به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
محور اصلی چالشهای کنونی نظام سلطه با ایران که در قالب طرح، استراتژی جدید امریکا و یا سخنان جمعه شب گذشته (۲۱/۷) ترامپ علیه ایران مطرح شد و البته همنوایی برخی از کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه را با خود داشته است، برخلاف ظاهر آنکه ابراز نگرانی از دستیابی ایران به توان تولید بمب هستهای است، چالشی مفهومی و ادراکی با هدف مهار عناصر اصلی اقتدار نظام اسلامی و تغییر محاسبات مسئولان است، تا از آن طریق بتوانند با تغییر ماهیت نظام اسلامی زمینه تغییر بنیادین آن را فراهم آورند.
عناصر قدرت در نظامهای مختلف سیاسی اگر چه ممکن است آنگاه که بحث اتکا بر سختافزارها باشد، مشابه باشند، اما انقلاب اسلامی ایران از همان لحظه پیروزی، نرمها و معیارهای پذیرفته شده بینالمللی را تغییر داد و مفاهیم جدیدی را وارد کرد و به همین دلیل است که طی چهار دهه گذشته توانسته است توطئههای مختلف دشمنان نظام اسلامی را خنثی و این روزها به رغم تحمل پیچیدهترین فشارها و تحریمها، اوج اقتدار خود را در عرصه منطقهای و بینالمللی تجربه کند.
در یک بررسی تاریخی از آغازین روزهای پیروزی انقلاب، هنگامی که رژیم بعثی عراق با تصور تضعیف نهادها و توان دفاعی کشور بعد از پیروزی انقلاب به ایران حمله و بخشهایی از مناطق مرزی و به ویژه مناطق استراتژیک جنوب کشور را تصرف کرد، رئیسجمهور وقت و برخی از مسئولان نظامی بر این باور بودند که ما با شرایط آن زمان و قوای نظامی ـ سنتی کشور قادر به مقابله با رژیم بعثی نیستیم و استراتژی آنها این بود که ما باید زمین به دشمن بدهیم و زمان بگیریم و با تحویل خوزستان به دشمن و سنگر گرفتن در پشت کوههای زاگرس خود را تجهیز کرده و آنگاه خوزستان را باز پس بگیریم. براساس محاسبات و نرمهای آنها باید توان نظامی ایران حداقل سه برابر عراق میشد تا بتوانیم بر آنها غلبه کنیم. این دیدگاه در همان روزها از سوی حضرت امام (ره) و نیروهای انقلاب رد شد و با اتکا به نیروهای مردمی که ایمان و اعتقاد و باور آنها به ارزشهای اسلامی و فرهنگ عاشورایی وجه بارز آن بود سرنوشت جنگ تغییر کرد و در کمترین زمان بعد از عزل بنیصدر با طراحی عملیات هماهنگ و اتکا و اعتماد به نسل جوان انقلابی در سپاه و ارتش، بخشهای اصلی سرزمین ایران از دشمن باز پس گرفته شد و در این بازپسگیری نرمها و معیارهای سنتی در عرصه نظام دچار تحول شد و این در حالی بود که به لحاظ عده و عُده تفاوت معناداری میان نیروهای ایران و ارتش عراق وجود داشت.
اکنون و بعد از گذر از چهار دهه از عمر انقلاب تقابل نظام سلطه با نظام اسلامی پیچیدهتر شده و عرصه مواجهه نه میدان درگیری نظامی و یا امنیتی، بلکه تلاش دشمن بر این است که با زمینهسازی برای «مذاکره» از بستر آن بتواند مؤلفههای اقتدار نظام را مهار و به نوعی با دوگانهسازی و مشروعیتزدایی از نظام در داخل، زمینه تسلیم و تمکین به اراده دشمن را فراهم آورد.
اما به رغم خواست و اراده دشمن، آنچه شاید زمینه امیدواری آنها و به ویژه پس از مذاکرات هستهای را ایجاد کرده است نوع و نگاه و باور برخی مسئولان به ظرفیتها و عناصر و مؤلفههای اقتدار نظام اسلامی و توانمندیهای ما است و همین امر سبب برآورد آنها نسبت به ناتوانی در ادامه مقاومت و نهایتاً تمکین به حرکت در ریل و مسیر طراحی شده دشمنان است. این نگاه اگر چه این روزها به دلیل دستاوردهای نیروهای مقاومت در منطقه و شکستهای استکبار و متحدان منطقهایاش تعدیل شده است، اما به نظر میآید که این عناصر و مسیر آن در عبور از گردنههای حساس انقلاب باید بازخوانی شود.
مقام معظم رهبری در بیانات روز چهارشنبه ۲۶/۷ خود در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، بخش اعظم سخنان خود را به بازخوانی مؤلفهها و عناصر قدرت ایران اختصاص داده و با برشماری برخی از آنها نظیر توان علمی، قدرت موشکی و ظرفیتهای درونزای اقتصادی کشور و تأکید بر تقویت آنها تلاش کردند عرصههای دیگری را در پیش روی نخبگان و استعدادهای برتر و مسئولان نظام بگشاند و آنها را برای مواجهه قدرتمندانهتر در عرصههای تقابل دشمن با نظام تحریض کنند چرا که تجربه نشان داده است که آنها، استراتژیها و تاکتیکهای خود را متناسب با واکنشهای ما تنظیم میکنند.
آنچه امریکا و کشورهای غربی را به پیگیری مذاکره بر سر قدرت موشکی یا نفوذ منطقهای ایران امیدوار کرده، تجربه مذاکرات هستهای و دستاوردهای آن برایشان است که نه تنها حاضر به پاره کردن آن نیستند، بلکه از تأکید بر اینکه منافع آنها را تأمین میکند ابایی ندارند و البته با استمرار فشارها بنابر تعمیم آن دارند.
تجربه برجام و بازخوانی فرازهای گذشته تاریخ انقلاب و ظرفیتهای نوینی که پیروزیهای مقاومت برای نظام اسلامی ایجاد کرده، باید به نقطه آغازی برای تغییر استراتژی نظام در مواجهه با روند فزونخواهیهای نظام سلطه و تغییر محاسبات آنها در مواجهه با مردم ایران تبدیل شود. دراین میان اتکا به ظرفیتهای درونی و اقتصاد مقاومتی، حفظ و تقویت روحیه انقلابی، میدان دادن به نیروهای جوان مؤمن و انقلابی در عرصههای مختلف، دفاع قدرتمندانه از گفتمان اصیل امام و انقلاب، تغییر نگاه و باور به قدرتهای سلطه، تقویت وحدت و انسجام درونی، تلاش واقعی برای حل مسائل و مشکلات مردم و در عین حال سرمایهگذاری برای تقویت قدرت نظامی و موشکی، گوشههایی از آن است.