجه شدیم که آنطور که قبلش بازی می کردند نبودند و البته بعد از آن که به ما گل زدند دوباره مانند قبلش بازی کردند. شاید آنها دو منظور داشتند. چون می دانستند که دنیا در حال تماشای این بازی بودند. آنالیزورهای همه دنیا این بازی را می دیدند. آنهایی که شغلی در تیم های ملی دارند همه بازی های تدارکاتی را زیر نظر می گیرند. پس به این نتیجه می رسیم که آنها با همه داشته شان بازی نکردن ولی ما تقریبا 99 درصد داشته مان را پای کار گذاشتیم. ضمن اینکه تعویض ها و استراتژی تعویض های مان نشان داد که ما همه موجودیت مان را پای کار گذاشته بودیم تا گل بزنیم و با تعویض ها می خواستیم از گل مان دفاع کنیم که بازیکنان تعویضی مان نتوانستند. اما روسها با نفرات ذخیره شان کاری که می خواستند را کردند و با مخفی کاری نگذاشتند آنالیزورها تیم اصلی شان را ببینند.
*تیم ملی 3-3-4 بازی کرد نه 1-4-1-4!
مفسر تلویزیونی بازی تیم ملی تأکید داشت تیم ملی 1-4-1-4 بازی می کند ولی به نظر من تیم ملی با این سیستم کار نمی کرد. چون ما با سه مهاجم بازی می کردیم. جهانبخش از راست می رفت، طارمی از چپ و آزمون در مرکز بود. به این ترتیب می شد گفت که با دو تا نوک بازی می کردیم؟ طارمی و سردار؟ می توان گفت این دو سانترفوروارد بودند؟ طارمی که تا پرچم کرنر چپ هم رفت و آنجا خطا کرد! پس متوجه می شویم که او "مهاجمِ داخل" بازی می کرد. جهانبخش هم "مهاجمِ داخل" راست. پس ما با سه مهاجم بازی می کردیم. از آنجایی که امید ابراهیمی و وحید امیری هافبک های راست و چپ ما بودند و عزت الهی پشت شان، فکر می کنم که باید نیم نگاهی داشته باشیم به چهره یک روش به ظاهر 1-4-1-4 در حالی که در اصل ما 3-3-4 بازی کردیم. به این شکل که 4 دفاع مان ایستاده در پشت و عزت الهی جلوی آنها. یک هافبک راست امید ابراهیمی و یک هافبک چپ وحید امیری. سه تای جلو هم طارمی، سردار و جهانبخش.
*جهانبخش گوش راست بود نه هافبک راست
برای اشاره درست تر به این نکته باید گفت "کنستانتین راش" خیلی راحت از چپ روسیه می آمد و جهانبخش هم به او نمی رسید که با او برگردد. راش 17 بار توپ را از چپ گرفت. 17 بار! جهانبخش در یکی دو مورد بیشتر نرسید که با او عقب بیاید. پس وقتی جهانبخش به شماره 22 آنها (راش) نمی رسید مشخص می شود که او گوش راست بوده نه هافبک راست. چون دفاع چپ روسیه خیلی آزاد بود و می آمد. این نشان می دهد که جهانبخش هافبک راست نبوده است. او جلوی خود کی روش بود و اگر هافبک راست بود حتما مربی سرش داد می زد که "یارت نرود!" ولی او اجازه می داد که راش برود و جهانبخش خالی بماند برای ضد حمله. راش از مقابل کی روش جلو می رفت، سانتر می کرد و پاس به جلو می داد ولی هیچ واکنشی از مربی ما دیده نمی شد وگرنه کی روش باید ایراد کار را اصلاح می کرد اما چه دلیلی داشت که حرفی نمی زد، چون می خواست جهانبخش خالی بماند. اینها فوت های کوزه گری است.
*چون می ترسیم گل می خوریم
مدافعان ما در مجموع همه این سالها در حین پاس به جلو و در مقابلِ پاس بریده نگرش غلطی دارند و ما در این بحث ضعیف هستیم. این جزو خواص دفاعی فوتبال ماست. ما نسبت به توپ های کناری ضعیف هستیم. دلیلش این است که مدافعان مان می ترسند توپ های بریده را لمس کنند. می ترسند آن را درون دروازه خودمان بزنند! اما اروپایی ها نمی ترسند. می آیند، می خوابند و توپ را قطع می کنند. گلزن روسیه از بین سه مدافع ما توپ را به گل تبدیل کرد اما هیچکدام نخوابیدند و پاس به جلو را قطع نکردند. چون ممکن است در زاویه قطع توپ آن را به گل خودمان بزنند. این کار تکنیک خیلی سختی است. فقط امثال پیکه، ماسکرانو و یا سرخیو راموس هستند که این توپ ها را می زنند. در هر بازی 3، 4 توپ را قطع می کنند و آن را از توی دروازه درمی آورند. این تفاوت سبک و سطح فوتبال است. برای همین گل خوردیم.
*بیرانوند همه را به فکر انداخته!
بیرانوند کی روش را به فکر انداخته است، بیرانوند همه را برای جام جهانی به فکر انداخته است. فکر می کنم در همین بازی 5 حرکت کرد که عین هر 5 حرکتش غلط داشت. یک خروج کرد که یک بغل پا خورد به پای بازیکن روسیه و به اوت رفت وگرنه ما باید یک گل دیگر هم می خوردیم. هیچ کس هم هیچ کاری نمی توانست بکند. در یک قطع توپ دیگر بی موقع پرید تا توپ به تیر دروازه مان بخورد. درست یک دقیقه قبل از گل. روی گل هم باید یک قدم جلوتر بود و درون دروازه فرضی می خوابید. مانند نویر (دروازه بان تیم ملی آلمان) و امثال نویر. آنها یک دروازه فرضی را هم محاسبه می کنند. دروازه ای عمود به دروازه اصلی که به آن دروازه فرضی می گویند. بیرانوند 5 تا حرکت کرد و روی گل هم که هیچ عکس العمل خوبی نداشت. به نظرم بیرانوند هم دارد کی روش را به تردید می اندازد. فکر می کنم علیرضا حقیقی که در جام جهانی قبلی کار کرد باز هم فکر کی روش را به خودش مشغول کند.