به گزارش مشرق، برخی از این زندانیان، همسران خود را کشتهاند و تعدادی دیگر فرزندان یا پدر و مادرشان را از دم تیغ گذراندهاند. براساس آخرین آمار پلیس در سال گذشته، 1775 قتل در کشور رخ داده که یکسوم آن، معادل 532 قتل، خانوادگی بوده است. آماری که نشان میدهد روزانه 5/1 نفر قربانی بالاترین سطح خشونت در مهمترین نهاد جامعه، یعنی خانواده شده است. مرور پروندههای جنایی نشان میدهد، گرمی این نهاد در سالهای اخیر قادر به ذوب کردن یخ روابط بین اعضای خانواده نبوده به نحوی که آسیبهای اجتماعی پس از آن رشد کرده است.
کارشناسان اجتماعی با بیان این که خیانت در راس علت قتل همسران و دلایلی چون ناتوانی در کنترل خشونت و اختلالات روانی در پیشانی قتل سایر اعضای خانواده جای گرفته است، ریشه این نوع جنایت را در سقوط اخلاق و باورهای دینی، افزایش بیکاری، فقر و اعتیاد جستوجو میکنند و بر این باورند بالا رفتن خشونت در جامعه و کاهش آستانه تحمل افراد، فرزند نامبارک همین آسیبهای اجتماعی است که به دلیل نبود برنامهریزیهای مشخص از سوی متولیان امر، در کانون خانواده رسوخ کرده است. کارشناسان همچنین نقش فضای مجازی را در این قتلها بررسی کردهاند.
آنها با تائید اجتنابناپذیر بودن استفاده از سودمندیهای بیشمار این فضا، بر آموزش تاکید دارند و حلقه مفقود را در ناآشنایی افراد با مرزهای پیدا و پنهان این فضا تعریف میکنند. در حالی که سالها قبل شیشه و توهم ناشی از آن دلیل قتلهای خانوادگی بخصوص همسرکشی بود، طی چند سال اخیر جای خود را به فضای مجازی بخصوص شبکههای اجتماعی داده است. به گفته کارشناسان استفاده از شبکههای اجتماعی در خانوادهها باعث افزایش سوءظن و قتلهای ناشی از آن و گسست خانوادهها شده است.
حسین اصغرزاده رئیس دادگاه کیفری استان تهران، میرحامد خانی جرمشناس، امانالله قراییمقدم جامعهشناس، حشمتالله توکلی قاضی جنایی، لیلا اسماعیلی روانشناس و نورالله عزیزمحمدی قاضی بازنشسته در گفتوگو با جامجم ریشه، انگیزه و راههای پیشگیری از وقوع قتلهای خانواگی را بازگو کردهاند.
انگیزه قتلهای خانوادگی
حسین اصغرزاده
رئیس شعبه هشتم دادگاه کیفری
انگیزه و علل قتلهای خانوادگی از دو منظر قابل بررسی است. دسته اول بحث قتلهای اتفاقی است که به دنبال خشونت در خانوادهها شکل میگیرد. در بسیاری اوقات یک درگیری ساده و به دنبال آن یک ضرب و جرح و زد و خورد عادی، بدون هیچ انگیزه قبلی اتفاق میافتد و متهم هیچگاه حتی به فکرش نمیرسیده، این درگیری ممکن است منتهی به قتل شود.
در این دست درگیریها آلت قتاله اغلب همان وسایل خانه است، مانند چاقو و قیچی و اجسامی که در جریان درگیری خانگی پرتاب میشود یا از آن به عنوان جسم سخت و نوکتیز برای آسیب رساندن به مقتول استفاده میشود.
در دسته دوم، ما با قتلهایی مواجه هستیم که با طرح نقشه قبلی و با انگیزههای روشن به مرحله اجرا میرسد. این دست قتلها معمولا در پی رابطه نامشروع همسر و افشا شدن آن نزد دیگری یا اختلاف فرزندان با والدین اتفاق میافتد. در قتلهایی که معمولا پس از افشای رابطه نامشروع همسر به وقوع میپیوندد، واکنش مردان و زنان متفاوت است. هنگامی که اتهام رابطه نامشروع متوجه خانم باشد، بیشتر اوقات منجر به قتل میشود. واکنش زنان به مساله خیانت متفاوت است. مردان به خاطر مساله تعصب و آبرو به جای اثبات جرم و حل مساله معمولا به آخرین راه و بدترین راه که همان قتل است روی میآورند.
برای پیشگیری از این جنایتها، نقش فرهنگسازی نهادهای آموزشی مانند مدارس و مساجد و بخش فرهنگ و از سوی دیگر نقش و رسالت فرهنگی مراکز مشاوره برای رسیدگی به مشکلات زوجین خیلی مهم است.
نیاز به آموزش خانواده
دکتر میرحامد خانی
جرمشناس و استاد دانشگاه
در مقوله قتل خانوادگی باید قتل همسران و سایر اعضای خانواده را از هم تفکیک کنیم. در قتل زوجه، عمدتا انگیزه ناموسی به دلیل وجود ارتباطات نامشروع در میان است. البته اختلافات دیگری مانند اعتیاد، حضانت فرزند، مهریه، نفقه و از این قبیل هم دیده میشود. در بحث قتلهای پدر و فرزندی نیز بیشتر تاثیر مواد توهمزا، شرایط اقتصادی نامناسب، فشارهای روحی و اختلالات روانی پررنگ است. در این میان مقوله اختلالات روانی بسیار مهم است یعنی به واسطه تربیت نادرست، شخصیتی ضداجتماعی در فرد ایجاد شده و او را به ارتکاب قتل سوق داده است.
در کنار این دلایل، تاثیر شبکههای اجتماعی را هم میتوان مورد بررسی قرار داد. این شبکهها باعث تسهیل در ارائه بسیاری از خدمات شدهاند و سودمندیهای فراوانی دارند. آنها همچنین شکل روابط اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. اطلاعرسانی سریعتر اخبار نیز دیگر سودمندی فضای مجازی است. در گذشته حوادث مشابه قتل ستایش یا کودکآزاری کیمیا رخ داده بود، اما به دلیل گسترده نبودن فضای مجازی، کمتر کسی از آن باخبر میشد و حساسیت عمومی شکل نمیگرفت. بنابراین استفاده از این ظرفیت، اجتنابناپذیر است.
از طرف دیگر، استفاده ناآگاهانه از فضای مجازی میتواند منشا جرایم مختلف ازجمله قتلهای خانوادگی باشد. پروندههای متعددی وجود دارد که زن از طریق شبکههای اجتماعی وارد ارتباطات نامتعارف شده و مسائل اخلاقی انگیزهای برای قتل را ایجاد کرده است.
راهحل پیشگیری از این انحرافات در بالا بردن آگاهی و آموزش مستمر نهفته است. مهمترین نقش نیز بر عهده خانواده و اولیای مدرسه است، چرا که افراد باید از کودکی تحت آموزش قرار گیرند. متاسفانه غفلت زیادی در این مورد از سوی والدین به چشم میخورد، ضمن این که آنها خودشان هم چندان با نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی آشنا نیستند. مثلا پدر و مادرها در زمان استراحتشان مدام از تلفن همراه و تبلت استفاده میکنند و کودکان، حتی خردسالها از آنها الگو میگیرند در حالی که در گذشته این طور نبود و تفریحات سالم در اختیار فرزندان قرار میگرفت. در بستر این تفریحات، کودکان اجتماعی شدن را یاد میگرفتند و بسیاری از استعدادهایشان رشد میکرد.
اکنون موارد مهمی مثل دور همنشینی و پارک رفتن تقریبا ازبین رفته و والدین، وقت آنچنانی صرف این موضوعات نمیکنند و کمتر با فرزندانشان هستند. آنها باید تفریحات را شیرین کنند و اخبار را به شکل پیرایش شده و در قالب توصیه در اختیار کودکان قرار دهند. برخوردهای سلبی نیز نتیجه عکس خواهد داشت. از طرفی، نظام آموزشی ما هم در این زمینه چندان قوی عمل نکرده است. بنابراین لازم است، نهادهای مختلف آموزش و پرورش و خانواده همکاری داشته باشند و برنامههای مدونی درخصوص آموزش استفاده صحیح از فضای مجازی، سودمندیها و مضرات آن تدوین کنند.
معنویت افزایش یابد
دکتر امانالله قراییمقدم
جامعهشناس
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی
موضوع قتلهای خانوادگی از گذشتههای دور در ایران وجود داشته و بر سر ارثیه یا زمین رخ میداده است. پیش از این به خاطر انسجام خانواده و اطلاعرسانی نشدن این قتلها، کمتر با اخبار قتلهای خانوادگی روبهرو بودیم، اما امروزه به خاطر افزایش خشونت در خانوادهها و جامعه، شاهد افزایش این قتلها هستیم. استحکام فامیلی و خانوادگی در جامعه ضعیف شده و پس از درگیری در محیط خانه شاهد هستیم که براحتی دست به اسلحه و چاقو میبرند و مرتکب جنایت میشوند. از سوی دیگر، استفاده افراد خانواده از شبکههای اجتماعی تلفن همراه باعث شده، استحکام نهاد خانواده دچار تزلزل شود. مشاهده فیلمهای خشن نیز بر افزایش خشونت در خانواده بیتاثیر نیست. مهمترین قتل خانواده در جامعه همسرکشی است و بیشتر شاهد قتل زنان توسط مردان هستیم. البته طی سالیان اخیر قتل مردان به دست همسرانشان هم افزایش یافته است. انگیزه زنان و مردان در وقوع جنایت متفاوت است. زنان اغلب قربانی خیانت یا سوءظن میشوند. مرد وقتی حس میکند همسرش به او خیانت کرده، بر اثر عصبانیت آنی مرتکب قتل میشود. زنان هم به خاطر عدم موافقت همسر با طلاق یا خیانت، دست به قتل شوهران خود میزنند. آنها از سم استفاده میکنند و شوهران را به تنهایی یا با کمک مرد دیگری از پا درمیآورند. افزایش معنویت در خانواده و حفظ استحکام آن، از مهمترین راهکارهای کاهش قتلهای خانوادگی است.
قتلهای خانوادگی، زنگ خطر اجتماع
نورالله عزیز محمدی
قاضی بازنشسته محاکم کیفری استان تهران
در حوزه قتلهای خانوادگی با یک پیچیدگی روبهرو هستیم، چون در این جنایتها یکی از اعضای خانواده عامل جنایت و عضو دیگر خانواده قربانی جنایت میشود. حال عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند تا این جنایتها رقم بخورد.
فرزندکشی، والدینکشی، همسرکشی و خواهر و برادرکشی از مهمترین قتلهایی است که در دسته قتلهای خانوادگی قرار میگیرد. براساس پروندههایی که به دادگاه ارسال میشود، زنکشی بیشترین آمار را در قتلهای خانوادگی به خود اختصاص داده است. زنان قربانیان اصلی قتلهای خانوادگی هستند و کمترین آمار مربوط به قتل مادر به دست فرزند است. ضربه چاقو و خفگی، مهمترین روشها در ارتکاب قتلهای خانوادگی است. به دلیل این که جنایت در محیط خانه رخ میدهد، کارد آشپزخانه مهمترین آلت قتاله است. مسائل ناموسی، سوءظن، اختلافات خانوادگی، اعتیاد و اختلافات مالی از جمله بر سر تقسیم ارثیه از مهمترین انگیزهها در ارتکاب قتلهای خانوادگی است. متاسفانه طی سالهای اخیر مصرف موادمخدر روانگردان باعث شده سوءظن در میان زوجها و اختلاف بین والدین و فرزندان افزایش یابد و باعث قتل شود. قتلهای خانوادگی اغلب در محیط خانه رخ میدهد و پلیس نمیتواند از وقوع آن جلوگیری کند. در این زمینه نیاز به کارهای فرهنگی برای پیشگیری است و دستگاههای مسئول باید اقدامات خود را برای شناسایی خانوادههای آسیبپذیر آغاز کنند و خانوادهها نیز به موضوع اعتیاد توجه بیشتری داشته باشند. ناهنجاریهای اجتماعی، پایبند نبودن به اصول اخلاقی و اعتقادات مذهبی و مشکلات اقتصادی، همگی از عواملی است که دست به دست هم میدهد و چنین جنایات فجیعی به بار میآورد. متاسفانه این روزها خانوادهها دیگر به اصول خاصی پایبند نیستند و خیلی از مسائل دیگر در نزد خانوادهها حرمت ندارد. ما علاوه براین که مسلمان هستیم و در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم، از فرهنگ و آداب و رسوم ریشه دار و متمدنی برخورداریم، اما متاسفانه دیگر هیچیک از این مسائل حرمتی ندارد و مسائل غیراخلاقی و مشکلات اجتماعی به همراه مسائل اقتصادی که امروزه بشدت گریبانگیر خانوادهها شده، دست به دست هم داده اند و جرقهای کافی است تا جنایتی فجیع رقم بخورد. عواملی نظیر شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روحی و روانی و اعتیاد میتوانند از عوامل جنایتهای خانوادگی باشند .
البته موضوع تقسیم ارث ومسائل مالی که معمولا بین فرزندان یک خانواده بعد از فوت پدر و مادر به وجود میآید هم میتواند یکی از دلایل جنایتهای خانوادگی باشد. زمانی فرزندان دست به جنایت علیه یکی از والدین میزنندکه یا خودشان معتادباشند و والدین پولی بابت خرید موادمخدر به آنها ندهند یا والدین را از بین میبرند تا زودتر به سهم خود از ارث و میراث دست یابند. برخی نیز براثر خشم لحظهای مرتکب جنایت میشوند.
در پروندهای مردی بعد از جدایی از همسرش به دلیل کینهای که از او به دل داشت، دست به انتقام عجیبی زد و فرزند مشترکشان را به قتل رساند. فضای مجازی هم نقش مهمی در روابط اعضای خانواده دارد و باعث میشود هر کدام از آنها با ورود به فضای مجازی ارتباط خود را با افراد خارج از خانواده و غریبه که اصلا شناختی از هم ندارند، زیاد کنند و ارتباط درستی با اعضای خانواده نداشته باشند و از هم فاصله بگیرند. همین شکاف میان اعضای خانواده باعث میشود ارتباط عاطفی مناسبی میان آنها شکل نگیرد. کمکم عشق، علاقه و اعتماد میان آنها کمتر میشود و به سمت کینه و انتقام میرود. فضای مجازی در رفتارو شیوه زندگی افراد تغییراتی ایجاد میکند و باعث میشود آنها به سمت زندگی غیرواقعی که در سراب مجازی وجود دارد، بروند. متاسفانه در سالهای اخیر استفاده بیرویه خانوادهها از ماهواره و الگوپذیری از فیلمهای خارجی و ترکیهای باعث فروپاشی خانوادهها شده است. فرهنگ و اخلاقیات آنها با شیوهای که در این فیلمها نمایش میدهند، متفاوت است. بنابراین برای کاهش جنایتهای خانوادگی ابتدا باید خانوادهها شرایطی را فراهم بیاورندکه آرامش روانی و مالی در زندگیشان فراهم شود .
جامعهشناسان، روانشناسان و جرمشناسان باید نشستهای تخصصی و رایگان در اختیار عموم قرار دهند تا افراد بیشتری در این نشستها شرکت کنند و از آن بهرهمند شوند و راه و روش درست زندگی کردن را بیاموزند و با مشکلات کنار بیایند.
سقوط معیارهای اخلاقی و مبانی تحکیم خانواده
حشمتالله توکلی
قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران
قتل، فجیعترین نوع جنایت و دلایل متنوع آن، زنجیری به هم پیوسته است. حلقه پایانی این جرم، کشف و مجازات قاتل است؛ اما ریشههای آن را باید با توجه به انواع مختلفش در آسیبهای اجتماعی جستوجو کرد. یکی از انواع قتلها، قتل خانوادگی است که آمارها از افزایش آن حکایت دارد. یکی از دلایل آن، سقوط معیارهای اخلاقی و مبانی تحکیم خانواده است در حالی که دین و اخلاق، نقش تعیینکنندهای در روابط مناسب بین اعضای خانواده دارد.
عوامل دیگری مثل فقر، بیکاری، استرسهای روانی و اجتماعی، بدبینیها و بدگمانیها، عدم توزیع ثروت ملی، اختلاسها و... نیز در قتلهای خانوادگی موثر است. از طرفی ثروت، شمشیر دولبهای است که عدم توزیع مناسب آن در جامعه به خانواده صدمه میزند. به این معنا که نداشتن ظرفیت برخورداری مالی هم میتواند روحیات فرد را تخریب و او را به مصداق ضربالمثل «گدا که معتبر شود از خدا بیخبر شود» تبدیل کند. مثلا چندی پیش مردی ثروتمند در مناطق شمال شهر تهران، بهترین امکانات تجملی را برای همسرش مهیا کرده بود؛ اما به جای توجه به عاطفه و نیاز همسرش به تجارت خود پرداخت و در نهایت با حضور در دادگاه جنایی گفت همسرش را با مرد دیگری دیده است. از این نمونهها فراوان است که بعضا به درگیریهای خشن و قتل زوج منجر میشود. متاسفانه جوانان ما تعبیر درستی از عشق ندارند و در مواردی نیز نمایش عشق مجازی را بازی میکنند. ضمن این که مهارتهای زندگی را قبل از ازدواج نیاموختهاند و همین کاستیها زمینهساز افزایش شک و بدبینی و در نهایت انتقام و جنایت شده است.
در این میان نباید از تاثیر فضای مجازی و سیل فیلمهای ماهوارهای در وقوع جرایم ازجمله قتلهای خانوادگی غافل شویم. اینترنت بستری برای بهرهبرداری مناسب ایجاد کرده است، اما باید با آگاهی از آن استفاده کرد. این در حالی است که ما راه مقابله با ضررهای آن را یاد نگرفتهایم و بعضا تصور میکنیم با برخوردهای سلبی و مقطعی مشکل حل میشود در حالی که باید به فکر جایگزینی مناسب
برای این گونه فضاهای مجازی و رسانههای ماهوارهای باشیم. برای پیشگیری نیز باید نهادهای مختلف وارد عمل شوند و آموزش افراد، رکن اصلی را بازی کند.
خشونتهای خانوادگی را کاهش دهیم
لیلا اسماعیلی
کارشناس ارشد روانشناسی
علت قتلهای خانوادگی سه عامل است. یکی مربوط به شرایط اقتصادی و مالی میشود، دوم بیماریهای روانی و سومین اعتیاد است. در مورد انگیزه اقتصادی و مالی ممکن است پدر خانواده شغلی نداشته باشد یا به دلایلی بیکار شده باشد. او مجبور به تامین برخی هزینهها باشد. این تامین هزینه میتواند برای پرداخت بدهی یا هزینههای درمانی عضوی از خانواده باشد. وقتی نتواند از پس تامین هزینه برآید اضطراب او بالا میرود. ممکن است فرد برای به دست آوردن پول بدون برنامهریزی و نگاه کردن به عواقب آن، به کار قاچاق و خلاف رو آورد که خود میتواند باعث بروز مشکلاتی برایش شود. در این وضعیت، فرد حال خوبی ندارد و پرخاشگری میکند. بدرستی نمیتواند کاری انجام دهد. بعد به بنبستی میرسد که برای خلاصی از این وضع و این که خانوادهاش دچار مشکلات او نشوند، تصمیم به قتل اعضای خانوادهاش میگیرد. گاهی فرد، مواد مخدر ازجمله شیشه مصرف میکند که همین باعث میشود دچار توهم شود و همین موضوع او را به سمت و سوی جنایت سوق دهد، اما فرزندان به دلیل این که پول موادشان تامین نمیشود، مشکلات مالی و گاهی خشم و کینه دست به جنایت خانوادگی میزنند.
از سوی دیگر فضای مجازی میتواند افراد را به سمت و سوی جرم و جنایت سوق دهد. وقتی فرد در فضای مجازی خبرهای مربوط به قتل را میخواند که شیوه جنایت راتشریح کرده است، به طور مثال فردی با چاقو خواهرش یا عضو خانوادهاش را به قتل رسانده، این اخبار یک وسیله آموزش برای او میشود. همچنین فضای مجازی باعث میشود ارتباطات سالم میان خانوادهها از بین برود. پیش از این، در خانوادهها ارتباطات سالم بود، اعضای خانواده وقت بیشتری را با هم میگذراندند؛ اما حالا فضای مجازی جای این ارتباطات را گرفته است.
فضای مجازی باعث شده ارتباط افراد و جامعه کم شود. معلم و ناظری برای افراد در فضای مجازی وجود ندارد و همین باعث میشود دوستیابی حضوری ارتباط عمومی افراد کاهش یابد. دوستیابی مجازی و غیرواقعی است. فضای مجازی باعث میشود خشم میان افراد زیاد شود. روابط میان خانوادهها سرد و استرسزا میشود. فرد تعامل فضای مجازی را به بیرون منتقل نمیکند. گاهی روابط نامتعارف برایش شکل میگیرد حریم خصوصیاش دچار مشکل میشود، اطلاعات خانوادگیاش به افراد غیر منتقل میشود که همین میتواند باعث بروز مشکلات در خانواده شود و حتی حریم خصوصی خانوادهها را به خطر بیندازد و باعث جنایت شود. در جامعهای که زندگی میکنیم افراد افسرده وجود دارند، جامعه ما شاد نیست. مردم با هم وقت نمیگذارند. روابطشان سرد است. بیشتر در کانال و چت روم زمان خود را میگذرانند. گاهی برخی سایتها در فضای مجازی خبرهایی را برای کلیک بیشتر منتشر میکنند که پر از خشونت و جنایت است. این اخبار که بدون فیلتر منتشر میشوند باعث رواج خشونت میشود. مروری بر قتلهای خانوادگی نشان میداد آنها وجوهی مشترک دارند؛ ازجمله این که انسجام خانواده، در خانوادهای که جنایت در آن رخ داده از بین رفته است. شرایط خوبی در خانههایشان نبوده و اعضای خانواده از بهداشت روانی درستی برخوردار نبودند.
باید برای کاهش این گونه حوادث اولویتهایی در نظر بگیریم. باید بدانیم فضای مجازی و اینترنت برای توسعه اندیشه و افکار است. باید آموزش استفاده از آن را یاد بگیریم. خانوادهها، نوجوانان و جوانان باید هوشیار باشند فضای مجازی میتواند برای آنها پرخطر باشد. والدین باید خودشان آموزش فضای مجازی ببینند، بعد به فرزندانشان بیاموزند. اعضای خانوادهها سعی کنند ارتباط میان خود را افزایش دهند. تبادل افکار و اندیشه و اصلاح افکار داشته باشند. اگر با مشکلی روبهرو شدند حتما با هم گفتوگو کنند نه این که از افراد غریبه در فضای مجازی کسب اطلاعات کنند و از آنها کمک بگیرند که هیچ شناختی نسبت به آنها ندارند. باید اعضای خانواده ارتباط خود را قویتر کنند تا اعتمادشان به هم بیشتر شود. باید خانوادهها از اشتباه همدیگر گذشت کنند تا روابط میان آنها بهتر و خشونتهای خانوادگی کمتر شود.