گروه جهاد و مقاومت مشرق - جنگ که تمام شد، برخی از لالههای شهید در همان خاکی که خونشان ریخته شد به دلایل مختلفی ماندند، اما مادران و پدرانشان منتظر بازگشت همان چند تکه استخوان فرزندشان هستند. مردان مرد دیگری از این سرزمین در قالب جستوجوگران نور به تفحص مناطق مختلف عملیاتی داخل و خارج از مرز کشورمان پرداختند که نتیجه آن پیدا شدن پیکرهای بسیاری از شهدای والامقام است، اما همچنان شهدای دیگری در آن مناطق ماندهاند که کمیته جستوجوی مفقودان در تلاش برای کشف پیکرهای مطهر آنها است.
هشت سال رژیم بعث عراق با تمام تجهیزات نظامی دنیا به همراه چندین کشور جهان، سرزمین و مردم بیدفاع شهرهای کشورمان را مورد تهاجم قرار داد. «محمد عزیز پرویز»، سرهنگ عراقیای که در جریان جنگ تحمیلی حضور داشته و در عملیات بیتالمقدس اسیر میشود، در حال حاضر جزء نیروهای حشدالشعبی است و در مقابل داعشیها مبارزه میکند. او در گفتوگویی چنین بیان کرده بود: «32 کشور به عراق در جنگ تحمیلی کمک رسانده و از هر نظر آن را تجهیز میکردند، در مقابل ایرانیها چیزی جز ایمان نداشتند و همین نیروی ایمان آنها سبب پیروزیشان در جنگ تحمیلی شد.» در این جنگ نابرابر، کشور ما حدود 270 هزار شهید والامقام تقدیم اسلام و نظام اسلامی کرد که از این بین حدود 50 هزار نفر به عنوان «مفقود» مطرح شدند که تاکنون حدود 44 هزارنفر از مفقودان توسط کمیته جستوجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح پیدا شدهاند. سوالی که طی سالهای جنگ و بعد از آن به ذهن خیلی از افراد خطور کرده و میکند، این است که چرا برخی از رزمندگان در لیستی به نام «مفقودالاثر» قرار گرفتند. در سالهای جنگ تحمیلی تعدادی از رزمندگان به دلایل گوناگون مثل اسیرشدن یا عدم انتقال پیکرهای مطهر شهدا به دلایل مختلف مثل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش گسترده دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدودهای بین نیروهای خودی و دشمن، هویتشان مشخص نبود و لقب «مفقودالاثر» گرفتند. طی همان سالها و پس از آن تلاشهای گستردهای جهت شناسایی و کشف بازماندگان جنگ انجام گرفت که برخی از آن عزیزان در جریان تبادل اسرا و شهدا در عملیاتهای تفحص شناسایی شدند، اما برخی دیگر همچنان به عنوان «مفقودالاثر» باقی ماندند. بعد از تمام شدن تبادل اسرا و بازگشت آنها به کشور و با بررسیهای دیگر، در نهایت سال 84 با اعلام رسمی بنیاد شهید، رزمندگانی که پیدا نشدند به عنوان «شهید» یا «مفقودالجسد» معرفی شدند. در واقع در ادبیات دفاع مقدس کلمه «مفقود» به شهدایی گفته میشود که پیکرهای مطهرشان در مناطق عملیاتی جنگ تحمیلی جا مانده است.
بعد از قبول قطعنامه 598 و اتمام جنگ تحمیلی، تلاش برای جستوجو و کشف مفقودان در قالب کمیته جستوجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح با مسئولیت سردار باقرزاده، شکل گرفت. این جستوجو به نام «تفحص شهدا» شناخته میشود. تاکنون حدود 16 هزار نفر از شهدای کشف شده، گمنام هستند که حدود 9 هزار نفر از آنها در عملیاتهای تفحص کشف شده و در یادمانهای شهدای گمنام دفن شدهاند. تخمین زده شده که حدود 6 هزار شهید گمنام در مناطق مرزی و برون مرزی کشور وجود دارد.
مادران انتظار
واژه «گمنام» در فرهنگ معین به معنای بینام و نشان آمده و گمنام بودن در سیره و منش اسلام، دارای فضیلت والا و خاصی است، ولی مادران، پدران، همسران و فرزندان این عزیزان سالهای طولانی به مدد بانوی صبر و استقامت کربلا، حضرت زینب(س) صبوری کردهاند، اما همچنان منتظر خبری از پیدا شدن پیکر عزیزشان هستند. برخی مادران شهدا همچنان چشمهای خود را بر در خانه گره زدهاند تا عزیز دلش از آن وارد شده و او را در آغوش بگیرد، گویا هیچگاه نمیتواند شهادت پسرش را قبول کند یا باور آن را در شرایطی میپذیرد که پیکرش را هر چند، چندتکه استخوان باشد به او برگردانند. تفحصکنندگان شهدا که به نام «جستوجوگران نور» لقب گرفتهاند، با وجود تمام سختیها و کمبود امکانات با عشق و علاقه درمیان خاکها، رملها و گاه مناطق باتلاقی یا در غرب کشور در میان سنگها و صخرهها در گرما و سرما به دنبال عزیزان گمنامی هستند که نزد پروردگارشان جایگاه والایی دارند.
شهیدان «ابراهیم احمدپوری»، «محمدرضا رسولی»، «سیدامیر پشتزرین»، «جلال شعبانی»، «حسین صابری»، «عباس صابری»، «رضا مومنی»، «سعید شاهدی»، «علی محمودوند»، «علیرضا شعبانی»، «مجید پازوکی»، «محمدرضا نیکخواهبهرامی»، «محمد زمانی»، «محمود غلامی» و «مهدی فرحزادی» برخی از شهدایی هستند که در جریان تفحص شهدای دفاع مقدس، خود نیز به مقام شهادت رسیدهاند.
اینها کسانی بودند که «مادران انتظار» بسیاری را به آرزوی خود رساندند و آنها را از چشم دوختن به در یا گوش سپردن به زنگ تلفن رها کردند. مادران و پدران شهدای گمنام تا جایی که در توان داشته باشند در تمام مراسم تشییع شهدا شرکت میکنند تا شاید نشانی از عزیز خود پیدا کنند. مادر شهید «بهروز صبوری» یکی از مادران چشمبهراهی بود که همه او را به یاد دارند. او که تمام این سالهای بیقراری را اشک ریخته بود در مراسم تشییع شهدا با قاب عکس پسر شهیدش شرکت میکرد و هر دفعه میگفت «به دنبال پسرم آمدم ولی از هر کسی سوال میکنم، میگویند نیست و با قاب عکس پسرش حرف میزد و میگفت که مامان دوستانت را دیدم، تو نبودی، دیگر میروم خانه.»
لزوم تدفین پیکرهای شهدا
علاوهبر چشمانتظاری خانوادههای شهدا، یکی دیگر از مهم بودن تفحص شهدا این است که در فرهنگ دینی ما آمده پیکر امواتی که به دلایل گوناگون روی زمین مانده و امکان دسترسی به آنها است، باید در مکانهای مناسب و با آداب اسلامی به خاک سپرده شوند. پیکرهای مطهر شهدا که از جایگاه خاصی نزد پروردگار برخوردار هستند، اهمیت بالایی دارند، هر چند شهدایی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدهاند، نیازی به غسل و کفن ندارند، اما آداب دفن آنها باید انجام شود. تفحص و خاکسپاری سرور شهیدان بعد از سه شبانهروز، الگویی برای جستوجوگران نور است.
تفاوت پیکر کشف شده ایرانی با عراقی
در این بین، سوال دیگری که برای عده زیادی پیش آمده این است که تفحصکنندگان از چه طریقی متوجه میشوند پیکر کشف شده ایرانی یا عراقی است. در این باره تفاوتهای زیادی وجود دارد که به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
کلاه، چفیه، پیراهن، شلوار، فانسقه، پوتین، قمقمهها، تفاوت در سرنیزه اسلحهها، وجود اسلحه ژسه و مهمات همراه، نشان از ایرانی بودن دارد، نارنجک که ایرانی با عراقی فرق دارد، وجود آمپولهای آتروپین همراه با نیروهای ایرانی جهت جلوگیری از آثار بمبهای شیمیایی، روی لباس ایرانیها اشعار اسلامی درج شده است، تفاوت در جای خشاب و سینهبندهای جای خشاب فشنگها، تفاوت در کولهپشتیها و کولههای آرپیجی هفت و جوراب.
* روزنامه فرهیختگان